امسال درحالی با ماه مبارک رمضان و میهمانی الهی وداع می کنیم که ویروس کرونا باعث شد تا مردم مراسم های عبادی و معنوی ماه ضیافت الهی را در خانه های خود انجام دهند و ماه رمضانی متفاوت را تجربه کنند. اگرچه در شب های احیا، شاهد بازگشایی موقت مساجد با رعایت شیوه نامه های بهداشتی در بسیاری از شهرهای کشور بودیم ولی خانه نشینی و قرنطینه فرصتی فراهم کرد تا با تجربه ای جدید به معارف و آموزه های دینی مربوط به ماه مبارک رمضان توجه کنیم.
دعاهای امام سجاد (ع) یکی از آموزه هایی بود که میهمانان ماه رمضان را سیراب می کرد و در این میان دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه معروف به دعای وداع امام چهارم از جایگاهی ویژه برخوردار است، به گونه ای که بزرگان و اساتید اخلاق توصیه می کردند که این دعا را در آغاز ماه رمضان و قبل از پایان یافتن این ماه بخوانیم و از معارف آن بهره ببریم تا کمتر حسرت آن را بخوریم.
بر همین اساس از پایان فروردین ماه یعنی یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان، دعای وداع امام سجاد(ع) را با شرح آیت الله حسن ممدوحی استاد حوزه و مولف کتاب چهار جلدی شهود و شناخت در شرح صحیفه سجادیه آغاز کردیم و در ۲۵ روز فرازهایی از این دعا را برشمردیم تا با آگاهی بیشتری به درک این ماه نائل شویم و طعم بندگی را بهتر بچشیم.
اینک که آخرین روز از ضیافت الهی را پشت سر می گذاریم و خود را برای عید فطر آماده می کنیم، مروری دوباره به بخش هایی از دعای چهل و پنجم و خداحافظی امام سجاد (ع) با ماه مبارک رمضان داریم تا توشه ای برای سال آینده برگیریم و به لطف الهی آنچه را که در این ماه کسب کردیم تا ماه رمضان آینده حفظ کنیم.
درسی از توحید افعالی در دعای سیدالساجدین
«خدایا هر کس که قدردان تو باشد، سپاسگزاری می کنی، درحالی که تو خود الهامکننده شکر هستی و ستایش گران را پاداش می دهی، درحالی که تو به آنان ستایش گویی را آموخته ای.»
همانگونه که ورود به ماه مبارک رمضان برای مومن خوشایند و دلپذیر است، وداع و خداحافظی و فراق آن دردناک و ناراحت کننده است. از این رو امام سجاد (ع) در این دعا با تعبیرهای احساسی مبتنی بر واقعیت، به خداحافظی از این ماه پرداخته و در ضمن آن به برخی از فضائل ماه رمضان و وظایف مومن اشاره کرده است تا برای بهره گیری بیشتر از ماه رمضان سال آینده، مدنظر و نصب العین مومنان قرار گیرد.
این بخش از دعا کرامتی دیگر از بعد نامتناهی رب العالمین است و در حقیقت امام سجاد (ع) در اینجا امت را از راه صفات به سیری عظیم و سفری فوق العاده و حیرت آور رهنمون شده تا با سیر من الحق الی الحق آنان را به سفر از خدا به سوی خدا دعوت نماید. از آنجا که ابتدای همه چیز از مبدا متعالی سرچشمه می گیرد، صفاتی که مایه فضیلت و وارستگی هستند از حضرت حق ناشی می شود. او الهام بخش و توفیق دهنده هر نیکی و خیر است و در عین حال بر نیکی و حسن انتخاب بندگان، اجر مقرر فرموده و آنان را با خلعت و نعمت دیگر اکرام می کند.
او به بندگان خود آموخته در مقابل نعمت، شاکرانه قدردانی کنند. یعنی توفیق تصور و نیز یادآوری ذهنی و سپس قدرت بر تصمیم گیری و پس از آن حرکت اندام ها را بر بندگان ارزانی داشته و پس از این همه کرامت، باز به شکر آن که بندگانش در مقابل نعمت او ستایش کنند، با نعمت دیگری بندگان را سپاس می گوید. با نگاه از بعد دیگر پی می بریم که فرموده امام سجاد (ع) در این فراز درسی از توحید افعالی است که به ما می آموزد تا بدانیم هر چه بندگان دارند، حتی عبادت و اطاعت، همه و همه از نهاد قدرتمند و توانای مطلق خدا مدد گرفته اند؛ به گونه ای که هر چه بیشتر در اطاعت کوشیده اند، توجه بیشتر خدا را به سوی خود جلب کرده اند.
از طرف دیگر حضرت حق مددهای نامرئی و غیبی افزون تر بر آنان ارزانی داشته است و در عین حال، از فضیلت دیگر و صفت فوق العاده تری که عبارت از حسن جزا در مقابل شکر بنده است، که خود عطیه ای بسیار بزرگ از جانب اوست، پرده برداشته و به ما می فهماند که هر حرکت و سکون که از بندگان صورت می پذیرد، به طور مستقیم از مبدا غنی مطلق نشات یافته است؛ واقعیتی که در آیات متعدد قرآن به آن اشاره شده است.
خلقت جهنم برای انتقام الهی از بندگان نیست
«خدایا، پیوسته کسی را که می توانی رسوایش کنی، بر گناه او پرده عفو می کشی و بر کسی که اگر بخواهی از بخشش خود منعش کنی، می بخشایی؛ در حالی که هر دو سزاوار رسوایی و منع فیض هستند ولی بنای تو بر تفضل و گذشت است.»
این فراز نیز خبر دیگری از منبع رحمت و تفضل خداست که به دل هر مایوس بیچاره ای امید می بخشد و هر ناامید خسته را امیدوار می کند و روشنگر آن است که استحقاق عقاب در آن درگاه برای مجازات و کیفر کافی نیست بلکه آنان که سزاوار رسوایی محرومیتند، همچنان در بستر امن و امان رحمت او آرمیده اند.
نکته جالب در این دعا آن است که درعین حال که به نومیدان محروم امیدواری می دهد و آنان را به تقوا می کشاند، به یاغیان سرکش نیز هشدار می دهد که «ان ربک لبالمرصاد» (سوره فجر آیه ۱۴) به راستی خدا در کمین گاه است و این که «فتمتعوا فسوف تعلمون» (سوره نحل آیه ۵۵) هرگونه خواستید سرگرم باشید، به زودی می فهمید و نیز «بسیاری از جنیان و انسان ها را برای جهنم آفریده ایم.» (سوره اعراف آیه ۱۷۹) زیرا اگر چه زیربنا و اصل اولی در نظام آفرینش، تفضل و رحمت حکمت آمیز است؛ مسامحه دور از تدبیر در نظام تربیتی بندگان صورت نمی گیرد، بلکه غفران و خذلان الهی آن چنان تنظیم یافته که هر دو عامل شتاب بندگان به سوی رشد و استکمال باشند و هیچ یک از آن دو بازدارنده نباشند.
چون غرض از تفضل، ایجاد امیدواری در دل نومیدهاست تا به شتاب در عمل وادار کند نه این که میدان را برای یاغیان و سرکشان هموار سازد؛ کاری که هرگز با حکمت سازگار نیست. یعنی بخشش او چنان بر حکمت پی ریزی شده است که به محرومان نومید، دل امید می دهد و با طاغیان یاغی هرگز راه نمی گشاید. به بیان دیگر همانگونه که جهنم و عذاب، نومیدکننده است، رحمت و مغفرت او نیز غرورآفرین نیست. بلکه جهنم او هم مبنی بر رحمت است. زیرا بهشت رفتن بسیاری از مردم در اثر ترس از جهنم است؛ به گونه ای که اگر ترس از جهنم نبود، هرگز اطاعت نمی کردند و از محرمات دوری نمی کردند.
بر این اساس پایه و اساس رشد و سرعت در حرکت به سوی آینده سرشار از نعمت و رحمت، آن است که پیوسته انسان جویای احوال خویش باشد و خود را از حساب و کتاب دقیق دور نکند و همواره احوال خود را وارسی کند تا از حال خود غافل نماند. زیرا خلقت جهنم برای انتقام از بندگان نیست. انتقام، فرع بر کینه و قبول و انفعال است و این نقص را نمی توان به ساحت قدس ربوبی نسبت داد. کینه، فرع عجز است. بنابر این خدایی که بنده اش کاملا در اختیار اوست، بلکه وجود و عدمش ربط به مبدا است و به محض اراده حق، موجود و به محض اراده او معدوم است، کینه معنا ندارد.
بر این اساس آفرینش جهنم و غضب حضرت حق، خود رافتی بر بندگان است. چون بندگان ابعاد وجودی مختلفی دارند و هر یک از آنان را باید با روشی خاص به طرف مبدا کشاند؛ یکی را با تشویق و دیگری را با تهدید و سومی را با وعده های مورد رغبت. بر این پایه باید کسانی را تهدید به عذاب و سرزنش کرد که غیر از احتمال عذاب هیچ چیز در بیدار شدن آنان موثر نیست و با هیچ وسیله دیگر از خاکدان طبیعت جدا نمی شوند و همواره در نهاد خاک آلود این جهان می مانند.
آیا با انفاق مال خود زیان میبینیم؟
«خدایا! تو خود فرمودی مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا بذل می کنند، درست مانند نشاندن دانه ای در زمین است که نتیجه آن هفت شاخه است که هر شاخه صد دانه داشته باشد و با این حال خداوند پاداش مضاعف را نصیب هر کسی بخواهد می کند و نیز فرمودی چه کسی است که به خدای خود وام دهدو چند برابر با دست پر بازآید؟ و نظایر این آیات در قرآن که با پاداش مضاعف امید بسیار به بندگان عطا فرموده ای.»
در این دعا امام سجاد (ع) توجه امت را به قرآن جلب کرده و با توجه به آیات کریمه، افکار را وادار به تفکر فرموده تا با آنچه قهرا در سرنوشت خود به آن گرفتار می شوند، آشنا گردند و نیز به لطافت و کرامت هایی که در قرآن آمده، بیشتر توجه کنند. زبان دعوت قرآن کریم، چه شیرین است و چگونه با لحنی مهربانانه، یاغیان سرکش را مهار کرده و توجه آنان را به خدای خود جلب می کند. از این رو امام معصوم می داند بهترین نوع دعوت که اجابت کننده بسیار دارد، همان زبان قرآن است؛ در دعاها که خود آموزنده و درس معرفت هستند، پیوسته به آیات قرآن تمسک فرموده و از بیان قرآن در این آموزندگی استفاده نموده است.
هیچگاه انفاق های انسان از بین نمی رود و مانند مخارج روزانه نیست که هر چه را خرج کردیم، از دست رفته باشد. بلکه ذخیره ای عظیم برای روزی است که آن چه را داشته ایم، از دست داده ایم. نه تنها این ذخایر نزد خدا محفوظ است بلکه به یک کار نیک چند برابر، بلکه هفتصد برابر پاداش داده می شود. بنابراین، این ذهنیت که انفاق در راه خدا نوعی زیان می باشد، بسیار نارواست و هر کس به این واقعیت پی ببرد، هرگز از انفاق در راه خدا دریغ نمی کند.
خدا به چه افرادی وعده جهنم داده است؟
«خدایا! فرمودی که مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم. کسانی که استکبار ورزیده و دعا و عبادت نکنند، کیفر آنان ورود ذلت بار به جهنم است. (سوره غافر آیه ۶۰) بدین سان دعا را عبادت شمردی و ترک دعا را استکبار نامیدی و جزای استکبار را ورود ذلت بار به جهنم مقرر فرمودی.»
در این فراز امام سجاد (ع) به ماهیت دعا توجه فرموده و در این زمینه به قرآن کریم تمسک جسته است. قرآن ما را از ترک دعا و نیایش، به شدت برحذر داشه و ترک دعا و عدم توجه به خدا را استکبار می شمارد.
استکبار به معنای طلب بزرگی و خودبزرگ بینی بوده و ریشه آن جهلی است که انسان را مغرور کرده و از واقعیت بسیار دور کرده و نکبت و پلیدی و آلودگی را جلب می کند و هم چنین محرومیت از مزایای فراوان به دنبال دارد. زیرا خودبزرگ بینی، توهمی دروغین و ذهنیتی غیرقابل قبول و نوعی سرگرمی و خوشحالی به هیچ و پوچ است. درست همانند کسی که بیماری خطرناک دارد اما خود را از پزشک معالج بی نیاز دانسته و از مراجعه به او خودداری می کند که کیفر این غرور و جهل از خدا و خود، مردن و جان کندن مهیب و ذلت باری و سقوط به چاه بی نهایت عمیق است.
خدا بندگان را به دعا دعوت کرده و آن را عبادت شمرده است. از این رو در روایتی آمده است که دعا مغز عبادت است. سر این مساله آن است که انسان همواره نیازمند و در پی آن است که قدرت مندی را بیابد تا بتواند در پناه آن، نیازها و آسایش فکر خود را تامین کند. حتی این که در خارج دیده ایم همیشه افراد در پی وصل شدن به قدرت های زمان خود هستند، از همین نکته برخاسته است ولی خدا هرگز دوست ندارد بنده او به قدرت دیگری جز او پناهنده شود. زیرا به هر کس پناهنده شود، او نیز همانند خود آن فرد به خدا نیازمند بوده و قدرت و سلطه او نمودی از عطیه خداست.
رابطه میان دفع بلا و گرفتاری با صدقه
«خدایا! بندگانت تو را به منت هایت یاد کردند و به فضل تو، تو را سپاس گفتند و به فرمان تو، تو را خواندند و به امید آن که به کرامتت بیشتری از درگاه تو نائل آیند، از اموال خود به مستمندان بخشیدند و بدین وسیله از غضب تو نجات یافته و به فضل خشنودی تو رستگار شدند.»
بر پایه این بخش از دعای امام سجاد (ع) کسی که خود را موفق به ذکر و یاد الهی دید و بر فضایل ربوبی سپاس گفت و پیوسته خدای خود را خواند، باید همه این موفقیت ها را مرهون منت و توفیق الهی بداند. زیرا اگر عنایت ویژه از حضرت ربوبی نبود، هرگز به این زمینه های پرفضیلت، بلکه به هیچ امتیازی از فضایل معنوی دست نمی یافت. بلکه این دعوت نامه الهی از عرش ربوبی بود که بر نهاد دل و قلب او تابید و نیت خیر را به دل او نشاند و آن نور معنوی فراگیر، از تعلقات مادی او کاست تا به عزم خیر برخاست و دست به ساماندهی روح و دل زد و به یاد جناب دوست لب گشود و به ستایش شکر او توفیق یافت.
نکته ای که در این دعا آمده، رابطه بین صدقه و رد بلاها و گرفتاری هاست. این رابطه خارج از محاسبه های معمولی و شناخته شده است و فقط وحی از این راز پرده برداشته است و چه بسیار نمونه هایی از این گونه روابط در جهان هست که از مدار عقلانی و فکری ما خارج بوده و منحصرا وحی از آن آگاهی دارد. آیه ۹۶ سوره اعراف می فرماید «اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان برایشان گشوده بودیم.» رابطه میان ایمان و تقوا از یک سو و نزول برکات الهی از سوی دیگر یکی از نکات مهم آن است.
نکته دیگر این که همیشه برکات در زمین نیست تا با کاشت و برداشت به دست آید بلکه خدا برکاتی در آسمان دارد که نیازمند برقرار تلاشی دیگر یعنی رابطه دل با آسمان است. این گونه روابط، رموزی است که هیچ کس از آنها خبر ندارد مگر آن که حاکم وحیانی، حجاب از چهره آن بردارد.
امیرمومنان علی (ع) فرمود «بلا را با دعا برطرف کنید» و مورد دیگر رابطه بین دعا و دفع آفات و بلاهای دنیوی و اخروی است که در روایات بسیاری دیده می شود. دفع آفات و بلایای دنیوی و اخروی با صدقه نمونه ای دیگر است و در آیات نهم و دهم سوره انسان می بینیم که شرط انفاق مال در راه خدا آن است که لوجه الله باشد. یعنی هیچ خیالی به جز او در دل انسان نگذرد و فقط خدا را درنظر داشته باشد و نیز اظهار تشکر کسی مورد انتظار نباشد. در هر حال صدقه، احسان ربوبی به انسان را افزایش می دهد و نیز برکات در اموال ایجاد می کند و همه بلاها اعم از دنیوی مانند پیش آمدهای ناگوار هم چون مرگ زودرس و بلاهای اخروی مانند عذاب جهنم را برطرف می کند.
ماه هماهنگ شدن انسان با فرشتگان
«خدایا! یکی از وظایف برگزیده ای را که بر بندگان مقرر فرموده ای، روزه ماه مبارک رمضان است؛ ماهی که بر همه ماه ها و زمان های دیگر برتری دادی. زیرا نزول قرآن و تکامل ایمان در آن وقت انجام می گیرد و در آن به روزه روز و شب خیری ترغیب فرمودی و از بزرگداشت آن ماه این است که شب قدر را که از هزار ماه بهتر است، در آن مقرر داشتی.»
در این قسمت از دعا به برخی مزایای ماه رمضان اشاره شده است. روزه این ماه، تکلیف فوق العاده ای بوده و از برگزیده ترین دستورهای الهی و دین مقدس اسلام است. روزه در سخت سازی انسانی و استحکام وجودی انسان و پیدایش درجات متعالی تاثیر فراوان دارد و روحانیت و ظرافت ویژه ای به روح می بخشد و نفس انسانی را از کمین گاه شیطان خارج کرده و دست او را از دامن انسان کوتاه می کند.
از این رو، پیامبر اکرم (ص) در خطبه معروف که در آخرین روزهای ماه شعبان ایراد نمود، فرمود شیطان در این ماه در بند و زنجیر است. انسان در این ماه آنچنان مجهز و آماده اطاعت می شود که یک باره احساس می کند بهتر از هر وقت دیگر با خدای خود مرتبط و به گناه، بی رغبت و ترس و حیای او بیشتر است. از این رو ماه صیام در بین همه ماه ها به جهت شرافت این تکلیف، بهترین وقت می باشد. افزون بر این قرآن در این ماه بر قلب مقدس پیامبر اکرم (ص) نازل شده و شب قدر همان شب بهتر از هزار ماه در آن ماه قرار دارد و بهترین عامل قرب انسان ها به خدا و بهترین وسیله امت برای جلب رحمت حضرت حق است.
علاوه بر این، آمادگی برای ادای نماز شب در ماه مبارک رمضان بزرگترین توفیق است که نصیب هر کس نمی گردد. زیرا شب خیزی از صفات افراد تقواپیشه و بندگان صالح است و کمتر کسی توفیق می یابد و کمتر چیزی مانند نماز شب در سرعت اجابت دعا و جلب رحمت الهی موثر است. انسان در هنگام روزه، به ملائکه شباهت دارد. زیرا پیوسته در عبادت الهی به سر برده و نیازی به خوراکی و نوشیدنی نبوده و بدن مادی محتاج به تغذیه نیست. بنابر این کسی که از غذا خودداری می کند، شبیه موجوادت غیرمادی شده و به تدریج با عالم مجردات ارتباط پیدا می کند.
روزه دار در میهمانی خدا به سر می برد و همیشه سر سفره رحمت و نعمت او می باشد. بنابراین، این یک لطف ویژه است که در راه پیشبرد بندگان بیش از هر چیز دیگر موثر بوده و خدا با الطاف معنوی، عطش روحی بندگان را اشباع می فرماید. ماه رمضان، میهمانی فوق العاده با سفره گسترده ای است که قلب را اشباع و جان را زنده می کند. اگرچه خدا در این ماه خورد و خوراک را ممنوع فرموده ولی پروراندن دل و قلب و هماهنگ شدن انسان با فرشتگان قابل مقایسه با اشباع شکم و شهوت و پروراندن بعد حیوانی نمی باشد.
امتیاز ویژه امت اسلامی در ماه رمضان
«خدایا! تو ملت اسلام را برگزیدی که روزه ماه رمضان را بگیرند و فضل آن را به ما ارزانی داشتی و غیر از ملت اسلام از این امتیاز محروم ماندند و ما از تو اطاعت کردیم در حالی که به روزه روز و نماز شب مشغول بودیم و بدین وسیله رحمت و پاداش تو را جلب کردیم و پیمانه کسی را که به تو رغبت کند، آکنده می سازی و با وجود خود، سائلان را پاسخ می دهی و به هر کس که به تو تقرب جوید، نزدیک هستی.»
روزه طبق آیه ۱۸۳ سوره بقره در تمامی امت ها بوده و این حکم الهی برای همه آنان واجب بوده است. از این رو امام سجاد (ع) در این فراز، اختصاص امت اسلامی به فضایل و امتیاز خاص آنها از امت های پیشین را برشمرده است. مانند روزه ماه رمضان و شب قدر که عبادت در آن معادل عبادت هزار ماه است و به تفصیل در ذیل برخی فرازهای دیگر به فضیلت فوق العاده و کرامت معجزه آسای آن اشاره خواهد شد.فریضه روزه آن چنان از نظر امام مهم است که تکلیف به آن را از مرحمت های خاص الهی می داند و افتخار می کند که خدایا، تو در بین همه امت ها ما را انتخاب فرمودی و از مزایای این تکلیف و تشریف الهی که بر ما ارزانی داشتی، آن بود که روزه روز را با عبادت شبانگاه کامل کردی تا با نورانیت آن، عزم و اراده رهروان افزون شود.
روزه داران بر اساس مقام های علمی و روحی آنان دارای سه درجه هستند. روزه برخی فقط امساک و خودداری از خوردن و آشامیدن و سایر مفطراتی بوده که در کتاب های فقهی و رساله های عملیه از آنها یاد شده است. خدا بر اساس وعده خود به چنین روزه دارانی پاداش می دهد ولی آثار به جا مانده آن بسیار اندک است، به گونه ای که پس از گذشت ماه رمضان، تغییر محسوس و فوق العاده ای در نظام وجودی و معرفتی و تقوایی خود نمی بینند و در مقایسه با قبل از ماه رمضان تفاوت چندانی در آنها پدید نمی آید.
گروهی دیگر گذشته از ترک همه مفطرات مربوط به چشم، گوش، دست، زبان و خیال، همه جوارح ظاهری و باطنی آنان روزه دار بوده و هیچ تخلفی از آنها سرنمی زند. یعنی چشم آنان به نگاه های مجرمانه و گوش آنها به شنیدنی های ناروا مبتلا نشده و شکم و شهوت و خیال آنان از دستورهای الهی سرپیچی ندارد. اینان کسانی هستند که روزه آنها قرب آور است و هر لحظه آنان با لحظه دیگران فرق دارد و پس از گذشت ماه رمضان دارای قداست و طهارت خاص می گردند و در می یابند که از تمامی آن ایام بهره های بسیار گرفته اند.
عده ای دیگر گذشته از دو مقام گذشته، قلب و ذهنشان هرگز به غیر حضرت حق آلوده نمی شود و به بیان دیگر از غیر حضرت حق روزه می گیرند و در تمام لحظه های ایام ماه رمضان هیچ گاه خدا را فراموش نمی کنند و پیوسته توجه قلبی خود را متوجه خداوند نموده و لحظه ای غفلت نکرده و قلب خود را همچون آینه ای در مقابل جلالت و عظمت حضرت حق قرار می دهند.
برترین لذتها در نگاه امام سجاد (ع)
«خدایا! این ماه مبارک در بین ما بسیار پسندیده ماند و برای ما یار بسیار خوبی بود و بهترین سودها را به ما رساند و هنگام سرآمدن ایامش از ما جدا شد و رفت.»
سیدالساجدین (ع) در این فراز به لزوم بزرگداشت ایام ماه مبارک رمضان اشاره فرموده و مقدم این رحمت الهی و افاضه این ضیافت عظیم را گرامی داشته و با کامیابی تمام از همه فضایل و منافع آن، عرض می کند که به بهترین شکل در این ماه عمل کردیم و بزرگترین سود را در بین جهانیان به دست آوردیم. آن حضرت از ایام ماه رمضان به بزرگترین نعمت و برکت یاد فرموده که جایگاه ماه مبارک در بین ما قابل ستایش و تقدیر، و قدر و منزلتش عظیم و بسیار بود. رفیق و همدمی که نیکی، پاکی و پاکیزگی را در آن ذخیره کردیم و نیکی هایی بسیار از تمامی لحظه لحظه آن لبریز بود.
این امام معصوم (ع) چه لذتی از روزه احساس کرده که بهره های تمام جهانیان را در یک سو و کرامت ماه مبارک رمضان را در دیگر سو دیده و آن دو را با هم مقایسه کرده و لذت تمامی لذت گرایان کوچکتر از آن می داند که در برابر لذت حاصل از روزه قابل ذکر باشد و از این رو می فرماید: همه لذت های عالمیان کمتر از بهره ای است که در روزها و شب های متبرک ماه رمضان نصیب من گردید.
این گوشه ای از کرامت ها و عظمتی فراتر از ادراک عقل است که توان هیچ دانشمند و عقل هیچ فیلسوفی چاره ای ندارد جز آن که در مقابل این کمال نامتناهی عاجزانه بایستد و در مقابل آن زانو بزند؛ درست همانند انسان نابینایی که دست خود را به دست بینای راه بین دهد و در وادی های «نور علی نور» قدم بر دارد.
ماه رمضان عید اولیای الهی است
«ماه مبارک را در حالی وداع می گوییم که جدایی از آن بر ما سخت و موجب نگرانی ماست و پیمان محفوظ و احترام بسیار و حق حتمی آن را بر عهده خود ضروری و لازم می دانیم و با حسرت و شوق تمام درودمان را بر آن ماه خدا و عید اولیای خدا نثار می کنیم.»
فراق همدمی که در سایه فضایل آن، انسان به والاترین درجه ها و مرتبه های کمال می رسد، قطعا سنگین و غیرقابل جبران خواهد بود. از این رو امام سجاد (ع) حق ثابت این ماه خدا را بر عهده خود ثابت دانسته و با درود تمام آن را بدرقه کرده و با اشک شوقی که در فراقش می ریزد، از آن ایام متبرک به شهر الله و عید اولیای خدا یاد می فرماید. در روایت آمده است که ماه شعبان ماه پیامبر اکرم (ص) است؛ چنان که در دعای مخصوص ماه شعبان می خوانیم «این ماه پیامبر تو، سرور رسولان و ماه شعبان است که آن را با رحمت و رضوان خود درپیچیده ای؛ ماهی که شیوه رسول گرامی تو در شبانه روز آن شب خیزی و روزه داری بود.»
ماه رمضان ماه خداست. زیرا آنچه خدا در این ماه قرار داده، مانند نزول قرآن در شب قدر که از هزار ماه برتر است، در ماه های دیگر وجود ندارد و نیز مردم در این ماه برای تکلیف استثنایی آن یعنی روزه و عبادت هایی مانند شب خیزی و تناول غذای سحری و خواندن نماز شب و دعا و قرائت قرآن، بیش از هر وقت دیگر به خدای خود نزدیک هستند و توفیق های این ماه برای مردم بسیار چشمگیر است.
به همین مناسبت تقرب مردم در این ماه به خدا بیشتر است. اگر خدا زمان یا مکانی را به خود نسبت می دهد فقط به همین جهت است که آن زمان و مکان موجب تقرب بیشتر به خدا می باشد. بر این پایه اگر ایامی به عنوان «ایام الله»، مسجد الحرام به «بیت الله»، مساجد به «خانه خدا» و ماه رمضان به «شهرالله» خوانده شده اند، به این دلیل است که در آن مکان یا زمان قداست بیشتر و نزاهت فراوان تری نصیب مردم شده و احتمال انجام گرفتن فسق و فجور از سوی مردم عادی در این زمان ها و جایگاه ها مانند مسجد الحرام و مساجد به طور طبیعی ناممکن یا بسیار اندک است و قطعا عموم مردم به ذکر یا فکر یا نماز و راز و نیاز با حضرت حق اشتغال می ورزند و این همه، سبب هدایت و رشد بیش از پیش آنان گردیده و عروج روحی آنان را در پی دارد.
عید خواندن ماه رمضان، آن هم عید اولیای خدا، به آن جهت است که یبشتر از هر وقت موجب شادمانی و شادکامی اولیای الهی گشته و آنان بیش از هر چیز از اشتغال به بندگی خدا لذت می برند. از این رو ماه رمضان، عید آنان به شمار آمده است.
شیرینپردازی ادبی سیدالساجدین برای ماه رمضان
«سلام بر تو ای بهترین دوست در میان زمان ها و ای بهترین ماهی که در بین ساعت های عمرم گذشته است.»
در این دعا، زمان مورد خطاب قرار گرفته درحالی که فهم و ادراک ندارد. با این حال چگونه امام سجاد (ع) آن را مورد خطاب قرار داده است؟ پاسخ این است که در کلمات حکیمانه بزرگان ادب، این معنا بسیار به چشم می خورد که گاه غیر ذوی العقول را مورد خطاب قرار داده و آن را از محسنات ادبی و بدیعی برشمرده اند. این موضوع به منظور تفنن در عبارت و برای جلب توجه بیشتر شنوندگان و نیز برای رهایی از یک نواختی در عبارت پردازی صورت می گیرد. البته این که امام سجاد (ع) ماه مبارک را بهترین دوست برشمرده، فوق یک شیرین پردازی ادبی است. زیرا کسب شرافتی که در این بخش از زمان نصیب او شده و پیدایش آثار بسیار مهمی که در آن اتفاق افتاده، ماه رمضان را به عنوان رفیق و همدم آن حضرت قرار داده است.
در آداب و سنت های اجتماعی نیز بسیاری از روزها را مبارک می دانند. زیرا آن زمان ها پدیده هایی را در نهاد خود محفوظ داشته اند که خاطره های بسیار مهمی را در یادها زنده می دارند که چه بسا منشا آثار قابل توجهی در آینده و آیندگان خواهد بود. مانند روزهای پیروزی و یا ایام تولد بسیار مبارک مذهبی یا روز تولد فرزند خانواده که نسبت به نهاد خانوادگی خاص خجسته است.
بنابر این یادآوری از ایام متبرک ماه رمضان خاطره ساز لذت های بسیار عظیمی است که در لحظه های جذبات الهی به هنگام مناجات و عبادت ها برای آن حضرت رخ داده و کام وحیانی معصوم (ع) را آن چنان شیرین ساخته که یاد آن خاطره برای آن امام معصوم لذت بخش است. زیرا لحظه های ناب عمر بلکه خلاصه تمام وجود انسانی و نقطه های اوج و فوران جوشش جان و سیر به فراسوی عوالم بلند ملکوتی است که نمونه ای از بهشت برین و یادکردی از خلود در عالم قدس و هم نفسی با فرشتگان است.
برداشته شدن حجاب های ظلمانی و نورانی و ورود به عالم فوق نور و سرور، قابل مقایسه با هیچ یک از لذت ها که در سیراب کردن عطش های مادی و طبیعی این جهان خلاصه می شود، نیست. بلکه لذت های دنیایی، کمترین و کوتاه ترین خوش گذرانی است.
از خراب آباد تن به وادی ایمن
«سلام بر تو ای ماهی که آرزومندان را به مقصد نزدیک ساختی و اعمال شایسته فراوان را به انجام رساندی. سلام بر تو ای همدمی که به هنگام حضور، بسیار گران قدر بودی و آن گاه رفتی فراق تو گرانتر و انتظار دیدارت پس سخت و دردآور است.»
روش تکلیف های الهی اعم از اعمال بدنی یا مالی بلکه جهادی و جانی مانند جنگ و جهاد با ویژگی های ویژه خود در خط رشد و استکمال انسانی به گونه ای است که ابعاد مختلفی را در ما ایجاب می کند تا هر چه بهتر در تصفیه روح و تهذیب نفس کوشیده و به تدریج تعلقات و وابستگی های نا به جا را گسسته و از بند آنها آزاد شویم و جاذبه های الهی و کشش های روحانی را جایگزین آن کنیم. مثلا تن پروری که سخت منفور شارع مقدس است، با تکلیف حج و ادای آن در سرزمینی بسیار گرم در به کارگیری تن و بدن در طریق الی الله نفش های مفیدی ایفا می کند، بدنی را که همیشه به پوشاک نرم و خوراک لذیذ عادت کرده است، در راه خدا به کار می گیرد.
در نتیجه بسیاری از تعلقات طبیعی را که انجام آنها برای خودخواهان و اهل رفاه و تن پروران دشوار است و نیز برای دور افکندن تشریفات اعتباری و موجبات فخرفروشی، دارویی موثر می باشد و نیز نسبت به افرادی که همیشه جانب احتیاط را در خود نگاه داشته و در این زمینه چه بسا به ضعف وجود، کاستی جوهر ذاتی و خمودگی مبتلا می گردند یا تن به ذلت و خواری داده و در مقابل هر تهدیدی تسلیم می شوند، بهترین عامل هشدار و بیداربخشی است.
همچنین جهاد، زنده ترین حکمی است که در استحکام افراد و ساختن بنیاد شخصیتی و استوار ساختن افراد و مردان جنگی بهترین نقش را دارد و نیرومندترین شخصیت ها را می سازد، به گونه ای که برق از چشم بدخواهان می جهانند. احکام اقتصادی و مالی و پرداخت یک پنجم از منافع و افزون بر مخارج اموال به عنوان خمس و مقدارهای معین در مساله زکات در هر سال به افرادی که بضاعت مالی ندارند، انگیزه انباشتن اموال را برای کسانی که درهم و دینار، چشم و دل آنها را پر کرده، سازندگی چشمگیری دارد. گذشته از آن که توان اقتصادی جامعه را نیرومند کرده و نیاز جامعه اسلامی را برطرف می سازد.
روزه نیز از همین قبیل است که در استکمال و رشد فوق العاده انسانی در ابعاد گوناگون و ساختار ظاهر و باطن او تاثیر به سزا دارد. روزه، طبیعت سرکش و خاکی انسان را معتدل ساخته و او را از این خراب آباد تن به وادی ایمن هدایت می کند. لب های خشکیده، کبد تشنه و شکم گرسنه روزه دار در واقع بی اعتنایی به ابعاد مختلف «طبیعت خویی» انسان است که همیشه در صدد اشباع شهوات و خواسته های خود بوده و قهرا دراین حالت با رغبت بیشتر به عبادت می پردازد و در تصفیه جان بهتر می کوشد. زیرا به هر مقدار که به نظام خاکی بی اعتنایی شود، به مرحله الهی و روحی انسان افزوده می شود و این نکته در بند شدن شیاطین در ماه رمضان را به دنبال دارد. زیرا هرگاه طبع مادی مهار شود، دام شیطان برچیده می شود.
زیباترین شیوه معرفی ماه رمضان
«سلام بر تو ای ماهی که به هنگام آمدن، بسیار مسرت آمیز بودی و به هنگام رفتن، دل را در نگرانی و اضطراب رها کردی و رفتی. سلام بر تو ای ماهی که با دوستی تو انس یافتیم و دل ها را خاشع کردی و از گناهانمان کاستی.»
حضرت سجاد (ع) در این فراز، از ماه مبارک رمضان به عنوان دوستی یاد فرموده که بودنش مسرت آور و فقدانش وحشت زاست و این یکی از زیباترین شیوه های معرفی این ماه رحمت است. زیرا بر اساس فرموده پیامبر اکرم (ص) درباره ماه رمضان در خطبه شعبانیه از آن به نام ماه خدا یاد فرموده و نفس کشیدن در آن را تسبیح الهی و خوابیدن در آن را عبادت برشمرده و نیز فرمود «شیاطین در این ماه به بند و زنجیر کشیده می شوند و درهای آسمان در آن گشوده و دعا در آن مستجاب می شود» همگی لطف و رحمت و مدارای الهی است که هرگز در زمان دیگر چنین فرصتی برای انسان فراهم نیست و از دست رفتن این غنیمت عظیم، سهمگین ترین غم و سنگین ترین نگرانی را بر قلب اولیای خدا نازل می کند و دوستی و همدمی و انس با آن از هر رفیق و یاری اثرگذارتر و مصاحبت با آن شیرین تر است.
خدا با بهانه های مختلف، رحمت و رافت خود را متوجه بندگان فرموده تا آنان را از انواع هلاکت ها نجات دهد. در این میان شرافتی که برای ماه رمضان مقرر فرموده و به روزه داری، بیداری شب، دعا و اجابت دعا و بخشش گناهان در آن وعده داده، همگی برای آن است که بندگان توبه و استغفار روی آورده و به توبه راستین موفق شوند.
رمضان ماهی است که بر حسب درجات بندگان، به بعضی وعده لقا و کشف اسرار و به برخی دیگر، وعده مغفرت گناهان و به عده ای دیگر، وعده ثواب و مقام های بهشتی و به گروهی دیگر، کرامت های دنیوی مژده داده شده و با دستور نظافت های خاص هشدار داده شده که شب قدر در راه است و آن را میعاد همه بندگان اعلام داشته و توصیه فرموده که سعی کنید شب قدر را ادراک کنید و با لیله القدر متحد شوید تا در سایه آنچه بر قلب مقدس ولی عصر (عج) نازل می شود، به کلید خزائن معارف دست یابید.
گذشت لحظه لحظه این ماه مبارک بر عاشقان و راهیان دوست بسیار سنگین و از دست دادن این ایام و برچیده شدن این بار عام و سفره ضیافت الله غم افزاست. از این رو معصوم می فرماید «هر کس در ماه رمضان مغفرت خدا را درنیابد، بداند که باید تا ماه رمضان سال دیگر و یا روز عرفه همان سال به انتظار بنشیند.» یعنی کسی که آن همه رحمت، برای رستگاری و مغفرت او کافی نباشد، قطعا در ایام دیگر که این نزول برکات نیست، هرگز روی صلاح و فلاح را نخواهد دید.
بهترین ابزار برای غلبه بر شیطان
«درود بر تو ای ماهی که بهترین یاری هستی که شیطان را دوری کردی و بهترین رفیقی که راه های نیکوکاری را آسان ساختی. راستی چه مقدار گناهکاران که به واسطه تو از آتش جهنم رها شدند و چه خوش بخت است آن که دانست حرمت حریم تو چقدر است و آن را نگاه داشت.»
شیطان از بزرگترین دشمنان قسم خورده انسان هاست که هرگز در کار خود تردید نمی کند، بلکه از هر لحظه استفاده کرده و قاطعانه دست به کار می شود. از این رو انسان باید با ابزار و اسلحه متناسب به جنگ او برود. زیرا در هر نزاع و کشمکش باید دشمن را شناخت و راه های نفوذی او را جهت یابی کرد و آنگاه متناسب با او خود را آماده کرد و به نبرد با او پرداخت و بدون این مقدمات، توان منازعه با دشمن بی معناست.
مثلا هرگز با شمشیر نمی توان به جنگ کسی شتافت که از چند کیلومتری تیر پرتاب می کند و با تفنگ نمی توان با کسی جنگید که هوا و دریا را در تسخیر خود دارد. بنابراین برای مقابله با شیطان، این دشمن خطرناک انسان، که از راه های مختلف مانند شهوت، شکم، غضب، چشم، گوش و سایر جوارح، وجود انسان را محاصره می کند، انسان باید چشم و گوش و جوارح خود را با روزه حفظ کند و هرگز راهی برای نفوذ شیطان باز نگذارد تا این دشمن مکار راه نفوذ را بر خود بسته دیده و مایوسانه دست از مکر و حیله بردارد.
از ویژگی های ذاتی شیطان این است که وقتی مورد توجه قرار نگیرد، از حمله به سوی رقیب دست برمی دارد و با ناامیدی تمام ناکام عقب می نشیند ولی آنجا که راه را هموار و کوچکترین روزنه و نقطه نفوذ را یافت، کمترین فرصت را از دست نمی دهد. شیطان در شناسایی رقیب، سخت استاد بوده و راه های نفوذ بر نقطه های ضعف را به خوبی تشخیص می دهد و عمده ترین مرکز نفوذ او، دایره طبیعت مادی انسان به ویژه خواسته های حیوانی انسان است که از آن به عنوان ساده ترین ابزار برای غلبه بر حریف بهره می گیرد. در مقابل، روزه بهترین سپر امن بوده و مجاری نفوذ آن خبیث را مسدود می کند و انسان را در مقابل توطئه ها و تمهیدات آن دشمن غدار مصون داشته و دایره ایمنی برای او ایجاد می کند. از این رو امام سجاد (ع) در این فراز، ماه رمضان را به عنوان بهترین یاور برای غلبه بر شیطان معرفی کرده است.
ماه رمضان و بهبود روابط اجتماعی
«درود بر تو که گناهان بسیار را پاک کردی و عیب ها را پوشاندی، درو بر تو که چه بسیار بر گناهکاران سنگین و مشکل آمدی و بر دل مومنان با هیبت و عظمت بودی.»
در این فراز به محو گناهان و زدوده شدن انواع عیب های پنهان به واسطه ماه رمضان اشاره شده است. گناه، لکه ناسازگاری است که بر دامنه وجودی انسان می نشیند و وجود او را برای اقدام به گناه دیگر آماده می کند. یعنی اگر گناه قبلی نباشد، انسان جسارت برای گناه بعد را نمی یابد تا اقدام به خطای دیگر نکند. به دیگر سخن، آنچه انسان را به آلودگی بیشتری وا می دارد، گناه اول است. اگر گناه دامن گیر انسان شود، راه برای حرکت به سوی فساد هموار و درِجهنم گشوده تر می شود و به هر مقدار که ابتلای او به عصیان بیشتر باشد، بر اقدام حیرت آورتر جرات پیدا می کند.
کسی که در تمام عمر خود کمترین خشمی روا نداشته است، هرگز نمی تواند دوست خود را بکشد بلکه کشتن دیگران در اثر گناه های تدریجی صورت می گیرد تا این که ناگهان به گناه بزرگ دست می زند. در هر صورت اگرچه گناه در اثر توبه، آمرزیده می شود آثارش باقی می ماند. مانند لباس سفیدی که در میان قیر یا نفت سیاه افتاده باشد که هرچه آن را بشویند، آثار سیاهی در آن باقی می ماند ولی روزه ماه رمضان چنان اثر می بخشد که اگر با رعایت شرایط و به طور دقیق بدان عمل شود، کاری می کند که آثار گناهان به کلی از وجود انسان از بین می رود. از این رو امام سجاد (ع) فرمود چه گناهانی که تو زدودی!
ویژگی دیگر ماه رمضان پرده کشیدن بر عیب هاست و مردم را به یکدیگر نزدیک می کند، به گونه ای که همه یکدیگر را خوب می دانند و در اثر آن، آمد و شد و دیگر روابط اجتماعی در جامعه مسلمانان بیشتر می شود.
بیتابی امام سجاد(ع) در فراق ماه مبارک رمضان
«درود بر تو ای ماهی که با برکات تمام بر ما وارد شدی و پلیدی های گناهان را زدودی. سلام بر تو که من در حال وداع تو از بودن تو خسته نبودم و روزه تو را با سختی برگزار نکردم. درود بر تو که قبل از آمدنت سخت در انتظارت بودیم و پیش از رفتن تو بر فراقت محزونیم.»
حضرت سجاد (ع) چگونه از ماه صیام وداع می کند؟ راستی، هیچ پدری با فرزند خود و هیچ فرزندی با پدر خود و هیچ دوستی با دوست خود اینگونه سخن می گوید و بر گذشت ایام فراقش چنین بی تاب می شود؟ امام می فرماید پیش از آمدنت منتظر بودم و پیش از رفتن تو بر هجرانت شدیدا محزونم.
سید الساجدین درصدد بیان دوست راستین است. زیرا ظرافت شناسایی دوست و دشمن در حدی است که گاهی انسان خود را دشمن می دارد ولی گمان می کند که خود را بسیار دوست دارد و پیوسته در خط منافع خود قدم برمی دارد و هر کاری می کند به صلاح خود اوست، درصورتی که نه خود را شناخته و نه صلاح خود را و هرگز قدمی برای مصلحت خویش برنداشته است. در این فراز استعداد خام انسان مردود شناخته شده و بیان شده که یکی از بهترین دوستان انسان، تلاش های شایسته و سعی های مفید اوست و دشمن ترین دشمنان او، ناهنجاری ها، جهالت ها و خطاهای وی می باشد.
ارزش یک لحظه شب قدر برتر از یک عمر عبادت
«درود بر تو ای ماهی که بدی های بسیار به واسطه تو از ما برطرف شد و خیرات و برکات فراوان به وسیله تو بر ما نازل گردید. درود بر تو و بر شب قدر تو که از هزار ماه بهتر است.»
پیرو بحث های گذشته امام سجاد (ع) از طهارت و قداستی که به وسیله این ماه عظیم پیدا شد و تیرگی ها و سیاهی هایی که از دل ها و جان ها زدوده می شود، یاد نموده است. پیدایش تکامل و پیمودن مراتب بلند انسانی بر دو پایه اساسی استوار است. یکی به صورت سلبی و دیگری به شکل ایجابی که زیربنای این پایه بسیار دقیق و ممتاز را تشکیل می دهد. این دو پایه عبارت اند از زدودن موانع و از بین بردن عوامل مخرب و مزاحم و جلب مقتضیات و مصالح و جذب علت ها و عوامل ساختاری.
اولین پایه خالی شدن از کاستی ها، عیب ها، تاریکی ها، زشتی های عملی و اخلاقی و قلبی همانند گناهان و اخلاق فاسد همچون دروغ، حسد، کینه، بخل، کبر، خودخواهی، خودبینی و مانند آن، نیز عقاید غلط و باورهای نادرست که همگی از موانع و عوامل مخرب وجود انسان به شمار می آیند و با آلودگی به آنها هیچ راه صلاح و حرکت به سوی رشد انسان پیدا نمی شود.
به بیان دیگر تا خانه از بیگانه خالی نشود، هرگز حرم امن و امان برای نزول حضرت دوست نخواهد بود؛ مادام که در نهان خانه دل، صفات ناهنجاری مانند حسد، کینه، خودخواهی و مانند آن باشد، کمالات و نیکی های اخلاقی و عرفانی در آن نخواهد نشست، بلکه نخست باید لایروبی دقیق صورت گیرد و از گزند آفات مزاحم تهی شود و آنگاه رواق جان به کمالات معنوی آراسته گردد.
نکته درخور توجه در این دعا آن است که امام سجاد (ع) بر اساس آموزه قرآنی، شب قدر را از هزار ماه بهتر برمی شمارد. این مساله از معجزه های باهره نظام تربیتی اسلام است که می تواند پرورده های خود را چنان اوج دهد که یک شبه راه صد ساله را بپیمایند. زیرا هر شب مساوی با ۸۳ سال و چهار ماه است که یک عمر انسان عادی به شمار می آید. البته این شتاب حیرت زا فقط درصورتی ممکن است که زمینه رشد از راه انجام مجموعه دستورهای اسلامی برای امت فراهم آید تا بتوانند این چنین تیزپرواز باشند.
اشتیاق به برکات و حقایقِ ماه مبارک رمضان
«درود بر تو ای ماهی که چه بسیار در گذشته به آمدنت علاقه مند بودیم و چه قدر در آینده مشتاق تو هستیم. درود بر تو و بر فضایلی که به هنگام رحلت با خود بردی و ما اکنون از آن برکات محروم هستیم.»
شوق و حرص اگر به حقیقت مطلوب و ممتازی تعلق گیرد، پسندیده و فوق العاده است. از این رو ارزش هر شوق و حرص به اندازه ارزش چیزی است که مطلوب است. به همین دلیل، حرص و آز و علاقه و اشتیاق در بسیاری از مسائل غیرضروری و نیز ضروری به بیش از مقدار نیاز، لغو و خارج از نظام زندگی عقلانی است؛ گذشته از آن که نیاز انسان باعث شود تا وجود خود را در کاری هزینه کند که بدان نیاز ندارد. از این رو امیرمومنان (ع) فرمود «بد تجارتی است که دنیا را به قیمت خود بدانی و خود را به آن بفروشی.»
بر اساس فرموده امام سجاد (ع) در این فراز علاقه مندی شدید و حرص و شوق به برکات ماه مبارک رمضان، اشتیاق به برکات و حقایقی است که هر مقدار در راه آن کوشش شود، خرج آنها نگردیده بلکه به سرمایه راستین انسان اضافه می شود و حقیقت انسانی از ظرفیت گسترده و فوق العاده تری برخوردار می شود؛ چنان که خواسته ای که حضرت موسی از خدا درخواست کرد و در آیات ۲۵ و ۲۶ سوره طه می خوانیم «رب اشرح لی صدری و یسر لی امری» خدایا سینه مرا مشروح و امور را برای من آسان گردان.
وجود واقعی انسانی بدن نیست تا هرگاه که در استراحت آن کوشیدیم، به خود خدمت کرده باشیم بلکه فراتر از حد ضرورت در راه بدن کوشیدن، به هدر دادن خود بوده و شرح صدر و سعه وجودی واقعی انسان، به همسنخ شدن با نظام ملکوتی است که با تلاش وسیع و شدت شوق در انجام دستورهای حضرت حق به دست می آید.
سرنوشتِ غفلت از برکاتِ ماه مبارک رمضان
«خدایا! ما به این ماه مبارک وابسته ایم و تو ما را به آن مشرف ساخته و به توفیق خود بهره گیری از برکات آن را به ما ارزانی داشتی، آن گاه که اشقیا به جهل خود گرفتارند و از فضایل آن محرومند.»
شرافت انسانی از مرز امتیاز انسان از حیوان شروع می شود و هر چه آن امتیاز بیشتر و بارزتر باشد، شرافت فوق العاده تری را کسب می کند. آنچه موجب امتیاز انسان هاست، عبارت از التزام به اصول اخلاقی، کسب معارف در جهت جهان بینی الهی است و بازماندن از این فضایل و کرامت ها و دست زدن به بی بند و باری و رهایی از حدود الهی است که باعث محرومیت از تمامی مزایای انسانی می شود و هیچ روزنه امیدی را برای او باز نمی گذارد.
از این جا می توان مفهوم سعادت و نیکبختی و شقاوت و بدبختی همچنین راه رسیدن به هر را یافت؛ دو واژه پیچیده ای که در جهان امروز هر کس بر حسب برداشت خود، دیدگاه خاصی درباره آن دو دارد و مردم را به سوی آن دعوت می کند و به خیال واهی، خود را خدمتگزار نظام فرهنگی می پندارد، غافل از آن که حقیقت سعادت و شقاوت را فقط کسی می شناسد که همه ابعاد انسان را بشناسد، از سرگذشت وجودی او آگاه باشد، به آینده دنیا و ماورای طبیعت انسان معرفت کامل داشته باشد و همه غرایز و عواطف و احساس ها را به نیکی بشناسد اما آن کس که انسان را فقط از نظر بیولوژیکی می شناسد و به بیش از شخصیت های رسمی و مقام های اجتماعیِ وهمی و اعتباری نمی اندیشد، قطعا مفهوم سعادت و شقاوت برای او مبهم خواهد بود.
از عبادتهایمان استغفار کنیم
«خدایا! تو بودی که ما را برای معرفت این ماه مبارک و انجام دادن سنت های آن انتخاب فرمودی و با آن همه تاییدهایی که از سوی تو بر ما ارزانی شد، ما هنوز کمی از وظایف بسیار خود را انجام داده ایم.»
حضرت سجاد (ع) در این بخش از دعا، خدا را در برابر برکات ویژه ای که در این ماه مبارک قرار داده و به امت بزرگ اسلامی اختصاص داده و آنان را در راه به دست آوردن امتیازهای ویژه آن یاری و راهنمایی فرمود، سپاس می گوییم. آیه ۲۱ سوره نور می فرماید «اگر تفضل و رحمت خدا بر شما نبود، هیچ یک از شما پاک نمی شد» و بدینسان به هر مقدار معرفت انسان به حضرت بیشتر شود، عبادت و اطاعت و خضوع او درباره پروردگار افزون می شود و در نتیجه، تفضل حضرتش بر آن بنده بیشتر و آن بنده از خالق خود شرمنده تر می شود.
امام سجاد (ع) توفیق انجام کارهای نیک را به خدا و کوتاهی در انجام وظایف و تکالیف را به خود انسان نسبت می دهد. اگر همه عبادت ها و رسوم بندگی را که ما به درگاه الهی تقدیم داشته ایم، به نقد بگذاریم و توفیق و عنایت های حضرت حق را نادیده بگیریم، باید از تمامی عبادت ها استغفار کنیم.
سیدالشهدا در دعای روز عرفه عرضه داشت «خدایا! کسی که محسناتش، زشتی و بدی است، پس بدی های او چگونه بد نباشد» یا در فرازی دیگر فرمود «من در حال بی نیازی نیازمندم. پس چگونه در حال احتیاج، نیازمند نباشم؟» در حقیقت، آن چه منتسب به ماست، فقر محض و کاستی و کوتاهی است و آنچه به حق مربوط می شود، کمال و غنای مطلق است. بنابراین انسان چاره ای ندارد جز آن که وجود خود را که قطره ناچیزی است، به اقیانوس نامحدود برکات حضرت حق وصل کند تا دوام و کمال پیدا کند.
عذرخواهی صادقانه داشته باشیم
«خدایا! با اقرار و اعتراف به بدی و بدرفتاری خود می گوییم که ستایش مخصوص توست و راستی دل های پشیمان و زبان هایمان معترف است. پس به ازای کوتاهی های ما، پاداشی به ما کرامت فرما که فضل و عنایت تو را دریابیم و انواع اعمال را که به آن آزمندیم، ذخیره آخرت خود کنیم.»
پوزش خواهی راستین از ویژگی بندگی است و صدق به درگاه خدا عبارت از هماهنگی زبان و قلب است؛ یعنی زبان سر، ترجمان زبان قلب باشد و هیچ گونه دوگانگی در میان این دو احساس نشود. بر این اساس، صدق و پوزش خواهی صادقانه آن است که هر چه را که انسان می گوید، اول حقیقت آن را در دل بیابد و آنگاه بر زبان جاری کند؛ به گونه ای که ظاهر با باطن مطابق باشد و این یکی از شرایط بندگی است؛ چنان که یکی از شرایط اجابت دعا، طلب و درخواست واقعی است اما آنگاه که فقط زبان می خواهد ولی دل باور ندارد، مثلا هدایت و رشد را از خدا درخواست کند ولی در مرحله عمل بر خلاف دعای خود عمل کند، هرگز دعای او رنگ اجابت نخواهد دید. از این رو امام فرمود «خدایا! چنان کن که آنچه را که دلم می گوید، زبانم نیز آن را بازگو کند.
نکته دیگر در کلام امام سجاد (ع) این است که از خدا می خواهد نقص و کاستی انسان را برطرف کند و سپس توفیقی عنایت کند که نقصان ها جبران گردد. توضیح آن که تا انسان احساس کمبود نکند، هرگز درصدد جبران برنمی آید و تا آدمی احساس درد نکند، به پزشک مراجعه نخواهد کرد. به همین دلیل گفته اند یکی از نعمت های بزرگ الهی که خود موجب بقای انسان است، احساس درد می باشد و گرنه هرگز انسان به معالجه و پرهیز نمی پرداخت و در نتیجه به سرعت پایداری را از دست داده و نابود می شد. حقیقت امر درباره کاستی های اخلاقی و کمالات نیز چنین است که تا انسان آنها را احساس نکند، درصدد درمان برنمی آید و از این جهت علم بر تزکیه مقدم است.
خدایا ما را به ماه رمضان آینده برسان
«خدایا! عذر ما را در کوتاهیهایمان بپذیر و عمر ما را تا ماه رمضان آینده برسان و آنگاه که به ماه رمضان آینده رسیدیم، ما را به آن چه سزاوار بندگی توست و به آن چه باید در آن فرصت انجام دهیم، موفق بدار و در مدت این ماه مبارک و ایام ماه رمضان آینده، اعمال صالح و شایسته را برای ما مقدر بدار.»
امام سجاد (ع) در این دعا از خدا میخواهد که ماه رمضان آینده را درک کند و در آن ماه، خدا را چنان که زیبنده اوست، پرستش کند. عمر، سرمایه بشری است؛ سرمایهای که پیوسته رو به کاهش و نیستی است. بنابراین باید در مدت کوتاه عمر، اندوختهای متناسب و سزاوار زندگی جاویدان ساخت. هر کس از این مساله آگاه باشد، لحظهای از عمر خود را به غفلت نمیگذراند و به اندازه زاد و توشهای که برای ابدیت او لازم و کافی است، به آن ارزش میگذارد. در غیر این صورت، سرمایه عمر به هدر رفته و خسران و زیان بی پایان نصیب انسان میشود که متاسفانه بسیاری چنین هستند.
در حقیقت امام سجاد (ع) طلب عمر را برای ادراک و نیل به درجات کمال و غرض نهایی آفرینش، (بندگی خدا) درخواست کرده است. راستی چقدر تفاوت است بین کسی که بخورد تا زنده باشد و زنده باشد تا بهتر بخورد و بخوابد و کسی که میخورد و میخوابد تا زنده باشد و در زندگی خود کمال کسب کند؟!
عیدی که قلب مسلمانان را مطمئن می سازد
«خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و گرفتاری ها و زیان های ما را با حلول ماه مبارک جبران کن و عید فطر را بر ما مبارک و آن را بهترین روز ما قرار ده و در آن روز عفوت را بیشتر از همیشه شامل حال ما گردان و جرم های ما را نادیده بگیر و از گناهان نهان و آشکار ما درگذر.»
مسلمانان با انجام نماز عید فطر که نمازی فوق العاده و غیرمعمولی به دلیل قنوت های گوناگون و طولانی است، شکرانه این عبادت عظیم یعنی روزه ماه مبارک رمضان را به جا می آورند و پیش از نماز، خطیب دو خطبه ایراد می کند و مصالح جوامع اسلامی را به جمعیت انبوه حاضران گوشزد می کند و آنان را به تشکل بهتر و هوشیاری بیشتر ترغیب می نماید و همه مسلمانان این روز به عنوان یک عید رسمی جهانی و نه فقط عید اقلیمی یا منطقه ای و یا جشن قومی و خانوادگی، عید می گیرند.
بدین سان عید فطر ما نوری است که گذشته از آن که چشم دشمنان را خیره می کند، ذهن های ساده مردم بی خبر را از قدرت درونی اجتماعی اسلام آگاه می کند. در واقع اعلان قدرتی است که دل دشمنان را لرزان و قلب مسلمانان را مطمئن می سازد. همچنین به همه مسلمانان هشدار می دهد که هرگز از قدرت خود بی خبر نباشند.
از این رو امام زین العابدین (ع) می فرماید خدایا این عید را بهترین روزی قرار ده که بر ما گذشته است. به راستی روز خوب و خجسته چه روزی است؟ جز روزی که به آگاهی و رشد مردم افزون می شود؛ روزی که طغیان های شیطانی سرکوب می شود؛ مردم به افتخارات اسلامی که خدا به آنان عنایت داشته توجه می کنند؛ روزی که عموم مردم مورد عفو الهی قرار می گیرند و دل های پاک و جان ها شفاف می گردد؛ روزی که آمادگی بیشتر در انسان ها پیدا می شود تا بهتر به بندگی خدا روی آورند و دل های پاکی را که در ماه مبارک رمضان به آنها اعطا شده است، همچنان نورانی تر نگاه دارند.
چگونه حرمت ماه رمضان را حفظ کنیم
«خدایا! آن کرامتی را که نصیب پاس دارندگان حرمت ماه رمضان و برپادارندگان حدود آن و پرهیزکنندگان از گناه در آن و تقرب جویندگان به درگاه تو که موجب خشنودی و عطوفت رحمت تو شده اند، بلکه چندین برابر آن از لطف و فضل خود را به ما عطا فرما. زیرا فضل تو کاستی نمی پذیرد و خزائنت اندک نمی شود بلکه پیوسته در زیادت است و معادن احسان تو هرگز نیست و نابود می شود و چه گواراست بخشش های تو!»
امام سجاد (ع) در این فراز پاداش کسانی را خواسته است که با همه هستی شان آداب و شرایط این ماه عظیم را رعایت و در حفظ حرمت آن سخت کوشیده اند. باید توجه داشت که حفظ رعایت حرمت هر چیز متناسب با چینش آن در نظام آفرینش است. زیرا هر یک از مهره های آفرینش دارای حساب و کتاب ویژه و احکام متناسب هستند که اگر جانب آن شرایط و ویژگی ها رعایت نشود، در نظم زندگی انسان اختلال رخ می دهد.
بر این اساس مقصود از حفظ حرمت و بر پاداشتن حدود ماه مبارک رمضان در این دعا عبارت از رعایت آداب روزه داری و رفتار صالحی است که موجب نزدیکی به درگاه الهی و پرهیز از گناهان شود. یعنی احترام به ماه رمضان فقط به بستن دهان از یک سلسله خوردنی ها و نوشیدنی ها نیست بلکه رعایت حدود آن، شب خیری، تضرع و زاری به درگاه خدا، توبه از گناهان، حضور در مساجد و بسیار به یاد خدا بودن بلکه فراموش کردن غیر خداست.
پاداش هیچ عبادتی مانند روزه نیست
«خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و پاداش تمام روزه داران و عبادت کنندگان را در ماه رمضان تا قیامت بر ما مکتوب بفرما.»
اگر پاداش روزه قابل بیان بود، ذکر می شد ولی عجیب آن که یک بیان اجمالی در حدیث قدسی هست که درباره هیچ یک از عبادت ها و اعمال نیک دیگر دیده نشده است، زیرا اگرچه برای عبادت هایی مانند نماز، حج، زکات، جهاد و مانند آن ثواب های عظیم ذکر شده یا مستحبات پاداش های فراوانی دارد اما برای هیچ یک از آنها پاداشی که برای روزه آمده، دیده نشده است.
نکته این حدیث قدسی که می فرماید «روزه برای من است و من خود پاداش آن هستم» آن است که روزه، ترک کردن است و معلوم است دوری کردن و ترک کردن جز با اخلاص صد در صد امکان ندارد. یعنی انسان در سری ترین مراحل ضمیر و مراتب باطن خود می بیند که باید ملتزم به تکلیف باشد تا روزه تحقق یابد و هرگز نمی توان در ظاهر روزه دار بود ولی در باطن و جان نه، بلکه تحقق آن فقط به این است که انسان با همه وجود، تمام مراتب روزه را عملی سازد و در نهاد و باطن جان خود به ادای آن مشغول باشد.
هر عبادتی در ماه رمضان فضیلتی ویژه دارد. یعنی اگر روزه ماه برای کسی ممکن نباشد، عبادت در آن، خود به طور جداگانه از فضیلتی ممتاز برخوردار است. از این رو امام سجاد (ع) از خدا درخواست کرده که توفیق و پاداش عابدان را در این ماه نصیب او گرداند. درخواست اجر و پاداش به معنای تقاضای توفیق بر اصل عمل است که پاداش خاص خود را در پی خواهد داشت. زیرا برای کارناکرده، جزا و پاداش معقول نیست. بنا بر این درخواست پاداش، به معنای آن است که کار انجام گرفته، به بهترین صورتی باشد که اجر عظیم آن، تقرب به خدا باشد، نه آن که برای کار ناکرده تمنای اجر و پاداش کند. چون کمال انسانی در گرو رنج و زحمت است.
محبت، کیمیایی که انسان را سریع به مقصد میرساند
«خدایا! ما را از توبه کنندگانی قرار ده که محبت خود را بر آنان حتمی کرده و بازگشت به سوی طاعت خود را از آنان پذیرفته ای، ای عادل ترین دادگران.»
امام سجاد (ع) در این دعا، خدا را به صفت عدل ستوده و از او درخواست کرده او را از توابین قرار داده و در حریم محبت و طاعت خود راه دهد. پس از آن که فرد، توبه کرد و از نکبت ها و آلودگی های گناه پاک شد، زمینه رشد و کمال برای او آماده می شود و لحظه به لحظه به دعا به درگاه الهی می پردازد. زیرا نهاد پاک، بهتر می تواند به معنویت ها نزدیک شده و به دعای مستجاب دست یازد ولی مهم آن است که در این حالت از خدای خود چه بخواهد و چگونه به اجابت سریع تر دست یابد.
به عبارت دیگر دعا خود از بزرگترین عوامل موفقیت است اما انسان باید تشخیص دهد چه انتخاب کند و چه بخواهد. زیرا خدا می تواند همه چیز را کرامت کند. یکی از منت های بزرگ ولایت و امامت این است که به ما می آموزد با خدای خود چگونه باشیم و هنگام دعا از او چگونه، چه چیز، چه وقت و چه قدر درخواست کنیم.
امام در این فراز از حضرت حق درخواست می کند که به او محبت فراوان و سپاس توفیق اطاعت عطا کند. زیرا عبادت مقرون با محبت و شوق، از ضریب بسیار فوق العاده ای برخوردار بوده و در مقابل، عبادت همراه با کسالت و خستگی، اثر چندانی ندارد؛ چنان که عبادت از روی ترس نیز، عبادت بردگان و فاقد مقام بندگی است. زیرا از زبونی و کم همتی سرچشمه گرفته است. در مقابل، عبادت از شوق بهشت نیز عبادت منفعت طلبان و بازرگانان است که همیشه در مقابل عمل خود قیمت و ارزشی را می طلبند و در واقع، خود را می خواهند نه خدا را و برای تامین خواسته های خود واسطه قرار داده اند. اساسا عبادت برای کسب نعمت های بهشتی، یک نوع بی ادبی محسوب می شود.
بنابر این اگر امام سجاد (ع) درخواست محبت فرموده، از آن روست که محبت یکی از ارزنده ترین و پرجاذبه ترین راه هایی است که انسان را با سرعت فوق العاده ای به مقصد می رساند و این وادی سزاوار هر کسی نیست بلکه کیمیایی است که هرگاه به جان انسان نشست، وجود او را چنان نورانی می کند که یک باره به مبدا متعال جذب شده و سوز عشق در نهاد او چنان لذیذ می شود که هیچ چیزی نمی تواند او را به خود مشغول سازد و از محبوب راستینش منصرف کند.
نظر شما