صنعت هنر سینما از زمان پیدایش خود که تاریخ محدودی را در قیاس با دیگر گونههای هنری در شاخه هنرهای دراماتیک به خود اختصاص داده است به سبب تجربه متفاوت مواجهه مخاطب با آثار هنری و لبریز بودن آن از جهان تخیل، به هنری بدل شده است که توانسته بخش مهمی از جریان سازیهای فرهنگی و حرکتهای انقلابی و سیاسی طی یک قرن اخیر را رهبری و نمایندگی کند.
هرچند این هنر-صنعت در سالهای پیش از انقلاب اسلامی بهجای حرکت در مسیر جریان سازی فرهنگی بیشتر در حوزه جریانهای انحرافی حرکت میکرد؛ اما در این مساله تردیدی وجود ندارد که اگر امروز سینمای ایران بهعنوان یکی از درخشانترین محصولات هنری در جهان شناخته میشود و توانسته قلههای موفقیت را در بسیاری از رخدادها و رویدادهای جهانی فتح کند و احترام مخاطبان و منتقدان جهانی را به خود اختصاص دهد، مدیون گفتمان ارزشمند و تبیین مبانی هنر متعهد بهعنوان یکی از اصلیترین استوانههای گفتمان کلان هنر انقلاب اسلامی است که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی با رهبری و بنیانگذاری حضرت امام خمینی(ره) توانست مسیر به انحراف رفته خود را در خطی صحیح، درست و اصولی ریلگذاری کند تا بتواند در کنار ویژگی سرگرمکنندگی خود اهداف متعالی هنر متعهد انقلابی و جریان گفتمان انقلاب اسلامی را به واسطه آثار هنرمندان خلاق خود به گوش و چشم جهانیان برساند.
اما ناگفته پیداست با وجود تمام موفقیتها و درخشش سینمای ایران در نگاه ملی و بینالمللی این هنر-صنعت نیز در کشور ما با آسیبهایی مواجه بوده است. یکی از مهمترین این آسیبها حرکت این هنر طی یکی، دو دهه اخیر به سمت سینمای تجاری و دور شدن از مفاهیم بنیادین آن در راستای هنر متعهد مبتنی بر ارزشهای انقلاب شکوهمند اسلامی و منویات بنیانگذار کبیر آن حضرت امام خمینی(ره) است.
به همین سبب و در راستای آسیبشناسی جریان سینمای انقلاب با سیدحسامالدین حسینی از منتقدان و پژوهشگران عرصه سینما به گفتگو نشستهایم که حاصل آن در ادامه از خاطر شما میگذرد.
تبیین مفاهیم سینمای متعهد، ارزشی و انقلابی در اندیشه امام
سیدحسامالدین حسینی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی درباره نگاه؛ اندیشه و بینش حضرت امام خمینی(ره) و نقش ایشان در شکلگیری جریان سینمای متعهد، ارزشی و انقلابی مبتنی بر آرمانهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابله با جریان انحرافی سینما در دوران پهلوی گفت: در مواجهه با این پرسش باید دو محور و منظر مختلف؛ نخست وجه حضرت امام(ره) به عنوان یک رهبر سیاسی و وجه دوم ایشان به عنوان فردی اندیشمند و جریانساز در تمامی شاخههای شکلگیری جامعه انقلابی از جمله نگرشها و رفتارهای فرهنگی را مد نظر قرار داد.
وی ادامه داد: حضرت امام خمینی(ره) را زمانی میتوانیم به مثابه یک رهبر سیاسی مورد توجه و نگاه سیاستی ایشان را در حوزه فرهنگ و در حوزه سینما به شکل خاص مورد بررسی قرار دهیم. این نکته؛ نکتهای مرسوم است که وقتی در این حوزه از دید کارشناسان به پرسش میپردازیم قاطبه آنها به فرمایش ایشان در نخستین سخنرانیشان در بهشتزهرا(س) به محض ورود به ایران اشاره میکنند که فرموده بودند ما با سینما مخالف نیستیم و با فحشا مخالفیم.
نقش حضرت امام در ممانعت از ورود نگاههای رادیکال به سینما
حسینی با تاکید به آنکه این همان راهبرد سیاسی حضرت امام در حوزه کلان مسائل فرهنگی است تصریح کرد: بُعد دوم به واکنشهای گاه به گاه امام نسبت به فضای سینما باز میگردد که این جریان به شکل مستمر در نگاه، نگرش و فرمایشات ایشان ادامه پیدا می کند و باعث می شود سینما مشروعیت پیدا کند و از ورود نگاههای رادیکالی که مخالف موجودیت سینما بودند، در مباحث کلان فرهنگی جلوگیری کنند.
این پژوهشگر و منتقد سینما خاطرنشان کرد: روی دیگر سکه آنست که می توانیم امام را به عنوان چهرهای کاریزماتیک؛ یک رهبر اثرگذار و یک پدیدار بنگریم، مورد بررسی قرار دهیم و به آن توجه کنیم.
نگاه حضرت امام(ره) بر تصرف جوهری استوار بود
حسینی خاطرنشان کرد: این زمانی است که با شرایط دیگری مواجه هستیم. حضرت امام(ره) در نگاهشان به مظاهر تمدن غرب به شکل عام و سینما به شکل خاص نگاهی جامع داشتند.
وی با تاکید بر آنکه حضرت امام خمینی(ره) از نگاه حذفی در تمامی مسائل از جمله مبانی فرهنگی پرهیز داشتند و تاکیدشان بر نگاه تصرف جوهری استوار بود تصریح کرد: این همان مسالهایست که به شکل اجمالی در اندیشهها، آثار و سخنرانیهای ایشان بروز و ظهور پیدا میکند و در سلوکشان قابل رصد است. نگاه تصرف جوهری حضرت امام(ره) به مسائل فرهنگی از جمله سینما، بعدها به شکل تفصیلی در نگرش اندیشمندان و هنرمندانی مانند شهید آوینی که متأثر از ایشان بودند بسط پیدا میکند.
درک نکردن فضای اندیشه امام در مسائل بنیادین فرهنگ
این مدرس و پژوهشگر سینما در پاسخ به این پرسش که آیا فارغ از هنرمند اندیشمندی چون شهید مرتضی آوینی که مطالب متعدد و کتابهایی در حوزه نگاه و اندیشه حضرت امام خمینی(ره) به عرصه سینما نگاشتهاند، پژوهشگر و هنرمند اندیشمند دیگری در این عرصه با همین رویکرد ورود کرده است گفت: امروز وقتی از پژوهش صحبت میکنیم، بیشتر با پژوهشهای کمرنگ و کم خاصیت آکادمیک در حال حاضر که در پایگاههای جستجوی مقالات دانشگاهی وجود دارند مواجه میشویم.
وی افزود: اینکه چرا نگرشهای پژوهشی در حوزه فرهنگ و خاصه سینما پررنگ نشدهاند به برقرار نشدن نسبت وجودی چهره و شخصیت امام(ره) و درک نکردن فضای اندیشه امام در مسائل بنیادین فرهنگ و حوزه سینما باز می گردد. محققان و پژوهشگران ما فضای کلی نگرش فرهنگی امام(ره) را درک نکردهاند به همین سبب است که با وجود گذشت بیش از سه دهه هنوز پژوهشگری را در تراز شهید آوینی در این عرصه که اندیشههای فرهنگی و نگرشهای معنوی حضرت امام خمینی(ره) را در عرصه سینما مورد مداقه و رصد قرار داده باشد نمیبینیم.
به گفته حسینی؛ بازتاب و تاثیر اندیشه امام در پیشبرد سینما و شکل دهی هنری مبتنی بر گفتمان فرهنگی انقلاب به شکل تفصیلی را تنها میتوان در اندیشههای شهید آوینی امتداد داد.
تمرکز مدیریت هنری بر کارهای زودبازده
این مدرس سینما در پاسخ به این پرسش که چه موانعی باعث عدم شکلگیری پررنگ نگرشهای پژوهشی و عدم جریانساز شدن آنها به عنوان اندیشههای ناب میان سینماگران ما شده است خاطرنشان کرد: مدیران هنری کشور مدیران مستعجلی هستند که مدام درحال تغییر هستند و تمایل دارند در آن مدت کوتاه حضور مدیریتیشان، تمرکز خود را بر کارهایی با خروجی زودبازده قرار دهند.
وی ادامه داد: پژوهش درباره اندیشههای سینمایی و تفکرات امام خمینی(ره) که بخواهد در سینما امتداد پیدا بکند و یا پژوهشهایی که بنا داشته باشند شکل بنیادین پیدا کنند در زمره اولویتهای مسئولان نیست. عمده کارهای قاطبه مدیران هنری و فرهنگی ما با عقلانیت روزمره برای رتق و فتق امور با منطق روابط عمومی استوار است.
آسیبی که جریان شبهروشنفکری به سینمای ایران وارد ساخته است
این پژوهشگر و منتقد سینما در پاسخ به پرسشی دیگر که چرا در سینمای اروپا و امریکا با وجود گذشت بیش از چندین دهه از جنگ جهانی دوم، یا اتفاقها و رویدادهای سیاسی که چند دهه از تاریخ آنها گذشته است هنوز شاهد کار پژوهشی، تولید آثار و ارائه آن به مخاطبان جهانی هستیم اما در بدنه سینمای کشور ما در مورد بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حتی به تعداد انگشتان یک دست نیز کاری صورت نگرفته تصریح کرد: پاسخ را در دو وجه میدهم! نخست به خاطر غلبه نگاه شبهروشنفکری در فضای هنر ما است که عمر سید مرتضی آوینی به جدال با این نگاه سپری شد.
وی ادامه داد: پس از فقدان و شهادت آوینی نیز همان خط و ربط ادامه داشت و علیرغم جد و جهدی که برخی چهرههای هنر انقلاب تا به امروز داشتند کمابیش آن غلبه نگاه شبهروشنفکری در عرصه سینما و کلانتر در حوزه هنر کشور را شاهد هستیم.
حسینی با تاکید بر آنکه این آسیبی که در عرصه هنر شاهد هستیم تنها مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست گفت: هر گونه نگاه ملی و سیاسی بودن هنر توسط جریان اندیشه غالب در هنر از دهه ۲۰ تا به امروز توسط همان شبهروشنفکران مورد هجمه قرار گرفته است.
جایگزینی نگاه محافظهکارانه به جای شجاعت
این منتقد و پژوهشگر سینما در تشریح وجه دوم آسیبشناسی چرایی عدم تولید آثار سینمایی درباره شخصتها، حوادث و رویدادهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی گفت: وجه دیگر وجه سیاستی و مدیریتی است که مدیران فرهنگی و سیاستگذاران سینما طی چهار دهه اخیر به آن مبتلا شدهاند مدلول جنس سینمای دولتی و وابستگی تام و تمام این هنر به سرمایه بخش دولتی است.
وی یادآور شد: همین مساله باعث شده تا صفت شجاعت به محافظهکاری میان مدیران بدنه هنر سینما تبدیل شود. این در حالیست که مدیریت عرصه هنر نیازمند شجاعتی است که کمتر در مدیران سینمایی کشور شاهد حضور و وجود آن هستیم. به همین سبب است که شاهدیم در حوزه شخصیتهای بزرگ و حوادث مهم تاریخ انقلاب اسلامی یا اثری ساخته نمیشود و یا اگر ساخته شود شرایط اکران آن با اما و اگرهای فراوانی مواجه میشود.
حسینی گفت: برای اثبات مدعا می توان به آثاری اشاره کرد که صرفاً با هزینههای سنگین تولید شدند اما حتی شرایط اکران محدود برای به نقد، بحث و بررسی گذاشتن آنها نیز به دلیل همان نگاه محافظهکارانه به وجود نیامده است.
نظر شما