چندی پیش در یکی از طرحهای رعد که توسط پلیس در پایتخت اجرا میشود، تعدادی اراذل و اوباش و مزاحم نوامیس شهروندان دستگیر شدند که در بین آنان یک نفر بیشتر از بقیه خودنمایی میکند.
پسری جوان حدود ۳۰ ساله با قدی بلند و موهایی بور و چشمانی آبیرنگ که بیشتر خبرنگاران برای تهیه گزارش دورش حلقه زدند و از او علت دستگیر شدنش را پرسیدند؛ او نیز با خونسردی به همه سوالاتشان جواب داد.
پسر چشمآبی علت دستگیریاش را قتل عمد عنوان کرد و ادامه داد که یکی از دوستانش را کشته اما چیزی که ماجرا را ترسناک جلوه میدهد این است که وقتی کلمه قتل را زبان آورد، به جای تاسف با لبخند ماجرا را تعریف کرد.
قاتل که خود را «حسن» معرفی کرد، درباره روز حادثه به سوالات خبرنگار ایرنا اینگونه پاسخ داد که «به علت اختلافهایی که با خانواده داشتم مدتی در منزل یکی از دوستانم ساکن شدم و وقتی پولم تمام شد از دوستی دیگر مبلغ ۵۰۰ هزار تومان قرض گرفتم و به وی گفتم که آخرماه بعد، حسابم را تسویه میکنم.
«حسن» ادامه داد: روز تسویه حساب رسید اما من پولی در بساط نداشتم و دوستم برای وصول طلبش به سراغم آمد؛ از وی خواستم که چند روز دیگر به من مهلت دهد اما به دلیل نداشتن تعادل روانی و اعتیاد شدیدی که داشت شروع به فحاشی کرد.
قاتل ادامه داد: هر چقدر برای آرام کردنش تلاش کردم، فایده نداشت و در نهایت من نیز عصبانی شدم و بحث بین ما بالا گرفت و همسایهها برای میانجیگری وارد عمل شدند و در همین حین برادر مقتول به سراغم آمد و علت درگیری را جویا شد.
«حسن» با بیان اینکه من تمام داستان را برای برادر مقتول توضیح دادم، افزود: برادرش بعد از شنیدن ماجرا به من گفت که خانواده ما به خاطر اعتیاد برادرم از وی عصبانی و ناراحت هستند و اگر میخواهی که از دستش رها شوی او را بکش و ما نیز بعد از چند روز به دادگاه میآییم و به تو رضایت میدهیم.
وی در حالی که چشمانش برق میزد، گفت: بعد از شنیدن این حرف از برادر مقتول و به دلیل عصبانیت از وی به خاطر فحاشیهایش تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم و چندروزی با خود فکر کردم که چگونه و با چه ابزاری دوستم را به قتل برسانم.
«حسن» افزود: بعد از گذشت چند روز مقتول باز برای وصول طلبش به سراغم آمد و اینبار بدون هیچ حرفی شروع به فحاشی کرد و من نیز چون از قبل نقشه قتلش را کشیده بودم وسط خیابان با چاقویی که در جیب داشتم رگ گردنش را بریدم و از محل متواری شدم.
وی ادامه داد: پس از قتل دوستم از تهران خارج شدم و به منزل یکی از دوستانم در شمالغرب ایران رفتم و قصد داشتم تا زمانی که خانواده مقتول رضایت میدهند در انجا بمانم.
وقتی چند و چون دستگیریاش را از قاتل پرسیدم؛ گفت: قرار اولیه ما این بود که بعد از برگزاری مراسم چهلم مقتول، خانواده وی رضایت دهند اما وقتی با برادرش تماس گرفتم گفت که پدر خانواده بسیار ناراحت است و فعلا نمیخواهد رضایت دهد.
«حسن» با لبخند همیشگی افزود: بعد از گذشت چند ماه از آن ماجرا دلم برای رفقایم تنگ شد و تصمیم گرفتم که به تهران بازگردم و به آنان سری بزنم و با آنکه میدانستم دستگیر میشوم اما بازگشتم که به دیدار خانواده رفتم و با خود گفتم اگر دستگیر شوم در زندان به دوستانم سری میزنم.
قاتل چشمآبی در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا مبنی بر اینکه آیا از کاری که کرده پشیمان است یا نه با لبخند پاسخ داد: خیر پشیمان نیستم زیرا هم فحاشی کرده بود و هم مطمئن بودم که خانواده مقتول از وی دل خوشی نداشتند و حتما رضایت میدهند.
«حسن» در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ایرنا که آیا مطمئنی که خانواده مقتول رضایت میدهند یا نه؟ گفت: نمیتوانند رضایت ندهند زیرا میدانند من اگر داخل زندان بمانم، دوستانی دارم که میتوانند برایشان دردسر درست کنند.
به گزارش خبرنگار ایرنا هر روزه در تهران شاهد قتلهای مشابهی از این دست هستیم اما قسمت ترسناک ماجرا این است که این اخبار برای بسیاری از افراد جامعه عادی شده و گویی در شهر هیچ اتفاقی نیافتاده است.
دکتر ستار پروین، جامعهشناسی مسایل اجتماعی ایران در دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: اولین علت در مورد چنین قتلهایی نبود آگاهی طرفین دعوا از قانون است زیرا اگر برادر مقتول از قانون آگاهی داشت هیچگاه به قاتل قول رضایت نمیداد چون ولیدم محسوب نمیشود و قاتل نیز اگر از قانون مطلع بود با طناب برادر مقتول به درون چاه نمیرفت.
این دانشیار دانشگاه در ادامه افزود: بیشترین عامل چنین رخدادهایی را میتوان فشارهای اقتصادی و روزمره وارد شده بر روی قشر ضعیف جامعه دانست زیرا فقر رابطه مستقیم با آستانه صبر و تحمل افراد یک جامعه دارد.
«پروین» با بیان اینکه دم دستترین ابزار در جامعه متوسط و فقیر خشونت و دعواست، اظهار داشت: ندیدن آموزش کافی در خانواده و نبود نهادهای حمایتی کنترل خشم در جامعه پیامدهای اینچنینی دارد و تا آموزش در مورد کنترل خشم در خانواده نهادینه نشود، شاهد چنین اتفاقهای ناگواری خواهیم بود.
این دانشیار دانشگاه افزود: چرا باید خانوادههای ما طوری باشد که جوانی به خاطر مشکلات اقتصادی به قتل فکر کند و چرا نباید نهادهای حمایتی برای رسیدگی به این موارد بسیار حساس وجود داشته باشد؟
کسانی که در مسیر آسیب قرار دارند، بیشتر به سمت بزهکاریهای خطرناک میروند
«پروین» در پایان بیان کرد: کسانی که در مسیر آسیب قرار دارند بیشتر به سمت قتل و بزهکاریهای خطرناک میروند و باید برای جلوگیری از همهگیر شدن این موضوع نهادهای حمایتی بیشتری در جامعه تشکیل شود.
به گزارش ایرنا اگر مطلوبیت مورد انتظار ناشی از جرم از مطلوبیت مورد انتظار کار قانونی بیشتر باشد، جرم انجام میشود؛ بر همین اساس، شرایط اقتصادی بیکاری، تورم و فقر موجب افزایش نرخ ارتکاب جرم میشود.
نظر شما