اتهام به چین؛روش جدید جمهوریخواهان برای دفاع از ترامپ

تهران- ایرنا - دفاع از دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا جهت پیروزی در انتخابات ماه نوامبر و تلاش برای تصاحب کرسی های کنگره و مجلس سنا در پاییز سالجاری، این بار در استراتژی جدیدی با اتهام زنی به چین در مورد خاستگاه ویروس کرونا و شیوع عمدی آن نمایان شده است.

چند ماهی است که ویروس کرونا در سراسر جهان قربانی می‌گیرد و به یک چالش سیاسی جدی برای دولت‌های کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است؛ در این میان تبلیغات کشورهای غربی موجب شد تا لزوم پاسخگویی چین در قبال شیوع کرونا بیش از پیش قوت گیرد.

در صف نخست معترضان به چین، آمریکا قرار داشت؛ کشوری که تقریباً در بدترین حالت با این بیماری سر و کار دارد و از نظر تعداد قربانیان COVID-۱۹ قهرمان جهان شده است.

کشورهای غربی و بیش از همه آنها دولت آمریکا بارها تلاش کردند با تحت فشار قرار دادن سازمان بهداشت جهانی، این نهاد بین المللی را وادار سازند که برای اثبات ادعای آنها برای تعیین چین به عنوان منشاء کرونا، تلاش کند و حتی آمریکا با خروج از این نهاد بین المللی که وجود و حمایت از آن در این برهه از زمان بسیار حیاتی است، سعی کرد با این سازمان برخورد تندی داشته باشد.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در این مدت بارها تلاش کرد به هر نحو ممکن از ادعای خود برای اثبات چینی بودن این بیماری مهلک دست نکشد و حتی در جریان سخنرانی خود در مراسم فارغ‌التحصیلی در آکادمی نظامی ایالات متحده موسوم به «وست پوینت» بار دیگر ادعای ثابت‌نشده خود را در خصوص منشأ ویروس کرونا تکرار کرد.

متهم کردن چین نتیجه اجتناب ناپذیری از منطق روند سیاسی آمریکا است. به تازگی نشریه پولیتیکو آمریکا سندی را منتشر کرده است که به نامزدهای جمهوریخواه ریاست جمهوری این کشور که در پاییز آینده برای تصاحب کرسی های کنگره و مجلس سنا می‌جنگند، اجازه می دهد چین را به شیوع عمدی ویروس کرونا متهم کنند.

ظاهر پیدایش چنین روشی حاکی از آن است که استراتژیست های حزب جمهوریخواه عمداً خط مشی "از ترامپ دفاع نکنید - چین را مقصر بدانید" را سرلوحه کار خود قرار داه اند. بنابراین، آنها انتظار دارند بتوانند با تبلیغات مختلف در باره این بیماری مسئولیت سیاسی رئیس جمهوری را کمرنگ کنند.

تحلیل گران معتقدند که اتهام زنی های ترامپ به دیگران برای فرافکنی و فرار از مسئولیت های خود، دلیل کافی است مبنی بر اینکه وی یک رهبر بی کفایت است. از این گذشته وی در پایان ماه فوریه (اوایل اسفند ماه ۱۳۹۸) ادعا کرده بود که شیوع ویروس کرونا در آمریکا "تهدید بسیارجدی" هم نیست و از طرف دیگر دمکرات ها را هم به تشدید ترس از کرونا، به منظور بدنام کردن دولت وی متهم کرده بود.

هدف دوم کمپین ضدچینی جمهوری خواهان آمریکا، تضمین اعتبار شهرت ترامپ به عنوان رهبری است که از اعمال خشونت در برابر چین نمی هراسد. البته قرار بود آنها موازی با این اقدام حزب دمکرات و نامزدهای آن را در رابطه با حزب کمونیست چین به "نرمش" متهم کنند.

اما با این وجود، سوژه های سیاسی داخلی آمریکا تنها دلیل رویارویی این کشور با چین نیست. در ماه ژانویه (دی ماه ۱۳۹۸)، پکن و واشنگتن توافق نامه موسوم به "فاز۱ " را امضا کردند تا دلیلی برای جلوگیری از ادامه جنگ تجاری بین آنها و باز کردن راه برای مذاکرات بیشتر میان خودشان باشد.

ماده ۶.۲ این توافقنامه شامل تعهدات افزایش ۲۰۰ میلیارد دلاری در سال (بر مبنای سال ۲۰۱۷) برای واردات کالاها و خدمات آمریکا از جمله محصولات کشاورزی، انرژی و کالاهای صنعتی است. همین ماده (بند ۵) شامل این شرط است که خریدها با توجه به ملاحظات تجاری و با در نظر گرفتن شرایط بازار، به خصوص (اما نه تنها) در مورد محصولات کشاورزی، با قیمت های بازار انجام می‌شود.

کاملا واضح است که به دلیل سقوط قیمت انرژی، افت ۶.۸ درصدی اقتصاد چین در سه ماهه اول، تعلیق نامشخص حمل و نقل هوایی بین المللی و سایر عوامل از این نوع، این تعهدات اکنون عملی نشده و توافق مذکور به چین فرصتی قانونی است برای جمهوری خواهان تا شرایط توافق نامه را رد کنند.

در همین حال، ترامپ قبلاً نیز اعلام کرده بود که اگر چینی ها کاملا به این توافق پایبند نباشند از آن خارج خواهد شد. در واقع او با این ادعا که چین مسئول گسترش ویروس کرونا در جهان است، شیوه ای را در پیش گرفته تا چین را به حرف شنوی بیشتر از خود در این مذاکرات وادار کند. اما، هر آنچه که ترامپ در ابتدا برنامه ریزی کرده بود، جان تازه‌ای گرفته و اکنون دمکرات ها مجبور هستند "ورق ضد چینی" را بازی کنند.

به تبع آمریکا، سایر کشورها نیز پکن را متهم می‌کنند به اینکه کرونا را با هدف بهبود مناسبات با کاخ سفید یا برای حل مشکلات داخلی آن کشور طراحی و اجرا کرده است. با این وجود باید اعتراف کرد که در برخی موراد این خود چینی ها هستند که دیگر کشورها را وادار به ضد حمله می کنند. آنها با بیش از حد موفق نشان دادن خود در مبارزه با COVID-۱۹ بمنظور اینکه در پس زمینه این گزارش ها پیروز میدان به نظر برسند، سایر دولت ها و توجه افکار عمومی جهان را به این نکته جلب می کنند که چین بیش از هر زمانی بر گسترش بیماری کرونا متمرکز شده است.

نتیجه این کارزار ممکن است تحریم علیه افراد و سازمان های چینی باشد چون مقصر دانستن آنها در اوضاع به وجود آمده راحت تر به نظر می رسد. چندین پرونده مرتبط با این دادخواست در آمریکا و اروپا علیه چین تشکیل شده است.

با این حال، قوانین مصونیت حاکمیت در بسیاری از کشورها (از جمله آمریکا) تهیه چنین دادخواست هایی را علیه دولت های خارجی بسیار دشوار می‌کند. در آمریکا این موضوع اغلب مستلزم تصویب اصلاحات در قانون مصونیت حاکمیتی سال ۱۹۷۶ است.

بنابراین، محتمل ترین نتیجه، تحریم های محدود همراه با از سرگیری جنگ تجاری بین واشنگتن و پکن خواهد بود که طی آن تحریم های جدیدی نیز اعمال می شود.

در مورد محتوای اتهامات علیه چینی ها، با توجه به پیشینه همه موارد فوق، این اتهامات از اهمیت بالایی برخوردار نیست. می توان اتهامات را به سه دسته اصلی از جمله "کشف ویروس در آزمایشگاه چین"؛ "پنهان کردن عمدی حقیقت توسط مقامات چینی از جامعه جهانی" و "تهیه آمار و داده های نادرست که مانع مبارزه با بیماری شد" تقسیم کرد.

با این وجود، بسیاری از اتهامات به قدری ناشیانه صورت گرفته اند که نمی توان آنها را جدی گرفت.

مسئله منبع ایجاد ویروس توسط علم هنوز حل نشده است. در این میان نمی توان از گزینه های گوناگونی صرف نظر کرد. شواهدی مستند از تلاش مقامات چینی برای کنترل و سانسور اطلاعات مربوط به این موضوع وجود دارد. در واقع موضوع اصلی پیرامون همان نامه ای است که در دانشگاه های چین مطرح شده است مبنی بر اینکه مطابق با این نامه خواسته شده بود تا کلیه مقالات مربوط به ظهور و بروز این بیماری از قبل برای بررسی به پکن ارسال شود.

در عین حال، کاملا مشهود است که تحقیقات علمی این ویروس توسط مؤسسات پزشکی چین در ۲۶ دسامبر سال ۲۰۱۹ ، بلافاصله پس از آن آغاز شد که پزشکان تعدادی از بیمارستان های ووهان چین به برخی مشکلات در این خصوص مشکوک شدند.  در تاریخ ۳۰ دسامبر، اولین دستورالعمل های مربوط به درمان این بیماری صادر شد و در این زمان کار مبارزه با ویروس از سطح منطقه ای به مرکزی تغییر وضعیت داد. در ۳۱ دسامبر، سازمان بهداشت جهانی از شیوع ذات الریه جدید با منشا ناشناخته خبر داده بود.

با توجه به داده های چین، واشنگتن بحث در مورد این مشکل را از ۳ ژانویه آغاز کرده بود و در ۵ ژانویه، نخستین بیانیه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های آمریکا در رابطه با بیماری همه گیر جدید منتشر شد.

بنابراین، یک آژانس پزشکی تخصصی آمریکایی از اول ژانویه وضعیت COVID-۱۹ را تحت نظر داشت. اگر ترامپ در ماه مارس اظهار داشت که در تهدید مربوط به اپیدمی توسط دموکرات ها اغراق شده است، در آن صورت مشخصا دلیل این کار آن نیست که چینی ها حقیقت این بیماری را از آمریکا پنهان کرده اند.

اقدامات مقامات چین در هفته های اول سرنوشت ساز ژانویه به دلیل عدم توانایی در درک سریع ماهیت ویروس جدید و میزان خطر آن ناموفق بود. حکومت مرکزی به موقع از شیوع این بیماری مطلع شد و در جلسه  ۷ ژانویه کمیته دائمی دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین بود که این موضوع مورد بحث قرار گرفت، اما به اندازه کافی پاسخ سریعی به آن داده نشد.

با این حال، تحقیقات مربوط به COVID-۱۹ که در آن زمان با سرعت فزاینده ای در حال انجام بود، این تئوری را رد کرد که بر اساس آن گفته می شد مقامات چینی اطلاع داشتند که این عفونت از انستیتوی تحقیقات ویروس شناسی ووهان آکادمی علوم چین خارج شده است، اما در مورد آن سکوت کردند.

اولین رمز گشایی ژنوم ویروس در ۲ ژانویه به اتمام رسید و کار هر سه تیم درگیر در این فعالیت ۵ ژانویه به پایان رسید. جداسازی ویروس از بافت های بیمار در ۷ ژانویه انجام شد. نتیجه گیری نهایی مبنی بر اینکه این ویروس خاص باعث ایجاد ذات الریه می‌شود، در ۹ ژانویه حاصل شد.

در همین زمان در صبح روز چهاردهم ژانویه بود که ماشیائوئی رئیس کمیسیون بهداشت ملی جمهوری خلق چین، طی یک کنفرانس تلفنی با همکاران منطقه ای خود، اعتراف کرد که هنوز در مورد منبع، راه های شیوع انتشار ویروس و انتقال آن از فردی به فرد دیگر، شبهاتی وجود دارد.

معتبرترین گزینه این است که مقامات چینی در مرکز و سایر مکان ها تا پیش از رسیدن به یک نتیجه گیری جامع پزشکی در مورد ماهیت این بیماری و میزان خطر آن از تصمیم گیری پیرامون این بیماری واهمه داشتند. مسئولان در همه سطوح جرات نکردند براساس داده های ناقص و غیرقابل اعتماد اقدامی انجام دهند چون ممکن بود بعدها رد شود.

به همین دلیل، لحظه ای که می شد از فاجعه جلوگیری کرد، از دست رفته بود. اما اگر چینی ها، هنگامی که مقیاس مسئله روشن شد، خیلی سریع و قاطعانه عمل کردند، پس بیشتر کشورهای بزرگ دنیا زمانی که این بیماری به آنها رسید، بسیار کند و غیر مسئولانه ظاهر شدند.  

گفتن اینکه آمار چینی ها در مورد بیماری کرونا تا چه حد صحیح است، غیرممکن است. اول از همه، باید به خاطر داشت که از اواخر ژانویه تا آغاز  اوت همه گیری در ماه مارس، رهبران چین، از شی شی جین پینگ گرفته تا بقیه مقامات این کشور برای توصیف جدی بودن اوضاع، از رنگ های سیاه استفاده نمی کردند.

این کار برای بسیج سراسر کشور ضروری بود. در اوج بیماری همه گیر و بلافاصله پس از کاهش آن، چین روش ثبت خود را تغییر داد که منجر به افزایش تعداد بیماران و قربانیان کرونا شد.

لازم به ذکر است تردیدها در مورد میزان اطمینان ابزارهای آماری و تشخیصی موجود نیز هنوز یک مشکل جهانی است.

اخبار مرتبط