گزارشهای جهانی نشان میدهد نرخ سالمندآزاری در جوامعی که هرم جمعیتی آنها رو به سالمندی است درحال افزایش است و لذا با توجه به رشد جمعیت سالمندی در کشور، توجه به این مسئله به عنوان خشونتی پنهان و کمتر ابراز شده ضروری است.
فارغ از نوع خشونت علیه سالمندان که مجموعهای از خشونتهای روانی و عاطفی مثل کنارگذاشتن از تصمیمگیریها، سوءاستفاده از احساسات، تحقیر، توهین، اهانت و بدون احترام برخوردکردن، تهدید به دوست نداشتن و رهاکردن، طرد، بیتوجهی و غفلت، خشونتهای مالی مثل استفاده غیرقانونی از متعلقات سالمند، سوءاستفاده مالی، امتناع از پرداخت پول یا کنترل استقلال مالی تا خشونتهای جسمی و جنسی را دربرمیگیرد، این رفتارها موجب کاهش کیفیت زندگی، استقلال و توانمندیهای سالمندان میشود.
بیشک متناسب با شرایط مراقبتکنندگان سالمند، ویژگیهای فردی و میزان استقلال سالمند در گذشته، شدت کنارهگیری سالمندان از فعالیتهای اجتماعی و پیامدهای ناشی از سالمندآزاری متفاوت خواهد بود.
در حالیکه وابستگی و حمایت افراطی از سالمند یا فشار مراقبتی بر مراقبتکنندگان سالمندان که میتواند ناشی از مسائل اقتصادی، اجتماعی، روانی یا فقدان آگاهی و دانش باشد، در کنار خلاءهای قانونی حمایت از سالمندان از دلایل اصلی شیوع این پدیده غیرانسانی است، در اکثر اوقات نیاز سالمند به تداوم دریافت خدمات مراقبتی و حمایتی یا عدم ظرفیت روانی وی به دلیل ابتلا به انواع دمانس و...، مانع اصلی در عدم گزارش سالمندآزاری است که همچنان موجب پنهان ماندن ابعاد این مسئله شده است.
این دلایل وقتی با نادیده گرفتن حقوق شهروندی سالمندان، تبعیض سنی، نابرابری در دسترسی به امکانات، فضاهای شهری، خدمات اجتماعی و غفلت در سیاستگذاریهای اجتماعی و برنامهریزی شهری همراه میشود، موجب بروز وجوه پیچیدهتری از سالمندآزاری میشود.
به نظر میرسد ورود جدی سیاستگذاران اجتماعی برای تنظیم قوانین، لوایح و طرحهای حمایتی از سالمندان، اتخاذ سیاستهای تشویقی و حمایتی برای ایجاد تشکلهای غیردولتی حوزه سالمندی، پیشبینی سیاستهای سلبی و آموزشهای اجباری برای مرتکبین سالمندآزاری، طراحی سیاستهای حمایتی مراقبت از مراقبتکنندگان، حمایت از ایجاد خانههای امن، پناهگاههای اضطراری و توسعه مراکز توانبخشی روزانه و کلوپهای سالمندی در مقابل اشکال سنتیتر مثل مراکز نگهداری شبانهروزی امری اجتنابناپذیر است.
همچنین بهرهگیری از ظرفیتهای اطلاعرسانی و شبکههای ارتباطی برای حساسسازی جامعه و افکار عمومی در مواجهه با پدیده سالمندآزاری، تشکیل گروههای خودیاری در سطح محلی و گسترش ظرفیت و قدرت مددکاران اجتماعی برای ورود جدی به مسئله از رویکردهای مهمی است که به نظر میرسد متناسب با ابعاد و میزان شیوع این پدیده در جامعه مورد پیگیری و مطالبه قرار نگرفته است.
فراموش نکنیم از حمایت و مراقبتهای افراطی که موجب کاهش استقلال و توانمندیهای فرد سالمند میشود تا بروز انواع خشونتهای جسمی، روانی، مالی و... نیازمند اصلاح رفتار و فرهنگ جامعه است و ضروری است این اصلاح با تاکید بر احترام به فردیت و پذیرش سالمند با تمامی محدودیتها و تغییرات رفتاری او صورت گیرد.
همچنین حمایتطلبی و مطالبهگری از سیاستگذاران، برنامهریزان و فعالان مدنی و افزایش پاسخگویی افراد و سازمانهای متولی ضرورت امروز جامعه تلقی میگردد.
نظر شما