«بنیامین نتانیاهو» پس از انحلال کابینه سیوچهارم و ۱۶ ماه بنبست سیاسی که با برگزاری بینتیجه سه دوره انتخابات کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) همراه بود، با رقیب خود «بنی گانتز» بر سر تشکیل کابینه ملی اضطراری و ائتلافی توافق کرد تا بتواند در ۱۸ ماه آینده پانزدهمین سال نخستوزیری خود را تجربه کند.
یکی از نخستین بندهای مورد توافق نتانیاهو- گانتز از همان روزهای آغازین اردیبهشتماه طرح الحاق و حتی تعیین زمان اجرای آن بود که زنگ خطر را برای گروههای فلسطینی به صدا درآورد.
بر پایه این طرح ۳۰ درصد کرانه باختری بویژه منطقه غور اردن (دره رود اردن) از دریاچه طبریا در شمال تا بحرالمیت در جنوب، در اختیار کابینه صهیونیستی قرار میگیرد.
اکنون بیش از ۶۰۰ هزار صهیونیست در ۱۳۰ شهرک در کرانه باختری و رود اردن مانند «غوش عتصیون»، «معالیه ادومیم» و «اریئیل» زندگی میکنند که از منظر بینالمللی غیرقانونی است.
اتحاد فلسطینی؛ سرآغاز تحرک جهانی
هشدار مقامهای فلسطینی درباره پیشبرد طرح الحاق با اعتراضها و تظاهرات مردمی در بخشهای مختلف فلسطین اشغالی روز به روز شکل جدیتری به خود گرفت تا اینکه تشکیلات خودگردان را وادار کرد همه توافقهای امنیتی و اجرایی خود با کابینه صهیونیستی را متوقف و تهدید کند دیگر توافقنامهها ملغی خواهد شد.
اکنون نیز گروه های فلسطینی که سال های پیاپی بویژه پس از پیروزی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) در انتخابات ۲۰۰۶ مجلس اختلافهای سختی با یکدیگر داشتهاند با میانجیگری گروه صلح عربی به یکدیگر نزدیک شده اند.
این گروه غیررسمی متشکل از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی کشورهای عربی است که در یک ماه گذشته طرحی برای پایان دادن به اختلاف های داخلی گروههای فلسطین ارایه کردهاند.
افزایش احتمال اتحاد گروههای فلسطینی و تشدید اعتراض مردمی در کرانه باختری و دیگر بخشهای اشغالی سبب شده است گروههای سیاسی صهیونیستی مانند افراطگرایان مذهبی و مخالفان نتانیاهو نیز در شهرهایی مانند تلآویو و حیفا پرچم مخالفت با طرح الحاق را در دست بگیرند؛ زیرا از دید آنان هر گام تحریکآمیز علیه فلسطینیان به معنای تهدید موجودیت صهیونیستها در مناطقی است که سالها برای اشغال آن نقشه ریختهاند.
پیامدهای احتمالی الحاق زمانی جدیتر گرفته شد که موج مخالفتها از مرز فلسطین گذشت و صدای همپیمان منطقهای صهیونیستها یعنی اردن را نیز بلند کرد.
«عبدالله دوم» پادشاه اردن، بیستوششم اردیبهشتماه سکوت خود را شکست و در گفت و گو با نشریه آلمانی «اشپیگل» درباره اجرای احتمالی طرح الحاق خط و نشان کشید و این طرح را «رویارویی عظیم با اردن» توصیف کرد.
وزیر امورخارجه این کشور نیز بیستونهم خرداد به رامالله رفت تا نامه پادشاه را به مقامهای تشکیلات خودگردان برساند و برای اقدامهای بعدی آخرین هماهنگی را انجام دهد.
پس از اردن، دیگر کشورهای عربی و اسلامی به طور جداگانه یا در قالب سازمان همکاری اسلامی درباره این طرح هشدار دادند.
کشورهای اروپایی نیز ساکت ننشستند و به شیوههای گوناگون مخالفت خود را با این طرح اعلام کردند. اعلام آمادگی هشت کشور اروپایی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین و حتی احتمال همراهی بیشتر اعضای اتحادیه اروپا با این طرح فقط بخشی از واکنش این کشورها است.
برای نمونه روزنامه اسپانیایی «ال پائیس» بیستم خردادماه از تصمیم این کشور برای جلوگیری از فروش دستبندهای بازداشت به رژیم صهیونیستی با ارزش ۱۷ هزار یورو خبر داد. مادرید همچنین با فروش سیستم های ناوبری اینرسی برای خودروهای بدون سرنشین به ارزش ۹۵ هزار و ۵۵۰ یورو و دستگاههای امنیتی رایانه به مبلغ ۱۰ میلیون یورو مخالفت کرده است.
بیستوپنجم خردادماه نیز وزیر علوم و فناوری رژیم صهیونیستی هشدار داد احتمال تعلیق برنامه کمک مالی اتحادیه اروپا برای پروژههای علمی وجود دارد؛ برنامهای که از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از یک میلیارد یورو نصیب رژیم صهیونیستی کرده است.
همه اینها سبب شد چندی پیش وزیر امور خارجه آلمان با هدف متوقف کردن طرح الحاق راهی فلسطین اشغالی شود اما جلوگیری تلآویو از سفر «هایکو ماس» به رامالله برای دیدار با مقامهای فلسطینی، زبان انتقاد وی از طرح الحاق را تیزتر کرد.
توافق الحاق؛ روی گسل فروپاشی
اما مهمترین پیامد اتحاد گروههای فلسطینی و موضعگیریهای کشورهای منطقهای و اروپایی درباره لزوم توقف طرح الحاق، عقبنشینی دولت آمریکا از این طرح است.
ریاست جمهوری ترامپ در کل یک فرصت برای بیبی است که نقشههای دیرین رژیم صهیونیستی بویژه راهبرد منطقهای تسلط بر «نیل تا فرات» را پیاده کند اما اکنون این فرصت به یک تهدید تبدیل شده است.
ماجرای قتل یک سیاهپوست غیرمسلح به نام «جرج فلوید» به دست پلیس آمریکا، سرآغاز خیزش اعتراضی در آمریکا و دیگر نقاط جهان شده و میزان محبوبیت ترامپ را که اواخر امسال باید در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند، به کمترین میزان کاهش داده است.
نظرسنجیها، بخت کمی را برای تمدید دوره ریاستجمهوری ترامپ نشان میدهد. این، یعنی نتانیاهو فقط چند ماه برای اجرای طرح الحاق در پوشش حمایتی ترامپ وقت دارد؛ از سوی دیگر، این یعنی چنانچه آتش اعتراضهای عمومی به نژادپرستی، دامن مستاجر کنونی کاخ سفید را بگیرد گانتز که قرار است یک سال و نیم دیگر، اداره کابینه صهیونیستی را به دست بگیرد دیگر پشتیبانی ترامپ از نقشه «معامله قرن» و طرح الحاق را که دستپخت خودش است، ندارد.
همین میشود که با وجود توافقهای اولیه، ژنرال که هم جانشین نخستوزیر هم وزیر جنگ است به همراه دوستانش مانند «گابی اشکنازی» که در وزارت امورخارجه نشسته، اکنون موضع احتیاطی در پیش گرفته و کانالهای جداگانه برای رایزنی با واشنگتن گشودهاند. ترامپ هم که فعلا روزهای شلوغی را پشت سر میگذارد به بیبی پیشنهاد کرده است طرح الحاق را با توافق گانتز و گابی اجرا کند.
کنار همه اینها، نباید تیغ تند و تیز انتقاد مخالفان داخلی کابینه ائتلافی را فراموش کرد.
افرادی مانند «یائیر لاپید» رهبر حزب «یش عتید» که با هدف پایان دادن به سلطه سیاسی نتانیاهو، با گانتز همپیمان شده بود اما پس از خلف وعده ژنرال، اکنون رهبری اپوزیسیون کنست را بر عهده گرفته است، اجرای طرح الحاق را سببساز بروز مشکلات امنیتی و خطرناک برای روابط منطقهای بویژه با اردن میداند.
لاپید از این طرح بوی جلب رای شهرکنشینان برای انتخابات احتمالی را استشمام کرده است؛ امری که شاید ته دلش با آن موافق باشد تا انتقام خیانت گانتز را بگیرد.
نظر شما