کتاب جان بولتون بعنوان اتاق حوادث که در ۵۷۰ صفحه و ۱۵ فصل با وجود تلاش دونالد ترامپ برای جلوگیری از نشر آن، منتشر شد در افغانستان به بحثهای داغ رسانهای مبدل شده است.
بولتون در این کتاب گفته است: "ما در ساعت ۲ بعد از ظهر ۸ نوامبر ۲۰۱۸ با حضور مایک پنس، جیمز ماتیس، جوزف دانفورد و مایک پمپیئو به همراه چلی کوتز هاستل و خود من و عدهای دیگر در نشستی حاضر شدیم. پمپیئو شروع کننده نشست بود اما ترامپ سریعا مداخله کرده و گفت، ما داریم شکست میخوریم و آنها میدانند که دارند ما را شکست میدهند".
خبرگزاری «اسپوتنیک» نیز در این رابطه می نویسد: پمپیئو در نشستی در باره افغانستان تلاش کرد که وضعیت را برای ترامپ تشریح کند اما ترامپ در ادامه گفت: "راهبرد من به معنی آنچه که ژنرالهایم در سال ۲۰۱۷ مرا متقاعد کردند اشتباه بوده است. من آن چیزی را که می خواستم به آن نرسیدیم. ما همه چیز را از دست دادهایم و این یک شکست تمام عیار و تلف شدن و یک شرمساری است. من متنفرم از اینکه درباره این تلفات سخن بگویم".
هنگامی که ژنرال ماتیس درباره تهدید داعش در افغانستان صحبت کرد ترامپ گفت: "بگذارید روسیه به آن بپردازد. ما هفت هزار مایل فاصله داریم اما همچنان هدف هستیم و آنها به سواحل ما خواهند آمد. این چیزی است که همه آنها می گویند".
«فهیم صدیقی» آگاه مسائل سیاسی افغانستان دیروز چهارشنبه به طلوع نیوز در این باره گفت که براساس نوشته جان بولتون، دونالد ترامپ در باره منافع سیاسی که آمریکا برای خود تعبیر و تفسیر کرده باور دارد و سعی می کند در هرجا که تهدیدی برای آمریکا باشد، نظامیان آمریکایی را برای منافع آمریکا مقابله و مبارزه به آنجا بفرستد. اما ترامپ به این دیدگاه هم بسنده نمی کند چون برای او این مهم است که آمریکا قدرت درجه یک اقتصادی مبدل شود و موضوعات سیاسی و نظامی را بی اهمیت می پندارد.
«عارف یعقوبی» روزنامهنگار افغان در باره این کتاب جنجالی نوشته است که دو فصل این کتاب به بحث افغانستان اختصاص یافته و گزارشی بسیار منفی از رفتار و چگونگی مدیریت ترامپ در کاخ سفید ارائه میکند.
وی به نقل کتاب بولتون میگوید: "ترامپ در تصمیمگیریهایش احساساتی عمل میکند، ثبات فکری ندارد، اطلاعاتش درباره مسائل کلان سیاسی بسیار اندک است و در کاخ سفید تحت ریاست جمهوری او بینظمی و هرج و مرج بسیار حاکم است".
یعقوبی همچنین نقل می کند که "ترامپ از افغانستان ازتاریخ، ساختار سیاسی و تحولات مهم جامعه این کشور شناخت کافی ندارد و برخی موضوعات خنده داراست. بطور مثال دونالد ترامپ، در نشستهای که در باره افغانستان برگزار می شد، متوجه نبود که رئیس جمهور فعلی افغانستان محمد اشرف غنی است، نه حامد کرزی. در حالی که دوره کرزی پایان یافته است. با این وجود بارها در کاخ سفید، در نشست های مهم که درباره افغانستان برگزار شده، محمد اشرف غنی رئیس جمهور فعلی افغانستان را با حامد کرزی رئیس جمهور پیشین این کشور اشتباه گرفته است. چون بولتون میگوید که تکرار این اشتباه در نشستهای مختلف سبب سوء تفاهم و کجبحثی بین شخص رئیس جمهور و دیگر مقامات ارشد دولت درباره افغانستان شده است".
یعقوبی می افزاید: "دونالد ترامپ به این گمان بوده است که ژنرال جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا میتواند طالبان را در افغانستان شکست بدهد. اما به مرور زمان می بیند که وضعیت در افغانستان متفاوت است. جنگ باطالبان به خوبی پیش نمیرود. ترامپ از ژنرال های نظامی و مسئولان مربوطه میخواهد که طرح خروج کامل از افغانستان را ترتیب دهند".
به نظر یعقوبی، ترامپ در این باره دو دلیل عمده داشته است: نخست، به دلیل وعده انتخاباتی خودش در جریان مبارزات سال ۲۰۱۶ بود که گفته بود سربازان آمریکایی را به خانه برمیگرداند و به جنگهای طولانی و پرهزینه آمریکا در عراق و افغانستان پایان میدهد و به همین دلیل بود که تأکید می کرده که پایگاه مردمی او میخواهد آمریکا از افغانستان خارج شود. اگر این وعده انتخاباتی عملی نشود، رای دهندگان ممکن است دوباره در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری به او رای ندهند".
وی ادامه داد: "دوما اینکه، فساد مالی در افغانستان ترامپ را عصبانی کرده بود و تاکید داشت مقامهای ارشد دولت افغانستان و چهرههای کلیدی حکومتی در این کشور به فساد مالی گرفتارند، از پولی که مالیات دهندگان آمریکایی پرداخت میکنند، می دزدند و خوش میگذرانند. این مساله برای مردم عادی آمریکا بسیار سنگین و آزاردهنده است. به همین دلیل می گوید هر چه زودتر تمام سربازان آمریکایی از افغانستان خارج شوند زیرا ماندن در افغانستان به معنای ریختن پول بیشتر به جیب افراد فاسد و دزدان سازمان یافته در این کشور است".
به اعقتاد این روزنامه نگار افغان، "هر چند برخی ژنرال ها و مشاوران ارشد او تلاش می کردند وی را برای ماندن در افغانستان متقاعد کنند و به وی بگویند که در صورت راهبرد بهتر نظامی در افغانستان کارکنند، امکان پیروزی در جنگ با طالبان وجود دارد و حضور نظامی آمریکا هر چند اندک میتواند از سقوط دولت افغانستان جلوگیری کند. با این وجود ترامپ همچنان تاکید داشته است که هزینههای مالی جنگ در افغانستان برای مردم آمریکا بسیار خسته کننده شده و آنها از حیف و میل پول مالیات دهندگان در افغانستان به شدت ناراحت هستند".
بولتون در باره بخش "طالبان" این کتاب حتی در صفحه اجتماعی خود نوشته است: "ترامپ در مورد جنگ افغانستان و مسائل دیگر دارای یک فکر منظم، طرح مشخص و محاسبه دقیق و معنادار نیست. در تمام موارد در باره چگونگی مذاکره با طالبان و جنگ افغانستان یک چیز در مرکز توجه او قرار داشته است: انتخابات داخلی آمریکا. در واقع او بیشتر تلاش داشته تا پیش از انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری آمریکا، تعداد سربازان آمریکایی در افغانستان را حتی به صفر برساند".
در بخشی دیگری از این کتاب بولتون آمده است: "وی بارها این را به ژنرال ها و مسئولان نظامی پیشنهاد کرده و از آنها پرسیده است که کدام راهبرد در مورد افغانستان که مشخصا به نفع اوست؟. برهمین اساس، موضوع مذاکره با طالبان مطرح شده است. ترامپ از آنها خواسته است که به توافقی دست یابند که درچشم هواداران انتخاباتی او قابل پسند باشد. چون در واقع، برای او هیچ چیز دیگر اهمیت چندانی نداشته است و به همین دلیل می گوید که با طالبان مذاکره میکند، اما اگر طالبان بخواهد برای منافع آمریکا خطری ایجاد کند، تمام افغانستان را با بمب هزار تکه خواهد کرد.
وقتی ژنرالان نظامی برایش تشریح می کنند که این یک مسئله بسیار پیچیده است، خُلق ترامپ تنگ میشود شروع میکند به پراکندهگویی و طرح سوالهای مضحک و بیمورد".
اما یعقوبی در این باره چنین می گوید: "هرچند ترامپ زلمی خلیلزاد را یک کلاهبردار و شیاد فکر می دانسته اما در باره مذاکره مستقیم با طالبان پیشنهادهای وی را می پذیرد. چون خلیلزاد به مقامهای ارشد آمریکایی گفته بود که برخی عناصر و چهرههای مهم طالبان با او درتماساند و میخواهند با آمریکاییها مستقیما گفتوگوکنند. وقتی مراحل گفتوگوی مستقیم با طالبان شدت مییابد و جدی میشود، برخی چهرهها در وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا نگران پیامد این گفتوگوها میشوند، در مورد نتایج آن برای آینده آمریکا و دستآوردهای چندین ساله آمریکا در افغانستان، از خلیلزاد جویای اطلاعات میشوند، اما خلیلزاد به ترامپ و مایک پیمیو شکایت میکند که او در مذاکره مستقیم با طالبان به پیشرفتهای قابل ملاحظه رسیده اما برخی افراد در نهادهای دولتی آمریکا در کارهای او مداخله میکنند".
"بعد از این بود که ترامپ از همه میخواهد در کار خلیلزاد مداخله نکنند. به بیان دیگر اینکه زلمی خلیلزاد در مذاکرات با طالبان صلاحیت بسیار مهم داشته و مستقیم با شخص ترمپ در تماس بوده و برای ترمپ چنین وانمود کرده که میتواند با طالبان کنار بیاید به شرطی که هیچکس از او نپرسد با چه قیمتی. هرچند ترامپ شخصا درباره خلیلزاد نظر منفی داشته و در جایی گفته است: زلمی خلیلزاد یک شیاد و کلاهبردار است، اما ما برای این کار (مذاکره با طالبان) به یک شیاد و کلاهبردار نیاز داریم".
به اعتقاد یعقوبی، "هرچند پیش از این نیز رسانههای غربی و نهادهای خارجی شکست آمریکا را در جنگ افغانستان اعلام کرده بودند اما این نخستین بار است که یک مقام بلندپایه سابق کاخ سفید به صراحت به نقل از رئیس جمهوری در باره شکست آمریکا در افغانستان می نویسد. مثلا تارنمای خبری «واشنگتن اگزمینر» در ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ نوشته بود که آمریکا در افغانستان همچون حیوان چهارپایی است که در یک «گردونه» (چرخ گردان) برای رسیدن به «هیچ» میدود و همچنان به اشغال نظامی «شکست خورده» خود در خاک افغانستان ادامه میدهد".
این رسانه آمریکایی در ادامه انتقاد از حضور نظامی آمریکا در خاک افغانستان نوشت: "درحالی که آمریکا و زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آن در دوحه قطر سرگرم مذاکره با گروه طالبان است، هنوز آتش بسی بین این گروه با نیروهای دولتی و خارجی حاضر در افغانستان صورت نگرفته و همچنان شاهد تلفات نظامیان آمریکایی هستیم".
به گفته یعقوبی، حتی «اندرو مک کارتی» عضو ارشد موسسه آمریکایی «نشنال ریویو» نیز در مرداد ماه سال ۱۳۹۸ در یادداشتی تاکید کرد که صرفنظر از چندوچون مذاکرات و دیپلماسی منجر به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، جنگ ها یا با پیروزی همراهند یا با شکست و اکنون که آمریکا برای خروج و طالبان برای حکومت آماده می شود، این معنایی جز شکست آمریکا در افغانستان ندارد".
نظر شما