به گزارش روز دوشنبه پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، نشست «گفتوگو درباره کتابهایی برای خداحافظی» با محوریت کتاب جنجالی خاطرههای «جان بولتون» با عنوان «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» به بررسی عوامل جانبی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تمرکز داشت و با حضور محمد مرندی، عضو هیأت علمی دانشگاه مطالعات جهان و حمید غلامزاده دانشجوی دکترای مطالعات آمریکا به شکل زنده از طریق فضای مجازی برگزار شد.
محمد مرندی، عضو هیأت علمی دانشگاه مطالعات جهان: ما نباید این کتابها را خیلی جدی بگیریم
«محمد مرندی» در این نشست با اشاره به حواشی انتشار کتاب «جان بولتون» و تلاش دولت آمریکا برای جلوگیری از انتشار آن گفت: در میان این هیاهو و حواشی باید اشاره کنم که ما نباید این کتابها را خیلی جدی بگیریم زیرا این کتاب و کتابهایی از این دست صرفا «روایت» است؛ روایتی جهتدار که با نگاه خاصی که آمریکاییها به دنیا دارد نوشته و منتشر شده است؛ به خصوص در مواردی که درباره سیاستهای خارجی و سایر کشورها صحبت میکند، نباید برای ما خیلی قابل استناد باشد.
انتشار فهم ناقص دولتمردان آمریکایی از ایران
وی با اشاره به موضوعات مطرح شده درباره مذاکره ترامپ با ایران، توضیح داد: به عنوان مثال درباره مذاکره با ایران اینگونه القا میشود که ایران میخواهد با آنان صحبت کند؛ در حالی که آنان میخواستند با ایران مذاکره کنند. «حتی به فرض هم اگر بگوییم این نگاه درست است، یکبار این اتفاق افتاد و مذاکره و توافق انجام شد اما در ادامه با آمدن ترامپ آمریکا از این توافق خارج شد و بعد گفتند که بیایید تا توافق جدیدی ایجاد کنیم!»
این تحلیلگر عرصه سیاست خارجی افزود: من نتیجهگیری میکنم که فهم آمریکاییها درباره ایران اندک است و زمانی که ما ایرانیها مواضع آنان را در این کتابها میخوانیم، متوجه این موضوع میشویم اما وقتی این کتاب در سایر کشورها به زبانهای مختلف جهان ترجمه میشود، مردم آن کشورها روایت آمریکا و نگاه خاص آنان درباره سایر کشورها و ایران را میخوانند و یک فهم آمریکایی از ایران و کشورهای دیگر دریافت میکنند.
«مرندی» با اشاره به هجوم غربزدگی در جهان و حتی در ایران گفت: متاسفانه موج غربزدگی در دانشگاههای خودمان و در میان نخبگان خودمان هم وجود دارد؛ به طوری که زمانی که دانشجویانم در این حوزهها از من سوال میکنند، مشخص است که نگاه این سوالات برگرفته از رسانههای غربی و همان فهم آمریکایی است. «بر این اساس من باید برای آنان توضیح دهم که باید اطلاعات خود را از منابع مستقل و رسانههای آلترناتیو دریافت کنند تا دریافتی جامع از این موضوعات داشته باشند.
غیرقابل استناد بودن روایت دولتمردان آمریکایی
وی با بیان اینکه شخصیت و عملکرد ترامپ و بولتون باعث شده است تا روایتهای آنان فاقد ارزش استناد باشد، گفت: برای روشنتر شدن این موضوع به ماجرای ویکیلیکس اشاره میکنم؛ حرفها و مسائل مطرح شده در آن ماجرا را بیشتر درک میکنم زیرا با استناد به مدرک حرف میزد اما کتابهای ترامپ و بولتون و از این دست بر اساس روایتهای آن افراد مطرح میشود.
«مرندی» مخاطب اصلی کتاب جان بولتون را مخاطبان داخلی آمریکا دانست و گفت: در این کتاب نیز مانند سایر کتابهای از این دست، نگاه استثناگری آمریکایی با آن فرهنگ نژادپرستانه که خود را تمدن برتر میدانند، گرچه برای کشورهای مختلف جهان دارای جاذبه است اما بیشتر مصرف داخلی دارد. نژادپرستی آن چنان در فرهنگ آمریکایی ریشه دوانده که حتی اوباما به عنوان یک سیاهپوست این تمدن را پذیرفته است.
ریشهدواندن نژادپرستی در فرهنگ آمریکایی
وی افزود: با اینکه اکثر قریب به اتفاق موسسان و افرادی که نامه استقلال آمریکا را تهیه کردند، بردهدار و نژادپرست بودند اما اوباما بارها از موسسان آمریکا با احترام یاد کرده است؛ در حالی که اگر اوباما آن زمان زندگی میکرد، قطعا برده یکی از این افراد میبود اما امروز درباره این تعارض صحبت نمیشود. حتی در ماجرای تخریب و پایین کشاندن مجسمهها و نمادهای نژادپرستی اختلافهای جدی وجود دارد. به طوری که بسیاری از افراد که موافق برداشته شدن مجسمه بردهدارها هستند از سوی دیگر مخالف برداشته شدن مجسمه فرماندهان آمریکایی نژادپرستی هستند که برای آمریکا جنبه ملی و تاریخی دارد.
این تحلیلگر عرصه سیاست خارجی ادامه داد: بسیاری از دولتمردان آمریکایی امروز برای پایان دادن به اعتراضها و پایین کشیدن نمادهای نژادپرستی عنوان میکنند که این مجسمهها نباید سرنگون شوند، بلکه باید آن را از آن مکان فعلی به موزه منتقل کرد و اشکالات آن را برای بازدیدکنندگان توضیح داد اما باید از آنها سوال پرسید که چرا آمریکاییها وقتی عراق را تصاحب کردند، اولین کاری که انجام دادند، سرنگونی مجسمه صدام بود؟ این موضعگیریها نشان از رفتارهای دوگانه و چندگانه بر اساس منافع و فرهنگنژادپرستانه آمریکاییها دارد.
مرندی درباره اهمیت پرداختن به مبارزه با نژادپرستی در آمریکا گفت: بحث نژادپرستی فقط یک جرم آمریکایی نیست و اگر ما نسبت به افرادی در کشور همسایه خودمان نگاه آمریکایی داشته باشیم، این هم مصداق نژادپرستی است اما به این دلیل که تأثیرگذاری رفتار آمریکا جهانی است، موضوع نژادپرستی در آمریکا بسیار مهم و قابل تامل است. به طوری که این رفتارنژادپرستانه آمریکاییها بر رفتار همه کشورها و حتی در داخل کشور ما نیز تاثیرگذار خواهد بود.
بررسی عوامل بروز بحران هویت آمریکایی
وی در ادامه به بحران جامعه آمریکا و چالشهای آن در دهههای اخیر پرداخت و گفت: یکی از مشکلات آمریکا این است که تاریخ و سابقه زیادی ندارد، بنابراین برای پرداختن به هویت آمریکایی به جای گذشته از آینده صحبت میکنند و معتقدند که اساس آمریکا این است که آنها استثنا هستند. در دهه ۷۰ اکثر غریب به اتفاق مردم آمریکا سفیدپوست بودند و به دلیل استعمارگری و جمعآوری ثروت و زمینهای بسیار، وضعیت خوبی در این کشور حاکم بود. اما در چند دهه اخیر و به خصوص از دهه ۷۰ اتفاقاتی افتاد وضعیت آمریکا را به چالش کشید.
این استاد دانشگاه درباره چالشها و بحران جامعه آمریکایی گفت: از دهه ۷۰ به دلیل نیاز آن جامعه، مهاجرت به آمریکا زیاد میشود و مهاجران آمریکای لاتین و سیاهپوستها به این کشور میآیند؛ این روند ادامه داشته به طوری که در چندسال آینده سفیدپوستها در آمریکا کمتر از ۵۰ درصد خواهند شد که البته ترامپ سعی میکند جلو آن را بگیرد.
مرندی درباره رخ دادن فاجعه بزرگ در آمریکا در دوران ریاستجمهوری اوباما گفت: در زمانی که لیبرالیسم آمریکا را به یک بحران جدی کشاند، اوباما صدها میلیارد دلار خلق کرد و به بانکها و موسسههای دیگر داد. این اتفاق باعث شد که پولدارها ثروتمندتر و قشر متوسط از جهاتی نابود شود و در این میان بسیاری از سفیدپوستان آمریکایی در قشر متوسط به مشکل خوردند و در ادامه، همین توجه به قشر متوسط سفیدپوست کلید موفقیت ترامپ در انتخابات شد.
چالشهای بنیادین در ساختار تمدن آمریکایی
وی با اشاره به بروز اشکالات بنیادین ساختار آمریکا افزود: ترامپ هم پس از روی کار آمدن همان نگاه را ادامه داد و پولهای بسیار بیشتری نسبت به اوباما خلق و در جامعه تزریق کرد که این موضوع باعث شد امروز اقتصاد آمریکا در یک شرایط بسیار خطرناکی قرار گیرد. هرچند که در این میان کمکهایی به قشر متوسط به لحاظ مالی انجام شده اما به زودی این کمکها به پایان میرسد و آن مشکلات دوباره سرباز میکنند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه مطالعات جهان تأکید کرد: هویت آمریکایی امروز از چند جهت با مشکلاتی جدی روبهرو است؛ از یک جهت شکافهای عمیق طبقاتی برای همه آمریکاییها سوالات بسیاری ایجاد کرده که در این کشوری که قرار بود از همه جهات نمونه و الگو باشد چرا این شکاف ایجاد شده است. به طوری که بخش زیادی از جامعه آمریکا به فقر کشیده شدند. چون امروز یک درد مشترک پیدا کردهاند.
وی افزود: از سوی دیگر شکاف نژادی در آمریکا باعث دو یا چند دستگی در این کشور شده است؛ به طوری که امروز بخش عمدهای از سفیدپوستها که رفاه گذشته خود را از دست دادهاند میگویند ما باید برگردیم به همان زمان که سفیدپوستها غالب و برتر بودند و مسبب آن را سیاهپوستان میدانند که این موضوع باعث عمیقتر شدن شکاف نژادی در این کشور شده است.
ترامپ عامل چندقطبی شدن جامعه آمریکایی
«مرندی» شخصیت ترامپ را از دیگر عوامل بروز شکاف در جامعه آمریکایی توصیف کرد و گفت: اگرچه ترامپ در خارج از آمریکا به عنوان یک شخصیت منفور شناخته میشود اما در داخل آمریکا به این صورت نیست و دوقطبی و گاه چند قطبی درباره او وجود دارد. البته اوباما نیز مانند ترامپ بود و اقدامات مشابهی داشتند اما منش و ادبیات اوباما و گفتمان ایجاد شده در پی آن، چهرهای محبوب از او را در دنیا نشان میداد. این موضوعی بود که حتی در دانشگاههای ما و در میان دانشجویان نیز میشد مشاهده کرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه مطالعات جهان در جمعبندی صحبتهای خود گفت: شکافهایی که امروز در داخل آمریکا وجود دارد از جنگ داخلی آمریکا به این سمت بیسابقه بوده است؛ به طوری که اگر ترامپ در انتخابات پیشروی آمریکا پیروز شود، مخالفانش ادامه حکومت وی را نمیپذیرند و اگر ترامپ رای نیاورد طرفداران او این موضوع را نمیپذیرند؛ این در حالی است که طرفداران ترامپ یکپارچه هستند اما مخالفان او یکپارچه نیستند و همه آنها حزب دموکرات را نیز قبول ندارند.
نظر شما