آب مایه حیات است اما گاهی کمبود آن برای عده ای بر حیاتی بودنش می افزاید و زنگ خطری می شود همیشگی! خطر کاهش منابع آب شاید برای اکثر کشورها تهدیدی جدید باشد اما کشوری مثل ایران از دیرباز با کمبود آن دست و پنجه نرم می کند و در دل ایران شهرهایی هستند که با برچسب کم آبی زیست می کنند و با همیشگی بودن کمبود آب خو گرفته اند. زاهدان نمونه بارز شهری است که مردمانش از دیرباز هراس از تشنه ماندن را تجربه کرده و سالیان سال کوشیده اند با این مشکل سر سازگاری داشته باشند و مسائلی مانند افت فشار را پذیرا باشند. افت فشاری که کم از قطعی آب ندارد و بارها و بارها مردم در فصل گرما با آن روبرو شده اند.
امسال نیز این مشکل با شیوع ویروس کرونا و ضرورت حفظ بهداشت همراه شده و مبارزه با این بیماری را برای مردم سختتر کرده است. در حالی که پزشکان توصیه می کنند که شستن دست ها باید به دفعات انجام شود و در هر دفعه حداقل ۲۰ ثانیه طول بکشد، این روزها در برخی مناطق شهر مردم با قطعی چند ساعته آب در طول شبانه روز مواجهاند. می گویند قرار است در آینده نزدیک آب مثل نفت باارزش و قیمتی شود؛ اما سالیان سال است که در فصل گرما مردم زاهدان آب را حیاتی تر از قبل و باارزشتر از نفت می دانند. اما راه چاره چیست؟ آیا قسمت و تقدیری که از این عنصر حیاتی شامل زاهدان شده است قابل مدیریت نیست و اگر چاره ای اندیشیده شده است چه زمان به بار خواهد نشست؟ شاید این روزها در ذهن مردم زاهدان جای پاسخ این سوال خالی باشد که مهر ماندگاری طرحی که در قالب پروژه «خط دوم لوله انتقال آب» در سال ۸۹ برای چاره تشنگی زاهدان کلنگ خورد، به چه سرنوشتی مبتلا گشت؟ آیا حل مشکل کم آبی زاهدان از طریق این پروژه صحیح بود یا غلط؟ شاید هم سرنوشت این پروژه به ابرپروژه انتقال آب از دریای عمان گره خورده باشد!
به طور قطع همیشه راهی برای مدیریت بهینه منابع کم وجود دارد؛ آن هم با وجود رشد و گسترش علم و فناوری در دنیای امروز. مسلما کمبود آب نیز به عنوان یکی از مسائلی که همیشه گریبانگیر زاهدان بوده است با برنامه ریزی علمی و دقیق و مدیریت اصولی مشکلی قابل حل است.
به هر حال آن چه قبل از حل مساله ضروری و مهم است، پرداختن به صورت مساله و درک همه جانبه شرایط محیطی برای حل مشکل آب مصرفی در شهری مانند زاهدان است. زاهدان تنها مرکز استان در کشور است که به لحاظ منابع آبی دو ویژگی را با خود یدک می کشد؛ «محدودیت» و «وابستگی». از طرفی این شهر تنها مرکز استانی است که دارای دو شبکه آب مصرفی شیرین و شور است که این ویژگی نیز در بروز برخی مشکلات و کمبودها مزید بر علت می شود و گاهی برنامه ریزی ها و پاسخ گویی به نیازهای مردم را سخت تر می کند.
در این میان راهکارهایی مانند اجرای تاسیسات شبکه فاضلاب با هدف باز چرخانی پساب و استفاده از آن در فضای سبز و صنعت و همچنین جلوگیری از آلوده شدن منابع محدود آب زیرزمینی، شیرین سازی آب از محل آب های غیرمتعارف، مهار آب های ناشی از بارندگی و جلوگیری از خروج آن از مرز و از همه مهمتر اصلاح و بازسازی شبکه آبرسانی در راستای کاهش هدر رفت آب از جمله راه حل های اصولی در جهت رفع مشکل کم آبی در شهری مانند زاهدان است که می تواند به مدیریت هوشمندانه تر این معضل کمک کند؛ مدیریتی هم در زمینه تأمین آب و هم توزیع عادلانه و اصولی آن که در این روزهای گرم کرونایی پاسخگوی سؤالات و مشکلات شهروندان باشد.
نظر شما