۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ پس از ۲ سال مذاکره فشرده و دشوار میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ متشکل از روسیه، چین، آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و همچنین اتحادیه اروپا، توافق هستهای ایران موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به امضا رسید.
اما کمتر از سه سال بعد، دونالد ترامپ رئیس جمهوری فعلی آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ به طور رسمی اعلام کرد دیگر به مشارکت در این توافق بینالمللی که مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد هم قرار دارد، ادامه نمیدهد و تمام تحریمهایی که به موجب این برنامه لغو شده بود را بازگرداند.
دولت وی همچنین تحریمهای شدیدتر و بیشتری را علیه مردم ایران وضع کرد و سیاست خصمانه خود را شدت بخشید.
با ناتوانی اروپاییهای عضو برجام و بهرهمند نشدن ایران از منافع اقتصادی این توافق، جمهوری اسلامی ایران در پنج گام، محدودیتهای پذیرفته شده به موجب برجام را کاهش داد.
اکنون در پنجمین سالگرد این توافق که به گفته آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد و بسیاری از مقامات کشورها یک دستاورد دیپلماسی چندجانبه است، با نبی سنبلی کارشناس و محقق در امور بین الملل که نماینده موسسه مطالعات سیاسی و بین المللی (IPIS) در نیویورک است و همچنین کاوه افراسیابی صاحبنظر در مسایل سیاسی ایرانی و آمریکا که نویسنده چندین کتاب در مورد سیاست خارجی ایران است، درباره این توافق و سیاست خصمانه دولت آمریکا علیه ایران به صورت مجازی به گفتوگو نشستیم که بخش نخست آن به شرح زیر است:
سوال: بعد از پنج سال از برجام، وضعیت این توافق را چگونه ارزیابی میکنید؟
افراسیابی :
برجام یک نقطه عطف برای دیپلماسی چندجانبه بوده و هست. بیشتر کارشناسان بر این باورند که برجام یک توافق برد-برد بوده و یک منبعی برای مسدود کردن مسیرهای احتمالی دستیابی به تسلیحات اتمی است.
متاسفانه به خاطر خروج یکجانبه آمریکا و پاسخ ضعیف اروپاییها، این توافق امروز در حالت برزخ قرار گرفته است و ما شاهد فرسایش قابل ملاحظه جنبه اقتصادی و غیر اقتصادی این توافق در ۲ سال گذشته هستیم.
برجام امروز در وضعیت بحرانی قرار دارد. به قول دکتر ظریف وزیر امور خارجه، اروپاییها شاید تنها یک درصد تعهداتشان را وفق این توافق اجرا کردهاند. ایران هفت بار از مکانیسم موجود در برجام به خاطر عمل نکردن دیگر امضاکنندگان این توافق به تعهداتشان، استفاده کرده است.
ما نیازمند حرکت قدرتمند دیگر طرفهای این توافق هستیم تا این لحظات فرسایشی را برگردانند و برجام را به ریل سابق برسانند.
ما یک پنجره فرصت کوچکی را داریم که در حال بسته شدن است. چند ماه آینده، بسیار حیاتی خواهند بود. باید دید طرفهای دیگر تا چه حد تعهداتی را که روی کاغذ نوشتهاند، عملیاتی میکنند. سازوکار اینستکس بسیار ضعیف عمل کرد و تراکنش اندکی برای دارو و تجهیزات پزشکی داشت. در واقع ایران از منافع اقتصادی برجام منتفع نشده است.
نمیخواهم بگویم که برجام یک توافق رو به موت است یا در بستر احتضار قرار دارد برای اینکه این توافق جنبههای مختلفی همچون سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک، جغرافیای سیاسی و امنیت هم دارد. این توافق برای امنیت اروپا حیاتی است. از این رو، حفظ برجام نه تنها برای ایران و امضاکنندگان آن بلکه برای جامعه بینالمللی بسیار اهمیت دارد.
سنبلی:
من با کاوه موافقم که باید یک نگاه جامع به برجام داشته باشیم. میخواهم مقایسهای داشته باشم نسبت به جایی که پنج سال پیش بودیم و آنچه که در ۲-۳ سال گذشته اتفاق افتاد و وضعیتی که امروز در آن قرار داریم.
پنج سال پیش، بعد از بیش از سه دهه، وزرای امور خارجه و آمریکا به طور مرتب دیدار داشتند. تصویر آمریکا در ایران رو به بهبود بود. برجام توسط ایران و گروه ۱+۵ امضا شد. ایران به تعهداتش زودتر از موعد عمل کرد و بخشی از تحریمها برداشته شد؛ برخی در آمریکا فکر میکردند که طی پنج سال آینده، ایران و آمریکا احتمالا روابط عادی خواهند داشت.
بعد از روی کار آمدن ترامپ، وی ابتدا از عربستان سعودی دیدن کرد و سپس فشار را بر ایران افزایش داد، از برجام کنار کشید، تحریمهای یکجانبه را اعمال کرد، معافیتهای هستهای را متوقف ساخت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان گروه تروریستی خارجی شناسایی کرد، سردار سلیمانی را هدف گرفت و به گفته تحلیلگران، اسرائیل در برنامه هستهای ایران خرابکاری کرد.
اکنون تصویر آمریکا در ایران بدتر از هر زمان دیگر است، حمایت عامه مردم ایران از آمریکا از دست رفته است، داعش در افغانستان فعال شده است، طالبان نسبت به هر زمان دیگر قویتر است، تنشهای منطقهای افزایش یافته است، مردم یمن در رنج هستند و وضعیت اقتصادی- اجتماعی در منطقه رو به وخامت قرار دارد.
آنچه که آمریکا با خروج از برجام انجام داد و آنچه که متحدان آمریکایی خواستار انجام آن شدند، به تنش و بیثباتی بیشتر در منطقه منجر شد. از این رو، ما نه فقط برجام را نداریم بلکه به طور کلی مشکلات بیشتری را در منطقه شاهد هستیم.
سوال: رابرت اوبرین مشاور امنیت ملی ترامپ در مقاله ای گفته است: "در ماه مه سال ۲۰۱۸ ، ترامپ کشور ما را از برنامه جامع اقدام مشترک خارج کرد ، یک توافق یک طرفه که نتوانست مانع جاهطلبی هستهای ایران شود".
چرا مشاور امنیتی ترامپ، برجام را "توافق یک طرفه" می خواند در حالی که بدیهی است که این یک توافق چند جانبه بینالمللی است که مورد تایید قطعنامه شورای امنیت هم قرار دارد؟
افراسیابی:
این یک استدلال مسخره رایج در مقامات دولت ترامپ است. این اظهارات مبتنی بر واقعیتها نیست و با نظرات کارشناسان هستهای در آمریکا و خارج از آن در تناقض است که معتقدند برجام یک توافق سودمند متقابل است. همچنین برای رژیم منع گسترش سلاحهای اتمی مفید است چرا که برنامه هستهای ایران را تحت بیسابقهترین نظارت در تاریخ آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار میدهد.
علاوه بر این نظارتها، ایران پذیرفت که به طور داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا کند و قرار بود پس از هشت سال از این توافق، مجلس شورای اسلامی الحاق به این پروتکل را به تصویب برساند.
همه مباحثی که ترامپ و مشاورانش چه مشاوران فعلی و چه سابق مطرح میکنند، واقعا قلب واقع است. این مساله تعجبآور نیست که هیچ یک از طرفهای برجام، تفسیر ارائه شده از سوی دولت ترامپ به عنوان توافق یکطرفه را نمیپذیرند. به همین خاطر میبینیم که اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت در مقابل قطعنامه پیشنهادی آمریکا میایستند و آن را مغایر اصول منشور ملل متحد و رژیم منع گسترش سلاح اتمی میدانند.
اصرار آمریکا برای پیشبرد اهداف خود، به صورت دیپلماتیک این کشور را در شورای امنیت و جامعه بینالمللی منزوی ساخته است. از این رو، این قضیه به از دست رفتن جایگاه سیاسی و دیپلماتیک آمریکا منجر شده است.
اگرچه ایران از منافع اقتصادی برجام بهرهمند نشده است اما ایران را در موضع تهاجم دیپلماتیک قرار داده است. آمریکا توجیه و منطقی برای خروج یکجانبه خود از یک توافق بینالمللی که مورد حمایت سازمان ملل متحد است، ندارد.
سنبلی:
من فکر می کنم به لحاظ اقتصادی و سیاسی آنچه را که مقامات آمریکا مطرح میکنند، اشتباه است. از نظر اقتصادی، قرار بود ایران پس از برجام بیش از ۸۰ هواپیمای بوئینگ از آمریکا خریداری کند و مذاکرات زیادی پیش از خروج ترامپ از برجام انجام شده بود. ایران به برجام به عنوان یک اقدام اعتمادساز نگاه میکرد و اگر روند اعتمادسازی با پایبندی آمریکا به توافق به خوبی ادامه مییافت، به طور بالقوه میتوانست روابط ایران و آمریکا را باز نگه دارد. آمریکا هم میتوانست به بازار ۸۰ میلیونی ایران دسترسی داشته باشد. همچنین ایران بهترین مسیر برای دسترسی به بازار منطقه اعم از آسیای مرکزی و قفقاز است. از این رو، اعمال تحریم حتی کشورهای شمال ایران را هم هدف قرار داد و آنها را از این منفعت محروم کرد.
از نظر سیاسی، برجام یک اقدام اعتمادساز بود و میتوانست مشکل ۴۰ ساله بین ایران و آمریکا را حل کند. از این رو، فرصتی که برجام فراهم کرده بود، از دست رفت. همچنین ترامپ نتوانست نظر خود را درباره کاهش نیرو در خاورمیانه محقق سازد چرا که نتوانست تنش را کم و مشکلات منطقه را حل کند. از این رو، آمریکا هم فرصتهای زیادی را با خروج از برجام از دست داد. وقتی به دستاورد آمریکا نگاه میکنم، میبینم که هیچ دستاوردی نداشته است. (وقتی از مقامات دولت آمریکا در خصوص دستاوردها سوال می کنند آنها به مشکلات اقتصادی ایران اشاره می کنند. آسیب رساندن به یک ملت دستاورد نیست بلکه یک بیماری است. )
از نظر منطقه ای حضور نظامی بیشتر یعنی هزینه بیشتر، تمرکز بیشتر بر خاورمیانه، و از دست دادن فرصت رقابت با دیگر قدرتها، افزایش بیاعتمادی ایران نسبت به آمریکا، افزایش تنش در خلیج فارس و خاورمیانه و تحمیل هزینه بیشتر بر ایران و آمریکا. در واقع آمریکاییها یک بازی باخت- باخت را شروع کردند.
سوال: دولت ترامپ میگوید که از این توافقنامه برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هستهای خارج شده است. اوبرین می گوید: "ایران در حال حاضر به غنیسازی اورانیوم کافی برای یک سلاح اتمی نسبت به همیشه نزدیکتر شده است".
چرا آنها همیشه ادعا میکنند که ایران به سمت ساخت بمب هستهای پیش می رود؟
افراسیابی:
این یک استدلال خستهکننده است که آنها نمیخواهند همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را ببینند که بالغ بر ۱۵ گزارش از زمان امضای برجام تایید میکند ایران هیچ انحرافی از فعالیت صلحآمیز به سمت اهداف یا برنامه نظامی نداشته است.
علاوه بر اینها، جمهوری اسلامی فتوای رهبر عالی این کشور را دارد که به دنبال سلاح اتمی نباشد و این سلاحها را برای منافع ملی مناسب نمیداند. از این رو، استدلال دولت ترامپ مبتنی بر شواهد ساختگی است.
هیچ سند و مدرکی دال بر تسلیحاتی شدن فعالیت هستهای ایران وجود ندارد و برخلاف فقدان این شواهد، دولت ترامپ در همکاری با برخی قدرتهای منطقهای به دنبال تحمیل فشار بر ایران هستند تا به این طریق، به اهداف خود که یکی از آنها صادرات اسلحه به خاورمیانه است، دست یابند.
سنبلی:
برنامه هستهای ایران، شفافترین برنامه در جهان است. بیش از ۲۰ درصد از بازرسی های آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سالهای اخیر در ایران انجام شده است. و آژانس هیچگونه انحرافی در فعالیت هستهای ایران نیافته است.
کشوری که به دنبال سلاح اتمی است، این سطح از شفافیت را فراهم نمی کند. مقامات آمریکا برای مشروع جلوه دادن سیاستهای خود نزد افکار عمومی ادعا میکنند که ایران به دنبال سلاح اتمی است یا اینکه ایران یک تهدید است. این نوعی شیطانی جلوه دادن ایران برای توجیه اهدافی است که به دنبال آن هستند.
همچنین ما با یک تضاد بزرگ در گفتمان مقامات آمریکا مواجه هستیم. اگر در اظهارات و سخنرانیهای مقامات آمریکا نگاه کنید، وقتی میخواهند دستاوردهای خود را بیان کنند به تضعیف ایران و سقوط اقتصادی ایران اشاره میکنند و مدعی میشوند که موفق بودهاند. اما وقتی میخواهند درباره تهدید ایران صحبت کنند، میگویند ایران به دنبال هژمونی منطقهای و به دنبال گسترش نفوذ و قدرت منطقهای و جهانی خود است. اگر کشوری در حال سقوط است چگونه می تواند به دنبال هژمونی منطقهای و تبدیل شدن به یک قدرت جهانی باشد؟ این یک تناقض بزرگی است که در گفتمان دولت آمریکا مشاهده میکنیم. از یک سو میگویند ما موفق شدهایم ایران را تضعیف کنیم و از سوی دیگر تلاش میکنند افکار عمومی داخل آمریکا و جامعه بینالمللی را متقاعد سازند که ایران یک تهدید فزاینده است و باید فشارها را افزایش دهند.
در بخش بعدی این میزگرد، تلاش آمریکا برای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران که به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۲۷ مهرماه به پایان میرسد، مورد بررسی قرار گرفته است.
نظر شما