ایران حق خود را از اقتصادجهانی می گیرد

تهران- ایرنا- اردشیر نوریان عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، معتقد است که ایران لازم است برای گرفتن حق خود از اقتصاد جهان از لاک خارج شود. با توجه به خروج آمریکا از برجام و بدعهدی‌های اروپا که منجر به فشار بر ایران شد، ایران نیازمند یک وزنه تعادل بود تا حیات اقتصادی خود را بار دیگر رونق بخشد و تفاهم اقتصادی با چین می‌تواند در این عرصه بهترین راهکار باشد تا اقتصاد ایران بار دیگر احیا شود.

روزنامه آرمان ملی در گفت وگویی با اردشیر نوریان عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، آورده است: بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که ایران و چین به‌خوبی توانسته‌اند در نظم جدید جهانی یکدیگر را پیدا کنند و با یکدیگر همکاری داشته باشند. این امر می‌تواند به این معنا باشد که ایران به رغم فشارهای آمریکا، از چشم‌انداز جهانی قابل حذف شدن نیست. از سوی دیگر باید مشاهده کرد و دید این قرارداد چگونه اجرائی می‌شود. اینکه روی کاغذ موضوعاتی طرح شود و طرفین در مورد آن توقف کنند یک بحث است و اجرا شدن آن مقوله‌ای مجزا است. باید مشاهده و صبر کرد تا مشخص شود که چین به‌رغم تمام فشارهای خارجی که علیه ایران وجود دارد آیا به تعهدات خود عمل می‌کند یا خیر. اگر چین هزینه‌هایی را که از سوی آمریکا تحمیل می‌شود در راستای حفظ این قرارداد خنثی کند یا بپردازد، آنگاه می‌توان امید داشت که تحریم های آمریکا با این قرارداد اثر کمتری داشته باشند. به‌واسطه صرفا این قرارداد نمی‌توان دلخوش بود. زمانی فشارها علیه ایران از بین خواهد رفت که ایران بتواند با مجموعه بسیار متنوع‌تری از کشورها این قراردادها را امضا کند و سرمایه‌گذاری‌های خارجی خوبی جذب کند. ایران تا این مرحله فاصله دارد اما قرارداد با چین می‌تواند نقطه مطلوب بسیار خوبی برای ایران در آغاز این مسیر باشد تا بتواند فشارهای ایالات‌متحده را از روی خود بردارد و گامی موثر در راستای توسعه برداشته و حتی برجام را نیز گسترش دهد.  

فارغ از حواشی ایجادشده پیشداوری در خصوص قرارداد ایران و چین تا چه میزان با واقعیت همخوانی دارد؟

هنوز هیچ چیز در خصوص قرارداد ایران و چین قطعی نشده است و فضاسازی‌ها در این عرصه منطقی نیست زیرا هیچ تفاهمی امضا و نهایی نشده است. تا این لحظه صرفا مذاکرات اولیه انجام شده و یک چارچوب اولیه به اجماع رسیده اما باید دقت کرد هیچ امری قطعی نشده است. با این رویکرد نباید فراموش کرد که هر اتفاقی که در سیاست داخلی و سیاست خارجی کشور رقم می‌خورد از قاعده‌ای تبعیت می‌کند. همواره سیاست خارجی ایران نمایه‌ای از سیاست داخلی کشور است. اصل لاینفک بودن این دو حوزه همواره وجود داشته و اثبات شده است. از سوی دیگر، به دلیل شرایطی که در عرصه بین‌المللی علیه ایران وجود دارد و با توجه به تحریم‌هایی که علیه کشور وجود دارد و هر روز فشارها بر کشور بیشتر می‌شود. در همین راستا برای تامین منافع اقتصادی کشور باید گاهی اوقات زمینه‌هایی در عرصه بین‌الملل ایجاد شود تا به‌واسطه مناسبات خارجی سایر فشارها و کمبودهای این عرصه جبران شود. باید در مقابل این فشار حداکثری اقداماتی انجام شود که تعادل به مناسبات کشور بازگردد و این مقوله‌ای است که ضرورت همکاری با کشور چین را مشخص می‌کند.

نگاه به شرق تا چه میزان می‌تواند برای ایران نتایج مثبت داشته باشد؟

با توجه به مناسبات فعلی جهان و به‌خصوص قدرت‌های برتر آن و با توجه به تعاملات و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است به گفته بسیاری از کارشناسان نقطه ثقل جهان از قسمت غرب به‌زودی به شرق منتقل خواهد شد. در همین راستا ایران نباید در این عرصه منفعل عمل کرده و از این اتفاق عقب بماند و باید در این راستا تلاش‌های لازم را انجام دهد. ایران لازم است برای گرفتن حق خود از اقتصاد جهان از لاک خارج شود. با توجه به خروج آمریکا از برجام و بدعهدی‌های اروپا که منجر به فشار بر ایران شد، ایران نیازمند یک وزنه تعادل بود تا حیات اقتصادی خود را بار دیگر رونق بخشد و تفاهم اقتصادی با چین می‌تواند در این عرصه بهترین راهکار باشد تا اقتصاد ایران بار دیگر احیا شود.

اولویت‌های ایران در عرصه سیاست خارجی به‌خوبی مورد چینش قرار گرفته است و آیا به نتیجه خواهد رسید؟

چین یک ظرفیت مهندسی بسیار قوی به‌خصوص در زیرساخت‌ها دارد و تولیدات انبوه صنعتی این کشور سبب شده است که اقتصاد این کشور به رده دوم جهان برسد و این امر می‌تواند بر اقتصاد ایران تاثیر مستقیم بگذارد و تولید ایران را نیز رونق دهد و زیرساخت‌های اقتصادی را نیز در ایران فعال کند. این امر در مناطق ویژه اقتصادی می‌تواند پررنگ‌تر باشد و صادرات ایران را همچون کشور خود محرک‌تر کند و این همکاری در این نقطه نیز می‌تواند منجر به تولیدات مشترک بسیار خوبی شود که در ادامه ایران را نیز به یک قدرت اقتصادی مهم نه تنها در منطقه بلکه در جهان بدل کند. همگان همچنان در تعجب هستند که این کشور با جمعیتی بالغ بر یک‌میلیارد و پانصدمیلیون نفر به دومین اقتصاد برتر جهان بدل شده است. این کشور با این ویژگی‌ها همواره یک شریک اقتصادی خوب برای ایران بوده است، به شکلی که چین همواره مقصد صادرات ایران بوده و کالاهای زیادی نیز از این کشور وارد ایران شده است. حضور همزمان ایران و چین در آسیا یکی دیگر از نقاط قوت این قرارداد می‌تواند باشد که به آن جنبه‌های استراتژیک نیز اضافه می‌کند. ایران و چین به نحوی می‌توانند مکمل‌های خوبی برای یکدیگر باشند. از یک‌سو ایران منابع عظیم نفت و گاز در اختیار دارد و دارای نیروی انسانی متخصصی است که لازمه جدی توسعه است و از سوی دیگر بازار مصرف ایران و اطراف آن نیز به‌شدت منافع اقتصادی زیادی را به همراه دارد. آنچه قابل توجه است سایر کشورهای قدرتمند آسیا نیز می‌توانند با پیوستن به این حرکت آسیا را به نقطه ثقل اقتصادی و سیاسی جهان بدل کنند. این حرکت از آنجا شروع شد که لزوم نگرش به شرق را از سال‌ها قبل در ایران ایجاد کرد؛ البته این امر به آن معنا نیست که تبادلات تجاری کشورهای غربی قطع شود بلکه مساله در این برهه زمانی اولویت‌ها هستند که در زمان حال قطعا اولویت ایران کشورهای همسایه و چین هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha