عمر دولت دوازدهم نیز در حال سپری شدن است؛ دولتی که با شعار تدبیر و امید آمد و شاید بتوان گفت بیشتر عمر خود را در شرایطی شبهجنگی گذراند. از تحریم های شدید و حدید گرفته که هیچ گاه دست از سر این دولت برنداشت تا ضربه غیرمنتظرهای که پدیده کرونا بر کشور زد. برخی دولتیان گاهی شرایط فعلی را با دوران جنگ قیاس کرده و حتی دشوارتر میخوانند که گویی مع الفارق هم نیست.
گوارا یا ناگوار، دولت تدبیر و امید تنها یک سال دیگر سکان اجرایی مملکت را در دست دارد.
روحانی و مردانش در این یک سال چه می توانند بکنند؟ ناصرآملی فعال سیاسی شناخته شده ساکن مشهد به این پرسش ایرنا پاسخ می دهد.
او دل پری از دست آنهایی دارد که نگذاشتند برجام کار کند؛ «یک اتحادی اگر نگوییم خواسته، ناخواسته بین نئوکان ها در خارج و راست افراطی در داخل کشور به وجود آمد و تسهیلاتی که پس از برجام در سیاست خارجی کشور به وجود آمده بود آسیب شدید دید.»
به گفته آملی ما وقتی به آقای روحانی رای دادیم دو خواسته از ایشان داشتیم؛ یکی اینکه میانگینی از خواستههای اصلاح طلبان را عملی کند و دوم اینکه کشور را از آن بحرانی که راست افراطی و احمدی نژاد به وجود آورده بود نجات دهد.
سردبیر روزنامه خراسان در دهه ۶۰، به روحانی در دولت نخست خود نمره قبولی می دهد و میگوید: ما در چهارسال اول به خواست خود رسیدیم. یعنی هم میانگینی از خواسته های معتدل اصلاح طلبان عملی شد هم دولت با دیپلماسی سنگین و حساب شده خود توانست کشور را از آن بحران شدید نجات دهد. دولت هم خود را با نهادهای قدرت هماهنگ کرد هم توانست خواسته های مجموعه حاکمیت را تا حد زیادی به خارجی ها بقبولاند.
آملی اما نگاهی انتقادی به دولت دوازدهم دارد: ولی دولت در ۴ سال دوم در هر دو زمینه مشکل داشت یعنی از آن خواسته های میانگین اصلاح طلبان و اعتدالیون فاصله گرفت که شاید تحت ملاحظاتی بوده که ما هم تا حدودی آنها را درک می کنیم. از سوی دیگر اتحادی اگر نگوییم خواسته، ناخواسته ای که بین نئوکان ها در خارج و راست افراطی در داخل به وجود آمد، این اتحاد، آسیب شدیدی به آن تسهیلاتی که پس از برجام در دنیا برای ایران به وجود آمده بود زد و مجموعه فشارهایی را که چه در داخل و چه در خارج از کشور از قبل از روحانی وجود داشت و در حال رفع شدن بود گام به گام دومرتبه احیا کرد.
آملی به تشریح وضعیت کنونی می پردازد: مانورهای سیاسی کذایی برخی نهادها و حمله به کنسول گری ها در کنار سیل و زلزله و آتش سوزی و کرونا، اکنون وضعیت را به جایی رسانده که متاسفانه میانگین خواسته های معتدل اصلاح طلبان و اعتدالیون کاملا به حاشیه رفته است. دستاوردهای برجام بسیاربسیار آسیب دیده است.
به باور او وضع اقتصادی کشور به خاطر قفل شدن روابط ایران با جهان، چه در حوزه تجارت آزاد سوخت و چه در حوزه تجارت آزاد غیر سوخت در بخش های دولتی و خصوصی خسارت فراوانی دیده است. نه نمی توان کالایی چندان را صادر کرد نه امکان برگشت درست ارز آن به داخل مهیا است. کشور هم با همین شریان های پولی اداره می شده است. از سویی خود آقای روحانی هم با آقای خاتمی تفاوت دارد و می خواهد همچنان از اعضای هژمونی قدرت در ایران باشد. همین یک ملاحظاتی را برای ایشان ایجاد و ایشان را محافظه کارتر می کند.
آملی به این پرسش که دولت در مجال باقی مانده چه کار می تواند کند این طور پاسخ می دهد: با توجه به وضعیتی که تشریح کردم درخواست معقول از دولت این است که تمام توان خود رو به کار گیرد و کشور را در وضعیت تعادل نگه دارد. دولت برای این کار ابزارهایی دارد از جمله لینک هایی که می تواند با کانون قدرت در کشور بزند. بیشتر از این کاری از دست دولت برنمی آید و این دولت در واقع نصفه نیمه ماموریت خود را انجام داده است.
آملی می گوید: من با همه انتقاداتی که به رفتارها و عملکرد آقای روحانی دارم از جمله انتقاد به همین موضع اخیر ایشان درباره عزاداری ها، ولی وضعیت ایشان را درک می کنم. البته نه یک درک اصلاح طلبانه، بلکه درکی در چارچوب مناسبات قدرت. یعنی آقای روحانی هم می خواهد خودش را حفظ کند هم می خواهد کشور را حفظ کند و برای همین دچار نوسان بین مردم و کانون قدرت است و این البته مشکل اصلی این دولت است. ما اصلاح طلبان که منافع ملی را بر منافع جناحی و حزبی خود ترجیح می دهیم از خواسته های خود بگذریم تا سلامت و امنیت کشور محفوظ بماند و خدایی ناکرده کشور بیش از این آسیب نبیند.
نظر شما