افزایش بدون دلیل و بیرویه قیمت برخی کالاها، مسئلهای است طی سالهای اخیر، تبدیل به یک معضل اقتصادی شده و نگرانیها و انتقاداتی را در ارتباط با چگونگی برخی قیمتگذاریهای نامتعارف به دنبال داشته است. بسیاری از شهروندان از خود میپرسند، چرا قیمت برخی کالاهایی که سالها است به صورت کامل در داخل کشور تولید میشوند، به صورتی بیرویه افزایش یافته است؟ این پرسشی به حق است. همانطوری که «حسن روحانی» رئیس جمهوریدر هفته گذشته تاکید کرده است، به نظر میرسد یکی از راهحلهای این مشکل، شفافسازی در بهای تمام شدهی محصول نهایی از طریق عرضه مواد اولیه این محصولات در بورس کالا و مطلع شدن مردم از نحوه قیمتگذاریها است.
پیشنهاد روحانی برای شفافیت در قیمتها
«گرانیهای بدون دلیل» محور بحثهای رئیسجمهوری در هفته گذشته بود. «حسن روحانی» ضمن پرداختن به این مسئله، تاکید کرد که یکی از راه حلهای این مشکل، «شفافیت در نحوه قیمتگذاری» است. روحانی در اظهارت خود ضمن اشاره به تورم ناشی از عدم شفافیت در قیمتگذاری، گفت: «مقابله با گرانی بدون دلیل ایجاب می کند در کنار اعمال نظارتهای تعریف شده برای دستگاههای مرتبط، با ایجاد شفافیت، زمینه نظارت عمومی را نیز فراهم کنیم. مردم باید بدانند قیمت مواد اولیه برای ساخت محصول و تمام شده تولید محصولات چگونه است و وقتی کالایی به دست مردم میرسد چه مسیری برای تعیین قیمت را طی کرده است. این شفافیت هم موجب نظارت عمومی و مقابله با فساد و گرانی خواهد بود و هم رقابت را در اقتصاد رقم خواهد زد».
پیشنهاد کلیدی رئیسجمهوری برای ایجاد شفافیت در قیمت مواد اولیه، تقویت «بورس کالا» بود. روحانی پیشنهاد داد: «بورس کالا باید تقویت شود و با شفافیت عرضه و تقاضا و خارج کردن عملیات سفته بازانه، قیمت کالاهای تولیدی کشور را به سطح منطقی برساند». حال پرسش این است که شفافیت در قیمت مواد اولیه، چه اثری بر کاهش قیمتها خواهد داشت و بورس کالا چگونه میتواند باعث این شفافیت شود؟
بهای نامشخص مواد اولیه؛ ابهامی که تورمآفرین است
طبق اصول علم اقتصاد، بهای کالا حاصل جمع چند عامل است. این عوامل شامل مواردی همچون «هزینه مواد اولیه»، «دستمزد کارگران»، «مالیات و عوارض دولتی»، «هزینههای جاری اداری»، «هزینه استهلاک»، «هزینه حمل و نقل» و مانند آن است. مسئله اینجا است که اغلب این هزینهها شفاف و تحت کنترل و نظارت دولتی هستند. بطور مثال هزینه منابع انرژیهایی همچون برق و گاز یا هزینههای پرسنلی براساس دستورالعملهای دولتی تعیین میشوند. سازمانهای ناظر و عموم شهروندان از تغییرات در بهای انرژیها یا میزان افزایش در دستمزدها آگاه هستند. افزایش نرخ ارز نیز بر اینگونه هزینهها بیتاثیر است. در نتیجه هیچ تولید کنندهای یا فروشندهای نمیتواند با ادعای افزایش چشمگیر این هزینهها، بهای نهایی کالای خود را افزایش دهد. اما در مقابل قیمت مواد اولیه، برای عموم شهروندان شفاف نیست و در عین حال نیاز به واردات برخی مواد اولیه باعث میشود تا در صورت افزایش نرخ ارز یا کمبود موقت مواد اولیه، برخی تولیدکنندگان یا فروشندگان بتوانند مدعی نیاز به افزایش قیمت کالاهای خود شوند.
عرضه مواد اولیه در بورس کالا، راهی برای شفافیت بیشتر در روند قیمتگذاری کالاها است.
در نتیجه مشخص است که کنترل بهای مواد اولیه و نظارت بر توزیع مداوم و مناسب این مواد، راهحلی برای مقابله با افزایش بیرویه قیمتها است. اما چگونه میتوان بر نرخ مواد اولیه نظارت کرد؟ شیوه مناسب برای این کار، ایجاد یک بازار شفاف و تحت نظارت برای خرید و فروش مواد اولیه است. این امر با ایجاد بازار بورس کالا در کشور امکانپذیر شد، اما هنوز هم بخشی از مواد اولیه مورد نیاز صنایع و مواد اولیه وارداتی در بورس کالا عرضه نمیشوند و در نتیجه بورس کالا قادر به کنترل قیمت تمامی مواد اولیه تولیدی در داخل یا وارداتی نیست.
تالار شیشهای بورس کالا و شفافیت در قیمتها
پیشینه ایجاد بورس کالا در ایران به دهه ۱۳۸۰ میرسد. نیاز به شفافیت در قیمتگذاری مواد اولیه باعث شد تا دو بورس «فلزات» و «کشاورزی» در کشور تشکیل شوند. اما پس از مدتی و با افزایش مواد اولیه قابل عرضه در این بازار، تصمیم گرفته شد تا با ادغام این دو بازار در یک بازار بزرگتر به نام «بورس کالا»، نظارت بر توزیع و قیمتگذاری مواد اولیه در کشور، بیشتر شود. اکنون بیش از یک دهه از تشکیل بورس کالا میگذارد و طیف متنوعی از مواد اولیه در این بازار خرید و فروش میشوند. تولیدکنندگان بزرگ مواد اولیه، شرکتهای پتروشیمی، شرکتهای تولید کننده فلزات، شرکتهای بزرگ معدنی، تولید کنندگان عمده محصولات کشاورزی و تولیدکنندگان عمده محصولات ساختمانی در این بازار بزرگ مشارکت و همکاری دارند و مواد اولیه تولیدی خود را در این بازار عرضه میکنند.
ویژگی اصلی بورس کالا، شفافیت در قیمتگذاری و حجم خرید و فروش مواد اولیه است. این بازار سازوکارهایی را برای کنترل قیمتها طراحی کرده است و خریداران و فروشندگان نیز موظفند اطلاعات دقیق معاملات خود را در اختیار بازار بگذارند. در عین حال عرضه مواد اولیه از طریق بورس کالا باعث نظارت بر انبارداری و مقابله با احتکار هم شده است.
رسانههای عمومی میتوانند مردم را به صورتی شفاف در جریان تغییر بهای مواد اولیه بگذارند
اما هنوز بخشی از مواد اولیه مورد نیاز کشور از طریق این بورس عرضه نمیشود. به ویژه این امر شامل مواد اولیه وارداتی میشود. همچنین بسیاری از شهروندان اطلاعات چندانی درباره بورس کالا ندارند و در جریان قیمتگذاری مواد اولیه قرار نمیگیرند. این در حالی است بنا بر تاکید رئیسجمهوری، اطلاع مردم از قیمت روز برخی مواد اولیه پرکاربرد، میتواند آنان را از میزان افزایش قیمت مواد اولیه آگاه کند و مردم درخواهند یافت که آیا ادعای برخی تولیدکنندگان درباره تاثیر افزایش قیمت مواد اولیه بر محصول نهایی، واقعیت دارد یا خیر؟ به نظر میرسد رسانههای عمومی میتوانند علاوه بر اطلاعرسانی تغییرات نرخ ارز یا طلا، مردم را در جریان تغییر قیمت مواد اولیه اساسی کشور نیز بگذارند. این اقدام میتواند علاوه بر ایجاد شفافیت در سازوکارهای قیمت گذاری برای کالاها، به شهروندان کمک کند تا اطلاعات دقیقتری درباره وضعیت بازار به دست آورند و بدین ترتیب بتوان آنها را از روند تغییر قیمتها آگاه کرد.
همچنین ضروری است که باقی مانده مواد اولیه مهم و اساسی که اکنون خارج از بازار بورس کالا خرید و فروش میشوند نیز زیر چتر معاملات این بازار قرار گیرند. بازار بورس کالا این ظرفیت را دارد تا با ایجاد شفافیت هرچه بیشتر و مهار قیمتها از طریق تعادل بخشی به عرضه و تقاضا، در نهایت موجب کاهش سطح عمومی قیمتها در بازار نهایی مصرف کنندگان شود.
نظر شما