موسیقی، مانند آینهای است که میتوان انعکاس موقعیت اجتماعی، تغییر و افول هر جامعهای را در آن مشاهده کرد که هنرهای زیبا، احساسات و اخلاقیات مردم و ملتها را نشان میدهد و از آن جایی که ملتها، ترجیحات گوناگونی دارند، هنرهای آنها نیز با هم متفاوت است. موسیقی اصیل ایرانی که با عنوان موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کلاسیک ایرانی نیز شناخته میشود، شامل دستگاه، ملودی با آهنگ و آواز است. در این میان نوازندگان ایرانی هویت موسیقی سنتی ایرانی هستند که از میان آنها می توان به هرمز فرهت اشاره کرد، موسیقیدانی که معتقد است، ایران با وجود سابقه بسیار کهن تمدنیاش، مبانی موسیقایی مشخص و تعریف شدهای را که همگان قبول داشته باشند، ندارد. او درباره میراث فرهنگ موسیقایی ایران می گوید: «آنچه ما درباره موسیقی ملی ایرانی میدانیم، مربوط به موسیقی شهری است اما نکته عجیب و حیرت آور اینکه هنوز درباره مبانی این موسیقی و حتی مقدارش، توافقی از طرف صاحبنظران وجود ندارد.»
زندگینامه هرمز فرهت
هرمز فرهت ۱۳۰۷خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. او پس از گذراندن تحصیلات تکمیلی خود راهی آمریکا شد تا در آنجا رشته موسیقی را ادامه دهد. وی تحصیلاتش را تا مدرک دکتری موسیقی در دانشگاه یو سی ال ای امریکا گذراند. وی در سالهای پایانی تحصیل در ایالات متحده، مدتی دانشیار دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس بود. پس از بازگشت به ایران از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۳ خورشیدی مدیر بخش موسیقی دانشگاه تهران و در سالهای بعد، سرپرست موسیقی جشن هنر شیراز، نایب رییس دانشگاه فارابی، استاد دانشگاه تهران و … بود. او از ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ خورشیدی ریاست دپارتمان موسیقی دانشگاه تهران را عهده دار شد.
او در زمینه آهنگسازی موسیقی فیلم با کارگردان هایی چون داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی همکاری کرده است. از جمله آثار ساخته شده توسط فرهت می توان به موسیقی تعدادی از فیلم های سینمای ایران همچون « جنوب شهر، گاو، پستچی، دایره مینا و آرامش» اشاره کرد. او مدتی ساکن کشور ایرلند بود و از ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۵ میلادی ریاست دپارتمان موسیقی دانشگاه ترینیتی دوبلین را برعهده دات. از هرمز فرهت کتابی با عنوان «مفهوم دستگاه در موسیقی ایران» در ۱۹۹۰ میلادی توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شده است. کتاب مفهوم دستگاه در موسیقی ایرانی از مهمترین نوشتهها درباره موسیقی ایرانی به زبان انگلیسی به شمار می رود.
اهمیت فرهت در تاریخ موسیقی ایران
اهمیت فرهت در تاریخ موسیقی ایران از چند جهت است، یکی اینکه او نخستین ایرانی به شمار می رود که در رشته اتنوموزیکولوژی در ١٩٦٥ میلادی از یک دانشگاه معتبر بینالمللی (یعنی یو.سی.ال.ای) دکتری گرفته است و پژوهش دقیق و مفصل او با عنوان دستگاه در موسیقی ایرانی در زمره نخستین تحقیق جدی یک ایرانی درباره موسیقی دستگاهی در سطح بینالمللی بود که تا سالها مهمترین منبع در این زمینه به زبان انگلیسی محسوب میشد. این رساله سالها بعد به زبان فارسی توسط مهدی پورمحمد نیز ترجمه شد. فرهت همچنین پس از آهنگسازانی چون پرویز محمود، روبیک گریگوریان و مرتضی حنانه در زمره پیشگامان آهنگسازی به شیوه ارکسترال و بین المللی در ایران محسوب میشود که از اوایل دهه ٣٠ خورشیدی تاکنون به صورت مداوم به امر آهنگسازی اشتغال داشته و کارهای متنوعی را در این عرصه ساخته است. او دارای مدرک فوقلیسانس آهنگسازی از دانشگاه میلز است.
در میان آثار متعدد او از جمله ٦ کوارتت زهی وی از جذابیت و عمق خوبی برخوردارند که کوارتتهای شماره ١ و ٢ و ٣ حدود ٣ سال پیش توسط موسسه «راوی» و کوارتت شماره ٥ و ٦ وی حدود ١٠ سال پیش توسط انتشارات مجله گزارش موسیقی منتشر شد. فرهت در اردیبهشت ١٣٩٦ خورشیدی پس از ٤٠ سال دوری از وطن برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت که در این مدت مراسم تجلیلی نیز برای او در خانه هنرمندان ترتیب داده شد. او افزون بر آهنگسازی و نوشتن کتاب صاحب مقالات فراوانی به زبان فارسی و انگلیسی در نشریات گوناگون است که از جمله آنها میتوان به مقالات متعدد او در مجلات موزیک ایران، موسیقی و مجله تماشا در دوران پیش از انقلاب اشاره کنیم.
نظرات فرهت در خصوص موسیقی ایرانی
فرهت معتقد است که در دوران اسلامی نوشته های بسیاری درباره موسیقی وجود دارد، که آثار مختلفی از ابونصر فارابی در سده دهم میلادی تا آخرین موسیقی شناس بزرگ عبدالقادر مراغی در سده۱۵ میلادی برجای مانده است. در این میان بزرگانی بودهاند که درباره موسیقی نوشتهاند که مقداری از نوشته های آنها در دسترس است. تمام این نوشتهها فقط درباره تئوری موسیقی است و ما نمیدانیم این موسیقی چه صدایی داشته است و چگونه بوده است. چون به هرحال موسیقی یک تجربه صوتی است.
او اعتقاد دارد که در ایران، خط موسیقی به عنوان خطی مشترک میان موسیقیدانها که اصل موسیقی بین آنها رد و بدل و ماندگار شود، نداشتهایم. بلکه کتابهای زیادی درباره موسیقی وجود دارد که درباره موسیقی بحث میکنند که در آنها بحثهای ریاضی دقیقی هم میشود که با توجه به توان سازهای ایرانی بعید به نظر می رسد، قابل اجرا بودهاند.
فرهت درباره تنها اثر به جای مانده از گذشته موسیقی به چند قطعه از عبدالقادر مراغی اشاره می کند و می گوید: عبدالقادر با حروف ابجد به نوعی خط موسیقی درآورد. سال ها پیش ترک ها بر روی آن کار کردند و آنها را به خط موسیقی بین المللی تبدیل کردند. این قطعات در ایران هم در سالهای اخیر به خط موسیقی بین المللی تبدیل و اجرا شده که این۲ تبدیل با یکدیگر مطابق نیستند و این نشان میدهد که با این چند قطعه نمیتوانیم به واقعیت صدای موسیقی آن زمان پی ببریم. چند قطعه نوشته شده عبدالقادر مراغی نمی تواند مبنایی برای تاریخ آهنگسازی در ایران باشد.
فرهت موسیقی سنتی امروزی را میراث دوران قاجار می داند و معتقد است که موسیقی ردیف، کل موسیقی ایرانی است که بهترین نمونه آن را در میراث میرزا عبدالله و آقا حسینقلی که از بزرگان موسیقی اواخر دوران قاجار بودند، اجرا و دیگرانی به خط موسیقی بین المللی درآوردند و ثبت کردند. این موسیقی قاجاری قطعا از دل موسیقی قرون قبل آمده است اما چون مبنایی نوشتاری برای تعیین این ارتباط ندارد، پس تنها چیزی که برجا مانده، موسیقی ردیف است. به گفته او: «آنچه ما اکنون داریم، ردیفهای موسیقی است که در دوازده مجموعه پخش میشود، هفت تای آن دستگاه و پنج تایش آواز است. علینقی وزیری فقط پنج تا را دستگاه و بقیه را نغمه می داند، بنابراین میبینیم که این هم چیز ثابتی نیست که همه یکسان آن را پذیرفته باشند. در هر دستگاهی یک خواننده یا نوازنده بسیار معتبر گوشه هایی را بلد است که شاید دیگری بلد نباشد. تعدادی از گوشه ها را همه اجرا میکنند اما بعضی دیگر نمیتوانند.»
نظر شما