جهش ناگهانی نرخ ارز، عامل تورم تیرماه

تهران- ایرنا- معاون امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه کشور در نوشتاری با بیان اینکه عامل تورم تیرماه جهش ناگهانی نرخ ارز است، توضیح داد: بر اساس مفهوم سه‌گانه ناممکن در ادبیات اقتصادی، دولت‌ها نمی‌توانند همزمان سیاست‌پولی، سیاست‌ارزی و آزادی جریان سرمایه را اعمال کنند و توجه به این نکته ضروری است که تغییرات نرخ ارز در یک اقتصاد بدون نفت مشابه سایر کشورهای جهان تابعی از عرضه و تقاضا در بازار ارز می‌شود .

به گزارش روز یکشنبه مرکز اطلاع رسانی، روابط عمومی و امور بین الملل سازمان برنامه و بودجه کشور، سید حمید پورمحمدی در نوشتاری با عنوان «سکانداری در امواج» پیرامون بودجه نوشته است: بانک مرکزی به درستی در حال پیگیری سیاست عملیات بازار باز است تا نرخ سود بازار بین بانکی را به عنوان لنگر اسمی به جای نرخ ارز معرفی کند پس لازم است تحلیل‌گران اقتصادی در همراهی با بانک مرکزی بر ابزارهای پولی این سیاست‌گذاری تمرکز کنند و ابعاد مختلف آن را تبیین کنند.

وی در این نوشته خاطرنشان کرده است که کارشناسان برنامه و بودجه، تلاش دارند متغییرهای اقتصادی را تحلیل دقیق کرده و در عین حال به روش‌های مطمئن کسری بودجه را تامین کنند به طوری که زمینه ساز تورم نباشد، جلو تعمیق رکود را بگیرد، عدالت و معیشت مردم به خصوص قشر ضعیف را دغدغه خود قرار دهند، چراغ اولویت های امنیت و سلامت و علم جامعه را روشن نگه دارند، به الزامات قانونی پایبند باشند و در عین حال کشتی بودجه کشور را با سکانداری و ایجاد تعادل در منابع و مصارف، در میان بیم امواج متلاطم و طوفان‌هایی مهیب اقتصادی و سیاسی مانند تهدید و تحریم و حوادث طبیعی و بیماری کرونا، آرام و هموار پیش ببرد، تا اطمینان و آرامش را برای آحاد جامعه پایدار کنند.

این نوشته با اشاره به اینکه در سال‌های اخیر سازمان برنامه و بودجه کشور تجربه‌ای سخت و گرانبار را پشت سر می‌گذارد و همانند آن را در تاریخ بودجه‌ریزی خود تجربه نکرده است می افزاید: تحریم‌های ظالمانه و کاهش شدید منابع درآمدی دولت از یک سو و افزایش هزینه‌ها در اثر تورم و تحمیل هزینه‌هایی مانند حوادث غیرمترقبه از قبیل سیل و زلزله و اخیراً کرونا این تجربه و آزمون سخت را برای مدیریت منابع و مصارف بودجه رقم زده است که همانند سکانداری در امواج متلاطم است و سازمان برنامه و بودجه برای گذار از این دوران و کاهش مخاطرات، ناگزیر به اعمال و رعایت ضوابط و قواعد سخت بودجه‌ای شده است تا خللی در پرداخت‌های اجتناب‌ناپذیر ایجاد نشود، به اولویت‌ها توجه شود و از سوی دیگر بسیاری از آسیب‌های تاریخی و نهادی بودجه را کاهش دهد و در مواردی هم آنها را از بین ببرد. بعضی از این قواعد و اولویت‌ها عبارتند از:

- اجتناب از استقراض از بانک مرکزی و پولی کردن کسری بودجه

- هماهنگی و همگراکردن سیاست‌های مالی با سیاست‌های پولی به‌ویژه در عرضه منابع ارزی دولت با نرخ ۴۲۰۰ تومان

- جلوگیری از تعمیق رکود با تخصیص به موقع و افزایش پرداخت‌های عمرانی

- توجه ویژه به معیشت، سلامت، امنیت و علم درجامعه

- نظم دقیق در پرداخت به موقع اصل و فرع اوراق مالی دولت

- نظم دقیق در پرداخت به موقع حقوق کارکنان، بازنشستگان و مستمری‌بگیران و یارانه‌های معیشتی و هدفمندی

- افزایش کف حقوق‌ها و متناسب‌سازی متوسط حقوق‌ها و اولویت دادن به معیشت اقشار ضعیف

- کاهش شدید هزینه‌های اجتناب‌پذیر و تحدید تخصیص دستگاه‌ها و نهادهایی که فعالیت آنها از برنامه‌های اولویت‌دار کشور نیست

پورمحمدی  در این نوشتار، از اعمال و رعایت ضوابط و قواعد سخت بودجه‌ای که سازمان برنامه و بودجه برای گذار از این دوران و کاهش مخاطرات، ناگزیر از آن شده، سخن گفته و به پنج سوال اساسی پاسخ داده است.

استفاده دولت از منابع ذخیره شده صندوق توسعه ملی در سال ۱۳۹۷ ریشه تورم است؟

در سال ۱۳۹۷ با حمایت و آینده‌نگری مقام معظم‌ رهبری سهم صندوق توسعه ملی به ۲۰ درصد کاهش پیدا کرد تا ۱۲ درصد مابه‌التفاوت سهم صندوق در حساب خاصی نزد بانک مرکزی ذخیره شود. علیرغم هزینه‌های گسترده سیل، زلزله و بسیاری آسیب‌های مختلف و فشار بالای هزینه‌ای به دولت در آن سال، سازمان برنامه و بودجه تصمیم گرفت هیچ ریالی از ۵.۴ میلیارد دلار استفاده نشود. توجه به این نکته ضروری است که صادرات نفت در این سال بیش ‌از ۴۰ میلیارد دلار بود و برای کمتر کسی کاهش درآمد نفتی به زیر ۱۰ میلیارد دلار را برای سال ۱۳۹۸ متصور بود و سازمان برنامه و بودجه فرض را بر بدترین تخمین‌ها قرار داد و از این منابع در سال ۱۳۹۷ استفاده نکرد و برای سال ۱۳۹۸ آن منابع را ذخیره کرد و جهت تراز بودجه، سیاست‌های دیگری اعمال کرد.

وی می افزاید: از این رو، در این موضوع نفت به فروش رفته و ارز آن، به بانک مرکزی تحویل داده شد و منابع حاصل از مابه‌التفاوت ۱۲ درصدی سهم صندوق توسعه ملی در سال ۱۳۹۷، بیش از یک سال نزد بانک مرکزی به امانت گذاشته شد و با تدبیر صحیح و در سال ۱۳۹۸ ضمن هماهنگی با دولت برای تراز بودجه سال گذشته منابع را در بازار به‌فروش رسانده است. بانک مرکزی با فروش این منابع در سال گذشته تا حدودی توانست ثبات را به بازار ارز وارد کند. بنابراین هیچ رقمی از منابع دولت که تبدیل به ریال شده است، موهومی یا بدهی از بانک مرکزی نبوده است و به عنوان سیاست‌گذار پولی تصمیم‌گیر در خصوص زمان بندی فروش این منابع در بازار بوده است و در مورد مساله امکان‌پذیری فروش منابع ارزی حاصل از صادرات نفت و میعانات گازی، بانک مرکزی در صورت صلاحدید جزئیات را به استحضار مردم کشور خواهد رساند و این موضوع به بودجه‌ مرتبط نیست.

دولت با انتشار حجم بالای اوراق بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

پور محمدی با بیان اینکه دغدغه دیگر برخی کارشناسان اقتصادی، نگرانی در مورد ایجاد بدهی دولت از طریق اوراق است خاطرنشان کرد: در سالیان گذشته اقتصاددانان دولت را تشویق به بهادارسازی می‌کردند تا بدهی خود به نهادهای مالی و پیمانکاران، سیال و شفاف شود و با ایجاد امکان نقل و انتقال میان آحاد اقتصادی، فشار مالی به طلبکاران دولت وارد نشود بنابراین در این مدت تلاش شده تا این رویکرد دنبال شود و به تدریج مجموع تامین مالی دولت، بازار پذیر و در قالب اوراق مالی انجام شود. همچنین در زمان شروع این تغییر مسیر، همواره این نگرانی وجود داشت که چنانچه بدهی دولت سیال، شفاف و بهادارسازی شود نرخ بهره اوراق به‌حدی افزایش یابد که دولت در معرض نکول قرار گیرد. در حالی که سازوکار تدریجی به کارگرفته شده و مجموعه اقدامات تیم اقتصادی دولت موجب شده نرخ بهره حقیقی اوراق دولتی هم اکنون منفی باشد. به عبارتی دولت مخصوصاً در حراجی‌های اخیر کمترین نرخ تامین مالی را در کشور داشته است.

وی در تشریح عملکرد این حوزه در سال ۱۳۹۸ تصریح کرد: دولت با استفاده از ظرفیت مصوبات شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا نسبت به انتشار ۳۸ هزار میلیارد تومان اوراق مازاد بر ظرفیت مجاز قانون بودجه اقدام کرد و مجموع تامین مالی از محل اوراق مالی اسلامی ۸۲ هزار میلیارد تومان شد. لازم است به این نکته توجه شود که در سال ۱۳۹۸ ، ۳۶ هزار میلیارد تومان از اوراق قبلی سررسید شد، تقویت انضباط هزینه‌ای دولت موجب شد تمام اوراق در سررسید و بدون کاستی بازپرداخت شود، هیچ‌گونه استقراض جدیدی از شبکه بانکی توسط دولت انجام نشود و در نهایت تمام تعهدات دولت انجام شود. مجموعه اقدامات فوق در قالب یک سیاست منسجم و با همکاری مستمر سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام شده است. در نتیجه، خالص استقراض جدید دولت از بازار پول و سرمایه در سال در آن سال معادل ۴۶ هزار میلیارد تومان بوده است که با توجه به رشد نقدینگی، رشد بازار سرمایه و رشد شاخص قیمت‌ها ارزش حقیقی آن تغییر قابل ملاحظه‌ای نسبت به سال ۱۳۹۷ نداشته است؛ بنابراین اینکه تامین مالی دولت از بازارهای مالی موجب بیرون افتادن بخش خصوصی یا تنگنای اعتباری شود، نگرانی معناداری نیست و حتی به اذعان تمام کارشناسان اقتصادی در حال حاضر ظرفیت انتشار اوراق دولتی تا حد زیادی وجود دارد. عمده این اوراق نیز با نرخ مناسب و براساس زمان‌بندی دقیق برای سررسید اقساط آن منتشر شده است به طوریکه این اوراق در ظرف منابع دولت کاملا قابل پرداخت خواهد بود و اتخاذ این روش تامین مالی موجب شده نه تنها آسیبی به شبکه بانکی وارد نشود بلکه به در نهایت به شفاف‌سازی بدهی‌ها و صورت‌های مالی نهادهای اعتباری بیانجامد.

وی درباره سال جاری نیز تاکید کرده است که همکاری تیم اقتصادی دولت در پیگیری سیاستهای پولی و مالی تداوم یافته است. بانک مرکزی توانسته عملیات بازار باز را اجرایی کند که یکی از اقدامات شایسته سیاست‌گذاری پولی است. وزارت امور اقتصادی و دارایی ضمن فروش سهام دولت در بورس و معرفی‌ صندوق‌های ETF، اقدامات درخوری به‌منظور فروش دارایی های مازاد دولت تدارک دیده است. برنامه‌های سازمان امور مالیاتی در راستای مالیات‌ستانی هوشمند و همزمان استفاده از ظرفیت قانون پایانه‌های فروشگاهی نوید تحقق کامل درآمدهای مالیاتی را می‌دهد. همچنین برای فروش اوراق اسلامی دولت و استفاده جهت جبران هزینه‌های اجتناب‌ناپذیر مصوبات لازم اخذ و اقدامات مقتضی انجام شده است. برآورد سازمان برنامه و بودجه آن است که حتی به فرض فروش ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق مالی اسلامی جدید مازاد بر بودجه، ارزش حقیقی بدهی اوراق دولتی در سقف سالیان گذشته باقی خواهد ماند. عملا کاهش استفاده از تنخواه‌گردان خزانه در ماه‌های اخیر به‌مدد اقدامات فوق و همکاری سه دستگاه اقتصادی دولت مقدور شده است.

چرا در شرایطی که دولت با محدودیت منابع مواجه است، سیاست‌هایی با هدف کمک به معیشت مردم دنبال می‌شود؟

معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه با اشاره به اینکه در فضای تورمی و شرایط سخت اقتصادی دولت نمی‌توانست و نباید نسبت به تامین حداقل‌های معیشتی سه گروه کارمندان، بازنشستگان و مستمری بگیران بی تفاوت باشد نوشته است: البته سازمان برنامه و بودجه از ابتدای امسال سیاست های کنترل هزینه‌های اجتناب‌پذیر دستگاه‌های اجرایی را مشابه سال گذشته با جدیت دنبال کرده و به منظور صرفه‌جویی ۲۰ درصدی در هزینه‌های اجتناب‌پذیر برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام داده و ابلاغیه اعتبار به دستگاه‌ها را بر همین اساس تنظیم کرده است و به موازات تلاش کرده تا حد ممکن گروه‌های پایین‌تر درآمدی را حمایت بیشتر کند.

وی در این نوشته می افزاید: به منظور جبران خدمات کارکنان دولت، سازمان برنامه و بودجه از زمان تصویب قانون بودجه سال ۱۳۹۹ و با هماهنگی با مجلس شورای اسلامی نسبت به گروه‌بندی کارکنان دولت و جبران خدمات هر دسته مبتنی بر مقتضیات هر گروه اقدام کرد. گروه اول متوسط کارکنان دولت بودند که از مزایای مختلف مانند فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و یا رتبه‌بندی معلمان بهره‌مند نشده بودند، گروه دوم حداقل حقوق بگیران دولتی بودند که به موجب قانون بودجه سال ۱۳۹۸ در دریافتی خود آسیب دیده بودند و باید در سال بودجه‌ای جدید جبران می‌شدند و گروه سوم بازنشستگان بودند که در میان خودشان نابرابری بالایی وجود داشت و ضرورت انجام متناسب‌سازی بسیاری ضروری بود.

پورمحمدی افزوده است: با وقوف به عملکرد خوب نظام بودجه‌ای کشور در میانه زمستان سال گذشته، برآورد درآمدهای مالیاتی سال ۱۳۹۹ حتی بالاتر از پیش‌بینی بودجه‌ای، تصمیم گرفته شد برای گروه اول احکام باقی‌مانده فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری موضوع افزایش حقوق کارکنان دولتی را از ابتدای اسفندماه سال ۱۳۹۸ عملیاتی کنند. این اصلاح پرداختی عمدتاً کارمندان متوسط دولتی را متاثر می‌کرد، ولی لازم بود برای معلمان محترم نیز برنامه رتبه‌بندی اجرایی شود، ردیف بودجه مشخص برای این برنامه نیز در قانون بودجه دیده شد.

حمایت از گروه دوم اقشار ضعیف بدنه دولت نیازمند دقت نظر در هزینه‌ها و جبران حداقل‌ها بود. پرداختی‌های خزانه‌داری‌کل نشان می‌دهد بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر از پرسنل دولتی در سال ۱۳۹۸ دریافتی کمتر از ۱۶ میلیون ریال در ماه داشته‌اند. انتظارات عمومی جامعه که در نظرسنجی‌ها به دست آمده بود نشان می‌داد که در شرایط رکود تورمی افزایش دریافتی این قشر باید یکی از اولویت‌های دولت باشد. در نتیجه، دولت با همراهی مجلس به منظور حمایت از این اقشار آسیب‌پذیر جامعه حداقل حقوق کارمندان دولت را مطابق بند الف تبصره ۱۲ قانون بودجه سال جاری ۷۰ درصد افزایش داده است و به کف 2 میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رساند. این اقدام موجب تغییر چشم‌گیر در دریافتی اقشار آسیب‌پذیر شد ولی با توجه به ارقام بودجه‌ای تاثیری کم در مجموع هزینه‌های دولت دارد. در زمان تصویب این احکام بسیاری به دولت هشدار می‌دادند که تامین منابع مالی این طرح‌ها خارج از توان مالی دولت بوده و دولت به ناچار سراغ بانک مرکزی خواهد رفت. علیرغم امهال درآمدهای مالیاتی ناشی از شیوع کرونا و افزایش شدید در هزینه‌های بخش سلامت که به صورت کامل تامین و پرداخت شده است، به دلیل آنکه مجددا سازمان برنامه و بودجه بر اساس بدترین برآوردها به تنظیم بودجه اقدام کرده بود، میزان استفاده از تنخواه‌گردان خزانه (نوعی بدهی قانونی دولت از منابع بانک مرکزی) نزدیک به چهار هزار میلیارد تومان در انتهای تیرماه نسبت به سال گذشته کاهش داشته است. بنابراین سازمان برنامه و بودجه نشان داد که ظرفیت افزایش پرداختی بابت حقوق را دارد و برنامه‌ریزی این سازمان در افزایش حقوق مطابق پیش‌بینی منابع و مصارف بوده است.

وی در خصوص گروه سوم نیز یادآور شده است: ضروری است که این گروه همگام با سایر کارمندان دولت مورد توجه قرار گیرد بازنشستگان شریف و اجرای خواسته بحق ایشان در خصوص مواد ۳۰ و بند «ب» ماده ۱۲ قانون برنامه ششم توسعه موضوع متناسب‌سازی حقوق ایشان است. اطلاعات پرداختی خزانه نشان می‌دهد نزدیک به ۱۷۰ هزار نفر از بازنشستگان کشوری، لشگری، مستمری‌بگیران بنیاد شهید و امور ایثارگران زیر ۲ میلیون تومان دریافتی در ماه دارند. در سنواتی به سبب تغییر در قوانین، 2 ماه تفاوت در زمان بازنشستگی تا ۲۰ درصد مجموع دریافتی فرد بازنشسته را تحت تاثیر قرار داده است. در راستای اجرای این تکالیف، مقرر شد مطابق بند «و» تبصره ۲ قانون بودجه و با مصوبه هیات وزیران، دولت نسبت به تادیه ۳۲ هزار میلیارد تومان از بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی بدون هرگونه بار مالی بودجه‌ای اقدام تا مستمری‌بگیران این صندوق نیز از مزایای متناسب‌سازی بهره‌مند شود. همچنین، برای متناسب‌سازی دریافت‌های بازنشستگان شریف کشوری و لشگری از ابتدای شش‌ماه دوم سال جاری برنامه‌ریزی لازم در حال اجرا است. توجه به این مسئله برای صاحب‌نظران ضروری است که در شرایط سخت امروز شاید افزایش دستمزد متناسب برای همه طبقات کارمندی در سال جاری میسر نباشد توجه کامل به اقشار کم‌درآمدتر و در ظرف بودجه و توان منابع مالی دولت اجتناب ناپذیر می باشد.

پورمحمدی می افزاید: نگرانی از منابع تامین هزینه‌های فوق در رسانه‌ها بسیار بیان شده که البته بحق بوده و وظیفه دولت شفاف‌سازی است. ابتدا توجه به این نکته ضروری است که این مصارف از جمله متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان، رتبه‌بندی معلمان، اجرای بند الف ماده ۱۲، پاداش پایان‌خدمت بازنشستگان، و اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری در قانون بودجه دیده شده و همگی تکلیف دولت در قانون برنامه ششم توسعه بوده است. از سوی دیگر به دلیل تغییر در زمان‌بندی منابع درآمدی بخصوص امهال مالیاتی ناشی از شیوع ویروس کرونا اجازه از شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا گرفته شد که پس از انجام ۲۰ درصد صرفه‌جویی در هزینه‌های اجتناب‌ناپذیر دولت، در صورت وجود کسری وزارت امور اقتصادی و دارایی با همکاری بانک مرکزی نسبت به انتشار اوراق مازاد در سقف تعیین شده اقدام کنند. این مهم مورد توافق تیم اقتصادی دولت است و با همکاری بانک مرکزی بخوبی انجام شده و انشالله انجام خواهد شد. توجه صاحب‌نظران ضروری است که حتی انتشار در سقف مجوز فوق، مانده بدهی حقیقی اوراق دولت را در پایان سال ۱۳۹۹ چندان تغییر نمی‌دهد. اصلاحات نظام مالیاتی از جمله تعریف پایه‌های مالیاتی جدید، استفاده از اطلاعات پایانه‌های فروشگاهی، اصلاح نرخ ارز بودجه‌ای در افق میان‌مدت ظرفیت‌هایی است که به‌ کمک آنها تامین منابع مالی مورد نیاز برای بازپرداخت این اوراق در سال‌های آتی انجام می‌شود.

کسری بودجه ریشه تورم کنونی است؟

معاون امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه کشور در نوشته خود تاکید کرده است: در ادبیات اقتصادی معمولاً تورم کوتاه مدت و تورم بلند مدت از هم تفکیک می‌شود.  آنچه در اقتصاد ایران به تورم مزمن معروف شده، نوعی نگاه بلندمدت به تورم است. خلط علل تورم بلندمدت با منشاء ایجاد تورم کوتاه‌مدت یا جهش ناگهانی قیمت‌ها امری غیرعلمی است که موجب گمراهی در مباحث می‌شود. درحالیکه سیاست‌گذار پولی با ابزارهایی که ایجاد می‌کند یا در اختیار دارد، می‌تواند بر روی تورم کوتاه‌مدت تاثیرگذار باشد اما تورم بلندمدت تابع شرایط اقتصادی هرکشور از جمله کسری بودجه ساختاری بلندمدت دولت است. آنچه در این بخش به آن پرداخته می‌شود صرفاً تحلیل تورم کوتاه‌مدت بوده و تحلیل علل تورم بلندمدت اقتصاد ایران نیازمند مجال دیگری است.

وی با تاکید بر اینکه مجموعه سیاست‌های مالی دولت و پولی بانک مرکزی در هماهنگی با یکدیگر موجب شد تنخواه‌گردان خزانه در انتهای سال مالی ۱۳۹۸ تسویه و روند تورم نزولی شود می افزاید: علیرغم این دستاورد بزرگ، دغدغه و ابراز نگرانی‌ برخی رسانه‌ها در خصوص کسری بودجه مخصوصا در خلال تصویب قانون بودجه سال ۱۳۹۹، به کرات بیان شد. صورت‌های مالی بانک مرکزی در سال ۱۳۹۸ شاهدی بر انضباط مالی دولت در سال گذشته است. بر اساس صورت‌های مالی انتهای اسفند سال ۱۳۹۸ خالص بدهی دولت به بانک مرکزی نسبت به انتهای اسفند ۱۳۹۷ کاهش داشته است. در ادامه این روند، خالص بدهی دولت به بانک مرکزی در خرداد سال جاری نیز از ماه مشابه سال گذشته کمتر بوده است. کاهش خالص بدهی دولت به بانک مرکزی به این معنا است که نقش بدهی دولت در رشد پایه پولی منفی بوده است. لذا این ادعا که بدهی دولت موجب ایجاد پایه پولی و تورم شده است را مستندات و صورت‌های مالی تایید نمی‌کند. این دستاورد در حالی محقق شده است که به موجب بند «و» تبصره ۵ قانون بودجه که در دو سال گذشته توسط نمایندگان مجلس به قانون اضافه شده است حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان از بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی با بدهی دولت به بانک مرکزی تهاتر شده و به حساب دولت ثبت شده است. با عنایت به ماهیت مشابه کسری بودجه دولت در سال گذشته و سال جاری، روند نزولی تورم در سال گذشته(نمودار زیر)‌ نمی‌تواند با فرضیه «کسری بودجه عامل جهش قیمت‌ها است» همخوانی داشته باشد و ریشه افزایش تورم (به خصوص جهش تیرماه سال ۱۳۹۹) را در موضوعات دیگر باید جست‌وجو کرد.

علت افزایش تورم تیر ماه چیست؟

معاون امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه کشور با اشاره به اینکه تورم در تیرماه سال جاری موجد مشخصات متفاوتی است که باید بدقت مورد واکاوی قرار گیرد تصریح کرده است: در نمودار زیر اطلاعات قیمت‌های مرکز آمار ایران در تورم خردادماه نسبت به ماه قبل و تیرماه نسبت به ماه قبل در دو سال ۱۳۹۹ و ۱۳۹۷ ترسیم شده است. نمودار مقایسه خرداد-اردیبهشت سال ۱۳۹۹ نشان می‌دهد که تورم برخی اقلام بیشتر از تورم بلندمدت و سایر اقلام کمتر بوده‌اند. تورم نقطه‌به‌نقطه حمل‌ونقل نیز بدلیل  کاهش قیمت‌های حمل‌و نقل فروردین بدلیل کاهش تقاضا ناشی از کرونا بوده است اما رفتار فرایند قیمتی در تیرماه سال ۱۳۹۹ کاملا متفاوت از ماه‌های گذشته است. در تیرماه تمام اقلام کالایی شاهد افزایش قیمت شدید و تقریباً نزدیک به رقم میانگین تورم ماهانه ۶.۵ درصد بوده است.

وی می افزاید: به نظر می‌رسد این افزایش قیمت در نتیجه تغییر در رفتار قیمت‌گذاری بنگاه‌ها اتفاق افتاده است. در ادبیات اقتصادی مدرن تورم به فرایندی اطلاق می‌شود که بنگاه‌های اقتصادی با پرداخت هزینه تطبیق، قیمت‌های کالاهای خود را به‌روز می‌کنند. بنابراین به نظر می‌رسد با جهش نرخ ارز در تیرماه تمام بنگاه‌های اقتصادی به صورت همزمان و فارغ از برنامه قبلی خود، قیمت کالاهای خود را تعدیل کرده‌اند. افزایش فزاینده ارزش دارایی در بازار سرمایه نیز به تقاضای ناشی از افزایش ثروت بخصوص در کالاهای سرمایه‌ای مانند مسکن و خودرو منجر شده است. بصورت مشابه در تیرماه سال ۱۳۹۷ که شاهد جهش نرخ ارز بودیم رفتار مشابه اقلام مختلف قابل رصد است. به همین دلیل تحلیل شاخص‌های قیمت نشان می‌دهد در کوتاه‌مدت جهش قیمت کالاها ناشی از تغییر در لنگر  اسمی بوده است. بدیهی است آحاد اقتصادی بدلیل آنکه در سنوات گذشته تغییر نرخ ارز را به عنوان بهترین معیار برای پیش‌بینی افزایش آتی قیمت‌ها فرض کرده‌اند، نرخ ارز یا به عبارت دقیق‌تر تغییرات نرخ ارز را به عنوان لنگری اسمی که قیمت خود را تعدیل کنند مورد استفاده قرار داده‌اند و فشار تقاضا به کالاهای سرمایه‌ای جایگزین دارایی در بورس نیز وارد شده است.

دولت نمی تواند سه گانه ناممکن را اعمال کند

معاون امور اقتصادی سازمان برنامه و بودجه کشور نوشته است: در این شرایط برای کاهش تورم، دولت و بخصوص بانک مرکزی در راستای سیاست‌های وزارت صنعت، معدن و تجارت (به عنوان کارگروه تنظیم بازار) نسبت به حفظ نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی اقدام کرده است. بدیهی است حفظ این سیاست تاثیر منفی به‌سزایی بر منابع بودجه عمومی دولت دارد. درحالیکه نرخ ارز در بازار آزاد نزدیک به چهار برابر نرخ ارز رسمی است، دولت سهم خود از منابع صادراتی نفت خام، میعانات گازی و خالص صادرات نفت و گاز را به نرخ ۴۲۰۰ به فروش رسانده و بدین ترتیب سیاست دولت در کوتاه مدت تمرکز بر کنترل تورم بوده است. اگرچه در میان مدت به دلیل اصابت ناکامل این سیاست در حمایت هدفمند از اقشار هدف، آثار منفی بر اقتصاد ملی و اثرات احتمالی بر افزایش پایه پولی و ایجاد کسری بودجه، خواهد گذاشت و لازم است به تدریج تصحیح شود.

وی ادامه داده است: اگر بپذیریم عامل تورم تیرماه جهش ناگهانی نرخ ارز بوده است لازم است علت آن مشخص شود. برای تبیین این موضوع، نخست لازم است به مفهوم سه‌گانه ناممکن که در ادبیات اقتصادی مورد وفاق است توجه کنیم. طبق آن، دولت‌ها نمی‌توانند همزمان سیاست‌پولی، سیاست‌ارزی و آزادی جریان سرمایه را اعمال کنند به عنوان مثال اگر دولتی نرخ بهره تعدیل‌شده با ریسک داخلی را کنترل کند، نرخ ارز را ثابت نگه‌دارد، ناچار است فرار سرمایه را بپذیرد. در این شرایط عملاً سیاست کنترل جریان سر