بیست و ششم مردادماه در تقویم رویدادهای تاریخ معاصر کشورمان یکی از بزرگترین روزهای حماسهسازی تاریخ انقلاب بهشمار میرود. در چنین روزی در سال ۱۳۶۹ بعد از پشت سر گذاشتن حماسه هشت سال دفاع مقدس، آزادگان گرفتار در بند و غل و زنجیر رژیم بعث با سرافرازی به میهن عزیزمان بازگشتند.
حال بعداز گذشت ۳۰سال از ورود نخستین گروه آزادگان به کشور، نشستن پای صحبت یکی از این آزادگان که امروز سکاندار اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است جذابیتهای خاص خودش را دارد. گپوگفتی فارغ از نگاه مدیریتی و فعالیتهای اجرایی، معطوف به پشت سر گذاشتن تمامی آن سالهای سخت دوران اسارت! آنچه از خاطر شما میگذرد گفتوگو با قادر آشنا بعد از پشت سر گذاشتن ۱۰هزار و ۷۵۰ روز اسارت در بند زندانیان و زندانبانان رژیم بعث است.
تفاوت اسرای ایران با تمامی اسرای جنگی جهان
قادر آشنا در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به آنکه اسارت از هر زاویهای که به آن نگاه شود به معنای سختی، زجر، شکنجه، غربت و تنهایی است گفت: اما گاهی بعضی رفتارها سبب میشود که موضوع دردناک و جانکاهی مانند اسارت به ضد خودش تبدیل می شود. به نظر من بزرگترین اتفاقی که فصل مشترک دوران اسارت برای تمام آزادگان به شمار میرفت متوجه این نکته بود که تمامی آزادگان انسانیت را با تمام وجود درک میکردند. حرمت، عزت و وجدان را میفهمیدند و با وجود اسارت جسم در دست رژیم بعث باز هم زندگی شرافتمندانه و متمدنانه را از رزمندگان در بند و غل و زنجیر شاهد بودیم.
ایرانیها از یک سو دارای قدمت و تاریخ کهن هستند و از سوی دیگر تاریخ اسلام از ابتدا تا انتهایش لبریز از جوانمردی، مردانگی و گذشت است. تلفیق خلق و خو و شرافت ایرانی بودن با آداب لطیف و نرم و زیبای اسلام وقتی عجین می شود اتفاق مهمی رخ میدهد. این مهمترین وجه تمایز اسرای ایرانی در دوران حماسه دفاع مقدس با تمامی اسرای جنگهای مختلف در جهان است.
سختیهای دوران اسارت چگونه شیرین میشود؟
مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان آنکه چند مسئله سبب شد تا زندگی دوران اسارت به یک دانشگاه تبدیل شود خاطرنشان کرد: ابتدا آن نگاه آرمانگرایانهای بود که تمامی رزمندگان به جنگ، انقلاب و دشمن داشتیم. نگاه آرمانگرایانهای که به دنبال انجام ادای تکلیف بودیم. تکلیفمان همان حفاظت و حراست از مرزوبوم ایرانزمین بود. تا توان داشتیم جنگیدیم و بعد اسیر شدیم.
وی ادامه داد: اما ایرانزمین یک روی دیگری نیز دارد. آن اینکه باید در برابر دشمن از هویت ایرانی بودن دفاع کرد. نگاه ایدئولوژیک به موضوع دفاع، نگاه دینباورانه به مفاهیم امامت و ولایت مباحثی بودند که راه را برای ما هموار میکردند. یعنی وقتی شما آرمان بلندی دارید در راه رسیدن به آن آرمان، مصیبتها و زجرهایی که میکشید به عکس آنها تبدیل و شیرین می شود.
بچههای آزاده از برادر به یکدیگر نزدیکتر هستند
آشنا تصریح کرد: بنابراین نگاه آرمانگرایانه و از آن طرف، همدلی زائدالوصفی که بین ما به وجود آمد سبب شد تا بچههای آزاده از برادر به یکدیگر نزدیکتر شوند. انسجام عجیبی بین ما وجود دارد. همین امروز که من با شما صحبت میکنم وقتی بعد از ۳۰سال برخی از بچههای آزاده را میبینم احساس میکنم که عزیزترین عزیزانم را بعد از مدتها ملاقات میکنم.
وی افزود: نکته مهم و غیرقابل چشمپوشی که در اسارت به حفظ روحیه اسرا کمک میکرد، فعالیتهای فرهنگی و هنری بود. به یقین اگر این نگاه آرمانگرایانه و ایدئولوژیک به موضوع جنگ و آن نگاه عارفانه و عاشقانه به ایرانزمین را بهعنوان اهداف متعالی در نظر میگرفتیم برای بازتاب و تجلی آنها به ابزارهایی نیاز داشتیم ابزاری که ما را برای ادای دین و تکلیفمان در دوران اسارت سلامت نگه دارد. آن ابزار فعالیتهای فرهنگی و هنری بود.
تحمل دوران سخت و شکنجهآور اسارت با فعالیتهای فرهنگی
مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: در طول اسارت خواندن و ترجمه قرآن و نهجالبلاغه، برگزاری جشنها، اعیاد و مراسمهای مذهبی و ملی در دستور کارمان بود. کلاسهای ایدئولوژیک تاریخ اسلام، تاریخ معاصر ایران، کلاسهای روانشناسی، فعالیتهای فرهنگی مانند دعای کمیل، دعای توسل و اجرای سرود و تئاتر از دیگر برنامههای فرهنگی و هنریمان بود.
وی گفت: همه اینها که میگویم ممنوع بود و اگر عراقیها متوجه میشدند به اشد مجازات می رسیدیم.
آشنا ادامه داد: اقدام دیگر آنکه ما در زندان نهضت سوادآموزی داشتیم. به عنوان مثال در آسایشگاه شماره ۱۳ جشن ریشهکنی بیسوادی برگزار کردیم. خودم کار معلمی میکردم. یکی از افرادی که من معلم او بودم یکی از برادران اهل سنت و پیرمردی بالای ۸۰ سال بود که بسیار دوستداشتنی و نازنین بود.
وی بیان کرد: در کنار نهضت سوادآموزی، آموزش زبان انگلیسی، عربی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی از دیگر برنامههای آموزشی و فرهنگی اسرا در آسایشگاهها بود و این فعالیتهای فرهنگی و هنری سبب میشد که اسرا، شاداب و با روحیه دوران سخت اسارات را سپری کنند.
آشنا گفت: گروه سرود تشکیل میدادیم و سرودهای مختلف حماسی و شاد میخواندیم. در حوزه تئاتر به سمت تئاترهای کمدی و سیاهبازی میرفتیم. برگزاری شبهای شعر بهویژه در اعیاد مذهبی، شبهای متفاوتی را برای تحمل سختیها و فشارهای دوران اسارت برای ما رقم می زد. هنوز هم خاطرات آن شبها و اشعاری که توسط رزمندگان سروده و یا خوانده میشد از خاطرم پاک نمیشود.
مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به آنکه یکی دیگر از برنامهها برگزاری شبهای مشاعره بود که شیرینی و حلاوت خاص خود را داشت افزود: برای هرکدام از رویدادها افتتاحیه و اختتامیه برگزار میکردیم. همچنین فعالیتهای ورزشی مانند فوتبال و والیبال داشتیم.
صلیبسرخ راز روحیه و امید بین اسرای ایرانی را جویا شد
آشنا با اشاره به اتفاقی که خود در دوران اسارات شاهد آن بوده است، گفت: یادم میآید روزی یکی از نمایندگان صلیب سرخ جهانی با زندهیاد حاج آقا ابوترابی در ششمین سال اسارتش که چهارمین سال اسارت من به شمار میرفت به گفتوگو پرداخت. نمایندگان صلیبسرخ بیان کردند در تمامی زندانها و برای تمامی اسرا هر چقدر سنوات اسارت زیادتر می شود آمار خودکشی، انزوا و جنون در اردوگاهها افزایش پیدا میکند اما در بین اسرای ایرانی هرچقدر میزان اسارتشان بالاتر میرود آنها با روحیهتر و پرامیدتر هستند، رمز این مسئله چیست؟
آقای ابوترابی در یک جمله گفت رمز آن دین و وفاداری به دین است. دین ما به ما میگوید که در سختی نیز می توان در آرامش و شادی زیست. همه اینها ریشه فرهنگی دارد. بنابراین فعالیتهای فرهنگی و هنری در اسارت بسیار یاریگر ما برای حفظ همان آرمانها که به آن اشاره کردم به شمار میرفت.
آشنا گفت: در اسارت، ما فدراسیونهای مختلف والیبال، فوتبال و ورزشهای رزمی داشتیم. من در کنار معلمی در شاخه رزمی نیز فعالیت میکردم و شاگردانی از میان همرزمان سابق و هم بندان آن زمان داشتم. از نماز صبح که بلند میشدیم تا ساعت ۱۰ شب که خاموشی میزدند برنامه همه ما پُر بود. من هم یاد میگرفتم و هم یاد میدادم. بهعنوان مثال در کلاسهای آقای ابوترابی در کلاس شخصیتهای تاریخی حضور پیدا میکردم و بیشتر و از زوایای گوناگون با ابعاد زندگی حضرت امام، آیتالله مطهری، شهید بهشتی و مرحوم شریعتی آشنا میشدم. بعد از آموزش هم این مسائل را به دیگر زندانیان آموزش میدادم.
به گفته آشنا، یکی از مهمترین موضوعاتی که اسرا را در کمال صحت و سلامت روحی و با امید و انگیزه بیشتر به آغوش میهن بازگرداند فعالیتهای فرهنگی و هنری بود.
عراقیها اسیر ما بودند
مدیرکل اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر این نکته که درحقیقت عراقیها اسیر ما بودند نه آنکه ما اسیر آنها باشیم گفت: عراقیها جسم ما را اذیت و شکنجه میکردند. آب و نان ما را قطع میکردند، شام نمیدادند و هر نوع شکنجهای که شما متصور شوید را بچههای آزاده از سر گذراندند. ولی به لحاظ روحی عراقیها را از پا درآورده بودیم چراکه یک قدم از داشتههایمان عقبنشینی نمیکردیم در مقابل عراقیها زانوی غم به بغل نمیگرفتیم.
وی ادامه داد: چنین رفتارهایی سبب شد که صلیب سرخ بارها در جلسات به ما بگوید که شما بسیار مقاوم هستید. اسرای اروپا با اینجا بسیار فرق میکنند. آنجا اسرا امکانات فراوانی داشتند اما با توجه به اینکه شما هیچ امکاناتی ندارید باز از نظر روحی بسیار بسیار جلوتر و فراتر از مفهوم اسیر هستید.
از: امین خرمی
نظر شما