در گزیده ای از یادداشت روزنامه اعتماد به قلم ابوالقاسم دلفی دیپلمات و سفیر اسبق ایران در فرانسه آمده است: نگاهی به تحولات متعاقب این شکست امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد که برخی آن را به شکست سیزده بر دو ترامپ در مقابل جامعه جهانی و در خصومتش با جمهوری اسلامی ایران تشبیه کردهاند، حکایت از واقعیاتی دارد که چنانکه مورد توجه قرار نگیرد ممکن است باز هم فرصتی به تهدید بدل شود. اولین عکسالعملی که پس از این رخداد مهم و بیسابقه در تاریخ و سوابق تحولات شورای امنیت میتواند مورد توجه باشد، نگاه به نوع عملکرد بازیگران اصلی این مبارزه جانانه شورای امنیت و آمادهسازی برای مراحل پیشروی بعدی در سامانه تداوم این روند است.
عناصر اصلی دیپلماتیک ایالات متحده از شخص ترامپ تا تمامی بازیگران این حوزه مهم در سیاست خارجی امریکا در آستانه انتخابات نوامبر این کشور، اولین عکسالعمل شدید خود را علیه همپیمانان غربی به ویژه اروپای یکپارچه مخالف با نظر و عملکرد امریکا در خروج از برجام، ابراز و آرای ممتنع آنان را معارض با منافع ایالات متحده تفسیر کردند. اعضای اروپایی شورای امنیت اعم از دایم و غیردایم بلافاصله پس از اعلام رای در اولین اقدام خود با انتشار بیانیههای جداگانه به تشریح آرایشان که با سیاستهای امریکا در برخورد با موافقتنامه هستهای همسو نبود، پرداختند جالب آنکه بریتانیای کبیر همیشه متحد با امریکا نیز در این مسیر کمترین همراهی و مساعدت را با ترامپ به عمل نیاورد. مهمترین بخش از عملکرد بازیگران شورای امنیت در برخورد با قطعنامه امریکا، آرای مخالف و به اعتباری وتوی مسکو و پکن، دو عضو دایم شورای امنیت با این قطعنامه بود که میتواند در صورت تداوم در این مسیر پر تلاطم، نقش و جایگاه با اهمیتی را در آینده آن ایفا کند.
امریکا و وزیر خارجه سرشکستهاش در یک اقدام نمادین و به بهانه شرکت در مراسم تحلیف ریاستجمهوری با سفر به دومینیکن به قدردانی و تمجید از تنها کشوری که با قطعنامه امریکا همراهی کرده بود، مبادرت کردند. با هر نگاه و عینکی که به ماجرای تلاشهای امریکایی ترامپ برای ممانعت از پایان یافتن تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران در پرتو برجام و ترتیباتی که برای طرح قطعنامه در شورای امنیت فراهم شده، نگاه کنیم، توفیقی است بیبدیل برای وجهه بینالمللی کشور در چیدمان آرای شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال موضوعی بسیار مهم و حیاتی در نمایشی خلاف همه روندهای تحمیلی بر افکار عمومی جهان که همانا منزویسازی جمهوری اسلامی ایران بوده است، بروز کرد.
آنچه به نظر میرسد ضرورت تام و قویتر از هر اقدامی برای دیپلماسی کشور محسوب میشود، دقت و توجه به روند است که ایستگاه کلیدی آن در روز پایانی تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران و نقشآفرینی مجدد اعضای شورای امنیت فعلی است که تا اینجای کار هم حق بزرگی در سیلی خوردن ترامپ در شورای امنیت به عهده داشتهاند.
اینکه چگونه باید این اقدام ۱۳ مخالف امریکا در شورای امنیت را که همگی از یک وزن و جایگاه مساوی هم برخوردار نیستند پاسخ داد، دیپلماسی کشور تشخیص و عملیاتی خواهد کرد اما تردیدی نیست که تاخیر در اقدام نمیتواند آرامش روند فعلی در تامین اهداف علنی کشور را در جلوگیری از اقدامات امریکا محقق کند به ویژه آنکه ابتکار پوتین، رییسجمهور روسیه برای برپایی اجلاس سران کشورهای عضو دایم شورای امنیت به علاوه آلمان و جمهوری اسلامی ایران نیز با رویکرد موافق فرانسه و بدخلقیهای همیشگی امریکا روبهرو شده و شایسته توجه و محاسبه سود و زیان برای اعلام نظر در مورد آن نیز هست.
نظر شما