متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد (ص) و آله طاهرین و صحبه المنتجبین»
از برگزار کنندگان این کنگره که به معنای احترام به شهیدان بزرگوار مظلوم این سرزمین و پرده برداشتن از ماهیت کثیف تروریسم است، تشکر و سپاسگزاری و به میهمانان این کنگره خیر مقدم عرض می کنم.
ترور یکی از چهره های زشتی است که متأسفانه شاهد آن از دیرباز و دوران کهن در زندگی انسان ها هستیم. البته در دنیای مدرن و در سیاست مدرن ترور و تروریسم شکل جدیدی به خود گرفته است.
در تاریخ کهن عمدتاً ترور بر مبنای انتقام شخصی یا قبیله ای انجام می شد، اما در دنیای امروز موضوع تروریسم ابزار جدیدی برای اهداف مختلف و از مسأله فرعی به یک مسأله تشکیلاتی منتقل شده است. گاهی سازمان ترور، یک سازمان تشکیلاتی است و یک سازمان متشکل، اهداف تروریستی را دنبال می کند؛ برای اهداف سیاسی، تسلط بر قدرت یا اجرای برنامه هایی که ازسوی قدرت ها به آنها ابلاغ می شود.
یکی از نمونه های آشکار اینگونه تروریسم، گروهک منافقین است که خود را به عنوان مجاهدین خلق نامگذاری کرده بودند و ملت و کشور ما شاهد جنایات آنها بود. گاهی موضوع تروریسم از یک سازمان و از یک تشکیلات پا را فراتر می گذارد، برخی از حکومت ها بر مبنای ترور بوجود می آیند و ادامه حیات خود را در سایه ترور می بینند.
نمونه بارز آن رژیم جعلی صهیونیستی در سرزمین فلسطین است؛ این حکومت و رژیم از اساس بر اساس ارعاب، ترور و اشغال کار خود را آغاز کرد و امروز هم همان مسیر ضدانسانی خود را ادامه می دهد.
نوع دیگری از ترور را بر مبنای ترور اعتقادی و عقیدتی می توان نامگذاری کرد؛ حداقل شکل ظاهری و ادعای آنها بر این مبناست و آن اینکه گروهی متعصب، جاهل، گاهی تحت پوشش یک آیین و یک دین به خشونت و ترور می پردازند و هر آن کس که در مسیر آنها نیست را تکفیر می کنند و او را کافر می پندارند و بعد از تکفیر هم جواز ترور و خشونت نسبت به او صادر می کنند.
از این هم نمونه هایی در عصر ما وجود دارد و ما شاهد آن در منطقه هستیم؛ نمونه هایی از قبیل داعش، القاعده، بوکوحرام، طالبان و دیگران؛ در تمام این ترور ها، چه آنهایی که یک تشکیلات و سازمانی را دارند و چه آنهایی که رژیمی را در اختیار گرفته اند و چه آنهایی که بر مبنای اعتقادی به کشتار دیگران می پردازند، لااقل با ماسک اعتقادی، همه اینها از استقبال ، رأی مردم و خواست مردم محرومند.
اساساً می بینند که در میان ملت ها، جوامع و مردم، آراء عمومی با آنها نیست و حتی رژیمی مثل رژیم صهیونیستی هم از آراء می ترسد؛ اینها همه از صندوق رای می ترسند و مرگ خود را در کنار صندوق رای می بینند.
در منطقه اشغالی فلسطین هم اگر رژیم غاصب حاضر به صندوق رای بشود و همه مسلمان ها، یهودی ها و مسیحی هایی که در آنجا زندگی می کردند جمع شوند در پای صندوق آرا و هر چه رای جمع بود همه بپذیرند، وضعیت تغییر می کند.
رژیمِ ترور و سازمان ترور هیچگاه در مسیر انتخاب نیست تا به سمت صندوق آرا برود و به جای انتخاب به دنبال ارهاب و ارعاب است.
از طرف دیگر همه آنهایی که مسیر ترور را انتخاب کردند، صلح، مفاهمه و مذاکره را خیانت می دانند. مسیر آنها مسیر خشونت و افراط است. آنها می گویند یا سفیدِ سفید یا سیاهِ سیاه؛ یا زیبای مطلق یا زشت مطلق و چیزی به عنوان حد وسط نیست، چون در مذاکرات و تفاهم همیشه هر دو طرف باید به یک حد میانه ای برسند، نه میانه ای را قبول دارند و نه راه میانه ای و نه رنگی به جز سیاه و سفید را می فهمند.
صلح و تفاهم و مذاکره و منطق چیزی است که تروریسم و ترور و خشونت از آن گریزان است.
نکته سوم اینکه تروریست ها خود را میزان و مرکز عالم می دانند؛ می گویند حرف ما درست است و حق است و هر که مخالف ما است در مسیر باطل و ناحق قرار گرفته است، معمولاً همه پیشوا پرستی دارند و فردی که به عنوان رییس آن سازمان ترور است، او را برترین مقام گاهی در روی زمین می بینند.
برای اینکه ما از این مسیر فاصله بگیریم، اقدامات فراوانی باید در سطح منطقه و جهان انجام بگیرد.
جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که در گذشته قربانیِ مداخلات نابجای قدرت های بزرگ بویژه قدرت های غربی و آمریکا بود در زمان رژیم سابق؛ و پس از پیروزی انقلاب، قربانی ترور و تروریسم بود در مرحله اول؛ قربانی یک جنگ تحمیلی بود در مرحله دوم؛ و در همان جنگ قربانی سلاح کشتار جمعی.
شما ببینید در یک کشوری بعد از انقلابی که بلافاصله مردم را به سمت صندوق رأی هدایت کرده و مردم ۴۷ روز بعد از انقلاب پای صندوق آرا شتافتند و با رأی شان نوع نظام را برگزیدند و انتخاب کردند، در آن شرایطی که نظامِ حاکم و انقلاب به دنبال خواست و آراء مردم بود، گروهک هایی در ایران که تقریباً همه آنها بدون استثنا از حمایت قدرت های خارجی برخوردار بودند و یا تحت فرمان قدرت های بزرگ عمل می کردند، ببینید چه شرایطی را در این کشور بوجود آوردند.
به هیچ کس رحم نکردند، یک مغازه دار معمولی که نمونه هایش را در محله ای که زندگی می کردم در شرق تهران در روزهای اول انقلاب شاهد بودم. یک کاسب و مغازه دار معمولی که به امام(ره) علاقه داشت و انقلابی بود؛ به دلیل اینکه انقلابی بود او را ترور کردند. یک فرد منزه متقیِ معروف در محله که می دانستند این فرد مذهبی است در مقابل مسجد بعد از نماز او را ترور کردند. بعضی از افراد را در داخل خانه و در حضور خانواده اش ترور کردند؛ این خشونت هایی که امروز از داعش و امثال آنها مشاهده می کنیم در منطقه که ممکن است برای بعضی ها شاید جدید باشد که آنقدر خشونت و وحشی گری در ملا عام دارند و در خیابان سر می برند؛ در همین تهران منافقین رفتند در خانه ای و فردی را دستگیر کردند که کار انتظامی و امنیتی انجام می داد و پوست بدنش را کندند. خشونت ها و وحشی گری هایی کردند که شاید در تاریخ کم نظیر باشد.
کاری که داعش می کند قبلاً انواعش در ایران انجام گرفته است. امام جمعه پیرمردِ عالم را در حال نماز و رو به قبله به شهادت رساندند؛ امامِ جمعه پیرمرد را قبل از نماز جمعه نزدیک مسجد به شهادت رساندند و بعد از نماز جمعه جلوی درب مسجد به شهادت رساندند. کجا سابقه دارد که در یک ترور وحشیانه، رییس قوه قضاییه یعنی رییس دیوان عالی کشور و بالاترین مقام قضایی، وزرا و نمایندگان مجلس شهید بشوند و بعد از مدت کوتاهی رییس جمهور و نخست وزیر به شهادت برسد و بسیاری از چهره ها و شخصیت ها ترور شوند و جزو اولین ترور ها در این کشور ترور یک عالمِ اندیشمند، محقق و بنامِ دنیای اسلام، علامه شهید مطهری بود؛ به جرم علم و تحقیق و به جرم سخن حق گفتن ترور شد.
حالا این تروریست هایی که این همه وحشی گری کردند و در زمان جنگ که یک کشور متجاوز کشور ما را اشغال کرده، از پشت به مردم خنجر زدند. شاید شنیده باشید بعضی از خلبان های عراقی را که در بمباران شهرها اسیر کرده بودیم، از آنها می پرسیدیم که شما می آیید و ماموریت دارید شهر را بزنید، چرا وسط جمعیت بمب می زنید و اگر مجبور به این کار هستید چرا بیرون شهر نمی زنید؟ می گفتند ما اول این کار را یکی دو بار کردیم، منافقین وقتی ما بمب می زنیم بلافاصله اطلاع می دهند که در حاشیه شهر زدیم یا وسط جمعیت زدیم و اگر اینطور نباشد با گزارش آنها ما را اعدام می کنند. شما ببینید خباثت تا این حد باید باشد که یک گروهکی نسبت به ملت خود و زن و بچه مردم تا این حد باید وحشی باشد؛ حالا ما امروز چون فاصله گرفتیم و جامعه و کشور امن است و مشابه این کارها را امروز در کشورهای همسایه مشاهده می کنیم، فکر می کنیم یک حادثه جدید است که در حال روی دادن است.
ترور تا زمانی که ابزار برای قدرت ها است از بین نخواهد رفت، ترور تا زمانی که یک اراده قوی جمعی و یک عزم واقعی در جهان بوجود نیاید از بین نخواهد رفت، ترور تا زمانی که دو معیار را مد نظر قرار می دهیم و تروریست خوب و بد را قبول داریم به نتیجه نمی رسد. امروز قدرت هایی هستند هم در اروپا و هم آمریکا که در برابر یک گروه تروریستی ساکت هستند و از یک رژیم تروریستی حمایت می کنند و با یک گروه تروریستی هم بد هستند؛ این طور می شود با تروریسم مبارزه کرد؟
ما باید با استانداردِ واحد، در برابر همه گروه های تروریستی بایستیم. در ظاهر بعضی از کشورها می گویند ما با تروریسم می جنگیم و ائتلاف ضد ترور داریم اما شما ببینید از سال ۲۰۰۳ به این طرف تعدادِ کشته های تروریسم به چند برابر، نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است؟ همه هم در زمانی بوده که قدرت ها به ظاهر می گفتند می خواهیم با تروریسم مبارزه کنیم.
شما ببینید بعد از سال ۲۰۰۳ و اشغال عراق چه مقدار تروریسم در منطقه ما توسعه بیشتری پیدا کرده است؟
امروز بیشترین کشته ها در برابر اقدامات خشونت بارِ گروهک های تروریستی در عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و نیجریه و در همین منطقه مشاهده می کنیم و عمده کشتار هم توسط گروهک های تروریستی معروف مثل القاعده، داعش، بوکوحرام و سایر گروه های مشابه یا تحت فرمان و یا گروهک های فرعی اینها در منطقه در حال انجام است.
در غرب و شرق کشور ما گروهک هایی می بینیم به ظاهر بر مبنای نژاد و قومیت و یا مذهب و در واقع تحت فرمان قدرت های بزرگ، با مردم و نیروهای حافظ مرز می جنگند و کشتار به راه می اندازند.
چطور می شود برای ما قابل قبول باشد که یک کشوری مثل آمریکا و یا برخی از کشورهای اروپایی مدعی مبارزه با تروریسم باشند، اما تروریست های معروفی که در داخل کشور ما هزاران نفر بی گناه را به شهادت رساندند، امروز آزادانه در کشور آنها فعالیت به ظاهر سیاسی- تبلیغاتی می کنند و در باطن حتی امروز هم فعالیت تروریستی انجام بدهند و در آنجا آزاد باشند؟ فعالیت آنها آزاد باشد و حتی به پرونده های حقوقی و مطالبات حقوقی جمهوری اسلامی ایران و دستگاه قضایی ایران، بی اعتنا باشند؟می شود باور کرد؟
زمانی ترور و تروریسم از بین خواهد رفت که همه در صف مقابل تروریسم قرار بگیرند و اراده قاطع خود را برای نابودی تروریسم انجام دهند؛ البته ممکن است کشوری یک گروه تروریستی را در مقطعی ابزار کار خود بداند، اما آتش افروزان بدانند این آتش زود یا دیر دامن آنها را هم خواهد گرفت و این طور نیست که کشوری به ظاهر به نفع منافع خودش از یک گروه تروریستی استفاده کند و تا پایان همواره از یک گروه تروریستی منتفع باشد.
مشاهده کردیم در منطقه خودمان در اروپا و آمریکا، گروه های تروریستی که توسط آنها بوجود آمد در بسیاری موارد این آتش دامن آنها را فرا گرفت.
امروز می بینیم حتی در برابر رژیم تروریستی صهیونیست و این رژیم حاکم بر فلسطین اشغالی، سازمان ملل و نهادهای بین المللی هیچگاه یک اقدام قاطع و جدی انجام ندادند و اینها را به عنوان جنایت جنگی، نسل کشی و حملات سازمان یافته، هیچگاه محکوم نکردند.
گروهک های تروریستی که امروز وجود دارند، حتی در منطقه، در عراق و سوریه از کجا تأمین می شوند؟ پولشان از کجا می آید؟ چطور اینها نفت می توانند بفروشند؟ نفت مگر قاچاق مواد مخدر است که در یک بسته کوچک کسی بتواند مخفی کند؟ تانکرهای نفت، با هم حرکت می کند؛ اینها که می گویند ماهواره آنها شماره پلاک ماشین ها را می گیرد و هواپیماهای ما برفراز منطقه پرواز می کند؛ چطور می فروشند؟ پول چطور تامین می شود؟ تمام آثار باستانی را در بازارهای جهانی با واسطه هایی که دارند، می فروشند؛ یعنی اینها چیزهایی است که در دنیا مخفی باشد و نتوانند پیدا کنند؟
چرا این کشورها در برابر گروه های تروریستی از دید اطلاعاتی ، مالی، حقوقی و عملیاتی متحد نمی شوند و اقدام جدی انجام نمی دهند؟ چون فکر می کنند در منطقه ما اختلاف و کشتار در میان کشورهای منطقه و مسلمان ها لابد به نفع آنها است. آنهایی که از کشته شدن بی گناهان به فکر منافع منطقه ای و بین المللی خود هستند، میتوانند در دنیای امروز ادعا کنند که در مسیر حقوق بشر و حقوق مظلومان و انسان ها حرکت می کنند و قدم برمی دارند؟
جمهوری اسلامی ایران از آغاز قربانی ترور بوده و از آغاز مصمم برای مبارزه با تروریسم؛ ما در داخل کشورمان، در مرزهای شرقی و غربی و در کشورهای منطقه و همسایگان خود، هر کجا ببینیم تروریسم، ظهور و بروز پیدا کرده و بی گناهان را از دم تیغِ جنایاتِ خود می گذراند، با همه امکان و توان به کمک مظلومین و علیه تروریسم اقدام خواهیم کرد.
ما این کار را انجام دادیم؛ ما آنهایی که با گروهک های تروریستی مبارزه می کنند، دولت و ارتش عراق؛ در سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان و یمن و هر کجا باشد و ببینیم تروریست ها با کمک قدرت های بزرگ مردم بی گناه را زیر چکمه های خود قرار داده اند در حد توان و امکان به کمک مظلومین رفته و در برابر آنها ایستادگی خواهیم کرد.
امروز یک تأسف بالاتر وجود دارد؛ یک وقت تروریست در منطقه وجود دارد و حامی اش یک کشور اروپایی، آمریکا و رژیم صهیونیستی است و تا حدی چون تکرار شده در تاریخ، یک مقدار عادی جلوه می کند؛ اما چرا برخی از کشورهای مسلمانِ منطقه به این دام افتادند؟ اینها چرا کمک می کنند به تروریست ها؟ اینها چرا در این جنایت خودشان را سهیم و شریک کردند؟ اینها چرا به تروریست ها سلاح و پول می دهند؟ اینها چرا امکانات سیاسی شان را در منطقه به کمک آنها به کار گرفته اند؟ فکر نمی کنند نوبت آنها هم فرا می رسد؟
هر کشوری که امروز در این منطقه که البته یک چند کشور معدود بیشتر هم نیستند، به تروریسم و کشتار مسلمانان و بی گناهان کمک می کند، تردید نکند که این ترور دامن خود او را دیر یا زود فرا خواهد گرفت و به او خواهد رسید.
خواست ما از همه کشورهای منطقه این است که متحد شویم و کنار هم قرار بگیریم و با یک برنامه جامع به همدیگر از لحاظ اطلاعاتی، سیاسی و حقوقی کمک کنیم و بدانیم ترور و تروریسم به نفع کسی نیست؛ البته باید به ریشه های تروریسم هم بپردازیم. ریشه های تروریسم جهل، تعصّبِ خشک، افراطی گری، فقر، عدم توسعه یافتگی، استبداد و استعمار است. ما باید به ریشه های ترور و تروریسم هم بپردازیم وگرنه با مبارزه ظاهری این موضوع به حل و فصل نهایی نخواهد رسید.
ما می بینیم هنوز در دنیا متأسفانه گروهک های تروریستی برای برخی از جوان های ناآگاهِ جامعه امروز ما جاذبه دارد و تا زمانی که جاذبه دارد معنایش این است که ما به ریشه های ترور و تروریسم نپرداختیم.
امیدوارم کشورهای منطقه، جمهوری اسلامی ایران، همه مردم منطقه ، همه سازمان های مردم نهاد، همه توان ها و سازمان های حقوقی، سیاسی و اجتماعی دست به دست هم بدهند تا ان شاء الله جامعه انسانی و منطقه ما را از خطر تروریسم بتوانیم برای همیشه نجات دهیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته