۱۱ سپتامبر را می توان مولود و محصول امتزاج پول و لابی دانست که سیستم سرمایه داری آمریکا بهترین محل و بستر پرورش آن است؛ لابی و پول از مبداء عربستان که در دهه های اخیر تلاش زیادی کرده در شکل دهی به آرایش نیروها در آمریکا و اثرگذاری بر تحولات سیاسی این کشور نقش اول را ایفا کند و وجود همین بستر و زمینه باعث شد که ملت آمریکا قربانی قیچی ای شوند که یک تیغه آن در ریاض و تیغه دیگر در واشنگتن قرار دارد.
صبح ۱۹ سپتامبر ۱۹ عضو القاعده با ۴ فروند هواپیمای تجاری – مسافری ربوده شده، برج های دو قلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک را هدف گرفتند. آنها هواپیمای سوم را به ساختمان پنتاگون واقع در ارینگتون در ویرجینیا کوبیدند و تنها هواپیمای چهارم بود که در مسیر واشنگتن، در ایالت پنسیلوانیا سرنگون شد و نتوانست ماموریت خود را به پایان برساند.
حادثه ۱۱ سپتامبر، جهان را برای روزهای متمادی در شوک فرو برد و تحلیلگران آن را با حملاتی مانند ، بمباران بندر پرل هاربر توسط ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم مقایسه کردند.
در این حمله بزرگ تروریستی۱۵ تبعه سعودی، دو تبعه اماراتی ، یک تبعه مصری و یک لبنانی شرکت داشتند؛ همگی عرب و عضو شبکه تروریستی القاعده؛ گروهی که از مبداء و کانون پرورش تروریسم تغذیه فکری و روانی می شوند؛ عربستان!
این گروه تروریستی درهنگامه جنگ افغان ها علیه ارتش سرخ شوروی سابق، با همکاری و مشارکت عربستان، پاکستان و آمریکا تشکیل شده بود و اولین تحقیقات صورت گرفته درخصوص حملات ۱۱ سپتامبر نشان می داد که هیات رهبری القاعده متشکل از اسامه بن لادن ، ایمن الظواهری ، میر حمزه ، احمد رفیع طاها و فضل الرحمان ، فتوای این حملات را در سال ۱۹۹۸ صادر کرده بودند.
از همان اولین روزهای حملات صورت گرفته، ابهامات در باره این پرونده آنقدر زیاد بود که تحلیلگران بین المللی به سمت فرضیه سازی رفتند، فرضیه هایی که تا همین امروز قابل طرح و بررسی است.
از مهمترین ابهام ها، دستور خروج فوری ۱۳ تن از بستگان بن لادن از سراسر آمریکا بود که ریچارد کلارک مسئول وقت بخش ضد تروریستی کاخ سفید در این خصوص گفته بود، پلیس فدرال دستور اجازه پرواز خانواده بن لادن را تایید کرد.
مهمترین فرضیه ها در ارتباط با این حملات یکی این بود که کار کار خود آمریکایی ها بوده است تا با سوء استفاده از این حادثه، سیاست ها و برنامه های خود را در منطقه خاورمیانه پیاده کنند. بطوری که جمعی از افراد پیگیر و خانواده های قربانیان ویدئوی مربوط به بن لادن را که درآن مسئولیت حملات ۱۱ سپتامبر را به عهده گرفت، جعلی دانستند و مدارک خود را بر روی سایت هایی که بعدا طراحی کردند، قرار دادند.
برخی نیز حادثه ۱۱ سپتامبر را کار اسرائیلی ها دانستند و آن را اقدامی با ماهیت تحریک آمیز توصیف کردند تا با مداخله آمریکا درمنطقه و حاکمیت آشوب و جنگ های داخلی، حاشیه امنیت این رژیم افزایش یابد. با اینحال رد پای سعودی ها در این ماجرا آنقدر واضح و غیر قابل انکار بود که بقیه فرضیه ها را به حاشیه برد و باعث شد که کنگره آمریکا همان زمان لایحه ای را از تصویب بگذراند که براساس آن خانواده های قربانیان بتوانند علیه عربستان شکایت کنند، اما باراک اوباما رئیس جمهوری وقت آمریکا به دلیل فشارهای شدید سعودی ها، بخصوص تهدید به خارج کردن سرمایه های عربستان از آمریکا این قانون کنگره را وتو کرد.
با اینحال خانواده های قربانیان دست از پیگیری ها برنداشتند و بعد از گذشت سال ها و ناامیدی از روند پیگیری های دولتی، تصمیم گرفتند، پرونده را از مسیرهای حقوقی بصورت شخصی دنبال کنند؛ موضوعی که سرانجام در سال ۲۰۱۶ به تصویب قانون موسوم به "عدالت دربرابر حامیان تروریسم" (جاستا) در آمریکا منجر شد.
پیگیری ها با امیدواری های بیشتری ادامه داشت، تا جایی که سال ۲۰۱۸ و در هجدهمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تعدادی از اعضای خانواده قربانیان حادثه با دونالد ترامپ در کاخ سفید دیدار کردند. تعداد این گروه ۲۴ نفر اعلام شد که به نوشته همان سال نیویورک تایمز از آن دیدار انتظار ایجاد فرصتی برای طرح خواسته های خود و تقویت پیگیری ها داشتند.
آنان با طرح این موضوع که وزارت دادگستری بنا دارد اسناد اف بی ای را درباره ۱۱ سپتامبر مخفی نگهدارد، از ترامپ درخواست کردند، این اسناد را به شکل علنی منتشر کند.
این خانواده ها به ترامپ گفتند که بوش، اوباما و اف بی ای ، اجازه دیدن اسناد را نداده اند و جریانی وجود دارد که مانع انتشار این اسناد می شود.
البته آنطور که نیویورکتایمز در سال ۲۰۱۸ گزارش کرده بود، ترامپ به آنان وعده کمک داد و پس از مدت کوتاهی اطلاع داده شد که ترامپ به ویلیام بار وزیر دادگستری وقت دستور داده نام یکی از دیپلمات های سعودی را که در گزارش اف بی ای به عنوان یکی از افراد مرتبط با حادثه ۱۱ سپتامبر از وی نام برده شده، رسانه ای کند.
با اینکه وکلای وزارت دادگستری نام مقام سعودی را در یک سند تحویل دادگاه داده بودند، اما ویلیام بار با افشای سند خودداری کرده و از دادگاه خواسته بود که محتوای پرونده به عنوان اسرار دولتی، محرمانه بماند، چرا که به ادعای وی افشای آن می تواند به امنیت ملی آمریکا آسیب بزند.
پرونده ۱۱ سپتامبر و پیگیری های خانواده های قربانیان این حادثه همچنان با فراز و فرودهایی روبه رو بوده و شکایت خانواده ها از دولت عربستان برغم همه دوندگی ها تاکنون به جایی نرسیده و این درحالی است که دولت سعودی نیز برای مختومه کردن پرونده شکایت، تقلای بسیاری کرده و با استفاده از قدرت لابی و پول همچنان تلاش خود را ادامه داده است.
ریاض برای آنکه قانون جاستا را علیه خود خنثی کند، علاوه بر فشارهای سیاسی، مبالغ زیادی هم هزینه کرده است و تا جایی جلو رفتند که پایگاه اطلاع رسانی "دیلی کالر"، فاش ساخت، عربستان با پرداخت رشوه مالی به یک شرکت آمریکایی و به کار گرفتن کهنه کاران نظامی آمریکا درصدد لغو قانون اجرای عدالت علیه حامیان تروریسم (جاستا) بر آمده است.
سعودی ها، در کنار این تلاش ها، به شکل مستقیم هم به مراجع قضایی آمریکا نفوذ کردند، با اینحال آش آنقدر شور بود که یک قاضی دادگاه منطقه نیویورک در فروردین ۱۳۹۷ با استناد به همین قانون، با درخواست دولت عربستان سعودی برای تبرئه از اتهام دست داشتن در حملات یازده سپتامبر مخالفت کرد.
در خصوص ابهام ها در این پرونده خود رسانه های آمریکایی هم ورود کردند، چنانچه سی ان ان گزارش های مفصلی از روند این پرونده و جزییات پنهان کاری شده در آن تهیه کرد.
در یکی از این گزارش ها که جمع بندی آن به حضور و نقش جدی اتباع سعودی در حادثه ۱۱ سپتامبر تاکید دارد ، به شمار زیاد عربستانی های مقیم آمریکا در این حمله و تامین مالی عملیات تروریستی از سوی ۳۰ آمریکایی عربستانی تباراشاره می کند؛ موضوعی که به گفته سی ان ان به دلایل امنیتی نتوانسته نام آن ۳۰ نفر را فاش کند.
اما اصلی ترین بخش گزارشی که در ارتباط با ۱۱ سپتامبر در رسانه های آمریکا درز کرد مربوط به سانسور یا مخفی کاری ۲۸ صفحه جنجالی گزارش کنگره است که به دخالت های عربستان در این حملات دلالت دارد.
فارن پالیسی بعد از گذشت یک دهه در سال ۲۰۱۱ به این موضوع ورود کرد و اسنادی را منتشر ساخت که نشان می داد آن ۲۸ صفحه سانسور شده رسوا گر، در صورت انتشار می توانست یک افتضاح و آبروریزی برای خانواده سلطنتی عربستان به دنبال داشته باشد.
رسانه های آمریکایی تاکید داشتند که حذف این صفحات با هدف جلوگیری از خشم رهبران سعودی انجام شده است؛ بطور مثال صفحه ۴۱۵ وجود رابطه میان برخی از ربایندگان هواپیماها در حادثه ۱۱ سپتامبر با دولت عربستان سعودی را فاش می سازد و جالب اینکه دستکم دو نفر از این افراد، افسران اطلاعاتی عربستان بوده اند.
در صفحه ۴۱۷ فاش شده "یکی از افرادی که به عنوان حامی مالی دو تن از هواپیماربایان حادثه ۱۱ سپتامبر شناخته شده اند، اسامه بسنان است". وی پس از در سفری به هوستون در سال ۲۰۰۲ از یکی از اعضای خانواده سلطنتی در عربستان پول قابل توجهی دریافت کرده بود. همچنین در صفحه ۴۲۶ می گوید، همسر بسنان از شاهزاده 'حیفا بنت سلطان' همسر سفیر عربستان سعودی پول دریافت کرد.
در صفحات ۴۱۸ و ۴۱۹ هم فاش شده که در دفترچۀ تلفن 'ابو زبیده' سرکردۀ دستگیر شده القاعده، شمارههای تلفن شرکتهای امنیتی وجود داشت که محل اقامت شاهزاده 'بندر بن سلطان' سفیر وقت عربستان سعودی در آمریکا را در ایالت کلرادو مدیریت کرده بودند.
در صفحه ۴۳۶ هم فاش شده که 'دیوید اوفهاوسر' مشاور وزارت خزانه داری آمریکا شهادت داد دفاتر موسسه خیریه الحرمین عربستان در تماس قابل توجهی با افراط گرایان هستند.
دولت های آمریکایی بعد از ۱۱ سپتامبر و به بهانه آن حملات تروریستی، هزینه های سنگینی به کشورهای منطقه وارد کردند؛ از افغانستان تا عراق و سوریه، آن هم به بهانه جنگ علیه تروریسم و در این کارزار برافتاده پر ابهام، خاکستر مرگ بر آسمان منطقه پاشیدند.
اما همین دولت های آمریکا در تمام یک دهه ای که از ماجرای ۱۱ سپتامبر می گذرد، هیچگاه با ملت آمریکا و خانواده های قربانیان آن با صداقت مواجه نشده اند و درمقابل، با فشار سیاسی و پول ، حقوق ، حیثیت و احساسات ملت آمریکا را در این ماجرا پای دولت سعودی ها ریختند؛ حکومتی که برای حذف یک روزنامه نگار منتقد تمام اصول و قواعد دیپلماتیک و سیاسی را زیر پا می گذارد و در کنسولگری اش در یک کشور خارجی قصابی انسان را می اندازد!
از همین رو می توان با صراحت گفت مردم آمریکا در آن ماجرای سیاه یک بار از کینه توزی وهابیون حاکم بر عربستان و باردیگر از دولت های خود به خاطر پنهان کاری و تبانی با طرف سعودی ضربه خوردند.
نظر شما