اومبرتو اکو، متولد ۵ ژانویه ۱۹۳۲ و درگذشته ۱۹ فوریه ۲۰۱۶، نشانه شناس، فیلسوف، متخصص قرون وسطی، منتقد ادبی و رمان نویس ایتالیایی بود. اکو پس از گرفتن مدرک دکترا در دانشگاه تورینو، در دانشگاه های میلان، فلورانس، بولونیا و کولژ دو فرانس تدریس کرد.
اومبرتو اکو بیشتر به عنوان رمان نویس معروف است. درحالی که او در وهله اول یک نشانه شناس و فلسفه دان است و در برابر بیش از ۴۰ کتاب علمی و صدها مقاله، تنها ۵ رمان نوشته است. وی یکی از مهم ترین و پرکارترین اندیشمندان و روشنفکران دنیای معاصر بهشمار میرفت و از هواداران افزایش ارتباطات و فهم متقابل در محیط بینالمللی بود و علاقهٔ زیادی به زبان بینالمللی اسپرانتو داشت.
اکو مدتی رئیس دانشکدهٔ انسانشناسی دانشگاه بولونیا بود. او همچنین متنهای آکادمیک فراوانی درزمینهٔ فلسفه، نشانهشناسی و نقد ادبی و کتابهایی برای کودکان نوشت. سیارک ۱۳۰۶۹ به نام اوست. اکو در سال ۲۰۰۵ همراه با راجر آنگل موفق به کسب جایزهٔ دستآورد ادبی مجله کنیون ریوو شد.
او با نگاهی کنجکاو و دقیق، با زبانی روان و رسا چون آیینهای، دوران مدرن را مینمایاند و به بررسی عصر کامپیوتر، اینترنت، موبایل، تلویزیون و... میپردازد.
چگونه با ماهی قزل آلا سفر کنیم؟ مجموعهای از طنزها و یادداشتهای اومبرتو اکو است که بارها به بسیاری از زبانها ترجمه شده و به چاپ رسیده و اکنون از زبان اصلی ایتالیایی با اجازه ناشر ترجمه و از سوی نشر کتاب کوچه نشر یافته است.
«نامه اومبرتو اکو به نوهاش و نسل نو» نخستین یادداشت منتشر شده در کتاب و «چگونه با آرامش برای مرگ مهیا شویم؟» آخرین یادداشت است. عناوین برخی یادداشتهای دیگر این کتاب عبارتند از: «چگونه مراسم اعدام را با پخش مستقیم و زنده از تلویزیون تماشا کنیم؟»، «چگونه برای جستوجوی چیزی از اینترنت استفاده کنیم؟»، «چگونه در برابر هرج و مرج رسانهای دوام بیاوریم؟»، «چگونه به چهرههای آشنا واکنش نشان دهیم؟»، «چگونه از زمان آگاه نباشیم؟»، «چگونه یک کتابخانه شخصی را سازماندهی کنیم؟»، «چگونه یک کتابخانه عمومی را اداره کنیم؟»، «چگونه از گمرک رد شویم؟»، «چگونه از سه نقطه (…) استفاده کنیم؟»، «چگونه به چهرهای محبوب تبدیل شویم؟»، «چگونه بستنی بخوریم؟»، «چگونه میتوان با کشیدن سیگار برگ پیام فرستاد؟»، «چگونه از موبایل استفاده نکنیم؟»، «چگونه در خانه به فلسفه بپردازیم؟»، «چگونه منحرفین جنسی را فراموش نکنیم؟» و …
یکی از مهمترین نکتههایی که از یادداشتهای منتشر شده در این کتاب میتوان دریافت، نگاه غیردستوری (نگاهی همسطح با مخاطب که از بالا به پایین نیست) اومبرتو اکو به عنوان یکی از شاخصترین فلاسفه قرن بیستم به مقوله فرهنگ است. اکو در نامه به نوهاش که درباره چگونگی استفاده از اینترنت و فضای مجازی از طریق تبلت است، میگوید: «فقط میخواهم به تو توصیه کنم، الان که داری از تبلت استفاده میکنی، این عمل میتواند برایت مفید باشد. نمیخواهم به تو توصیه کنم که این کار را نکنی، البته نه به این دلیل که به نظرت مثل یک پیرمرد احمق به نظر نرسم، بلکه چون خودم هم از اینترنت استفاده میکنم.»
از اومبرتو اکو سه چهره در ذهن خوانندگانش وجود دارد: چهره استاد بزرگ دانشگاه، محقق نشانهشناسی و قرون وسطایی که بیش از سی دانشگاه بزرگ جهان به وی دکترای افتخاری دادهاند اما او تا پایان عمر به تدریس در دانشگاه بولونیا پرداخت، چهره دیگر وی نویسندهای نامدار است که با رمان به نام گل سرخ و رمانهای دیگر شهرتی جهانی یافت.سومین چهره که کمتر به آن پرداخته شده چهره روزنامهنگاری زبردست و نویسندهای یگانه است که هر هفته در مطبوعات ایتالیا به جد و طنز یادداشتهایی مینوشت.
اما کتاب چگونه با ماهی قزلآلا سفر کنیم؟ دربرگیرنده یادداشت و طنزهای وی است، نوشتههای نویسندهای شهیر و پستمدرن.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
امروزه به مدد سیستم طبقهبندی اجتماعی که مکانیسمی ظالمانه و شیطانی است، نوکیسههای پولدار حتی اگر پول هنگفتی به دست بیاورند، به لطف برخی نقصها و معایب نیاکان کارگرشان، طرز استفاده از کارد و چنگال مخصوص ماهی را نمیدانند و یا یک میمون پارچهای به شیشه عقب ماشین فراری خود میچسبانند و یا شمایل فرشته مقدس را جلوی داشبورد هواپیمای اختصاصی خود نصب میکنند و یا وقتی به ایتالیایی حرف میزنند از کلمات انگلیسی مثل management استفاده میکنند. به همین جهت هم دوشس گورمانته آنها را به منزلش دعوت نمیکند و آنان همچنان به مغزش فشار میآورند و تلاش میکنند بفهمند چرا دعوتشان نکرده است. آن هم وقتی کشتی تفریحیاش آنقدر بزرگ است که میتوان از آن به عنوان پل ارتباطی کانال انگلیس استفاده کرد.
این اشخاص در نمییابند که راکفلر هیچ نیازی به موبایل ندارد، او اتاقی بسیار بزرگ با چندین و چند منشی بسیار کارآمد دارد که در بدترین شرایط، مثلاً اگر پدربزرگ راکفلر در حال مرگ باشد، فقط راننده میآید و چیزی در گوشش زمزمه میکند.
انسانی که در مسند قدرت باشد همیشه در جلسه است!-دروغ همیشه جواب میدهد- حتی در پایینترین رتبههای مدیریتی، دو نشان موفقیت عبارتاند از کلید توالت خصوصی مدیران و یک منشی که میگوید:
جناب مدیر در اتاقشان نیستند یا جلسه دارند، میخواهید برایشان پیغام بگذارید؟!
بنابراین، فردی که موبایل را به عنوان نشانهای از قدرت به رخ دیگران میکشد، برعکس اینگونه جایگاه، زیردست بودن و مادون بودن خود را به عموم اعلام میکند، کسی که اگر مدیر بالادستش به او تلفن بزند مجبور است بلافاصله خبردار بایستد حتی اگر در رختخواب باشد. او محکوم است که برای نان شبش روز و شب به دنبال وام و قرض باشد تا ورشکست نشود، و بانک به خاطر یک چک بیمحل، حتی در روز غسل تعمید دخترش، او را مورد اذیت و آزار قرار میدهد. در حقیقت همین که فرد برای خودنمایی از موبایل استفاده میکند، نشان میدهد که او این چیزها را نمیداند، و انزوای اجتماعیاش را اثبات میکند.
این کتاب از سوی غلامرضا امامی مترجم و نویسنده پیشکسوت کشور به فارسی برگردانده شده است. امامی، نویسنده، مترجم، پژوهشگر متولد (۱۳۲۵) تحصیلات خویش را به سبب کار پدر که پزشک راه آهن بود، در شهرهای قم، مشهد ، اهواز و خرمشهر به پایان برد.
در سال ۱۳۴۱، نخستین کتابش با نام ارزش تبلیغ در مشهد چاپ شد، در سال ۱۳۴۸ به تهران آمده نخست در بخش فرهنگی حسینیه ارشاد به کار ویرایش پرداخت و پس از آن مدیریت انتشارات بعثت، موج و ... را به عهده گرفت.
در سال ۱۳۵۰ نخست به عنوان ویراستار و چندی بعد به مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول به کار شد. در ایام خدمت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مجموعه فرهنگ اسلامی شامل کتاب های: فرزند زمان خویشتن باش، زندگی و سخنان حضرت علی، عبادتی چون تفکر نیست، زندگی و سخنان پیامبر و... را به رشته تحریر درآورد. غلامرضا امامی برگزیده ایرانی نویسندگان یونسکو شد و در سال ۱۳۵۵ به مدت یک ماه دوره تولید کتاب را در توکیو گذرانده است.کتاب آی ابراهیم او برتر نخستین جشنواره کتاب کانون و برگزیده شورای کتاب کودک شناخته شد.
در سال ۱۳۵۹ کتاب عبادتی چون تفکر نیست برنده جایزه جهانی لایپزیک گردید و وی عازم اروپا شده و پس از دریافت جایزه به عنوان وابسته فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در واتیکان درآمد. تاکنون بیش از شصت عنوان کتاب و صدها مقاله از وی نشر یافته و جوایز ملی و جهانی متعددی را نصیبش ساخته است.
نظر شما