روزنامه ایران دوشنبه ۲۴ شهریور با درج گزارشی آورده است: پس از آن، اوپک به طور رسمی شروع به «هماهنگی و یکپارچهسازی سیاستهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین روش برای حفاظت از منافع آنها، به صورت فردی و جمعی» کرد و اگرچه در برخی از برههها ضعیف شد اما هنوز هم سر پای خود ایستاده است و با ۱۳ عضو کنونی خود برای ثبات بخشی به بازار نفت، تمام تلاشش را میکند. در این ۶۰ سال بارها اعضا با وجود اختلافات سیاسی، با یک هدف واحد دست به اجماع زدهاند و همواره این مسأله مورد توجه کارشناسان و صاحبنظران بازار نفت و انرژی قرار گرفته است. اما اوپک چگونه ۶۰ ساله شد و در ادامه مسیر باید چه کارهایی انجام دهد. در این خصوص تحلیلگران و فعالان داخلی و خارجی این عرصه نظرات و خاطرات خود را در اختیار «روزنامه ایران» قرار دادهاند که در شماره امروز که همزمان با ۶۰ سالگی اوپک است، به آن پرداختهایم.
بر اساس آنچه کارشناسان میگویند، این سازمان ۶۰ ساله در ادامه مسیر، نیازمند یک دگردیسی است و یک بازنگری در راهبردهای خود را باید در دستور کار قرار دهد. راهبردی سه شاخه که شامل موارد ذیل است و اعضای سازمان از جمله ایران باید به آن بپردازند: نخست سرمایه گذاری مناسب در ظرفیتهای تولید نفت همراه با توسعه فناوریهای حبس، ذخیره و استفاده از کربن منتشر شده در تولید و مصرف نفت و گاز.
دوم؛ افزایش کارایی انرژی و متنوعسازی اقتصاد کشورهای اوپک برای کاهش وابستگی به نفت.
...و سوم؛ استفاده از نفت خام (و گاز طبیعی ) به عنوان مواد اولیه برای تولید کالاهای نفت و گاز پایه در صنایع پایین دستی و بخصوص صنایع پتروشیمی.
بار تأسیس اوپک بر شانه های یک ایرانی
نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) فؤاد روحانی، یکی از مشاهیر برجسته یکصد سال اخیر ایران بود. روحانی در ۳۰ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی (۲۳ اکتبر ۱۹۰۷ میلادی) در تهران متولد شد و در ۱۰ بهمن ۱۳۸۲ (۳۰ ژانویه ۲۰۰۴) در ۹۶ سالگی در لندن درگذشت.
فؤاد روحانی، تنها دبیرکل ایرانی این سازمان ۶۰ ساله بود که در طول خدمت خود طی سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۴ میلادی، دست نوشتههایی را به یادگار گذاشت که کاملترین مجموعه آن را میتوان در کتاب «ناگفتههایی درباره سیاست نفتی ایران در دهه پس از ملی شدن و یادداشتهای فؤاد روحانی، نخستین دبیرکل سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» یافت. کتابی که در سالهای اخیر با ویراستاری و پژوهشگری مشترک غلامرضا تاجبخش و فرح نجمآبادی منتشر شد و به بررسی سیاستهای نفتی ایران یک دهه پس از ملی شدن صنعت نفت، خاطرات و خدمات روحانی به ایران و دیگر کشورهای عضو اوپک میپردازد.
شروع به کار دبیرکل ایرانی
در فوریه سال ۱۹۶۱ در کنفرانس دوم کشورهای عضو اوپک در کاراکاس، فؤاد روحانی قائم مقام رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با حفظ سمت به اتفاق آرا به دبیرکلی سازمان انتخاب شد. انتخاب روحانی به دلیل شخصیت برجسته و دانش و تجربیات طولانی او در صنعت نفت و برخورداری ایران از تشکلی سازمان یافته در میان اعضا بود.
فؤاد روحانی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدرسه تربیت تهران، به خدمت در صنعت نفت ایران که در آن تاریخ در انحصار شرکت سابق نفت ایران و انگلیس بود درآمد و بزودی به خاطر هوش سرشار و تسلط به زبانهای خارجی طرف توجه واقع شد. او به ۳ زبان فارسی، انگلیسی، فرانسوی تسلط کافی داشت و با زبان کلاسیک لاتین، ایتالیایی و عربی نیز آشنا بود و فوق لیسانس L.L.M (حقوق) با درجه ممتاز از دانشگاه لندن داشت.
ظرف دو ماه پس از انتخاب روحانی به دبیرکلی، او با تمهید مقدمات برای تأسیس دبیرخانه و تحصیل اجازه از دولت فدرال سوئیس به ژنو رفت. در جلسه فوریه سال ۱۹۶۱ شهر ژنو به خاطر بیطرفی کشور سوئیس و استقرار تعداد قابل ملاحظهای از سازمانهای بینالمللی در این شهر به عنوان مقرر دبیرخانه سازمان انتخاب شد. روحانی در مصاحبهای که ۳۰ سال بعد به مناسبت سی امین سالگرد تأسیس اوپک با مسئول انتشارات و تبلیغات اوپک در وین داشت خاطره این ایام را چنین نقل کرده است: «در اوایل سال ۱۹۶۱ که به ژنو رفتم، در آنجا دفتری نداشتم. کنسولگری ونزوئلا در ژنو دفتری موقت در اختیارم گذاشته بود. کارم را در همین دفتر شروع کردم و حدود یک ماه در این محل بودم. به شهر برن رفتم و با مذاکره با وزارت امور خارجه سوئیس اجازه گرفتم دبیرخانه اوپک را در شهر ژنو دایر کنم ولی با اعطای مصونیت دیپلماتیک به اوپک موافقت نکردند...» محل دبیرکل اوپک در ساختمانی نزدیک پل مون بلان در مرکز شهر ژنو قرار داشت و پس از قریب به یک سال به طبقه همکف ساختمانی نزدیک به مرکز اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو منتقل شد. اما بعدها برای تحصیل مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک مقر این سازمان به وین پایتخت اتریش منتقل شد. درست در ژوئن ۱۹۶۵ که توافقی میان اشرف لطفی، دبیرکل وقت با برونو کرایسکی وزیر امور خارجه وقت اتریش انجام شد.
فؤاد روحانی در تمام طول مدت دبیرکلی، سعی کرده تا تصویری معتدل و معقول از اوپک برای جهان ترسیم کند و این موضوع در سال ۱۹۶۲ به صراحت در اطلاعیه وزارت خارجه انگلیس اشاره شده است. یادداشتهای روحانی شامل مسائلی است که در فاصله چهارمین کنفرانس (خرداد ۱۳۴۱) و نشست مشورتی فروردین ۱۳۴۳ که هر دو در ژنو برگزار شد، اتفاق افتاد. مذاکراتی که با شرکتهای نفتی و کشورهای عضو اوپک انجام داد، زمینهای را فراهم کرد که سیستم امتیازی – که بیش از ۷۰ سال بر روابط بین شرکتهای پرقدرت و کشورهای صاحب نفت در این منطقه حکمفرما بود- در طول مدتی کوتاه –حدود ۱۳ سال پس از پیدایش اوپک- به کلی از بین برود و او را باید از پایهگذاران این تغییرات دانست.
مرور آغاز اوپک با دبیرکل ایرانی
کتاب خاطرات روحانی از۲۰ فصل و ۳ پیوست تشکیل شده که به دقت حتی به حواشی این پیدایش که در سالهای اخیر برملا شده، میپردازد.
ویراستار در مقدمه کتاب درباره چگونگی دستیابی به یادداشتهای فؤاد روحانی مینویسد: «اوراق شخصی روحانی در اوایل سال ۱۳۸۵ یعنی نزدیک به سه سال پس از درگذشت آن زندهیاد در یک کارتن سنگین وزن در امریکا به دستم رسید.» (ص ۱۴)
در فصل نخست میخوانیم که «بنا به دعوت طلعت شیبانی، وزیر نفت عراق، در روز ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۰ (۲۳ شهریور۱۳۳۹) نمایندگانی از طرف چهار کشور عمده صادرکننده نفت، عربستان سعودی، ونزوئلا، کویت و ایران به بغداد رفتند و همراه با نمایندگان عراق برای بررسی نحوه مقابله دستهجمعی با اقدامهای خودسرانه شرکتهای نفتی دست به کار شدند و بدین ترتیب سازمانی به نام «سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)» موجودیت یافت.» (ص ۳۹)
کتاب درباره تأثیر «قطعنامههای سهگانه اوپک» مینویسد که «پس از تأسیس اوپک، شرکتهای بینالمللی نفتی که منافع خود را در خطر میدیدند در همه کشورهای عضو اوپک دست به اقداماتی مبنی بر «صلاح اندیشی» اما توأم با تطمیع و تهدید و ارعاب زدند تا آنها را از ادامه شرکت در اوپک منصرف کنند. این اقدامات بویژه متوجه ایران بود چون از یک طرف ایران بعد از ملی شدن نفت بین کشورهای تولید کننده نفت اهمیت خاصی داشت و از طرف دیگر دبیر کل اوپک، ایرانی بود.» (ص ۶۶)
فصل چهارم با عنوان «ادامه تلاش کشورهای عضو اوپک» در مقابل اقدامهای کشورهای صادر کننده نفت با اشاره به حضور دیپلماتهای امریکایی آورده است: «سفیر ایالات متحده امریکا در تهران، جولیوس هولمز، در گزارش ۷ فوریه ۱۹۶۳(۱۸بهمن ۱۳۴۱) به واشنگتن، از مذاکرهای پرده برمیدارد که شاه ایران در ۴ فوریه ۱۹۶۳ (۱۸ بهمن ۱۳۴۱) با او داشته و خطوط اصلی سیاست ایران در اوپک را به طور شفاف برای او تشریح کرده است. هولمز در این تلگراف مینویسد: «شاه میخواست مرا مطمئن سازد که ایران به دنبال ماجراجویی نیست، زیرا درس تلخ دوران مصدق را به خاطر دارد.» (ص ۸۱)
مذاکرات فؤاد روحانی با شرکتهای نفتی در فصل پنجم آمده و نوشته شده: «شرکتهای نفتی پس از حدود یک سال مقاومت در برابر خواستههای عضو اوپک برای گفتوگو درباره اجرای قطعنامههای اوپک به رغم کوششهایی که با توسل به راهها و ترفندهای مختلف برای منصرف ساختن کشورها به کار بردند، سرانجام راه دیگری جز این ندیدند که درباره انکار موجودیت اوپک و بیاعتبار دانستن مصوبات آن کوتاه بیایند.» (ص ۹۹)
در فصل نهم با عنوان «جلسه مشورتی بیروت در آذر ۱۳۴۲» به رویکرد اوپک و اخطار به شرکتهای نفتی پرداخته است. در این بخش میخوانیم: «بلافاصله پس از پایان گرفتن جلسه مشورتی اوپک در بیروت، مصوبات آن سریعاً در صدر مهمترین اخبار خبرگزاریهای عمده جهان قرار گرفت و زنگ خطر را در محافل نفتی جهان به صدا درآورد. دبیرکل اوپک پیام صریح و روشنی از جانب همه کشورها عضو برای شرکتهای نفتی فرستاده بود. پیشنهاد شرکتها مردود شده و او دیگر مجاز نیست با شرکتها مذاکره کند.» (ص ۱۵۵)
در اکثر فصلها به حضور زیرکانه وزیر انگلیس و قرار گرفتن مسئولان کشور بر سر یک دوراهی بین شرکتهای غربی و کشورهای عربی دیده میشود. روحانی بارها اشاره کرده که «مقامات میدانستند که اگر به خواست شرکتهای غربی تن بدهند، مقدمهای برای اخلال در روابط با کشورهای عربی عضو اوپک و گسستن از آنها تلقی میشد.» این موضوع در فصل یازدهم با عنوان «ایران بر سر دو راهی» آمده است.
عنوان فصل سیزدهم «مواضع شرکتهای نفتی و دولتهای ذینفع در آستانه کنفرنس ریاض» است که به نقش اوپک در تهدید امتیازهای نفتی در خاورمیانه پرداخته و آورده است: «شرکتهای نفتی دولتهای انگلستان و امریکا در روزهای پایانی سال ۱۹۶۳ آشکارا نگران تصمیماتی بودند که در جلسه تکمیلی کنفرانس پنجم اوپک در ریاض علیه شرکتها گرفته شود. وزارتخانههای امور خارجه امریکا و انگلیس برای مقابله احتمالی با این (وضع وخیم و خطرناک) و اقداماتی که در صورت ضرورت باید بهطور مشترک انجام گیرد، بهطور مرتب تبادل نظر میکردند.» (ص ۲۰۳)
در فصل پانزدهم کتاب «مذاکرات هیأت سه نفری اوپک با شرکتها» آمده و به رفت و آمدهای رضا فلاح اشاره دارد و در ادامه به رویکرد «علم در عرصه نفت» روحانی اشاره شده و در فصل هفدهم میخوانیم: «از خواندن یادداشتهای فؤاد روحانی بخوبی استنباط میشود که چه روزهای سختی را در روزهای آخر خدمت در اوپک پشت سر گذاشته است. در حالی که هیچ یک از کشورهای عضو حاضر نبودند پیشنهادهای شرکتها را بپذیرند، ایران تصمیم گرفته بود پیشنهاد را بپذیرد و از دبیرکل هم انتظار داشت کشورهای عربستان سعودی، کویت و قطر را به پیروی از نظریه ایران متقاعد سازد.» (ص ۲۵۲)
کارشکنیها و تلاش برای خروج حداقل ایران از سازمان به اندازهای بود که در فصل هجدهم کتاب به صراحت با اشاره به مقاله روزنامه الاهرام مصر نوشته شده است: «حسنین هیکل سردبیر مقاله الاهرام چاپ قاهره در مقالهای نوشت زمینه تشکیل یک سازمان نفتی اعراب اواپک فراهم شده تا در صورت خروج ایران از اوپک سازمان مزبور جانشین آن شود.» (ص ۲۶۷)
اما با وجود این ایران هنوز یکی از اعضای سازمانی است که فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده و شاید روحانی تنها دبیرکل این سازمان بوده که در سختترین شرایط کاری اوپک و دوران شکلگیری آن همواره تأکید کرد: «سیاست را نباید وارد بازار نفت کرد.»
نظر شما