در نشست تخصصی بازخوانی گفتمان هنری و ادبی جنگ و دفاع مقدس (مروری بر ادبیات دفاع مقدس و نامههای رزمندگان) که دیروز (دوشنبه ۲۴ شهریور) به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، اسماعیل امینی، شاعر، استاد دانشگاه و محقق حوزه ادبیات جنگ، و طیبه عزتاللهینژاد، عضو هیئتعلمی پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، به بیان دیدگاههای خویش پرداختند.
در این نشست به دبیری مصطفی اسدزاده، عضو گروه فرهنگ و جامعه پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، به صورت آنلاین و در اسکای روم پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ابعادی از گفتمان هنری و ادبی جنگ و دفاع مقدس با مرور ادبیات دفاع مقدس و نامههای رزمندگان، بازخوانی شد. بر این اساس اسماعیل امینی با تحلیل گفتمان ادبی جنگ در اشعار و سرودهها، زوایایی از این گفتمان بهویژه در قالب شعر ادبیات پایداری را مرور کرد و طیبه عزتاللهینژاد برخی وجوه زیباییشناسی و معناشناسی نامههای رزمندگان جنگ تحمیلی را با ارائۀ نمونههایی از مکاتبات رزمندگان، ارائه کرد. این نشست با قرائت شعری از حمید سبزواری و یاد و خاطره شهدا و رزمندگان شروع شد و سخنرانان به ارائه تحلیلهای خویش پرداختند.
نباید ارزشها را به کمیت بدل کرد
اسماعیل امینی با تاکید بر این که شرایط جنگ شرایط شخصی را به حاشیه راند و باعث شد همه افراد جامعه به نوعی احساس وظیفه کرده و وارد میدان شدند، تصریح کرد: شرایط و روزهای جنگ روزهایی خاص و تکرارنشدنی بود.
وی ادامه داد پیش از جنگ هشت سااله با عراق صرفا در اشعار و افسانه ها و اساطیر با چنین چیزی روبرو بودیم که انسان ها در مواجهه با بیم مرگ و تهدید جانی، شجاعانه روبرو شوند. موضوعی که شامل حتی بچه های کم سن و سال بود و نسل جدید در مواجهه با شنیدن این داستان احساس اسطوره بودن دارند.
امینی تاکید کرد: شعر این افتخار را داشت که نسبت به سایر هنرها پیشتاز بود و خاصیت آن بود که پیشقدم شود و این غیرتها را به تصویر بکشد؛ ویژگی شعر حماسی این است که مبالغه کرده و قدرت های فوق العاده ای به شخصیت یا واقعه اضافه می کند اما در اشعار دفاع مقدس اغراق و مبالغه نداریم و هرچه شعر می گفت (به رغم همه احساسی که در خود نهفته داشت) کمتر از آن چیزی بود که اتفاق می افتاد.
این استاد دانشگاه در تاکید بر لزوم بازخوانی اشعار این دوره، بررسی آنان را سندی مهم عنوان کرد و گفت: این که آدم ها به چه فکر می کردند که خانه و خانواده را رها می کردند، والدین و فرزندانشان را می گذاشتند و می رفتند یا حتی برای خط مقدم با هم رقابت می کردند موضوعی است که اهمیت بررسی دارد و این که در این برهه چه نظام فکری بر مردم و جامعه حاکم بود را می توانیم با اسناد و واکاوی شعر و ادبیات و وصیت ها نشان دهیم.
امینی خاطرنشان کرد: این دوران (دفاع مقدس) سرمایه اجتماعی برای ایران است، همچنان که عاشورا هست و همیشه می توانیم به آن تکیه کنیم.
این استاد دانشگاه در ادامه و در توضیح تفاوت این جنگ با سایر جنگ هایی که در این سرزمین بود، بیان کرد: وجهه مذهبی در جنگ ایران و عراق برجسته بود؛ این که این جنگ آرمان جهانی که داشت و مهمترین ویژگی آن حکومتی نبودنش بود زیرا حکومت هنوز ارتش آماده نداشت.
در نتیجه دفاع مقدس و جنگ ایران و عراق دو ویژگی برجسته و مهم داشت: ۱. تاکید برای دفاع از مرزهای اعتقادی و ۲. مشارکت همه مردم از تمام اقشار جامعه از زبانها و فرهنگها و حتی اعتقادات مختلف را همراه داشت.
جمع آوری پیام ها و نامه ها و ... ( که «حوزه» هم کاری را در این زمینه در دست انجام دارد) مجموعه ای ارزشمد و غنی است که در آن دوران شکل نگرفت و بعدها شکل گرفت و این مهم است زیرا نباید تلاش کرد جنگ را بر اساس تفاسیر حکومتی تغییر داد و این موضوع تغییر دادن ماهیت این داستان است.امینی در توضیح حضور انواع آدمها در آن دوران یادآور شد: البته که در آن دوران آدم های مخالف و منفعل هم داشته ایم اما وقتی صحبت از دیدگاه یک دوره می کنیم، مقصود ما دیدگاه و فضای غالب است که فضای غالب آن زمان همراهی با جنگ بود و یکی از مشکلات ما پس از جنگ تبدیل به کمیت کردن ارزش های آن دوره بود؛ وقتی از شهدا و رزمندگان سابقه حضور و درصد آسیب را خواستند و آن را مبنای ارزش گذاری کردند؛ مشکلات زیادی پیش آمد، چیزی که نمود آن را امروز و در مواردی چون دانشگاه و تبدیل دانش به تعدد مقالات و غیره می بینیم.
ایراد گفتمان رسمی این بود که تلاش کرد جنگ را که معنوی و به دور از حسابگری های رایج در مناسبات اداری بود در دایره تنگ نظری های مادی قرار دهد. مجموع اینها باعث شد به روزگار امتیاز و عدد جمع کردن برسیم که جای ارزش ها را «ارزش کالا» گرفت. این همان هشدار امام بود که گفت: «نباید در گیر و دار روزمرگی اجازه دهیم که قهرمانانمان فراموش شوند و از دست بروند». و این کار مصرف اندوخته ای است که در جنگ جمع شد و باید اجازه دهیم این اندوخته بماند.
امینی در انتهای صحبتهای خویش و در توضیح راهحلی برای برون رفت از این وضعیت گفت: باید کار پژوهشی به عنوان پروژههای دانشجویی و دانشگاهی تعریف کنیم که دنبال این اسناد باشیم و اساسا ببینیم این یادداشت های روزمره چه هستند و چگونه هستند و اساسا قابل انتشار هستند یا نه.
وی افزود: نمی توانیم بر اساس پسند امروزمان تصاویر و حقایق تاریخی را تغییر دهیم و اگر در تبلیغات رسمی و رسانهای این کار را انجام میدهند، در کار دانشگاهی این روش علمی نیست.
امروز به انسان های بزرگی (زن و مرد) نیاز داریم که بیادعا کارسخت کنند و بدانند خدا ناظر بر کارشان است؛ موضوعی که امروز به شدت سخت شده است زیرا امروز همه کیفیتها را فدای کمیتها کردهایم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: این موضوع را امروز در اشعار شاعران جوان دفاع مقدس می بینیم که این اعتراض را دارند و در ادبیات و زبان خودشان (که بر حق هم هست) این گلایه را دارند که چرا امروز یک دیگریِ دیگر برای آدم ها شکل گرفته است که نه مانند دوران جنگ آن دیگری کافر که دوست و هموطن خودش است و برای اویی تعیین تکلیف می کند که خودش جزئی از اتفاقات گذشته یا وامدار آن یا خانواده شهید و جانباز و ... است.
دیگرخواهی دوران دفاع مقدس، ارزشی است که باید به آن بازگردیم
طیبه عزتاللهینژاد در توضیح منابعی که از آنان در بررسی خود بهره جسته است، گفت: این نامهها، نامه های خانواده و نزدیکان خودم هست؛ از جوانی ۱۵ ساله تا مردی که حدود ۵۰ سال سن دارد که آنها را از جهت انسانشناسی هنر بازخوانی و ۵۰ نامه را بررسی کرده ام.
جنگ ایران و عراق بعد از جنگ ویتنام دومین جنگ طولانی قرن بیستم بوده است؛ جنگی که بسیار نادیده گرفته شده و یکی از اسناد آن، نامه ها هستند که راویان خاموش جنگ هستند و میتوانند صدای این آدم ها را به گوش جهانیان برسانند.این پژوهشگر ادامه داد: این نامهها از چهار بعد انسانشانسی: زیبایی شناسی، معناشناسی، عاملیت و عاطفی بررسی شده اند.
۱۱۰ میلیون قطعه کاغذ در قالب نامه به جبهه ارسال شده است که پشتیبانان آن حامیان چاپ و انجمن های اسلامی در آن دوره بودهاند.
عزتاللهینژاد در توضیح بُعد زیباشناسی نامهها تصریح کرد: تصاویر این دوره، سه حیطه برجسته دارند که عبارتند از مکانی، قومی و ملی. در بعد مکانی جبهه را می بینیم که تصویر نیستی و عدم و حشت و ترس نیست بلکه آدم هایی توانمند را نشان می دهد؛ امکان مقدس جنگ ایران و عراق که جنگی ایدئولوژیکی بود را می توان نوعی از همزادپنداری با صدراسلام دانست و به نوعی جهان اسلام در این جنگ اهمیت یافته و رزمندگان، رزمندگان اسلام خطاب می شوند و جبهه مکانی قدسی و آرمانی تصویر میشود که گویی افراد در خود را تطهیر می کند و دشمنان در حکم کافر تصویر می شوند و امکان مقدس در این تصاویر بر پاکتهای نامه بازنمایی می شوند؛ در بعد قومی قومیت ها را با لباس هایشان به تصویر می کشد در روی جلد نامه که همه به یاری جامعه خود آمدند و در جبهه اسلام قرار گرفتند و وحدتی که از این طریق برجسته می شود؛ و در نهایت در بعد ملی تصاویر ملی کمتر از تصاویر مذهبی هستند و عمدتا از تصویر پرچم در مرکز تصویر مشخص می شوند بودهاند.
در این تصاویر تعداد رنگ ها محدود است و جنس کاغذها به دلیل تحریم ها کیفیت بالا ندارد؛ متاسفانه در حال از بین رفتن هستند و باید به آنها توجه شود که به رغم اهمیت و زمان طولانی این جنگ پژوهش در این زمینه نداریم.
وی در ادامه به بعد معناشناسی پرداخت و گفت: در اینجا معناشناسی به معنای استفاده از هنر برای ارتباط برقرار کردن است؛ بر این اساس میبینیم آیات قرآنی، سخنان رهبر، اشعار تبلیغاتی جنگ در این نامهها برجسته است و در گفتمان رایج رزمندگان بازتولید شده اند.
مثلا در یکی از این نامهها میبینیم «رساندن نامه به سرباز جنگ همانند و همردۀ آزاد کردن یک بنده و تلاش برای مشارکت در جنگ تقدیس می شود»؛ در نتیجه این شکل از همذاتپنداری با صدر اسلام است که بازتولید می شود.
عزتاللهینژاد یادآور شد: گفتمان رایج رزمندگان هم نوعی از بازنمایی را نشان می دهد که فضایی کاملا مذهبی و ایدئولوژیک را برجسته ساخته و همذاتپنداری با صدراسلام در این نامه ها هم دیده می شود؛ استفاده از واژگانی چون حقیر، شهیدان اسلام، استفاده از نام امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی مدام تولید و بازتکرار می شوند و در گفتمان رزمندگان موجود است؛ یا استفاده از نام حضرت ابراهیم (ع) به عنوان بتشکن که در این گفتمان برجسته است.
ضمن این که در تمام این ادبیات دوگانۀ حق علیه باطل مکررا تکرار میشود و آنچه بر این ابیات تاکید دارد این است که سپاهیان اسلام بر کفر چیره خواهند شد.
عزتاللهینژاد در انتها تاکید کرد: این مطالعات کمک به نشان دادن تصویر واقعی از جنگ و استفاده از مولفه های آنها برای زندگی امروز است؛ چنانچه بررسی انسانشناختی این نامهها گویای دیگرخواهی و رابطه انسان دوستانه و برادرانه هست و منخواهی و خودخواهی را در آنها نمی بینیم.
وی افزود: این حوزه زمینه مطالعات وسیعی است که می توان از آن بهره گرفت و حتی می توانیم مطالعاتی موازی را با نامه های سربازان عراقی انجام دهیم و تشابهات و موارد مشخص را ببینیم.
انگیزه ام از بازخوانی این بود که بحث ارزش ها و دیگرخواهی در جامعه پررنگ شود؛ امروز باید برخی ارزش ها احیا و این دیگرخواهی برای جامعه و فرزندان ما برجسته شود؛ امروز می شود با بازخوانی مکتوبات و مستندات باقی مانده از جنگ تعریف درستی از جامعه برای خودمان و برای جهان ارائه دهیم. کار انسان شناسی در این حوزه بسیار مورد نیاز است.
نظر شما