فلات ایران با حدود طبیعی مشخص که یکپارچگی جغرافیایی خاصی به آن بخشیده است به دلیل وجود ناهمواریها، از اقلیم متفاوتی برخوردار است و همین تفاوت اقلیمی نوعی گسل و مانع در ارتباط میان جوامع انسانی ساکن آن ایجاد کرده و ترکیب متنوع جمعیتی را در ایران رقم زده است. انسان ایرانی در سیر حیات تاریخ خود طول قرون گذشته، در قالب زندگی کوچنشینی، روستایی و شهری روزگار گذرانیده است که برپایه منابع تاریخی ما مهمترین شکل زندگی اجتماعی در تاریخ ایران که بخش مهمی از جمعیت انسانی را در بر میگرفت و در حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایرانی در طول تاریخ نقش مهمی ایفا میکرد، زندگی روستایی و عشایری بود.
همین تاثیرگذاری روستاییان و عشایر در تاریخ این مرز و بوم کهن باعث شد تا شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۵ مهرماه را به عنوان «روز ملی روستا و عشایر» در تقویم ملی کشور نامگذاری کند.
حفظ و انتقال فرهنگ ایران توسط روستاییان و عشایر
بر اساس منابع تاریخی ما، مهمترین شکل زندگی اجتماعی در تاریخ ایران که همواره بخش مهمی از جمعیت انسانی را در بر میگرفت و در حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایرانی در طول تاریخ نقش مهمی ایفا میکرد، زندگی روستایی و عشایر بوده است. این وجه از حیات اجتماعی ایران بنابر شرایط طبیعی، سیاسی و اقتصادی، کمتر دستخوش تحولاتی شده و به دلایلی از جمله دوری از شاهراهای اصلی کشور در مناسباتی همچون جنگها، کمتر دستخوش تغییرات گسترده شده است و به همین علت پاسدار فرهنگ و تمدن ایرانی و استمراربخش زندگی اجتماعی ایرانیان بوده است(۱).
بنابراین روستاییان و عشایر در تاریخ ایران نقش مهمی در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایفا کرده اند و معمولاً به دلیل دورافتادگی از مسیر اصلی و جادههایی که مسیر هجومهای بزرگ تاریخی بوده، کمتر در معرض نابودی بوده اند و از ثبات نسبی سیاسی برخوردار شده اند و به همین دلیل نقش اصلی و اساسی در حفظ و انتقال فرهنگ ایران از گذشته تاکنون بر عهده داشتهاند. علاوه بر آن از دوران باستان تا دوره مشروطه روستاهای ایران در مقایسه با شهرها که بیشتر نقش اداری و سیاسی داشتند، محور اصلی تولید محصولات کشاورزی و رکن اساسی اقتصاد ایران بودند و به همین دلیل از مراکز عمده جمعیتی ایران نیز به شمار میرفتند(۲).
تفاوتها و تشابهات جامعه روستایی و عشایری
جامعه روستایی و عشایری در طول تاریخ با وجود تشابهات متعدد، تفاوتهای اساسی با هم دارند که آنها را از یکدیگر متمایز می کند. در حالی که شیوه تولید چادر نشینی بر اقتصاد شبانی استوار بود و در آن دامداری شکار و چراگاه های مشترک عناصر اساسی تلقی میشدند و کشاورزی در مقیاس محدود و در میان برخی از قبایل انجام می گرفت و زراعت برای چادرنشینان اهمیت چندانی نداشت اما اقتصاد روستایی مبتنی بر کشاورزی بود(۳).
در جامعه عشایری افراد خود را عضو قبیله می دانستند و فرمانبرداری بیچون و چرای از رییس قبیله داشتند و در کنار یکدیگر نیروی قهریه قوی برای دفاع از منافع قبیله و دنبال کردن اهداف مشترک تشکیل میدادند اما در جامعه روستایی با وجود همکاری و همیاری های زیاد میان روستاییان زندگی مشترک و نیروی نظامی قوی وجود نداشت. این ویژگی های متفاوت موجب میشد که روستاییان و عشایر در ارتباط با یکدیگر برخوردهای متفاوت داشته باشند.
در زمینه اقتصاد با وجود تعدادی دام در بسیاری از روستاهای ایران و اشتغال محدود برخی از قبایل در مناطق ییلاقی و قشلاقی به کشاورزی، اساس اقتصاد روستایی به زراعت و اقتصاد عشایری به دامداری مبتنی بوده است تا آنجایی که هر یک از این ۲ گروه به مواد تولیدی گروه مقابل نیاز داشتند. به این صورت که هرچند مواد لبنی، پشم و پوست در برخی از روستاها بیشتر از میزان مورد نیاز روستا تولید میشد و به شهرهای اطراف نیز صادر میشد اما برخی از روستاها با کمبود این مواد رو به رو بودند و آن را از ایلات و عشایر اطراف تهیه می کردند.
به ویژه هنگامی که عشایر در ییلاق و قشلاق خود از کنار روستاها عبور می کردند و گوشت، شیر، پنیر و دیگر فراورده های حیوانی خود را به روستاییان میفروختند، در مقابل برخی از کالاهای مورد نیاز خود از جمله محصولات کشاورزی را از روستاییان میخریدند. این مبادله بیشتر به صورت کالا به کالا انجام می گرفت و به سود هر ۲ طرف بود چون در شرایطی که راه های ارتباطی ناامن و ناهموار و وسایل حمل و نقل کُند و غیرپیشرفته بود، انتقال محصولات تولیدی به بازارهای فروش شهری بسیار سخت و پرهزینه بود.
روستاییان و عشایر و توسعه و رشد اقتصادی
نقش روستا و روستاییان کشور در هر دوره و زمانه ای بهویژه در زمینه توسعه و رشد اقتصادی نباید نادیده گرفت زیرا این قشر شریف و بعضاً محروم از امکانات اولیه زندگی و امور رفاهی، برای عمران و آبادانی ایران زحمات فراوانی را متحمل شده اند و در کنار آنان نیز عشایر، این مردمان غیرتمند و صبور که امام خمینی(ره) آنان را ذخائر این مملکت نامیده اند، در راه داشتن وطنی سرافراز جانفشانی ها و ایثارگری های فراوانی از خود نشان داده اند؛ آنهایی که زندگیشان در سیاه چادرها و کوچ فصلی به نقاط مختلف کشور برای دستیابی به شرایط بهتر در پرورش دام و محصول های لبنی و تلاش بی مانند در رونق صنایع دستی کشور می گذرد(۴).
نگاهی به جمعیت روستاها و عشایر نشان می دهد که این جمعیت بسیار مولد، کم حاشیه، کم توقع، نجیب، دور از آلودگی و معضلات کنونی شهرها، همراه با وابستگی کمتر به منابع نفتی و نیز دخیل در توسعه پایدار هستند. بنابراین توجه به این جمعیت برخوردار از این همه خصلت های مفید، ضروری است.
روستاییان و عشایر در تامین غذا، امنیت غذایی، سلامت تولید مواد غذایی و تولید فرهنگ و آداب و سنن پیشتاز بودهاند و یکی از مظلومیتهای جامعه روستایی در این است که عدهای گمان میکنند که روستاییان تنها در بخش کشاورزی و دامداری فعالیت میکنند، حال آنکه روستاها تولید کننده فرهنگ و آداب و سنن بودهاند(۵).
اگرچه نفت، صنعت و خدمات سهم بسزایی در اقتصاد ملی دارند اما اقتصاد روستایی و کشاورزی در مقابل منابع طبیعی پایانپذیر جزو اقتصاد پایانناپذیر محسوب میشود. به همین دلیل هم اقتصاد روستایی نقش اصلی و اساسی و پایداری در اقتصاد مقاومتی دارد. از این رو برای جلوگیری از به وجود آمدن مشکلات اجتماعی و اقتصادی و در کنار آن توسعه اقتصادی کشور و حرکت در مسیر و تحقق اقتصاد مقاومتی باید تدابیر لازم برای توسعه امکانات سختافزاری و نرمافزاری در این خصوص در روستاها را به کار گرفت.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی جمعیت روستایی و توانمندی این جمعیت بی شک مهم ترین مولفه در توسعه روستایی و عشایری و به دنبال آن توسعه و ارتقای استقلال اقتصادی کشور است. اقتصاد سالم پایه و اساس جامعه و اجتماع سالم است و افزایش و رشد ثروت ملی و تکثیر تولید از اصول سلامت اقتصادی است. از این رو برای دستیابی به کشوری توسعه یافته و خودکفا که مورد تاکید همگان است و در تجربه بیشتر کشورهای توسعه یافته هم ملاحظه می شود، چاره ای جز توجه به توسعه پایدار روستایی و سرمایه گذاری منطقی و متناسب با نیازهای هر منطقه نیست که بستر این کار در این مقطع زمانی از طریق سیاست های اقتصاد مقاومتی فراهم است.
البته در این میان روستاییان و عشایر همواره با مشکلاتی مواجه بوده اند که رفع مشکل بی آبی یا کم آبی، آموزش در خصوص مسائل مرتبط با کشاورزی و دامپروری و همچنین توسعه کتابخانه ها و کمک به رفع محرومیتهای آموزشی، بهبود وضع بهداشت و درمان با اعزام پزشکان عمومی و متخصص و ماموران بهداشتی و بررسی مسائل تغذیه ای و رفاهی، فرهنگی و آموزشی، علمی و ترویجی، در اختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی و... در میان این اقشار می تواند مانع از هجوم ناخواسته این مردمان پاک و صمیمی به شهرهای مملو از دود و آهن و ترافیک و شلوغی و بیماری شود.
منابع
۱-- شعبانی، رضا، مبانی تاریخ اجتماعی ایران، تهران، قومس، ۱۳۷۹، ص ۱۴۵.
۲-- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲، ص ۶۷.
۳-- نوذری، عزتالله. تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت. تهران: انتشارات خجسته، ۱۳۹۳، ص ۸۹.
۴-الهیاری، فریدون، مبانی تاریخ اجتماعی ایران، اصفهان، نشر پرسش، ۱۳۹۱، ص ۵۶.
۵-- لمبتون، آن. ک. س، تاریخ ایران بعد از اسلام، ترجمه یعقوب آژند، چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳، ۲۱۱.
نظر شما