سنت حسنه وقف و کمک به همنوع و افراد بیبضاعت از بارزترین مسایل اخلاقی به شمار میرود و نقش مهم و تاثیرگذاری در جنبه های مختلف زندگی اجتماعی دارد زیرا با وقف هایی که انجام می گیرد، بسیاری از افراد جامعه پیشرفت می کنند و فرهنگ کمک به همنوع نیز تقویت می شود. اهمیت این عمل خداپسندانه سبب شد تا سازمان اوقاف و امور خیریه در ۱۳۶۳ خورشیدی به عنوان نهاد متولی امور موقوفهها در کشور تشکیل شود و شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۷ صفر را «روز وقف» نامگذاری کند.
واژه وقف
وقف در لغت به معنی ایستادن و در اصطلاح فقهی به معنی حبس عین ملکی است بر ملک خدای تعالی که ملکیت از مالک ملک به خدا منتقل میشود. (۱). به عبارتی دیگر یعنی ماندن اصل مال و جابجایی منفعت آن، تا مردم از منافعش بهرهمند شوند(۲).
وقف در لغت نامه، نگهداشتن و حبس کردن چیزی معنی شده و میتوان به بیان ساده چنین تعریف کرد، هنگامی که موضوعی مادی که دارای نقش اقتصادی نیز باشد،توسط فردی برای مصرف در منظوری خاص در مدت زمان از حال و آینده نامحدود در نظر گرفته شود، میتوان گفت وقف صورت گرفته است(۳).
وقف در اسلام
اگرچه سابقه وجود وقف به طول تاریخ زندگی و قدمت بشر بازمی گردد اما «وقف اسلامی» در قالب جدید خود که توأم با تنوع، پایداری، هدفمندی و آرمانگرایی دینی است توسط پیامبر اسلام(ص) پایهگذاری شد. به این صورت که روزی مخیریق یهودی بدون آن که مسلمان شود، اموال خود را به پیامبر(ص) هبه کرد و ایشان نیز بعد از کشته شدن مخیریق اموال او و حیطان سبعه را در قالب صدقه جاریه در خدمت نیازمندان قرار دادند تا به این ترتیب هسته اولیه وقف اسلامی تشکیل شود.
وقف در قرون نخستین اسلامی
پس از ورود اسلام به ایران و در زمان بنیامیه بر سنتها و ارزشهای اسلامی لطمات فراوان وارد شد که پدیده وقف نیز از این ستیزهجویی مصون نماند زیرا بیبند و باری و بیتوجهی آنان ارزشها و کرامات انسانی را به اضمحلال میکشاند و چنانچه پافشاری و استقامت فرزندان ائمه اطهار(ع) و اهل ایمان نبود نیات واقفین از مسیر شرعی خویش منحرف میشد تا اینکه در دوره عباسیان برای مدتی مردم به سنت وقف روی آوردند. به طوری که درآمد موقوفات سالیانه بر صدها هزار دینار طلا میرسید(۴).
وقف در قرون میانه
وقف در قرون میانه اسلامی به خصوص از قرن های چهارم تا هفتم رونق پیدا کرد و موقوفات برای تاسیس مدارس، بیمارستان و کتابخانه و مصارف عامه گسترش فراوانی یافت و در همین دوره هم بود که موقوفات برعهده افرادی به عنوان متولی گذاشته شد که این اتفاق تحول چشمگیری در تاریخ وقف بود(۵).
جرجی زیدان میگوید: نظام الملک نخستین شخصی بود که در اواسط سده پنجم هجری به واسطه تاسیس مدارس در ممالک اسلامی شهرت یافت و در بغداد و اصفهان و نیشابور و هرات و غیره، مدارس ساخت و همه این مدارس، به خصوص مدرسه بغداد بنام وی «مدرسه نظامیه» خوانده میشد. کتابخانههای مهمی نیز در این دوران تاسیس و در اختیار عموم گذارده شد که نخستین کتابخانه عمومی را خلفای عباسی در بغداد دایر کردند وآن را بستالحکمه نامیدند و کتابهای مختلف علمی را در آن جمع کردند(۶).
در دوره مغول که برای مدتی فرهنگ وقف دچار رکود شده بود، با تلاش و کوشش افرادی همچون خواجه رشیدالدین فضلالله بار دیگر فرهنگ و سنن اسلامی از جمله موقوفات احیا و مساجد، موسسات خیریه و مراکز علمی فراوانی مانند مدارس علوم دینی، رصدخانه، بیمارستان و کتابخانهها و اماکن عامالمنفعه از محل درآمد موقوفات تاسیس و اداره شدند(۷)
صفویان و دوران طلایی وقف
تاسیس سلسله صفویه در تاریخ ایران باعث شد تا سنت وقف گسترش وسیعی پیدا کند زیرا از درباریان گرفته تا مردم عادی، املاک و داراییهای خود را وقف آستانه مقدسه امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) و عتبات عالیات و دیگر امور خیریه می کردند. در این دوران به خاطر گستردگی و تنوع فراوان موقوفات و انجام امور ثبت و ضبط در دفاتر ویژه و مصرف عواید گوناگون آنها براساس مفاد وقفنامهها تشکیلاتی برای وقف به وجود آمد. به همین دلیل هم براساس منابع تاریخی، سفرنامهها و اسناد دوره صفویه میتوان استدلال کرد که پربارترین دوره وقف پس از اسلام، در همین دوره رقم خورد و حتی پادشاهان صفویه نیز املاک خود را وقف میکردند. برای نمونه در زمان شاه عباس اول بیش از هر زمان دیگری به املاک موقوفه اضافه شد. در سال ۱۰۱۵ قمری شاه عباس تصمیم گرفت که تمام املاک و رقبات خود را که قیمت آنها بیش از یکصد هزار تومان شاهی بود، به علاوه ساختمانهای گوناگون در اصفهان و اطراف آن را وقف ۱۴ معصوم کرد و نخست خودش سرپرستی آنها را برعهده گرفت و سپس خود سرپرستی را به حاکم زمان اختصاص داد. این وقفنامهها را شیخ بهاءالدین محمدعاملی (شیخ بهایی) تنظیم کرد که درآمدهای آن صرف شرایط و پیشامدهای هر دوره می شد(۸).
وقف از دوره افشاریه تا پهلوی
بعد از سقوط صفویه فرهنگ و سنت وقف از رونق افتاد و اغلب دفاتر موقوفات و رقبات وقفی در حمله افغان ها به اصفهان از میان رفت و وضعیت آن معلوم نشد. در دوره افشاریه درآمد موقوفات صرف لشکریان و نظامیان شد(۹). این وضعیت پس از مدتی تا حدودی به سامان شد اما اوضاع آشفته آغاز روی کار آمدن قاجارها، باعث شد تا موقوفات نیز دستخوش حیف و میل و مطامع فرصت طلبان و سودجویان شود تا اینکه پس از مدتی به خصوص بعد از انقلاب مشروطه موقوفات تا حدودی محل خود را پیدا کرد و با تاسیس وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، وقف در تشکیلات اداری آن روز مطرح شد. در دوره پهلوی بسیاری از املاک حاصلخیز موقوفه و اراضی مرغوب به نام ملک شخصی وابستگان، درباریان و ... مصادره شد و برخلاف اصول فقهی، بسیاری از مزارع وقفی در اصلاحات ارضی به فروش رسید(۱۰).
کارکرد وقف در جامعه
همواره و در طول تاریخ واقفان خیراندیش با اختصاص بخشی از اموال خود برای خدمت مستمر به جامعه در قالب روش پسندیده وقف که بارزترین و روشنترین مصداق احسان، انفاق و تعاون است منشاء خدمات فراوان علمی، فرهنگی، هنری، رفاهی، بهداشتی در جامعه بودهاند که وجود صدها درمانگاه، بیمارستان، مدرسه، دارالایتام، کتابخانه و هزارها مسجد، قنات، پل، آب انبار و... که باید به طور دایمی حفظ و مورد بهره برداری قرار گیرد، بهترین گواه و شاهد آن است.
همچنین وقف در سال های اخیر نمود بارزتری پیدا کرده است که نمونه های آن برای مساجد، بیمارستانها، ایجاد حمام، تعمیرحمام، احسان، تهیه پوشاک، ایجاد دارالایتام، کمک به ایتام، پرورشگاه، کمک به دانشجویان، اطفال بیبضاعت، معلمین و مستخدمین مدرسه، کمک نقدی به افراد، لوازم تحصیل دانشآموزان بیبضاعت، اعطای جوایز و وام و کمک، ورزش در مدارس، جهیزیه عروس، ازدواج، بیماران سرطانی و ... مشاهده میشود.
بنابراین گسترش فرهنگ وقف و استفاده صحیح از موقوفه ها باعث می شود تا بسیاری از افرادی که توانایی همسطح شدن را با جامعه ندارند، بتوانند پیشرفت کنند و زمینه های رشد آنها شکل بگیرد. برای نمونه وقف مدرسه در مکان های دور افتاده سبب باسوادشدن افراد زیادی می شود و در نهایت شرایط توسعه جامعه را ایجاد می کند.
منابع
۱- لغت نامه دهخدا ذیل ماده وقف
۲- واعظی، عزت الله، ۱۳۸۰، مقاله نگاهی به جایگاه وقف در فرهنگ اسلام.
۳- رفرم، حسن، ۱۳۸۰، مقاله نقش وقف در توسعه اقتصادی و اجتماعی.
۴- ایران در قرون نخستین اسلامی، برتولد اشپولر، ترجمه محمود میرآفتاب. انتشارات علمی فرهنگی، تهران ۱۳۷۰، صص۱۳۳-۱۳۸.
۵- ایران در سدههای میانه جیمز مورگان، ترجمه عباس مخبر، ص۳۷۶.
۶- میراث جاویدان، زمستان ۱۳۸۵ فصلنامه فرهنگی، تحقیقی، اجتماعی و تاریخی شماره ۳۸، ص۱۵-۲۰.
۷- ایران عصر مغول و تیموری، راجر سیوری، ص ۳۱۲.
۸- ابوالقاسم آخته، مقاله تاریخ وقت در ایران، مجله یاد ایام، شماره ۵۳، ۱۳۸۸.
۹- تاریخ اجتماعی ایران در دوران افشار و زند، رضا شعبانی، ص۱۴۵.
۱۰- تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلالالدین مدنی، ۲ جلد، ص۲۱۸.
نظر شما