روزنامه توسعه ایرانی دوشنبه ۲۸ مهر در گزارشی درباره اتفاقات اخیر پاریس نوشت: داستان از این قرار است که چند روز قبل ساموئل پتی، معلم تاریخ یک مدرسه در حومه پاریس تصویر کاریکاتور مجله شارلی ابدو از پیامبر اسلام (ص) را در کلاس آزادی بیان به دانشآموزانش نشان داد. او بعد از نشان دادن کاریکاتور پیامبر به دانشآموزان بارها مورد تهدید قرار گرفت. اینکه چه کسی و چگونه از اقدام او درکلاس درس اطلاع پیدا کرده، مشخص نیست؛ اما به نظر میرسد که یکی از دانشآموزان از داخل کلاس مذکور، این اقدام را برای شخصی که در خارج از مدرسه قرار داشته تعریف کرده است. تئوری دیگر این است که یکی از دانشآموزان در فضای مجازی عکس، فیلم یا متنی از این اقدامِ معلم فرانسوی منتشر کرده که پس از بازدیدهای بیشمار توسط مسلمانان، به تِرِند تبدیل شده و در نهایت موجب شده تا واکنشها به این مساله افزایش پیدا کند. به هر ترتیب، تهدیدها علیه معلم فرانسوی نه تنها افزایش پیدا کرد، بلکه درنهایت با شنیده شدن صدای اللهاکبر، گلوی او در اطراف مدرسهای که در آن مشغول به کار بود، بریده شد.
براساس بیانیهای که از سوی دادستان مبارزه با جرایم تروریستی منتشر شده، قاتل شخصی به نام «عبدالله ابویزیدویچ» بوده است. او متولد ۱۲ مارس ۲۰۰۲ (۱۸ ساله) در روسیه و شهروند چچنیتبار این کشور بوده که در فرانسه درخواست پناهندگی داده و از مارس امسال یعنی حدود شش ماه پیش، اجازه اقامت ۱۰ ساله فرانسه را تا سال ۲۰۳۰ کسب کرده است. بنابر آنچه که دادستان ضد تروریسم فرانسه گفته، دستگاههای اطلاعاتی فرانسه عبدالله ابویزیدویچ را تحتنظر نداشتند، چون او قبلاً هیچگونه سابقه کیفری نداشته است. آنچه که از تحقیقات محلی و تکمیلی پلیس ضد تروریسم فرانسه منتشر شده، نشان میدهد که عبدالله ابویزیدویچ چند روز پس از نشان دادن کاریکاتور پیامبراسلام توسط معلم فرانسوی در مدرسه، عکس ساموئل پتی، را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده و در نهایت بیرون مدرسه ایستاده بود و از دانشآموزان سراغ او را گرفته که در نهایت وی را نشانش میدهند و چند لحظه بعد هم جنازه وی را در اطراف مدرسه پیدا میکنند. یکی از مقامهای پلیس گفته که مظنون با یک چاقو و تفنگ ایرسافت (سلاح کمری بادی) دیده شده که گلولههای پلاستیکی شلیک کرده و درست ۶۰۰ متر دورتر از محل قتل، توسط پلیس کشته شده است.
اخبار دیگری هم نشان از این دارد که والدین یک دانشآموز به دلیل نشان دادن کاریکاتورهای پیامبر اسلام از معلم فرانسوی شکایت تنظیم کرده بودند ولی فرد مهاجم براساس آمارهای موجود مجرد بوده و هیچ فرزندی در مدرسه مذکور نداشته است. بر این اساس تحقیقات پیرامون این پرونده از سوی دادستان و پلیس مبارزه با جرایم تروریستی همچنان جریان دارد و روز گذشته (یکشنبه) مقامات قضایی فرانسه اعلام کردند که ۹ نفر از جمله والدین یکی از دانشآموزان مدرسه را در ارتباط با این پرونده، بازداشت کردهاند.
نه تنها فرانسه، بلکه کشورهایی مانند هلند، آلمان و سوئد بیشترین و خطرناکترین مسلمانان سَلَفی را در خود جای دادهاند، ولی حاکمیت این کشورها به هیچ وجه نمیخواهند اقدامی عاجل در مورد این سلولهای تروریستی انجام دهند دولت فرانسه به خوبی میداند که هزاران نفر از اتباعش در عراق و سوریه، در حال همکاری با داعش هستند. این سیکل معکوسِ تولید، صدور و بازگشت تروریسم است که امروز باعث شده اتباعی که به اروپا برمیگردند «سلولهای ترور» را شکل بدهند که اگر هم خود نمیتوانند، جوانهای غیر اروپایی را برای ترور تحریک کنند.
تحریک رادیکالیسم از داخل!
فارغ از جهاتِ مختلف این پرونده، آنچه که در این رابطه بسیار مهم به نظر میرسد، واکنش رئیسجمهوری فرانسه به این واقعه تروریستی است. امانوئل مکرون عصر جمعه حمله و کشته شدن معلم فرانسوی در حومه پاریس را «حمله تروریستی اسلامگرایانه» توصیف و آن را محکوم کرد. او از مدرسهای در منطقه «کنفلان سنت اونورین» در حومه پاریس که این معلم تاریخ در آن تدریس میکرده و حادثه قتل در نزدیکی آن روی داده، بازدید کرد و از همانجا در مقابل دوربین خبرگزاریها و شبکههای تلویزیونی فرانسه اعلام کرد که یکی از هموطنان ما کشته شد چون درس آزادی باورمندی یا ناباورمند بودن را میداد! این سخنان مکرون را قبلاً هم شنیدهایم. درست است که در سال ۲۰۱۵ که مجله شارلی ابدو پس از انتشار کاریکاتور پیامبر اسلام از سوی دو برادر الجزایریالاصل مورد حمله قرار گرفت و تعدادی از خبرنگاران آن در تحریریه این نشریه به خاک و خون کشیده شدند، فرانسوا اولاند، ریاست جمهوری فرانسه رابه عهده داشت اما همه به خاطر دارند که بسیاری از سیاستمداران فرانسه بعلاوه مکرون مواضع سخت و تندی علیه این اقدام اتخاذ کردند.
اما همین چند هفته پیش که شارلی ابدو مجدداً کاریکاتور پیامبر اسلام را بازنشر کرد، او در کمال آرامش و خونسردی، سکوت اختیار کرد و هیچ واکنشی نشان نداد. حتی به یاد داریم که مکرون در گفتوگو با رسانههای فرانسوی گفته بود که این اقدام به معنای تامِ کلمه، به رخ کشیدن دموکراسی در فرانسه است. حالا هم که ساموئل پتی معلم ۴۷ ساله فرانسوی از سوی یک چچنیتبارِ ۱۸ ساله به قتل رسیده، باز هم شاهد دفاعِ مکرون از چنین اقدامهایی هستیم. در مورد این پرونده نمیتوانیم قوانین فرانسه را مورد هجمه قرار دهیم اما میتوانیم این سوال را بپرسیم که آیا در شرایطی کنونی که طیف عظیمی از تروریستهای خارجی داعش که سالها در گردان مهاجرین این تشکیلات تروریستی درعراق و سوریه فعال بودهاند و حالا به صورت قاچاقی در حال عزیمت به کشورهای خود هستند، این قبیل اقدامات که مضمون توهین به دین اسلام را دارند، امنیت اروپا را بهم نمیریزد؟ سوال دوم این است که چرا در فرانسه این قبیل اقدامها تا به این حد واکنشهای رادیکال دارد؟ پاسخ هر دو سوال را باید در آزادی بیان و البته پشتپرده سناریوهای امنیتی دنبال کرد.
همه میدانند که در فرانسه آزادی بیان و حفظ آن یک امر مقدس به شمار میرود، اما پارادوکسی که در اینجا عیان میشود این است که آزادی بیان زمانی مفهوم پیدا میکند که امنیت ملی را به خطر نیندازد. دولت فرانسه به خوبی میداند که هزاران نفر از اتباعش در عراق و سوریه، در حال همکاری با داعش هستند و مکرون هم در سفر اخیرش به عراق اعلام کرد که مایل نیست هیچکدام از اتباعش که حالا در زندانها به سر میبرند و دستشان به خون صدها نفر آلوده است را به پاریس برگرداند. این سیکل معکوسِ تولید، صدور و بازگشت تروریسم است که امروز باعث شده اتباعی که به اروپا برمیگردند «سلولهای ترور» را شکل بدهند یا حداقل به نحوی عمل کنند که اگر خودشان نمیتوانند دست به اقدام بزنند، جوانهای غیر اروپایی را برای این امر تحریک کنند. نه تنها فرانسه، بلکه کشورهایی مانند هلند، آلمان و سوئد بیشترین و خطرناکترین مسلمانان سَلَفی را در خود جای دادهاند، ولی حاکمیت این کشورها به هیچ وجه حاضر به نظارت بر شبکههای اجتماعی خود نیستند و حتی نمیخواهند اقدام عاجلی در مورد سلولهای تروریستی انجام دهند؛ چراکه به نظر میرسد تبهکاران، تروریستها و حتی باندهای تبهکارانه روز به روز پیشرفتهتر از دولتها عمل میکنند.
نظر شما