استاد دانشگاه: کرونا، فرهنگ را به حاشیه رانده است

تهران- ایرنا- یک انسان‌شناس عقیده دارد: شرایط کرونا به‌ناچار ما یا بخش زیادی از جامعه را در سطحی آورده که نیازهای ابتدایی بسیار اهمیت پیداکرده و تا این نیازها تا حدودی برآورده نشوند، نیازهای سطح بالاتر اصولاً مطرح نمی‌شوند.

به رغم گذشت چند ماه از شیوع ویروس کووید ۱۹ و درگیری روزافزون بسیاری با این بیماری، اطلاع رسانی‌های متعدد و هشدارهای دولتی، همچنان مسئله ویروس کرونا موضوعی پرمخاطره در کشور است که سازمان و نهادهای متعددی را به چاره اندیشی برای آن واداشته است.

کرونا در این مدت تقریبا تمام حوزه‌های جوامع را درگیر کرده و تقریبا هیچ عرصه‌ای از گزند آن در امان نمانده است؛ حوزه فرهنگ و اقتصادِ فرهنگ یکی از اولین عرصه‌هایی بود که پس از شیوع ویروس کووید ۱۹ با آسیب جدی مواجه شد و پس از تعطیلی و رکود عمدۀ فضاهای فرهنگی و کاهش عرضه و تقاضای کالاها و خدمات فرهنگی، به شدت آسیب دید.

بررسی اقتصادِ فرهنگ و تلاش برای بهبود آن یکی از موضوعاتی است که نیاز به بررسی و توجه فوری دارد و بر این اساس توسط گروه فرهنگی خبرگزاری جمهوری اسلامی با چاره‌جویی از استادان و صاحب‌نظران این عرصه پیگیری می‌شود.

در شرایط حاضر مردم درگیر نیازهای ابتدایی خود هستند

دکتر مهرداد عربستانی استادیار انسان‌شناسی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران در اشاره به وضعیت اقتصادِ فرهنگ در شرایط حاضر پس از شیوع ویروس کووید-۱۹ در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: اگر منظور از فرهنگ در معنای عالی آن باشد (چیزهایی مانند هنر، ادبیات یا تحصیلات عالی و هر آنچه فرهنگ عالی محسوب می‌شود) قطعاً این امور فرهنگی در این دورانِ سخت، دچار مشکل شده‌اند؛ به‌خصوص به خاطر کمبودهای حاد اقتصادی در این ایام تولیدات و خدمات فرهنگی منقبض و تضعیف‌شده‌اند.

وی ادامه داد: یک تعریف از فرهنگ داریم که عام است، آن‌چنان‌که در انسان‌شناسی مدنظر قرار دارد و شامل تمام میان ذهنیتی می‌شود که عمدتاً جنبه نمادین داشته و انسان‌ها درون آن غوطه‌ورند و در آن زندگی می‌کنند؛ اما وقتی فرهنگ را بدون این ملاحظه در نظر می‌گیریم، معمولاً منظور فرهنگ عالی است؛ یعنی فعالیت‌ها و اموری که اگر بخواهیم در هرم نیازهای مازلو (روانشناس انسان‌گرای آمریکایی) قرار دهیم، شاید در دو سطح بالای هرم قرار بگیرند؛ یعنی آنچه بیشتر به مرتبط با دستاوردها و تحقق شخصی است و ربط کمتری با نیازهای کاملاً جسمانی یا مسائل مرتبط با امنیت دارد که نیازهای ابتدایی انسان را تشکیل می‌دهند.

بر اساس مدل نظری هرم مازلو که مدلی پذیرفته‌شده‌ و کاملاً منطقی است، انسان زمانی به سمت نیازهای سطح بالاتر می‌رود که نیازهای سطح پایین‌ترش مانند نیازهای جسمانی (خوراک، پوشاک و ...) تا امنیت و پس‌ازآن نیازهای عاطفی و احساسات (دوست داشته شدن، پذیرفته شدن و ...) برآورده شده باشد و پس‌ازآن نیازهایی قرار می‌گیرند که بسیاری ازآنچه «فرهنگی» قلمداد می‌شود در آنجا قرار می‌گیرد.

شرایط کرونا به‌ناچار بخش زیادی از جامعه را در سطحی آورده که نیازهای ابتدایی بسیار اهمیت پیداکرده و تا این نیازها تا حدودی برآورده نشوند، نیازهای سطح بالاتر اصولاً برای افراد یا گروهی از افراد که درگیر نیازهای سطح پایین‌تر هستند، مطرح نمی‌شوند؛ درواقع نیازهای بالاتر اصولاً از افق وجودی این افراد حذف می‌شود. در این ایام قطعاً مسئله فرهنگ تحت تأثیر قرارگرفته و اقتصاد که خود پایه برآوردن بسیاری نیازهای انسانی است، آسیب‌دیده.این انسان‌شناس تصریح کرد: در شرایط حاضر مردم (شامل دولت‌ها و همه مراکزی که دخل‌وخرج برایشان معنا دارد) ترجیح می‌دهند درجاهایی هزینه کنند که نیازهای سطح پایین‌تر را برآورده سازد. قطعاً مثال‌های زیادی دراین‌باره وجود دارد و همه‌کسانی که درگیر کارهای فرهنگی هستند با این ضعف بنیه فرهنگی هم به لحاظ انگیزه روانی و هم به لحاظ اقتصادی مواجه شده‌اند.

برای بهبود وضعیت اقتصاد فرهنگ، نمی‌توان دستوری ساده داد

مترجم کتاب‌های  مقدمه ای بر انسان شناسی دین و فیلم مردم نگارانه در پاسخ به این پرسش که فرهنگ باتوجه به شرایط موجود چگونه قادر به بازتولید و بازیابی خود است؟ توضیح داد: فرهنگ خود نمی‌تواند کاری انجام دهد و عده‌ای در این عرصه‌ها مشغول به کار و فعالیت هستند؛ یعنی شغل و حرفه‌شان با این مسئله مرتبط است؛ برای این‌که افراد باید چه‌کار کنند، نمی توان دستور ساده‌ای داد و الزاماً راه گریزی هم نیست.

وی افزود: وضعیت این دسته از افراد به‌ناچار وضعیتی کج‌دار و مریز می‌شود. قطعاً تجربه‌ ما مثالی از این مورد است. در انجمن انسان‌شناسی ایران که یک نهاد علمی است و کار آن ترویج بخشی از فرهنگ مرتبط با دانش انسان‌شناسی (کسانی که آنجا هستند داوطلبانه کار می‌کنند) در این مدت بسیاری از منابع مالی‌مان را از دست دادیم.

حمایت‌های دولتی تقریباً قطع شد یا آن‌قدر کاهش پیدا کرد که در مقابل این تصاعد هندسی افزایش هزینه‌ها پاسخگو نبود، بسیاری اعضا حق عضویت نپرداختند و درنتیجه طبعاً مثل باقی نهادهای فرهنگی فعالیت ما سخت‌تر شد.

عربستانی تاکید کرد: بحران امروز ما سوای بحران بهداشتی که همه دنیا را تحت تأثیر قرار داده، یک بحران اقتصادی و سیاسی است که از بهار ۹۷ شروع شد؛ زمانی که شوک اقتصادی به دلیل تبعات خروج آمریکا از برجام پیش آمد.

از همان زمان افق نیازهای مردم به‌مرور شروع به محدودتر شدن به نیازهای سطح پایه کرد، زیرا نیازهای ابتدایی‌تر در سطح معیشت و امنیت برجسته شد و به‌ تبع آن دغدغه‌ها تغییر کرد. به‌ این ‌ترتیب برای اقتصاد فرهنگ واقعاً کار خاصی نمی‌شود کرد مگر فعالان این حوزه‌ها، با آنچه در توانشان هست و به هر ترتیب، به همان صورت کج‌دار و مریز به فعالیت‌هایشان ادامه دهند.

انقباض اقتصاد فرهنگ در این دوران اجتناب‌ناپذیر است

مولف کتاب‌های تمنّای رفتن: مهاجرت به خارج در میان ذهنیت ایرانی و از خشمی که داریم در تبیین این موضوع که پس‌ از دوران فعلی، تغییرات فرهنگی چگونه خواهند بود، گفت: محدودشدن فعالیت‌های فرهنگی در این دوران اجتناب‌ناپذیر است؛ مثلاً حتی پروژه‌های تحقیقاتی یا هنری، ممکن است دیگر صورت نگیرد.

قطعاً در این دوران تلاش‌هایی برای تطابق با شرایط موجود صورت می‌گیرد؛ مانند استفاده از فضای مجازی که بسیاری نشست‌های علمی، هنری و ادبی و در این مدت از این طریق انجام‌گرفته و حتی کنسرت و نمایش هم در این فضا اجرا شده‌اند؛ این‌ تلاش‌ها برای استمرار و بقا صورت می‌گیرد، ولی سؤال این است بدون گردش مالی و اقتصاد با رونق، این‌ فعالیت‌های تا کی می‌تواند ادامه یابد.

اما اگر به‌صورت اقتصادی به موضوع نگاه شود (که بحث ما هم اقتصاد فرهنگ است) می‌بینیم که عرضه و تقاضا هم به‌شدت تغییر کرده است؛ یعنی حتی تقاضا برای فرهنگی هم کاهش محسوس پیدا کرده است. با توجه به کاهش شدید پول ملی، قطعاً خرج کردن پول برای انواع کالاهای فرهنگی کمتر شده است و از طرف دیگر محدودیت‌های بهداشتی هم امکان این فعالیت‌ها را تحت تأثیر قرار داده است. لذا باید دوباره بخشی از اقتصاد اجتماع به سمت تولید فرهنگی برود و این رخ نمی‌دهد مگر زمانی که نسبت و درصدی از امنیت (جانی و اقتصادی) دوباره پا بگیرد.عربستانی متذکر شد: اگر مقداری وسیع‌تر نگاه کنیم و می‌توانیم به موضوع میراث فرهنگی هم اشاره کنیم. میراث فرهنگی به‌ویژه میراث ملموس مثل آثار و ابنیه تاریخی و باستانی که هم دستمایه افتخار ملی هستند و هم ازنظر آموزشی اهمیت دارند، برای نگهداری و محافظت نیازمند منابع مالی هستند. حتی در کشورهای مرفه و ثروتمند و کشورهای صنعتی پیشرفته بودجه حفظ این میراث پس از هزینه‌های دیگر تخصیص داده می‌شود؛ یعنی همیشه موضوع هزینه برای حفظ میراث ملموس یک مسئله است.

در چنین شرایطی در کشوری مانند کشور ما می‌توان انتظار داشت بسیاری از این میراث ملموس فرهنگی فراموش شوند. کما اینکه قبل از این بحران‌ها بسیاری از خانه‌ها و مکان‌ها سنتی و قدیمی و تاریخی و حائز اهمیت به لحاظ میراث فرهنگی وجود داشت که بودجه کافی برای محافظت و نگهداری از آن‌ها وجود نداشت. وقتی این‌ها محافظت نشوند به‌مرور فرسوده شده و از بین می‌روند، همچنان که در مورد برخی از مکان‌ها و فضاها این مسئله رخ‌داده است.

این استادیار انسان‌شناسی یادآورشد: بر این اساس می‌شود انتظار داشت در صورت تداوم وضعیت نابسامان اقتصادی کنونی تخصیص اعتبار به این حوزه کاهش یابد و بخشی از داشته‌های فرهنگی غیرقابل جایگزین و منحصربه‌فرد از دست بروند.

امروز تنها بحث عرضه محصول یا خدمت فرهنگی و تولید فرهنگی نیست و مسئله این است تقاضا برای محصولات و خدمات فرهنگی کاهش پیداکرده است.

نمی‌توان با هیچ درصدی از یقین راجع به آینده سخن گفت

این استاد دانشگاه در پاسخ به این که براساس وضعیت موجود پیش‌بینی شرایط فرهنگی در آینده به چه ترتیب خواهد بود، گفت: برای پیش‌بینی آینده دست‌وبال ما واقعاً بسته است؛ اگرچه این روزها پیش‌بینی‌های متعددی بر اساس سناریوهای ممکن صورت می‌گیرد امروز در ورطه‌ای قرارگرفته‌ایم که افق دیدمان را کاملاً غبارآلود و نامعلوم کرده است.

وی ادامه داد: بحرانی که کشور ما در آن قرار دارد ترکیبی از بحران های دیگر و جهانگیری ویروس کرونا است؛ یعنی همه این‌ها روی‌هم دیگربار شده است.  وقتی در این شرایط هستید که هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید رفتار بعدی این ویروس چیست، یعنی کنشی از جنس کنش امر واقع به معنای لکانی است و چیزی که اساساً تا به وجود نیاید نمی‌توانید از وجودش مطلع شوید، در نوعی فقدان تعیین به سر می‌برید. امروز تمام دنیا سخت متأثر از این عدم تعیین زیست‌شناختی است.عربستانی خاطرنشان کرد: بر این اساس چند سناریو برای آینده می‌توانیم در نظر بگیریم؟ پیش‌بینی‌هایمان را بر اساس کدام سناریو می‌توانیم قرار دهیم؟ تنها چیزی که می‌شود پیش‌بینی کرد این است که انسان‌ها در یک نگاه بسیار کلی بیش از هر چیز به امنیت و حفظ بقایشان توجه خواهند داشت و باید دید این امنیت و حس بقا چقدر از انرژی و توان و بنیه مالی آن‌ها را می‌گیرد؛ قطعاً اگر چیزی مازاد بیاید می‌تواند به سمت امور دیگر و جنبه‌های دیگر زندگی برود.

البته این سخن نوعی کلی‌گویی است که انسان‌ها تا نیازهای اولیه‌شان برآورده نشود به سمت نیازهای عالی‌تر نمی‌روند و درست‌تر اینکه اصولاً افقی نیازهای عالی‌تر برایشان گشوده نمی‌شود. ولی من حداقل نمی‌توانم آینده ملموسی را در چشم‌انداز داشته باشم.

وی افزود: پیش‌بینی‌هایی البته به‌خصوص در اوایل دوران کرونا مطرح بود که مثلاً گفته می‌شد نظام‌های سیاسی به بهانه کنترل اجتماعی ممکن است به سمت توتالیترشدن بروند زیرا کنترلی که اقتضای برنامه‌های بهداشتی است، ممکن است به جنبه‌های مختلف زندگی تسری پیدا کند و بعد از رفع خطر همه‌گیری باقی بماند. برعکس این نگاه هم بود که برخی عقیده داشتند قرنطینه و جدایی اجتماعی و تفرّد حاصل از آن نوعی برکت است تا انسان‌ها به تأمل و نگاه به خویشتن و بازنگری به خود و جامعه‌شان بپردازند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha