مقام معظم رهبری اشاره کردند که هرکسی رئیس جمهور امریکا شود، تأثیری بر سیاستهای ما نمیگذارد. آقای روحانی نیز بر همان سیاق یادآوری کرد که برای ما مهم نیست چه کسی در امریکا انتخاب میشود ولی شیوهای که امریکا در پیش میگیرد مهم است.
این اظهارات به معنای بیتوجهی به تفاوتهای بالقوه در رفتارهایی نیست که ممکن است رؤسای جمهور مختلف امریکا در پیش بگیرند بلکه صحه گذاشتن بر اصول هدایتکنندهای است که سیاست خارجی ما در سالهای گذشته بویژه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به پیش برده است.
در طول سالهایی که دولت ترامپ با خودخواهی شخصی با ذات جنگ افروزانه و نفرت پراکنی و کنار هم قرار گرفتن ضد بشریترین گروه در کاخ سفید، در لجاجت با دولت پیشین امریکا و به تحریک شماری از کشورهای منطقه خروج از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی بر ملت ما را بر گزید، راهحل ما برای خاتمه دادن به این قانونشکنی بینظیر ساده بود: بازگشت به برجام و تن دادن به تعهدهایی که نه دولت اوباما بلکه دولت امریکا به منزله یک موجودیت حقوقی و پایدار به جامعه جهانی سپرده بود.
همه بر آن واقف بودیم که کرنش در برابر زورگویی ترامپ نه تنها موجب عقبنشینی وی نخواهد شد بلکه منافع درازمدت ملت ایران نیز مورد مخاطره قرار میگرفت و این را هم میدانستیم که چنین سیاستی، سنت شومی را پایه خواهد گذاشت که شاید تا دهههای بعد نیز اقتصاد و معیشت ایرانیان را به گروگان تحریم در هر بزنگاه و هر بهانهای میگرفت و به تعبیری خواستههای نامشروع ترامپ، نقطه پایانی نداشت و ایران را به جامعهای تحقیر شده و شکننده تبدیل میکرد.
از نظر ما فلسفه وجودی برجام، از گرو خارج کردن اقتصاد ملی کشور از بازیهای سیاسی و بحرانهای جعلی آن بود تا راه توسعه درونی کشور به فراز و فرود روابط خارجی مشروط نماند.
به این ترتیب، یکی از کارکردهای برجام ضد حمله به استراتژیهای امریکایی - صهیونیستی و برخی از جنگافروزان منطقهای بود که توسعه و بزرگ شدن ایران را بر نمیتافتند. در حقیقت به خدمت گرفتن تعامل سازنده خارجی، به نحوی هم جلوگیری از سیاستهای جنگ افروزانه امریکا و پیامآور صلح منطقهای بود و هم زمینهای برای استفاده از فرصتهای جهانی برای توسعه اقتصادی در داخل کشورمان با تکیه بر تواناییهای داخلی نیز بود.
در اینجا باید به یاد بیاوریم که این فلسفه ترجمه و بیان عملی از توصیه مقام معظم رهبری بود که در تبیین اقتصاد مقاومتی تعبیر اقتصاد درون زا و بروننگر را بازآفرینی کردند.
به نظرم، همانگونه که برجام در ذات خود محافظت از توسعه ملی کشور و زمینهساز بروز توانمندیهای داخلی در اقتصاد جهانی بود، همچنین از بعد خارجی مقاومت در برابر قلدری و زورگویی و یکجانبهگرایی امریکا علیه ملت ایران هم بود؛ روندی که اهداف گروهی از تندروهای امریکایی و صهیونیستها و بدخواهان منطقهای ایران مبنی بر کوچک و ضعیف کردن ایران و بی محتوا کردن جمهوریت و اسلامیت را خنثی میکرد.
ما برجام را مستقل از ماهیت حزب دموکرات پذیرفتیم اما این امریکا بود که با یک چرخش حزبی، سعی کرد جنگ علیه برجام را به جنگ علیه معیشت، سلامت و رفاه ایران گره بزند.
ساکن ژانویه کاخ سفید، میتواند با تغییر سیاست، اقدام به ساختارشکنی علیه آن بافت و ساختی کند که ترامپ همزمان با جنگ با برجام، جنگ با معیشت و رفاه ایرانیان هم به وجود آورد. امروز اما فشار حداکثری به پایان راه خود رسیده، برخلاف تصور ترامپ، ایران نه تنها فرو نپاشید بلکه با مقاومت، اقتصادی بدون نفت را نیز تجربه کرد.
سیاستهای منطقهای موفق همانند نقشی که امروز در قفقاز ایفا میکند و نیز همچنان لنگرگاه امنیت منطقه باقی مانده است. لذا هر دولتی در امریکا بر سر کار باشد، به اعتراف مقامات دولت ترامپ، تحریمی برای وضع کردن و بدتر کردن اوضاع ندارد.
ایران همانگونه که نشان داده بر سیاست اصولی خود در دفاع از امنیت توأم با معیشت مردم، - بهرغم همه سختیها برای ملت و دولت - و نیز حیثیت و بزرگی ملت ایران پای فشرد و همچنان بر آن اصل و پیمان خواهد ایستاد.
امریکا میتواند با احترام به اراده تمدنی در حق برخورداری همزمان از رفاه، سلامت و امنیت ایرانیان، به خط مشی عاقلانه باز گشته و از سیاستهای ضد مردمی و جنگ افروزانه امروز کاخ سفید فاصله بگیرد. این مسیر به نفع صلح و امنیت جهانی و مردم منطقه نیز خواهد بود.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
نظر شما