به گزارش روز پنجشنبه گروه فرهنگی ایرنا، از میان جایزههای ادبی دنیا، جایزه نوبل ادبیات، اهمیت ویژهای داشته است. جایزه نوبل ادبیات (Nobel Prize Literature) یکی از ۵ جایزه نوبل است که هرساله از سوی آکادمی نوبل برای تقدیر از یک عمر دستاورد ادبی به یک شاعر، نویسنده و یا نمایشنامهنویس اعطا میشود اثر انتخاب شده، طبق وصیتنامه آلفرد نوبل باید برجستهترین اثر با گرایش آرمانخواهانه باشد، این جایزه شامل مدال طلا، دیپلم و مبلغی پول است.
آکادمی سوئد برنده را تعیین میکند و در اوایل اکتبر (آبان ماه) هرسال آن را اعلام میکند و جایزه نوبل هر سال در ماه دسامبر (آذر ماه) در سالگرد مرگ آلفردنوبل توسط آکادمی نوبل در استکهلم سوئد، با حضور پادشاه سوئد، اعطا میشود. جایزه به مجموع آثار چاپی نویسنده تعلق میگیرد، نه به یک اثر، اگرچه گاهی در متن مربوط به جایزه از آثار مشخص نیز نام برده شده است. جایزه نوبل ادبی برای اولینبار در سال ۱۹۰۱ اعطا شد.
با این وجود نویسندگانی هستند که این جایزه را رد کردهاند و دو روز پیش سالگرد رد کردن جایزه توسط جرج برنارد شاو بود، این آخر هفته و روزهای قرنطینه را با کتابهای نویسندگانی بگذرانید که جایزه نوبل را رد کردند.
برنارد شاو؛ پول نوبل و کشتار مردم
جرج برنارد شاو (۱۹۵۰-۱۸۵۶)، نمایشنامهنویس سبک کمیک، منتقد ادبی و سوسیالیست ایرلندیتبار بود. از او بهعنوان توانمندترین نمایشنامهنویس بریتانیایی پس از شکسپیر و نافذترین رسالهنویس پس از جاناتان سوییفت، هجونویس ایرلندی، یاد میکنند. او در سال ۱۹۲۵ برنده جایزه نوبل ادبیات شد اما در نوامبر سال ۱۹۲۶ میلادی به طور رسمی گفت که ضمن پذیرش نشان افتخار، از دریافت جایزه نقدی خودداری می کند و درباره دلیل این تصمیم گفت: این پول از فروش مواد منفجره بهدست میآید که در کارخانههای مهندسی نوبل تولید میشود. بیشتر این مواد در کشتار مردم بهکار میرود و یک انسان چنین پولی را برای ادامه حیات خود دریافت نمیکند.
سرباز شکلاتی نمایشنامه طنزی ضدجنگ به قلم جورج برنارد شاو برای کودکان و نوجوانان است اما مخاطب آن همه مردم دنیا هستند. این اثر، نخستین نمایشنامه اوست که در آمریکا نمایش داده شد. او در این نمایشنامه سربازهایی را به صحنه میکشد که نه تنها قهرمان نیستند، بلکه افرادیاند که بنا به وضعیت نابه سامان موجود در پی منافع خود حرکت میکنند تا به هر طریق از این شرایط غیر عادی خلاص شوند. نویسنده در این اثر روی دیگر جنگ و قهرمانان جنگ را با نگاهی انتقادی بیان میکند تا حقیقت تلخ را جایگزین واقعیتهای موجود کند.
این نمایشنامه در سه پرده نوشته شده و با خبری که مادر به دخترش از آغاز جنگ میدهد، شروع میشود اما در ادامه این حقیقت که جنگ چهره دیگری جز آن رویکرد قهرمانانه دارد هم دیده میشود.
سرباز شکلاتی را در ایران سیمین دانشور ترجمه کرده و جلال آلاحمد نیز مقدمهای بر آن نوشته و نشر روزنه این اثر را در ۱۶۸ به چاپ رسانده است.
سارتر؛ رد نوبل برای مسئولیت نویسندگی
ژان پل سارتر (۱۹۰۵ - ۱۹۸۰)، فیلسوف، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار، فعال سیاسی، منتقد و نویسنده روشنفکر فرانسو بود که میتوان او را یکی از پیشگامان مکتب اگزیستانسیالیسم دانست.
او در سال ۱۹۶۴ که برنده جایزه نوبل شد، آن را نپذیرفت و اعلام کرد: من همیشه افتخارات رسمی را رد کردهام. یک نویسنده نباید به خود اجازه دهد به یک مؤسسه تبدیل شود. این نگرش مبتنی بر درک من از مسئولیت یک نویسنده است. نویسندهای که موقعیتهای سیاسی، اجتماعی یا ادبی اتخاذ میکند، باید فقط در چارچوب نگرش خود و آن چه مینویسد، عمل کند.
کتاب تیفوس اثر ژان پل سارتر را شاید بتوان تشبیهی از وضعیت امروز جامعه جهانی و همهگیری کرونا دانست. این کتاب به صورت فیلمنامه نوشته شده و فیلمی هم از روی آن ساخته شده است.
داستان این کتاب از این قرار است که تیفوس در مالزی زمانی که تحت استعمار بریتانیاست، همهگیر شده و مردم در حال مرگاند. دختر جوانی به نام نلی که یکی از عزیزانش را به خاطر این بیماری از دست داده، برای مراقبت از بیماران بیمارستانی داوطلب میشود، او در رفتو آمد به بیمارستان، با ژرژ آشنا میشود، دکتری که تبدیل به ولگردی خیابانی شده است. نلی با اندکی جستجو میفهمد که پزشک به دلیل اشتباهی که در گذشته کرده است از طبابت دست کشیده و دچار سرخوردگی است اما شرایط ایجاب میکند که او پزشک را به طبابت برگرداند.
سارتر در این کتاب، با اشاره به ویژگیهای انسانی و نقد استعمار، تحلیلی اجتماعی و روانشناختی را در قالب فیلمنامه، ارائه میکند.
تیفوس، نوشته ژان پل سارتر، با ترجمه قاسم صنعوی، در ۳۱۲ صفحه، توسط بنگاه نشر و ترجمه کتاب پارسه، منتشر شده است.
سولژنیتسین؛ انتخاب بین جایزه نوبل و ملیت شوروی
آخرین نویسندهای که جایزه نوبل را رد کرد، الکساندر سولژنیتسین (۱۹۱۸- ۲۰۰۸)، رماننویس، تاریخدان و یکی از معروفترین ادیبان روسیه بود، او در ۱۹۴۵ به علت نوشتن نامهای انتقادی درباره ژوزف استالین بازداشت شد و ۸ سال در اردوگاههای کار اجباری و سه سال در تبعید به سر برد، بخش مهمی از آثار او مربوط به این دوران است.
او در سال ۱۹۷۰ میلادی برنده جایزه نوبل ادبیات شد اما از ترس از دست دادن ملیتش و ممنوع الورود شدن به کشور خود، نتوانست راهی استکهلم شود تا جایزهاش را بگیرد، از سوی دیگر پیشنهاد او مبنی بر برگزاری مراسم عمومی در سفارت مسکو از سمت آکادمی نوبل رد شد و به همین دلیل، تا سال ۱۹۷۴ از پذیرفتن این جایزه امتناع کرد و بعد هم که آن را پذیرفت، توسط شوروی سابق از کشورش اخراج و ملیتش را از دست داد.
بخش سرطان، نوشته الکساندر سولژنیتسین، داستان در بخش سرطان میگذرد اما محیطی تیرهتر و اندوهبارتر از بیماری را نمایان می کند. در بخش سرطان از تبعیدها، زندانها، اردوگاهها و خلاصه شکنجهگاههای روحی و جسمی استالینی سخن میرود، قدرتهای بیرحم اهریمنی که به سادگی محض چه بسا زندگیها را ویران و بیسامان میکند...
بخش سرطان، تمام شوروی است، داستان بیماران سرطانی حاضر در بخش سرطان بیمارستانی در شوروی سالهای پس از مرگ استالین است، سولژنیتسین، بخش سرطان را در سال ۱۹۶۸ تمام کرد. پانزده سال پس از مرگ استالین، در میانه جنگ سرد و رنجی سخن گفت که از دوران کمونیسم بر این مردم رفته است.
این کتاب با ترجمه سعدالله علیزاده، توسط انتشارات امیرکبیر در ۹۱۲ صفحه منتشر شده است.
نظر شما