روزنامه ایران یکشنبه ۱۶ آذر در یادداشتی به قلم احمد مازنی فعال سیاسی نوشت: بنابراین مرز رقابتهای حزبی و جناحی نمیتواند امنیت کشور و مصالح کشور را مورد تهدید قرار دهد و هر گروهی بدون توجه به عواقب و پیامدهای رفتار خود پا را از خطوط قرمز نظام فراتر نهد.
یکی از موضوعات مرتبط با امنیت و منافع ملی موضوع مقابله با تحریمهای ظالمانه دشمنان بویژه تحریمهایی است که به وسیله ترامپ رئیسجمهوری مخلوع امریکا بر ملت ایران تحمیل شد، که به اذعان همه ناظران داخلی و بینالمللی این تحریمها و تلاش ویژه برای اعمال آن در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیسابقه است، چنان که در زمان دولت دهم علاوه بر تحریمهای ریاست جمهوری امریکا، تحریم کنگره امریکا و تحریمهای شورای امنیت (حتی چین و روسیه) و نیز اتحادیه اروپا بر ملت ایران تحمیل شده بود اما راههایی برای دور زدن تحریم وجود داشت که البته منجر به بروز برخی فسادها به نام دور زدن تحریم هم شد، اما با وجود لغو تمامی تحریمها براساس توافق برجام و قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، ترامپ ضمن شکستن پیمان و خارج شدن از برجام، تمامی دولتها، ملتها و اشخاص حقیقی و حقوقی را تحت فشار بیسابقه قرار داد تا هیچ کس جرأت دور زدن تحریم را نداشته باشد!
در نتیجه، فشار تحریمهای سه سال اخیر بیسابقه است، به نحوی که در عمل با تحریم بینالمللی مواجهیم. اکنون با خلع ترامپ به وسیله ملت امریکا فرصت آزمون دوباره دموکراتها فراهم شده. آقای بایدن معاون رئیسجمهوری همان دولتی است که توافق برجام را امضا کرده و در تبلیغات انتخاباتی اش روی بازگشت به برجام تأکید کرده است.
هرچند به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی چاره اصلی استحکام زیرساختهای اقتصادی برای کاهش یا خنثی کردن تأثیر تحریمها است اما رئیسجمهوری جدید ایالات متحده باید چکمه ترامپ را از روی گردن ملت ایران بردارد هم چنان که از روی گردن سیاه پوستان امریکا برداشته شد و بدون قید و شرط به میز مذاکره ۱+۵ برگردد.
در این میان آنچه مسأله عموم ملت ایران و تمامی احزاب و جناحهای سیاسی است یکپارچگی در اعلام و اعمال سیاستها و برنامههای نظام در جهت مقابله با تحریمهای ظالمانه است. اکنون توپ این بازی در زمین دولت امریکا است، ملت ایران هم اهل مقاومت است هم اهل منطق و گفتوگو.
جناحهای سیاسی داخل ایران هم باید این فرصت را برای حل مشکلات مردم مغتنم بدانند ودر این شرایط با تقدم منافع جناحی بر منافع ملی آن را تبدیل به تهدید نکنند؛ متأسفانه بعضی از تریبون داران منافع ملی را فدای منافع جناحی میکنند و در این جهت چنان زیاده روی میکنند که موجب سوءاستفاده بدخواهان خواهد شد.
ادبیات و گفتمان حاکم بر این طیف سیاسی - که مسبوق به سابقه است چنان که در حین نبرد سربازان دیپلماسی ایران با دولتهای طرف، نوک تیز انتقادات و تخریبها را به سمت سربازان خودی گرفته بودند- اکنون نیز به گونهای است که گرای تفرقه و تشتت داخلی را به دشمن انتقال میدهد؛ در حالی که صدای مجموعه نیروهای سیاسی و نهادهای مختلف حاکمیت باید پژواک صدای ملت باشد.
تداوم این برتری طلبیهای جناحی و بیتوجهی به منافع عمومی متأسفانه نشانههایی از توسعه نیافتگی سیاسی در میان برخی گروههای سیاسی است. انتظار میرود با درک منافع ملی بیش از این با ترامپ و پدیده ترامپیسم علیه ملت ایران همراهی و هم دلی نکنند و همه باهم در جهت منافع ملی هم صدا باشند.
نظر شما