روزنامه همدلی ۱۹ آذر یادداشتی را به قلم پارسا جعفری کارشناس روابط بینالملل منتشر کرد و نوشت: ایران هراسی طی سی ساله گذشته، همواره توسط دولتهای آمریکا - چه جمهوریخواه و چه دموکرات - و همچنین برخی از کشورهای غربی به صورت پیوسته، در سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی آنها پیگیری شده است. علت اتخاذ این راهبرد، به شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران باز میگردد؛ چرا که انقلاب اسلامی، ایران را کانون توجهات جهان اسلام قرار داد. این مهم به همراه موقعیت ژئواستراتژیک کشورمان، باعث شد که ایران به بازیگری تاثیرگذار بر مناسبات دو منطقه خاورمیانه عربی و جنوب غرب آسیا، تبدیل شده و مهمترین چالش استراتژیکی را برای مداخله گری های ایالات متحده و غرب در خاورمیانه پدید آورد. از مهمترین شیوه های آمریکا در انجام پروژه ایرانهراسی ایجاد عملیات تبلیغی- روانی از طریق تبلیغات رسانه ای است. از جمله این اقدامات می توان به معرفی ایران به عنوان به اصطلاح «محور شرارت»، «حامی تروریسم»، «تهدید هسته ای و موشکی»، «ناقض حقوق بشر» و به ویژه ادعای تلاش ایران برای دخالت در کشورهای دیگر که از عمده ترین محورهای تبلیغاتی در پروژه ایرانهراسی و نیز بسیار مورد علاقه اعراب منطقه است، اشاره کرد.
این پروژه ابعاد گوناگونی دارد و هدف اصلی آن در مرتبه اول کشورهای همسایه ایران و در مرتبه دوم تمام دنیاست. در مجموع اهداف اصلی آمریکا از پروژه ایرانهراسی شامل؛ منزوی کردن ایران در بعد منطقه ای و جهانی، حفظ امنیت وجودی اسراییل، ایجاد پایگاه های نظامی پیرامون جمهوری اسلامی و تسلط بر منابع انرژی منطقه می شود. مضافاً، ایالات متحده با استفاده از پروژه ایرانهراسی و با تبلیغات روانی مکرر علیه جمهوری اسلامی ایران، به ایجاد مسابقه تسلیحاتی بزرگی در خاورمیانه دست زده است؛ طوریکه در راستای این پروژه توانسته با انعقاد قراردادهای کلان نظامی با کشورهای ثروتمند عربی، موفق به جذب ثروت هنگفت این کشورها به سمت کارخانه های اسلحه سازی خود شود و بازار سودآوری را برای خود مهیا سازد. از طرفی دیگر کشورهای عربی همسایه ایران نیز تحت تأثیر این تبلیغات روانی- رسانه ای آمریکا برای حفظ موجودیت و تأمین امنیت خود در برابر مخاطرات احتمالی از جانب ایران، به واردات بیرویه تسلیحات نظامی از غرب روی آورده اند. با توجه به میزان خریدها و با بررسی و تحلیل هزینههای نظامی کشورهای عرب منطقه در سه دهه گذشته مشخص است که این کشورها هزینه نظامی خود را نه براساس نیاز واقعی بلکه تحت تأثیر گفتمان و فضای تبلیغاتی ایالات متحده تنظیم کرده اند.
در تازهترین گزارش، موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم از افزایش ۸۶درصدی صادرات تسلیحات نظامی به خاورمیانه سخن گفته است. بر اساس این گزارش آمریکا همچنان صادرکننده شماره یک اسلحه به منطقه خاورمیانه محسوب میشود و کشورهای عربی از جمله بزرگترین واردکننده سلاح در جهان، به حساب می آیند. روشن است که ایالات متحده با هدف فروش تجهیزات نظامی و همچنین توجیه تداوم حضور نظامی خود در منطقه با ایجاد و بزرگنمایی پروژه ایرانهراسی و تنش میان گروهها و دولتهای منطقه، آتش اختلاف و جنگ را روشن نگه میدارد تا انبارهای تسلیحاتی خود را خالی کند و چرخ تولید صنایع نظامیاش همچنان بچرخد؛ حتی به قیمت جان هزاران زن و کودک یمنی در حملات ائتلاف متجاوز سعودی. بنابراین، ایرانهراسی در واقع تبدیل به پلی شده است که واشنگتن سعی دارد با عبور از آن از یک سو تحولات آینده داخلی خود را مدیریت کند و از سوی دیگر بحرانهای منطقهای و بینالمللی فراروی آمریکا را مهار و کنترل کند. با توجه به پیچیدگی مسئله ایرانهراسی و تبعات منفی و زیانبار آن برای جمهوری اسلامی، طبیعی است ادامه این روند موجب می شود که ایران نتواند با مانور بیشتری در منطقه و جهان حضور پیدا کند.
آنچه میتواند چارهساز باشد، اجماع ملی در خصوص سیاست خارجی کشور و پشتیبانی جمعی از دستگاه سیاست خارجی برای پیگیری اهداف سیاست خارجی است. باید از نگاه جناحی به دستگاه سیاست خارجی اجتناب کرد و آن را بهعنوان مجری برنامههای نظام در خارج از مرزها دانست. حمله به دستگاه سیاست خارجی بهخاطر اهداف جناحی نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه در راستای اهداف دشمنان خارجی برای تضعیف آن است. امروز بخشی از توان دستگاه سیاست خارجی برای پاسخگویی به کنشهای ناشی از نگاههای جناحی و بخشی دیگر برای خنثیسازی عواقب ناشی از رفتارها و موضعگیریهای نسنجیده در خصوص مسائل سیاست خارجی از جانب شخصیت ها و محافل غیر مرتبط، صرف میشود.
چنانچه با اجماع ملی در قبال سیاست خارجی و رعایت آن توسط تمامی جناحها این نقیصه برطرف شود، قطعا منافع بسیاری برای کشور به ارمغان خواهد آورد و دستگاه سیاست خارجی با تمام قوا به مبارزه با ایرانهراسی و معرفی ایران واقعی خواهد پرداخت. در راستای آشنایی سایر ملت ها با واقعیتهای مخدوش شده ایران و انقلاب اسلامی و برای مقابله با این هجمه های تبلیغاتی – روانی آمریکا، دستگاه دیپلماسی با طیب خاطر میتواند اقدام به شناساندن ایران به عنوان واحدی متمدن، مستقل و خواهان آرمان صلح جهانی کند و با تعریف ساز وکار رسانه ای منسجم و همچنین با ارائه تصویری صحیح از پیدایش، آرمان ها و نیز منطق انقلاب اسلامی، فضای تنگ ایرانهراسی را شکسته و مانع از آن شود که اینگونه تبلیغات بر افکار عمومی جامعه جهانی و به ویژه همسایگان تأثیر منفی بگذارد.
نظر شما