به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، روابط بین الملل در جهان امروز دچار چنان ظرافت و حساسیتهایی است که خوانش ابیات یک نوشته هم میتواند آغازگر تنش و یا منجر به بهبود روابط بین ملتها و دولتها شود. آگاهی از این ظرافتها و خطوط قرمز هر سرزمین و مردمی به ویژه اگر همسایگی دیرینهای هم برقرار باشد، حداقل انتظاری است که از مقامات کشورها میرود. گاهی اما برخی رفتارها مانند آنچه در مراسم رژه پیروزی روز پنجشنبه در شهر باکو جمهوری آذربایجان رخ داد، نشان میدهد برخی به عمد یا سهو آیین همسایگی را فراموش کرده و در پی ماجراجویی هستند. «رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه پنجشنبه هفته گذشته در سخنرانی مراسم رژه نظامی نیروهای جمهوری آذربایجان به مناسبت آزادی مناطق اشغال شده، بیتی از شعری حساسیت برانگیز ارس درباره جدایی جمهوری آذربایجان را خواند. این اظهارات مداخله جویانه اردوغان، با واکنشهای گستردهای هم از سوی کابران فضای مجازی و هم مسوولان و مقامات مواجه شد.
واکنشها به شعرخوانی اردوغان
ساعاتی پس از انتشار ویدیویی از مراسم رژه پیروزی در باکو و شعرخوانی اردوغان در این مراسم کاربران فضای مجازی خواستار واکنش جدی به این اظهارات مداخله جویانه شدند. «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه نخستین مقام مسوولی بود که نسبت به اشعار ماجراجویانه رییس جمهوری ترکیه واکنش نشان داد و نوشت: «به اردوغان نگفته بودند شعری که به غلط در باکو خواند مربوط به جدایی قهری مناطق شمالی ارس از سرزمین مادریشان ایران است! آیا او نفهمید که علیه حاکمیت جمهوری آذربایجان سخن گفته است؟ هیچکس نمیتواند در باره آذربایجان عزیز ما صحبت کند.» ساعاتی بعد سفیر ترکیه در تهران هم از سوی دستیار وزیر و مدیرکل اورآسیا به وزارت امور خارجه احضار و ضمن ابلاغ مراتب اعتراض شدید، به سفیر تاکید شد جمهوری اسلامی ایران خواستار توضیح فوری دولت ترکیه در این خصوص است.
«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه هم در توییتی با اشاره به این احضار نوشت: «به سفیر ترکیه گفته شد، بنا کردن سیاست خارجی بر خیالات خردمندانه نیست. بسیارند در ترکیه که تاریخ را نیک میدانند. لازم است پیش از خوانش شعرها ریشه اصلی سرایش آن را به دولتمردان خود یادآوری کنند، آذربایجان غیور، پاره تن ایران عزیز، همواره دژ مستحکم وطن بوده است.» «حسام الدین آشنا» مشاور رییس جمهوری هم در حساب توییتری خود نوشت: «نتیجه تکیه بر مشاورههای شبه اندیشکدههایی چون ایرام، بهتر از این نمیشود.
«محسن رضایی» دبیر مجمع تشخصی مصلحت نظام هم در توییتی نوشت: «اگر آقای اردوغان از خواندن شعر ارس منظورش ایران بزرگ است، درست است. زیرا آذربایجان درقلب ملت ایران و درکنار برادران دیگرش از قوم، لر و کرد و بلوچ و عرب قرار دارد. اگر نظرش تکرار تجربه شکست خورده داعش درسوریه است، حرف غلطی است.» شمار زیادی از نمایندگان مجلس به ویژه نمایندگان شهرهای آذرینشین هم به این اظهارات اردوغان واکنش نشان داده و آن را محکوم کردند. «محسن پاکآیین» سفیر پیشین ایران در باکو هم تاکید کرد: «در چنین شرایطی هم باید به اظهارات آقای اردوغان اعتراض کرد و هم از روابط تهران و باکو مراقبت کنیم و اجازه ندهیم که روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان در مقطع فعلی به دلیل اظهارات هدفمند آقای اردوغان تخریب شود.» «الهوردی دهقانی» نماینده مردم ورزقان در مجلس هم تصریح کرد: «هرچند اردوغان میخواهد استراتژی نوعثمانی را در منطقه اشاعه دهد اما خودش هم میداند که گرفتار خیال خام است و این خوابها تعبیر نخواهد شد.»
نکته قابل تامل اینکه بخش اعظم واکنشها به اظهارات مداخله جویانه از سوی شهروندان آذری و نمایندگان شهرهای این مناطق بیان شد. نمایندگان ولی فقیه در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان هم در بیانیه ای با یادآوری ادبیات و اشعار حسرت در ادبیات آذری تاکید کردند که حسن همجواری و همکاری با همسایگان و بلکه با تمام ملتهای مسلمان از اصول خطیرانقلاب اسلامی است و این موضوع همیشه مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است. نمایندگان ولی فقیه در استانهای شمال غرب کشور در این بیانیه از تمام مسلمانها مخصوصا در ایران، آذربایجان و ترکیه خواستند در شرایط حساس منطقه بسیار هوشیار باشند و ابزار توطئههای پیچیده اختلاف افکن دشمن قرار نگیرند.
دو تحلیل از یک بیت
قرنها همسایگی با همسایه شمال غربی ایران، وجود مرزهای طولانی، اشتراکات فرهنگی، زبانی، دینی و حتی علمی و هنری ایران و ترکیه را به یکی از کشورهای معتمد یکدیگر تبدیل کرده است. دو کشور در سالهای اخیر توانستهاند الگویی در مناسبات دوستانه در منطقه پر اشوب خاورمیانه باشند. به طوری که در سالهای اخیر مقامات و رهبران دو کشور بیشترین میزان ملاقاتها و همکاریها را باهم داشته اند. شاید به دلیل همین قرابت است که ایرانیان از رییس جمهوری همسایه انتظار ماجراجویی ندارند. درباره دلایل شعرخوانی حساسیت برانگیز اردوغان در باکو دو دسته نظریه دستکم تاکنون منتشر شده است. دسته نخست این اقدام را اشتباه ادراکی رییس جمهوری ترکیه از شعر ارس، ارزیابی میکنند و آن را سهوی و بدون انگیزه و نیت قبلی می دانند. گروه دیگر اما خوانش این ابیات را تازهترین نماد بلندپروازیهای رجب طیب اردوغان در حوزه نوعثمانی گری و بازگشت به رویای پادشاهی عثمانی میدانند. اگر فرض نخست را با توجه به رابطه قابل قبول سالیان گذشته و دِین کودتایی اردوغان به ایران قبول کنیم، لازم به یادآوری نکاتی خواهد بود. رییس جمهوری ترکیه باید بیش از هر رهبر سیاسی در جهان درباره ادبیات گفتاری و زبان بدن خود در مواجهه با همسایگانی چون ایران مراقبت به عمل آورده و تامل کند. اشتباهات سهوی و لسانی از قبیل آنچه در رژه باکو روی داد بهانه ای به دست دشمنان ملتهای منطقه خواهد داد تا در مسیر تیرگی و سردی روابط از بهانه کافی برای مداخلات خود و بهره برداری از شرایط برخوردار شوند. به ویژه آنکه رژیم صهیونیستی هم در مسیر تهدید و تطمیع همسایگان ایران قرار دارد. اگر اما فرض دوم را درباره دلایل اقدام تفرقه افکن اردوغان مبنای تحلیل قرار دهیم، آن زمان تردیدی در پاسخ قاطع به اظهارات وی باقی نخواهد ماند. اگر رییس جمهوری ترکیه با هدف بازگرداندن شکوه عثمانی و به توهم تضعیف ایران بر اثر تحریمها، چشم طمع بر سرزمین ایران داشته باشد، احتمالا همین واکنشهای ایرانیان از هر طیفی در ساعات گذشته منجر به تصحیح اشتباهش واخواهد داشت. طبیعی است هرگونه سخن تحریک کننده درباره تمامیت سرزمینی یک کشور نه تنها در عرف دیپلماتیک پسندیده نبوده بلکه قابل قبول هم نیست.
دکترین جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته رعایت حق همسایگی بوده است اما طمع وزران به خاک ایران اگر با توهمی از جنس بازگشت به عصر عثمانیگری یا توهم ضعف و ضربه پذیری ایران، ماجراجویی را آغاز یا پیگیرند، جامعه ایرانی و دولت ایران به شدت واکنش نشان خواهد داد اردوغان بیش از هر کس دیگری می داند که ایران کنونی حتی اگر با شدیدترین تحریم های اقتصادی، دست و پنجه نرم کند، قابل قیاس با ایران ۴۰ سال پیش و آغاز جنگ تحمیلی نیست، با این توصیفات اگر توانست دربرابر دیکتاتوری چون صدام حسین سربلند هشت سال جنگ شود؛ در برابر هر طماع دیگری هم همین گونه خواهد بود.
در داخل ایران اما ضرورت هوشیاری دوچندان احساس می شود، سناریوی نابودی جمهوری اسلامی هر روز بازیگری تازه و سوژه ای تازه به خود می بیند. روزی تیم B و روزگاری دیگر تیم R. این دشمنی ها تمام نخواهند شد و واقعیت روابط بین الملل این است که در جهان نه دشمن همیشگی برای کشوری وجود دارد و نه شریک و متحد همیشگی. اتکا به ظرفیتهای داخلی و حمایت مردمی مهم ترین و با ثبات ترین اصل دکترین هم کشور در جهان بیثباتیهای کنونی است.
نظر شما