اعتیاد به موادمخدر که با هدف تسکین، آرامش موقت و تحریک ونشاط گذرا انجام میشود، با اختلال در کنترل رفتار وعملکرد، سبب وابستگی وتداوم مصرف شده و میتواند با گسترش بیماری در کشور، توسعه وپویایی را نیز با دشواری روبهرو میکند.
براساس آمار رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر، در حال حاضر دو میلیون و ۸۰۸ هزار نفر در کشور موادمخدر مصرف میکنند که به گفته کارشناسان حوزه اعتیاد گاه با درمان و ترک کامل نیز به مصرف مواد بازمیگردند.
اسکندر مومنی دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر نیز ۲۵ آذر ماه در این باره گفته بود: پایداری ترک اعتیاد در کشور پایین و ۸۰ درصد معتادان به مصرف دوباره مواد بازمی گردند ویکی از علل اصلی این امر ناشی از نقص تکنیکهای درمانی در جامعه است.
در این باره با فریبرز صفی دکتری روانشناسی بالینی و درمانگر مطرح حوزه اعتیاد گفت وگو کردهایم.
ایرنا: براساس اعلام برخی منابع، ۸۰ درصد معتادان به مصرف دوباره مواد بازمیگردند و این مساله به گفته بعضی از صاحبنظران حوزه اعتیاد ناشی از نقص روشهای معالجه و درمان در کشور است، نظر شما در این باره چیست؟
صفی: از منظر علمی، بیماری اعتیاد همچون دیابت، قند وفشار خون مستلزم رعایت یک رژیم مداوم برای مدیریت وکنترل بیماری است؛ اما باور بیمار به درمان قطعی وقطع رژیم، میتواند سبب بازگشت بیماری شود.
بهبود اعتیاد = پرهیز از مصرف موادمخدر+ تغییر سبک زندگی
در حقیقت معالجه و درمان اعتیاد باید با پرهیز از مصرف موادمخدر و تغییر در سبک زندگی، شیوه تفکر، مهارتهای فردی واجتماعی و نوع جهانبینی همراه باشد. گاه برخی بیماران و درمانگران اعتیاد بر پرهیز از مصرف موادمخدر تاکید میکنند و از تغییر در سبک زندگی غافل میشوند. بهبود اعتیاد با این روش بدون شک تداوم نخواهد یافت.
همچنین شماری از بیماران و درمانگران اعتیاد اصل جایگزینی را با هدف کاهش زیان مطرح میکنند؛ به عنوان مثال، مصرف متادون را جایگزین مصرف تریاک، هروئین و... میکنند، اما این روش نیز (به ویژه بدون تغییر سبک زندگی) موثر نخواهد بود.
(متادون که عمدتا با نام تجاری دولوفین شناخته میشود، یک مسکن قوی و ماده مخدری صنعتی است که غالباً به عنوان یک درمان نگهدارنده برای مهار اعتیاد به افیونها مانند تریاک، هروئین، مرفین و گاه تسکین دردهای شدید به کار میرود.)
ایرنا: به اعتقاد شما بهترین روش درمان اعتیاد که بازگشت به مصرف دوباره موادمخدر را کاهش دهد، چیست؟
صفی: معالجه اعتیاد مستلزم شرکت در جلسات گروه درمانی و درمان اصلی معتادان درمانهای غیردارویی است که گاه به جهت کمبود اطلاعرسانی در جامعه مورد توجه واقع نمیشود.
در واقع اعتیاد به عنوان یک بیماری که از عوامل متعددی همچون عوامل زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی تاثیر میپذیرد، نیازمند ایمان و باور معتاد به استعداد زمینهای (از منظر زیستی وژنتیک) برای ترک مواد است.
ایرنا: علل اصلی مصرف موادمخدر که عمدتا سبب وابستگی و تداوم این مصرف میشود، چیست؟
صفی: از لحاظ روانی بدون شک افزایش سطح اضطراب، تنش وافسردگی میتواند سبب مصرف این مواد شیمیایی با هدف کسب آرامش موقتی شود. به عنوان مثال، ناامیدی یک جوان به دلیل بیکاری (علیرغم پایان تحصیلات) و کاهش انگیزه به منظور تشکیل زندگی مشترک میتواند با یک افسردگی عمیق و مصرف موادمخدر همراه شود.
مثبتاندیشی جهت امید دادن به آینده هم بدون درنظر گرفتن مسائل اجتماعی نظیر اشتغال و بیکاری و... محقق نخواهد شد.
ایرنا: سهم خانواده و درمانگر معتاد را در جلوگیری از بازگشت دوباره به موادمخدر چگونه ارزیابی میکنید؟
صفی: درمانگر اعتیاد موظف به آموزش مهارتهای مقابلهای (همچون مقابله با وسوسه)، مدیریت هیجان، چگونگی عمل در موقعیت و اتصال به گروههای ۱۲ قدمی است. در گروههای ۱۲ قدمی تحلیل شخصیت بیماران همدرد (که درک عمیقی از اشتراکات یکدیگر دارند) تغییر لازم به منظور تغییر افکار واندیشه وسبک زندگی را فراهم میکند.
پرهیز از مصرف موادمخدر وسمزدایی از بدن باید با این تغییرات برای معتاد همراه باشد؛ اما به طور حتم مولفههای اجتماعی همچون دستیابی به اشتغال و... برای هدفسازی وامیدواری به آینده هم ضروری است. به عبارت دیگر، درمانگر اعتیاد معجزه نمیکند و برخی شاخصها نظیر عوامل اجتماعی و فردی، روانی و خانوادگی نیز در این رابطه حائز اهمیت است.
ضرورت ارتباط خانواده بیماران اعتیاد با درمانگران
خانواده بیماران اعتیاد هم در ترک ومعالجه بیمار نقشی اساسی ایفا میکنند. همسر و فرزندان و والدین بیمار باید با درمانگران ارتباط داشته باشند. برخورد صحیح با معتاد، کنترل ومدیریت بیمار و انجام برخی از تغییرات در خانواده مستلزم تعامل نزدیکان بیمار با این درمانگران است.
گاه اعضای خانواده هم نیازمند معالجه ودرمان میشوند. به عنوان مثال، عبارت «معتاد به معتاد» به خانواده بیماران این حوزه اشاره میکند. بیمار اعتیاد از نظر ذهنی به طور مداوم درگیر موادمخدر و ذهن خانواده بیمار نیز به طور متوالی مشغول عضو معتاد خانواده است. بنابراین درمان بیمار باید به موازات تعامل با خانواده او انجام پذیرد. جلسات «الکلیهای گمنام» یا «مخدریهای گمنام» نیز که گاه با خانواده انجام میشود، براساس درمان موازی بیمار معتاد با خانواده است.
از: الهام دربان
نظر شما