«یوسف امیرشکاری» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا با اشاره به نقش سردار شهید سلیمانی در تامین امنیت منطقه، گفت: در منطقه یک مثلث مقاومت به مرکزیت فلسطین وجود دارد که اضلاع آن سوریه، لبنان و ایران هستند و دشمنانی که فرق تکفیریها را به وجود آوردند، خواستند این اصل را دچار فروپاشی کنند.
وی افزود: دشمنان برای فروپاشی و تخریب این مثلث نخستین بار به حزب الله لبنان حمله کردند. در واقع مدلسازی آنها اینگونه بود که حزب الله لبنان، مدل کوچک شده سپاه جمهوری پاسداران هست و بر این باور بودند که اگر لبنان را بزنند میتوانند سپاه و ایران را هم بزنند.
این رزمنده لشکر ۴۱ ثارالله ادامه داد: آنها میخواستند به زعم خود، نگاه حزب الله و مقاومت در برابر اسرائیل را عوض کنند منتهی قصه آن طور که دشمن فکر میکرد پیش نرفت و این توطئه شکست خورد و حزب الله در مقابل بزرگترین ارتش بزرگ منطقه یعنی اسرائیل پیروز شد.
وی اظهار کرد: موضوع این است که حزب الله با هدایت و رهبری نظامی حاج قاسم در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی ایستاد و چون نتوانستند حزب الله را بشکنند، سراغ مرکز مقاومت یعنی فلسطین رفتند تا آن را به طور کامل از بین ببرند و سعی کردند صدای برآمده از درون فلسطین یعنی، صدای آزادیخواهی، استقلال طلبی و آرمانخواهی را نابود کنند تا هر فلسطینی که کلیدی در دستهایش داشت را از تاریخ گم کنند.
امیرشکاری با اشاره به یکی از جملات ابوخالد گفت: ابوخالد یک جمله دارد و سه بار هم آن را تکرار کرد و گفت میگویم تا در تاریخ بماند. حاج قاسم به منطقه آمد به ما آموزش داد ما را تجهیز کرد و با توجه به خطراتی که در این باریکه وجود داشت خود شخصا حضور یافت. کاری که انجام داد این بود که دشمنی که این همه او را بزرگ کرده بودند و پنجمین ارتش بزرگ دنیا را به او لقب داده بودند، در چشم ما کوچک جلوه داد.
وی افزود: برای همین با وجود اینکه این همه جنگ بر فلسطین تحمیل شد از جنگ ۲۲ روزه گرفته تا ۱۱ روزه، ۳۳ روزه، ۴۵ روزه، ۷ روزه و سه روزه، محور مقاومت فلسطینیها در همه این جنگها شهید سلیمانی بود.
همرزم سردار سلیمانی اضافه کرد: دشمن بعد از این دو فتنه به این نتیجه رسید که خود نباید در صحنه حضور داشته باشد بلکه باید به دنبال جنگ نیابتی برود و در جنگ نیابتی هم کسی از بیرون نباید با مسلمانها بجنگد بلکه با پرچم اسلام باید با مسلمانها بجنگند. از اینرو داعش، گروههای سلفی مانند القاعده را وارد میدان کردند و همه این گروهها با پرچم اسلام و با شعار لا اله الا الله و محمد رسول الله فعالیتهای خود را شروع کردند.
وی با یادآوری تیزبینی سردار سلیمانی ادامه داد: در این شرایط خیلی آدم باید خیلی تیزبین و دقیق باشد تا دشمن را بشناسد؛ توطئهها و نقشههای دشمن را بداند و به تعبیر این شهید عزیز بالای یک برج دیده بانی بلند باشد و در افق عقبه دشمن را ببیند و بتواند علیه دشمن انسجام ایجاد کند.
امیرشکاری با اشاره به نقش سردار سلیمانی در جبهه سوریه اظهار کرد: حاج قاسم وقتی خواست مقاومت را در سوریه شکل دهد و وقتی وارد خاک سوریه شد، چیزی حدود ۱۳ درصد خاک سوریه دست حکومت مرکزی بود و بقیه خاک این کشور از دست رفته بود. برخی درون کشور ایشان را نصیحت میکردند شما آدم باآبروی و با نفوذی هستید و شما را در کشور قبول دارند. اگر به سوریه بروی آبرویت می رود اما ایشان به این توصیههای به ظاهر خیرخواهانه توجه نکردند و گوش را به فرمان آقا داد به آنجا رفت و مردم سوریه را انسجام داد و بسیج کرد.
وی با یادآوری مبارزات علیه داعش در عراق و ااین موضوع که در زمان سقوط موصل توسط داعش حدود چهار لشکر ارتش عراق در این شهر حضور داشتند، گفت: سردار سلیمانی در بسیج مردمی در عراق نقش غیر قابل انکاری داشت. حدود ۲ میلیون جوان عراقی به فتوای مرجعیت یکدست شدند. اما واقعیت این است که با تیزهوشی این شهید بزرگوار مرجعیت وارد صحنه شد و نه تنها علمای شیعه بلکه علمای اهل تسنن هم به صحنه آمدند و در مقابل دشمن، وحدت ایجاد کردند.
این رزمنده دفاع مقدس افزود: دشمن به ظاهر مسلمان بود و علم اسلام در دست داشت اما در اصل آمده بود تا جنگ نیابتی را رقم بزند که با تیزهوشی و درایت این انسان مجاهد و بزرگ، این توطئه دشمن هم شکست خورد. اگر این شهید بزرگوار نبود، امروز مناطق بسیاری در کشورهای اسلامی در دست ابوبکر بغدادی بود.
امیرشکاری اضافه کرد: ابوبکر بغدادی در مسجد خطبه خواند و به زعم خود دولت اسلامی عراق و شامات را اعلام کرد. جغرافیای این دولت نخست عراق، بعد سوریه سپس اردن بود و همینطور گسترش مییافت و ایران را در برمیگرفت. بغدادی داعیهدار حکومت بر جهان اسلام بود و قطعا اگر مقابل آن ایستادگی نمیشد، الان جغرافیای جمعیتی، سیاسی و نظامی بسیاری از کشورهای منطقه عوض شده بود.
امیرشکاری در پاسخ به سوالی درباره اهداف آمریکا از ترور سردار سلیمانی گفت: البته از قبل هم میدانستیم پشت صحنه همه اتفاقاتی که در منطقه رخ میدهد آمریکا هست. در واقع آمریکا چه در نبرد مستقیم و چه در نبرد غیرمستقیم صحنه گردان است. آمریکا برای منطقه ما یک نقشه و رویا در سر داشت، اما همه اقدامات و تلاشهایش چه در غرب کشورمان و چه در شرق کشورمان، با یک مانع روبرو میشد و آن هم حاج قاسم سلیمانی بود. در واقع آمریکا هر جا که میرفت اسم حاج قاسم را جلوی خود میدید و این مانع همه جا مقابلش بود.
همرزم سردار سلیمانی ترور شهید سلیمانی را اشتباه فاحش محاسباتی دشمن توصیف کرد و گفت: زمانی یک نفر یک شخص است و شخصی روبروی شماست؛ اما گاهی یک فرد یک تفکر است و در واقع تفکر روبروی شماست. دشمن تصور میکرد سردار سلیمانی یک شخص است و اگر او را حذف کند، جریان مقاومت کنار میرود در حالی که قاسم سلیمانی نه یک شخص بلکه یک تفکر بود.
وی با بیان اینکه تفکر با ترور و کشتن یک نفر حذف نمیشود و حتی ممکن است قویتر هم شود، افزود: به تعبیری، شهید سلیمانی از قاسم سلیمانی برای آمریکاییها خطرناکتر است. دشمن با این اشتباه محاسباتی تصور کرد اگر ایشان را حذف کند مانع بزرگی از سر راه خود برداشته است. منتهی همانطور که همه جا در این چهل سال در مقابل ما اشتباه کرده بود این بار هم آن را تکرار کرد، چوبش را هم خورد و در آینده هم بیشتر چوبش را میخورد.
نظر شما