رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی - اجتماعی تبیان روز سهشنبه در این وبینار، شرایط کنونی افغانستان را بحرانیتر از هر زمان دیگری دانست و گفت: از زمانی که غربیها به افغانستان هجوم آوردند ادعا بر این بود که با تروریسم مبارزه و امنیت را برقرار و اقتصاد کشور را شکوفا میکنند.
حجت الاسلام حسینی مزاری افزود: اما طی ۱۹ سال اخیر، اوضاع بدتر و شکننده تر شده است و کار به آنجا رسیده که امروز در اکثر نقاط افغانستان جنگ و کشتار در حال وقوع است، از یک طرف طالبان و داعش مردم را میکشند و همه چیز را تخریب میکنند و از سوی دیگر آمریکا و هم پیمانانشان به این حرکت مشغول هستند.
وی ادامه داد: در برخی شهرهای بزرگ افغانستان گرچه جنگ رو در رو و بزرگ وجود ندارد اما اوضاع آنها از نظر انفجارهای انتحاری آشفته و نگران کننده است.
رییس مرکز فرهنگی - اجتماعی تبیان گفت: افغانستان سرزمین مقاومتگران بوده و تاریخ افغانستان گویای ریشه دار بودن حقیقت مقاومت و مقابله با دشمن در این کشور است.
وی افزود: در محور این مقاومت نیز اراده مردم نقش فعال و جدی داشته و این مقاومت باعث شده است هر دو ابرقدرت غرب و شرق در افغانستان با شکست مواجه شوند، به عنوان مثال در مقطعی از تاریخ این کشور، مقاومت علیه طالبان و حمایت از دولت وقت، باعث پیروزی و بیرون آوردن افغانستان از چنگال طالبان و پاکستانیها شد.
حجت الاسلام حسینی مزاری ادامه داد: بعد از سقوط طالبان، حرکت مرموزانه و گسترده ای از طرف غربیها و عاملانشان در افغانستان شروع شد.
جبهه مستضعفین الگوی خوب مقاومت
وی گفت: از ۱۹ سال قبل غربیها و عاملانشان در افغانستان گاهی به عنوان جنگ طلب، گاهی به عنوان جنگ افروز، از یک سو تلاش کردند شخصیتهای جهادی و مقاومتگران را از نگاه حیثیتی ترور کنند و از طرف دیگر برخی از شخصیتهای مقاومت را آلوده میکردند یا آنها را حذف فیزیکی مینمودند.
رییس مرکز فرهنگی - اجتماعی تبیان افزود: هم اینک شرایط فعلی افغانستان و دولت آن به گونهای است که ابزار کار از دستش در رفته و به تنهایی نمیتواند در برابر تروریستها و مخالفان مردم و دولت ایستادگی کند.
وی ادامه داد: کشتار توسط طالبان به شدت افزایش یافته و وضعیت اسفباری را در افغانستان بوجود آوردهاند و در این شرایط دولت باید از قدرت و ظرفیت مقاومت بهره گیرد.
حجت الاسلام حسینی مزاری گفت: در افغانستان این گونه تصور میشود که اگر جریان مقاوت با محوریت افراد جهادی شکل گیرد، جریانی در مقابل دولت خواهد بود، در حالی که دولت باید پیشقدم شود و در جهت ایجاد جبهه مقاومت در نقاط مختلف افغانستان با محوریت شخصیتهای خوش نام وارد عمل شود.
وی افزود: از یک سو جبهه مقاومت میتواند از دولت افغانستان حمایت کند و از سوی دیگر میتواند در برابر مخالفان دولت ایستادگی نماید.
رییس مرکز فرهنگی – اجتماعی تبیان ادامه داد: اگر دولت افغانستان در این زمینه تجربهای ندارد و نمیفهمد، ما از زمان گذشته تاکنون الگوهای بسیار در منطقه داریم که مهمترین آن بسیج مستضعفان ایران است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت که توفیقات بسیار در حمایت از دولت ایران و جنگ آن با عراق داشت.
وی گفت: الگوی دیگر حشدالشعبی (بسیج عراق) و گروههای مقاومت در سوریه و لبنان با محوریت حزب الله است که فرماندهی و سازماندهی این حرکتها با شهید قاسم سلیمانی بود که باید دولت افغانستان از تجربیات شهید سلیمانی بهره گیرد.
حجت الاسلام حسینی مزاری افزود: آمریکاییها به دنبال ناامنی و تضعیف ساختارهای بومی و ملی افغانستان هستند و دولت، رییس جمهوری و و دلسوزان کشور نباید گوش به حرف آمریکاییها دهند بلکه باید مطابق با منافع و مصالح ملی کشور عمل کنند و از تجربیات شخصیتهایی مانند شهید سلیمانی و سایر قهرمانان در سوریه درس بگیرند.
وی ادامه داد: شهید سلیمانی در افغانستان به نفع دولت و مردم عمل کرد و در راستای حفظ منافع کشور ما شاید بیشتر از ما احساس مسوولیت نمود و به آن عمل کرد.
رییس مرکز فرهنگی – اجتماعی تبیان گفت: طبق مصاحبه آقای ظریف، در ارتباط با برقراری روند دموکراسی در افغانستان سردار سلیمانی بسیار موثر بود.
وی افزود: شهید سلیمانی و امثال آن در ارتباط با افغانستان مطابق با منافع و مصالح ملی و دینی ما عمل کردند، شهید سلیمانی اگر در عراق حضور یافت به دعوت دولت عراق بود و مداخله گر نبود و به زور نیز به این کشور نرفت، حضور او در سوریه و لبنان نیز به همین دلیل بوده است.
حجت الاسلام حسینی مزاری ادامه داد: شهید سلیمانی به عنوان فرد محوری علیه تروریسم عمل کرد و امروز شکست تروریسم در منطقه بخصوص در عراق و سوریه مدیون تلاشهای شهید سلیمانی و سایر یاران اوست.
وی گفت: دولت افغانستان باید پیشقدم شود و در جهت ایجاد جبهه مقاومت هزینه کند و اگر توانایی لازم را ندارد، سایر دلسوزان کشور و فرماندهان در ولایتهای مختلف وارد عمل شوند و جبهه مقاومت را تشکیل دهند.
راهبرد کلان آمریکا، تضعیف خاورمیانه
مشاور ارشد رییس جمهوری اسبق افغانستان نیز در این نشست گفت: سردار سلیمانی توسط سفاکترین نظام و فرد جامعه بشری یعنی ترامپ و به دستور نیروهای آمریکایی جام شهادت را نوشید.
عصمت اللهی افزود: اینکه همه قلوب به سبب شهادت سردار سلیمانی جریحه دار شد و عزاداری شهید منحصر به ایران نماند، دلیلش این است که شهید سلیمانی رنگ خدایی پیدا کرده بود و رفتار و گفتارش و رزم و جهادش و تفکر و اندیشه اش ، تفکر الهی و وهیانی بود.
وی ادامه داد: راهبردهای کلان آمریکا، راهبردهای فرامنطقه ای است که در برگیرنده یک حوزه ژئوپلیتیک بسیار حساس است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
مشاور ارشد رییس جمهوری اسبق افغانستان گفت: منطقه خاورمیانه بسیار حساس و از نظر ژئوپلیتیک مهم و تعیین کننده سرنوشت جوامع اسلامی است بنابراین راهبردهای کلان آمریکا در این منطقه به این معنا است که ارتباط تنگاتنگی بین حوادث وحشتناک در این منطقه وجود دارد.
وی افزود: راهبردهای کلان آمریکا در منطقه خاورمیانه تضعیف دولتها، اختلاف افکنی، از بین بردن انسجام، اخوت و برادری و برهم زدن ثبات در منطقه است و این راهبرد باعث شده که از ۲۰ سال قبل تاکنون افغانستان رنگ امنیت و ثبات را در خود نبیند.
عصمت اللهی ادامه داد: کنفرانس بن یا مذاکرات دوحه را باید در پوشش راهبردهای کلان آمریکا در منطقه دید، طالبان مولود آمریکا است که تنها راه مقابله با این بحران و راهبرد، استراتژی حاکمیت اسلام در منطقه است.
وی گفت: شهید سردار سلیمانی درک کرده بود که راهبردهای کلان آمریکا برای خاورمیانه چیست، وی دفاع از حاکمیت اسلام در منطقه را در برابر حاکمیت آمریکایی مطرح کرد.
مشاور ارشد رییس جمهوری سابق افغانستان افزود: امروز براساس راهبردهای غربی - اروپایی، منطقه خاورمیانه در آتش میسوزد و آنچه کشورها را در منطقه در کنار هم قرار میدهد حاکیت الله در برابر حاکمیت آمریکایی است.
وی ادامه داد: بحث اصلی تقابل دو اندیشه آمریکایی و اسلامی است، طالبان و سلفی ها، اندیشه اسلامی ندارند و فقط راه نجات ما ایجاد حاکمیت اسلام از جنس اندیشه امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران است.
وی گفت: شهادت سردار سلیمانی به این دلیل اتفاق افتاد که نیروهای مقاومت در منطقه خاورمیانه و نیروهای اسلامی را در برابر حاکمیت آمریکایی در منطقه بسیج کرد.
شعله ور شدن جنگ افغانستان در منطقه از اهداف شعار صلح
یک فعال رسانهای نیز در این نشست گفت: تقریبا کمتر از دو سال است که مذاکرات صلح طالبان با دولت آمریکا و هیات افغانستان در دوحه قطر آغاز شده است، سه سال قبل از این اتفاق نیز آمریکا اعلام کرد راهبردش در خصوص افغانستان دستخوش تغییر خواهد شد لذا جریان دوحه نتیجه تغییرات در رویکرد آمریکا نسبت به افغانستان و منطقه است.
سید احمد مبلغ افزود: از میان نهادهای تصمیم گیرنده در آمریکا، سه نهاد وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و سازمان سیا نهادهای تصمیم گیرنده برای افغانستان هستند که از دو دهه قبل بین این سه نهاد اختلاف نظرهایی وجود داشت و این اختلاف نظرها افزایش یافته است.
وی ادامه داد: رییس جمهوری آمریکا (ترامپ) به دلیل حجم اختلافات بین این سه نهاد مجبور بود برای تقویت یکی از آنها و کنار گذاشتن دو نهاد دیگر تصمیم گیری کند لذا راهبرد کاهش هزینههای جنگ و درگیر کردن سایر کشورهای منطقه خاورمیانه با جنگ افغانستان را درپیش گرفت.
این فعال رسانهای گفت: آمریکا به دنبال خاتمه جنگ در افغانستان نیست بلکه به دنبال کاهش هزینه های جنگ و سرشکن کردن این هزینه ها بین کشورهای منطقه است که شامل هزینههای مالی، انسانی و بار مسوولیت و ابعاد مختلف آن بین کشورها است.
وی افزود: آمریکا با این رویکرد وارد مذاکره با طالبان شد تا بتواند در قالب این مذاکرات نیروهای نظامی خود را کاهش دهد و در توافق با طالبان منافع خود را از طریق حفظ شبکههای امنیتی و استخباراتی تقویت نماید، این رویکرد در آمریکا در تضاد با حمایتش از دولت افغانستان و ایجاد جمهوری در این کشور بود.
مبلغ ادامه داد: در برابر این رویکرد دو واکنش از سوی کشورهای شریک آمریکا در جنگ افغانستان و دولت افغانستان بوجود آمد، دولتی که در طول ۱۹ سال گذشته منافع زیاد و فراوان از محل همکاری با آمریکا بدست آورده بود، در مذاکرات دوحه در سبد معامله قرار گرفت لذا با مذاکرات صلح در دوحه از در مخالفت وارد شد.
وی گفت: از سوی دیگر چالشهای دولت افغانستان در مواجهه با مذاکرات دوحه شامل اختلافات درونی حکومت افغانستان، نداشتن تیم مذاکره کننده قوی برای حفظ منافع افغانستان در چانهزنیها در دوحه بود.
این فعال رسانهای افزود: اختلاف بین مقامات در کابل با تیم مذاکره کننده در دوحه باعث شد که یک حکومت موقت در افغانستان ایجاد شود که در یک دوره گذار در تعامل با طالبان به یک ساختار جدید در کشور برسد، اما کسانی که در کابل به دنبال حفظ نظام جمهوری آن بودند نیز به فکر ایجاد حکومت موقت افتادند.
وی با تاکید بر نقش تاثیرگذار کشورهای منطقه در جریانات سیاسی افغانستان ادامه داد: علاوه بر پیوندهای فرهنگی و اجتماعی بین مردم کشورهای منطقه و همکاری سیاسی و اقتصادی افغانستان با آنها، ثبات یا بی ثباتی امنیت در افغانستان با این کشورها ارتباط مستقیم دارد، از این رو کشورهای منطقه متفق القول بر ایجاد نظام جمهوری در افغانستان به یک همنوایی رسیدند و این در تقابل با سیاستهای آمریکا در منطقه بود لذا به دنبال ابزارهای جدیدی است که بتواند از این همنوایی جلوگیری کند.
مبلغ گفت: اخیرا جریانهای ترور در افغانستان بسیار زیاد شده و این ترورها در حدی نیست که بتوان آنها را منتسب به داعش یا طالبان دانست زیرا اهداف این ترور و حملات نیز ویژگیهای مشترک دارند.
وی افزود: از یک سو داعش توانایی اجرای چنین ترورهایی را ندارد و از سوی دیگر ضرورتی ندارد که طالبان پایگاه اجتماعی خود در افغانستان را از بین ببرد و هیچ کدام از این دو گروه نیز مسوولیت ترور شخصیتهای اخیر را برعهده نگرفتهاند.
این فعال رسانهای ادامه داد: سیستمهای امنیتی آمریکا از سال ۲۰۱۸ جوخه های ترور ایجاد کردند که اعضای آن از مردم افغانستان یا از افراد دولت است که به منابع و تجهیزات هم دسترسی دارند و در نقل و انتقال این امکانات انفجاری از اختیارات بسیار برخوردار هستند و دستورات خود را از آمریکا دریافت میکنند.
وی گفت: کسانی که رویکرد جدید آمریکا در افغانستان را برخلاف منافع ملی می دانستند و اعلام موضع کردند، ترور شدند، مذاکرات صلح دوحه با طالبان بعد از ماهها اجرایی نشده و نشان می دهد که رویکرد جدید آمریکا در افغانستان با چالشهایی مواجه شده که تامین منافع آن را متزلزل کرده است و بعید نیست که این ترورها گسترده تر شوند.
مبلغ افزود: از بین بردن رهبرانی مانند شهید سلیمانی که بتوانند جریانهای مقاومت در منطقه خاورمیانه را هدایت و کنترل و رهبری کنند، یک اصل مهم برای آمریکا است و آن را هدف خود قرار داده است.
وی ادامه داد: ایجاد صلح در افغانستان یک بازیچه برای آمریکاست، در عمل صلحی بوجود نمی آید و مسوولیت جنگ از یک گروه تروریستی به گروه تروریستی دیگر منتقل میشود و کشورهای منطقه بدون اینکه توانایی مقابله داشته باشند، درگیر جنگ افغانستان خواهند شد و آمریکا با کمترین هزینه به اهداف خود خواهد رسید.
مبلغ گفت: ایجاد صلح در شرایط فعلی در افغانستان ناممکن بوده و آتش جنگ را بیشتر می کند لذا ایجاد جبهه مقاومت در افغانستان ضروری است و دولت افغانستان باید از تجریبات کشورهای منطقه بویژه ایران در برابر گروه های تروریستی بهره گیرد تا کشور را حفظ کند.
نظر شما