محققان از تولید نسخههای مصور و وجود کارگاههای رسمی و غیررسمی کتابسازی در دورههای مختلف تاریخی در شیراز سخن گفتهاند. نمونههایی متنوع و قابل توجه از این نسخههای مصور امروز زینتبخش موزهها و مجموعههای داخلی و خارجی است.
رونق کارگاههای کتابسازی در شیراز بهگونهای بوده است که مثلاً "بوداق منشی قزوینی" در کتاب "جواهر الاخبار" (۹۸۴ه ق) آورده است: "درحقیقت در شیراز و در هر خانواده زن نسخه بردار شوهر رسام دختر آرایشگر و پسر صحاف میباشد." گرچه این روایت بهگونهای اغراقشده بهنظر میرسد، نشان میدهد که کتابسازی و تصویرسازی تا چه حد، در هنر مکتب شیراز رونق دارد و درحالیکه نگارگری در دیگر شهرهای ایران منحصر به کارگاههای سلطنتی است، در شیراز اشتغالی خانوادگی بهشمار میرود.
بدینترتیب، کارگاههای کتابسازی شیراز به سفارشهای دربار پادشاهان یا حاکمان محلی وابسته نبود و درصورتی که حکومت تغییر میکرد و پادشاهی روی کار میآمد که علاقهای به نقاشی نداشت، متوقف و بیرونق نمیشد.
کتابآرایان شیراز در دوره نخست، تا انتهای حکومت ترکمانان قراقویونلو در کارگاههایشان در این شهر فعال بودند و پس از آن نیز به سرزمینهای دور و نزدیک مهاجرت و نقاشی ایرانی را در جایجای جهان معرفی کردند؛ شاهد آنکه در قرن دهم هجری، نسخههای مصوری در هند، مصر و ترکیه امروزی تحت تاثیر نسخههای وارداتی مکتب شیراز یا توسط هنرمندان مهاجر شیرازی تولید شد و امثال "عبدالصمد شیرینقلم" که در نهایت سر از دربار همایون در هند درآورد، یا "شیخ محمد شیرازی" از نقاشان فرنگیساز زمان شاه اسماعیل دوم و شاه عباس که در اصفهان کار و زندگی میکرد، سبک نقاشی شیراز را در دیگر نقاط گستراندند.
برخی چهرههای شاخص کتابسازی جنید شیرازی نقاش مشهور و فرهاد، نگارگر خاوراننامه در دوره ترکمانان، از جمله تصویرگران برجسته بهشمار میروند؛ همچنین کتابهای شاهنامه، خمسه نظامی، گلستان و بوستان سعدی از کتابهای محبوب نقاشان برای نگارگری بودهاند.
هنرمندان مکتب شیراز باری دیگر در دوره صفویه و در ادامه در عصر زندیه و قاجاریه نیز به نگارگری رونق بخشیدند؛ بدینترتیب شیراز تا پایان دوره قاجار در هنر نگارگری تاثیرگذار بود و افزون بر اینکه بر مراودات فرهنگی فرامرزی اثر گذاشت، از آن تاثیر نیز پذیرفت؛ اما محققان دوره صفویه به بعد را زمان افول نقاشی ایرانی میدانند؛ چراکه تاثیر هنرمندان غربی بر نقاشی ایران و فرهنگ تصویری هنر ایران از این دوران افزایش یافت؛ با این فراز و فرودها اما، نگارگری ایرانی تا به امروز همچنان محفوظ مانده است.
مینیاتور همان نگارگری است
آنگونه که عضو هیات علمی دانشگاه شیراز در گفتوگو با ایرنا عنوان کرد، اصطلاح مینیاتور با تعابیر غربی و ترجمه کتابهای لاتین به تاریخ هنر ایران وارد و در آن مصطلح شد؛ بهبیاندیگر، نگارگری و مینیاتور در اصطلاحشناسی تاریخ هنر چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ مگر اینکه یکی لفظ فارسی دارد و دیگری مصطلح در زبان فارسی است.
دکتر محمدصادق میرزاابوالقاسمی با اشاره به اینکه نقاشی ایرانی را غربیها بهواسطه ابعاد، اندازه و مشخصاتی که داشت و مطابق نوعی از نقاشی رایج در غرب، مینیاتور (نوعی نقاشی در ابعاد کوچک) نامیدند، افزود: نگارگری ایرانی اغلب با نوعی تصویرسازی در کتاب شناخته میشود و به همین علت ابعاد قاب آن متناسب با ابعاد کتاب کوچک است.
مکتب گونهای دورهبندی تاریخی براساس معیارهای جغرافیایی است
عضو هیات علمی دانشگاه شیراز در معرفی و گستره تاثیرگذاری مکتب شیراز گفت: واژه "مکتب" که امروزه کاربردی رایج در محافل عمومی یافته، به عبارتی غیرعلمی و غیردقیق بدل شده است.
او "مکتب" را نوعی دورهبندی جغرافیایی در تاریخ هنر ایران معرفی کرد و افزود: شیوههای مختلف برای طبقهبندی تاریخ هنر ایران وجود دارد. یکی از این شیوهها بررسی چندوچون وقایع و تحولات هنری در محدوده جغرافیایی معین است و از همین رو است که از عبارتهایی با پسوند مکانی برای معرفی مکاتب استفاده میکنیم؛ مانند "مکتب شیراز"، "مکتب تبریز" یا "مکتب اصفهان".
میرزاابوالقاسمی با اشاره به اینکه دامنه تأثیر و تأثر کتابآرایی و نگارگری ایران فراتر از مرزهای وضعی جغرافیایی است، اظهار کرد: در مطالعات و اظهارنظرها قلب این جریان یعنی "ایران فرهنگی" باید ملاک قرار گیرد و طبقهبندی تاریخهنر بر اساس مکاتب نباید ما را به تعبیرات و توهمات محلی از فرهنگ و هنر ایران محدود کند.
بهگفته او، به فرض تقسیم جغرافیایی در تاریخهنر ایران، میتوان از مکتب شیراز باعنوان یکی از مکاتب برجسته تاریخ کتابآرایی و نگارگری کشور یاد کرد.
شیراز قدیمترین مکتب نگارگری تاریخهنر است
استاد دانشگاه شیراز ابراز کرد: شیراز بهملاحظه تاریخی معمولاً باعنوان قدیمیترین مکتب نگارگری در تاریخ هنر ایران معرفی میشود و قدمت آن تا سده هشتم یعنی اواخر دوران حکومت اتابکان میرسد؛ البته غالب آثار اولیه نگارگری که از مکتب شیراز باقی مانده، به دوران آلاینجو منسوب است.
میرزا ابوالقاسمی با اشاره به اینکه مکتب نگارگری شیراز تا پایان دوره قاجار ادامه یافته است، ابراز کرد: مکتب شیراز را به طور کلی به سه دوره تقسیم میکنند؛ نخستین دوره از سده هشتم هجری آغاز میشود و تا پایان سده نهم یعنی تا حکومت تیموریان و ترکمانان ادامه دارد؛ دوره دوم مصادف با دوره صفوی است و دوره سوم نیز دوره زند و قاجار را دربرمیگیرد.
نگارگری ایرانی همواره به کتابآرایی وابسته بوده است
استاد دانشکده هنرومعماری دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه نگارگری ایرانی، دستکم در طبقهبندی مکاتب هنری، همواره جزئی از هنرهای وابسته به کتابآرایی بوده است، عنوان کرد: در هرگونه تعریف، طبقهبندی یا تحلیل این هنر باید متعلقات دیگر کتابآرایی مانند جدولکشی، تذهیب، خوشنویسی، حتی جلدسازی و صحافی را نیز مدنظر قرار داد.
او ادامه داد: شیراز در کنار تبریز، هرات و اصفهان چهار جریان اصلی شکلگیری کتاب آرایی و نگارگری در ایران بهشمار میرود و در این میان، قدیمترین و مستمرترین مکتب بهشمار میرود؛ بهعبارتدیگر، اگر قرار باشد جایگاه تاریخی نگارگری شیراز را در مقوله ثبت جهانی نگارگری بررسی کرد، میتوان بر دو شاخصه قدمت و استمرار پای فشرد.
هنر نگارگری (مینیاتور) ۲۶ آذرماه سال جاری (۱۳۹۹) در پروندهای مشترک با ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبکستان در فهرست میراث جهانی ناملموس بشری قرار گرفت و به عنوان پانزدهمین میراث ناملموس ایران در یونسکو ثبت شد.
نظر شما