دو نفری، کاری از دستشان بر نمی آمد و تا بقیه نیروها به همراه گروههای مردمی برسند، آتش به تمام عرصه های منطقه دویده بود. «خاییز ۲۲ هزار هکتار است، در حالی که باید ۲۰ محیط بان داشته باشد اما فقط هشت نفر به عنوان محیط بان در اینجا فعال هستند. نیمی از این هشت نفر با سابقه بالای ۲۰ سال توانایی فیزیکی چندانی برای عبور از مناطق صعب العبور و گشتزنی مفید ندارند بنابراین می مانیم من و سه نفر دیگر برای ۲۲ هزار هکتار.»
برای هر ۱۲ هزار هکتار یک محیطبان داریم
بر اساس استانداردهای جهانی هر هزار هکتار عرصه، به یک محیط بان نیاز دارد تا در وقت آتش سوزی یا تعرض شکارچیان غیرقانونی از آن حفاظت شود اما در ایران برای وسعت ۲۴ میلیون هکتاری مناطق چهارگانه و شکار ممنوع حدود ۲ هزار محیط بان فعال هستند و این یعنی، سرانه حفاظت هر محیطبان برای این مناطق ۱۲ هزار هکتار است که به گفته سرهنگ جمشید محبت خانی فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور ۱۲ برابر استاندارد جهانی است.
محبت خانی می گوید: «تعداد زیادی از نیروها در مناطقی خدمت می کنند که فاقد منطقه رسمی یا شکار ممنوع بوده و مناطق آزاد تحت پوشش هر استان را تحت حفاظت قرار میدهند و در واقع آمار بسیار فراتر از این عدد است.»
یگان حفاظت محیط زیست دارای ۷ هزار و ۳۴۰ پست سازمانی است و در حال حاضر تعداد ۳۴۰۰ نفر رسمی، پیمانی و قراردادی در سطوح مختلف آن خدمت میکنند اما این تعداد پاسخگوی نیاز عرصههای کشور در حوزه محیط زیست نیست.
مجوز استخدام ۳ هزار نفر در ۱۰ سال
از تبدیل کانون شکار به سازمان شکاربانی و نظارت بر صید در ایران نزدیک به نیم قرن گذشته است؛ نهادی که ریاست آن را اسکندر فیروز بر عهده داشت و بعدها وقتی سازمان حفاظت محیط زیست را تاسیس کرد، روش استخدامی پرسنل گارد محیطزیست را در ایران پیادهسازی کرد. پس از انقلاب هم یگان حفاظت محیط زیست به عنوان یکی از زیرمجموعههای پلیس پیشگیری نیروی انتظامی، حراست از عرصههای حفاظتشده محیط زیست ایران را ادامه داد. حالا اما این نهاد از کمبود نیرو رنج میبرد اگر چه تلاش شده این کاستیها اصلاح شود
مجوز استخدام ۲ هزار ۵۰۰ نفر نیروی محیط بان و ۵۰۰ نفر کارشناس در ۱۰ سال آینده، افزایش بیش از ۵۰ درصدی حقوق نیروهای درگیر با امر حفاظت، جذب نیرو بر اساس مجوزهای صادره، آموزش نیروی تحتالامر و جوامع محلی برای رسیدن به اهداف تعیینشده در حوزه محیط زیست و تلاش برای تنویر افکار عمومی از طریق رسانههای ملی و محلی از جمله این اقداماتی است که محبتخانی از آنها نام برده و میگوید: «هر چند اقدامات یادشده هر یک به گونه ای در امر حفاظت از محیط زیست کشور تاثیرگذار است ولی مشکلات و مسایل این حوزه بسیار عمیق و ریشهدار بوده و صرفا سازمان حفاظت محیطزیست توان حل و فصل مشکلات انباشته شده طی چند دهه گذشته را ندارد.»
اگر چه مجوزهای استخدام در سازمان صادر شده است اما این مقام مسئول معتقد است که در خوشبینانه ترین حالت، برای جذب حدود چهار هزار نفر در یک سال و اختصاص سالانه ۵۰ میلیون تومان برای هر نفر، حدود ۲۰۰ میلیارد تومان بودجه در هر سال برای پرداخت حقوق و مزایای افراد جدیدالاستخدام نیاز است.
حذف ذخایر ژنتیکی کشور در نتیجه کمبود نیرو
تیر امسال تنها در دو روز حدود ۱۰۰ هکتار از جنگل های زاگرس در آتش سوخت، خرداد ۲۰۰ هکتار از جنگل های گچساران و مرداد سال گذشته، ۱۸۰ هکتار از مراتع منطقه حفاظتشده بیستون. خبرهای اینچنینی در تقویم محیط زیست ایران زیاد است؛ وقایعی که در نبود امکانات و نیروی انسانی بیشتر خود را نشان میدهد.
در زمان آتشسوزی البته عرصه های محیط زیست کمک نیروهای مردمی را در کنار خود دارد اما در زمان شکار بیرویه، جنگل خواری و قاچاق چوب، محیطبانان و یگان حفاظت محیط زیست تقریبا تنها هستند؛ هم به آنها آسیب وارد میشود و هم عرصه های طبیعی و حیات وحش. پرندگان شکاری بحری و شاهین از گونه های در معرض انقراض در خاییز و در مناطق تحت حفاظت کرمانشاه، آهوی قرآویز، خرس قلاجه، خرس قهوهای یا پلنگ ایرانی که پارسال نخستین تصویرش در رسانهها منتشر شد، مرال در جنگلهای شمال و شوکا در غرب کشور هنور به محیطبانان نیاز دارند.
در پنجاه سال گذشته بیش از ۱۴۰ محیطبان برای حفاظت از محیط زیست در ایران کشته شده اند، بسیاری زخمی شده و بعضی تا پای چوبهدار رفتهاند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور معتقد است که کمبود نیرو سبب فشار مضاعف به سایر نیروها، کاهش توان و عملکرد آنان و عدم پوشش حفاظتی کامل مناطق شده و متخلفان به راحتی عمل مجرمانه خود را انجام می دهند.
محبت خانی می افزاید: «کمبود نیرو همچنین موجب کنترلنشدن به موقع صنایع آلاینده، حفاظت ناقص منطقه و در نتیجه حذف ذخایر ژنتیکی کشور توسط افراد سودجو می شود. در حوزه محیط زیست انسانی هم اقدامنکردن به موقع در شناسایی منابع آلاینده و برخورد دیر هنگام سبب آسیب های جسمی و روحی زیادی به افراد جامعه می شود.»
کدام مناطق نیاز بیشتری به نیروی انسانی دارد؟
وی معتقد است که همه مناطق رسمی سازمان اهمیت و ویژگیهای منحصر به فرد دارند چرا که هر کدام بر اساس پتانسیل های گیاهی و جانوری خاص انتخاب شده اند.
محبت خانی می گوید: «در حال حاضر پارکهای ملی و مناطق دارای گونه های در معرض خطر انقراض و مناطقی که به طریقی در مجاورت شهرها و مراکز جمعیتی قرار گرفته اند بیشتر مورد تهدید است و حفاظت از آنان بسیار اهمیت دارد.»
وی از پارکهای ملی خجیر، سرخه حصار و منطقه حفاظتشده جاجرود در تهران نام می برد که بهواسطه فشار جمعیت، ارزش زمین و وجود انواع ارگانهای دولتی در داخل و مجاورت منطقه نیاز به مراقبت بیشتری دارند یا منطقه حفاظتشده ورجین در شمیرانات که بهواسطه ارزش بالای زمین و وجود شکارچیان متمول توجه ویژهای می طلبد. موارد بعدی، مناطق واقع در مسیر توسعه شهری یا صنعتی هستند مانند منطقه حفاظتشده لشگردر واقع در شهرستان ملایر استان همدان یا سواحل مناطق حفاظتشده در جنوب کشور. فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور می گوید که زیستگاه های گونه در خطر انقراض یوز هم بهواسطه عبور جاده و تردد خودروهای سنگین نیازمند افزایش توجه است.
تحریم ها الکترویکیکردن حفاظت را کند کرد
هوشمندسازی و حفاظت الکترونیکی محیط زیست از سالهای گذشته، به علت کمبود نیرو در دستور کار سازمان محیط زیست قرار گرفت و بر همین اساس، اسفند سال ۹۷ نخستین سامانه الکترونیکی حفاظتی پناهگاه حیات وحش کشور در دشت ناز ساری راهاندازی شد.
قبل از آن هم دو منطقه حفاظتی در سمنان و جنگل گلستان به این سامانه مجهز شده بودند تا با به صدا در آمدن آژیر در مواقع خطر، منطقه ای که در معرض آتشسوزی قرار گرفته به مسولان حفاظتی اطلاع داده شود.
به گفته فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور حفاظت الکترونیکی به صورت پایلوت بخشی از امور حفاظتی در برخی استانها از جمله خراسان رضوی، مازندران، گلستان و اصفهان با استفاده از تجهیزات نوین در حال انجام است.
محیت خانی می گوید: «در این بخش تجهیزاتی چون دوربین های البسه، دوربینهای مدار بسته و کوادکوپتر برای سهولت در انجام وظایف و ماموریت های یگان اضافه شده است. با توجه به وسعت چند هزار هکتاری مناطق تحت مدیریت تاکنون یک منطقه به طور کامل و ۱۰۰ درصد، توسط تجهیزات الکترونیکی رصد و پایش نشده است و فقط در بخشهایی از مناطق این اقدام انجام شده است. از سوی دیگر به سبب هزینه بسیار بالای تجهیزات و با توجه به وضعیت ایجادشده در نتیجه تحریمها، این اقدام به سختی انجام می شود.»
هدایت دیدهبان هم البته در گفتههایش از همین تحریمها و شرایط اقتصادی حاکم بر کشور صحبت میکند و اینکه تا به حال چندان تجهیزاتی در اختیار آنان قرار نگرفته است.
آنها هنوز هم بیسیم ندارند، حتی از یک سال پیش به آنها کفش و لباس هم داده نشده است و برای گشتزنی مناطق تحت نظرشان کمبود بنزین دارند در حالی که کوهنوردان و طبیعت گردان وقتی برای نجات خاییز به منطقه رفته بودند، تجهیزاتشان بیشتر از محیطبانان منطقه بود.
مهرماه ۱۳۹۵ تفاهمنامه چهار جانبه تامین تجهیزات مورد نیاز برای حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی کشور با استفاده از ظرفیت صنایع دفاعی کشور به امضا رسید تا برخی تجهیزات مورد نیاز از جمله سامانههای پایش و اعلام حریق، انواع پهپاد، تجهیز محیطبانان و جنگلبانان و یگانهای گشت دریایی به تجهیزات پیشرفته انفرادی و گروهی و غیره از این طریق تامین شود. اسفند سال ۹۶ البته بخشی از این تجهیزات به سازمان محیط زیست تحویل داده شد ولی رسیدن به نقطه مطلوب در زمینه تکمیل تجهیزات توجه بیشتری را می طلبد.
استفاده از توان مردمی برای حفاظت از محیط زیست
کمکگرفتن از نیروهای مردمی در حفاظت از محیط زیست به ویژه در حوزه اطفای حریق و پیشگیری از فجایع زیستمحیطی پتانسیلی است که هنوز چندان از آن استفاده نشده است.
نداشتن برنامه ریزی برای مدیریت کمکهای مردمی، آموزش و سازماندهی آنها، گاه باعث بروز اتفاقات ناخوشایندی برای این افراد شده است.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست میگوید: «نیروهای یگان حفاظت در استانها با حضور در بین جوامع محلی و سازمانهای مردم نهاد فعال در این زمینه، اقدامات بسیار خوبی انجام دادهاند و در آینده نزدیک، شاهد به ثمر نشستن این اقدامات خواهیم بود.» هدایت دیده بان رئیس منطقه حفاظت شده خاییز هم درباره تجربه اش در آتش سوزی خاییز می گوید: «گروهی از داوطلبانی که برای اطفای حریق آمده بودند، تشکیل دادیم و پس از ثبت مشخصات شخصی و امکانات، آنها را راهی مناطق میکردم و حتی اگر بومی نبودند، یک نفر بومی همراه آنها می فرستادم اما تعدادشان به قدری زیاد بود که شاید فقط توانایی کنترل یک درصدشان را داشتیم. در حال حاضر هم گروهی متشکل از کوهنوردان و طبیعت گردان به نام امداد و نجات کوهستان ایجاد و امکانات و تواناییهای آنها را مشخص کردهایم تا در مواقع لزوم از آنها کمک بگیریم.»
نظر شما