"اصغر طاهرزاده اصفهانی" نویسنده این کتاب در مقدمه آن می نویسد: خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد مدینه پس از زیر پا گذاردن پیام غدیر، یک دائرةالمعارف عقیدتی، کلامی و سیاسی است که حکایت از بینش توحیدی و سیاسی دختر پیامبر دارد.
آغازین سطرهای همه فصل های این مجموعه بلند معرفتی و دینی سلامی است به دختر رسول خدا و دارد که: سلام بر تو ای فاطمه! ای امتحان شدهای که خالق تو قبل از خلق کردنت، تو را امتحان نمود و تو را بر آن امتحان صابر و شکیبا یافت.
خطبه ای برای فردا
مشهور است که حضرت زهرا (س) با این خطبه میخواهند فدک را مطالبه کنند، ولی با دقت در محتوای خطبه متوجه میشویم، اگر فاطمه حق خود را مطالبه میکند و مساله فدک را پیش میکشد از آن جهت که فدک را از دست ایشان خارج کردهاند نیست. بلکه حضرت میخواهند از آن طریق، مشکل بزرگی را که پس از رحلت رسولخدا بر جامعه مسلمین حاکم شد، گوشزد کنند، و آن فکری است که در مقابل سخن رسولالله از خود اجتهاد میکند.
همین ابتدای کتاب هم خاتمه خطبه را یادآور شده اند که حضرت زهرا (س) در پایان میفرمایند: من همه این مطالب را برای اتمام حجّت گفتم، تا چراغ هدایت و عامل تغذیة انسانهای هوشیار تاریخ باشد. من روانکاوی شما را میدانم و خودِ من هم گفتم که شما نمیتوانید به پا خیزید و از این نهضت دفاع کنید. این دین با نشانههای خاصّی به نتیجه میرسد و یارانی را طلب میکند که هوشیاری و تقوا را، همراه با دوری از رفاهزدگی داشته باشند و شما مطمئن باشید با روحیة رفاهزدگی و ثروتاندوزی که پیشه کردهاید، نه دیگر میتوانید از اسلام دفاع کنید و نه در این راهی که پیشه کردهاید به نتیجه میرسید.
مادر نهج البلاغه
طاهرزاده اصفهانی پس از بیان شرحی نیمه بلند این خطبه را مادرِ نهجالبلاغه می داند. نهجالبلاغهای که بسیار فصیح و بلیغ و عمیق است. این خطبه وقتی بیان شده که صاحب نهجالبلاغه هنوز سخنی نگفته است. اکثر خطبههای نهجالبلاغه در زمانی ایراد شد که حضرت علی (ع) حاکم بودند.
حاکمیت انسان بر انسان به جای حاکمیت خدا بر انسان در میانه کتاب یک خطر جدی برشمرده شده و در ادامه آمده است اگر خوب به فضای کلام حضرتزهرا (س) دقت کنید. اگر ایشان میخواستند فقط یک بحث سیاسی بکنند این همه حرفهای عرفانی، نورانی و شهودی، آن هم مستغرق در عالم ربوبی برای چیست؟ تمام حرفهای این خانواده بر اساس استغراق در عالم غیب است.
"نیلپستمن" جامعهشناس مذهبی آمریکایی میگوید: «غربیها چون عقیده ثابتی ندارند نمیدانند چه کاری را باید انجام دهند و چه کاری را نباید انجام دهند و به چه دلیل بایدها و نبایدهای زندگی خودشان را باید بپذیرند». او میگوید: «مردمِ امروزِ غرب نسبت به قرون وسطی که دین نیم بندی داشتند در تصمیمگیری بسیار ناتوان هستند». حالا قرآن عکس آن است، به طور مثال میگوید: این کار را نباید انجام دهی، آدم هم میفهمد که نباید انجام دهد، این چیز سادهای نیست.
بعد حضرت میفرمایند: خداوند عدل را برای انضباط گرفتن قلبها قرار داد. یعنی قلب شما باید انضباط داشته باشد، این انضباط با عدل پیدا میشود.
ارسطو هم در جایی میگوید: «اگر خواستید شهوت و شکم بر شما حاکمیت نداشته باشند باید عدل را بر جانتان حاکم کنید». وقتی عدل حاکم شد شهوت را کنترل میکند، عفت پیدا میشود. همچنین غضب را کنترل میکند، شجاعت پیدا میشود. حاکمیت عدل باعث میشود که قلب شما انضباط پیدا کند.
حضرت فاطمه (س) در جای دیگری از خطبه میفرمایند: جهاد به شما عزّت میدهد و صبر در دینداری باعثِ زیادشدن اجر شماست و عملاً با صبرِ در دینداری، دینداریِ ما از حالت بالقوه به حالت بالفعل میرسد.
بعضی وقتها آدم فراموش میکند که در زمان ظهور اسلام چه شرایط و فضایی بر بشریت حاکم بوده است.
مرحوم کاشفالغطاء میگویند: وقتی یهود و مسیحیت داشتند کهنه و بیآبرو میشدند، اسلام ظهور کرد و حتی یهودیت و مسیحیت را که به عنوان یک دین از ارزش ساقط شده بود، دوباره به عنوان دین، زنده کرد و آنها به عنوان ادیان توحیدی آبرومند شدند. یعنی وقتی چشم اندیشه بشر به ارزش دین باز باشد بقیه ادیان هم معنی رفته خود را باز مییابند.
حضرت فاطمهزهرا (س) در این خطبه قواعدی را به بشر ارائه میدهند که بشر میتواند تا قیام قیامت از آن استفاده کند.
عزت اسلام
نویسنده اصفهانی این کتاب در جایی نوشته که «جانهیگ» اُسقف معروف آمریکایی و استاد دانشگاه، کتابی در سطح جهان می نویسد که با طرح پلورالیسم دینی بگوید مسیحیت هم مثل اسلام یک دین است. یعنی میخواهند از طریق عزت اسلام، به مسیحیت خود هم عزت دهند.
حالا این فرهنگ فاطمی است که امام خمینی(ره) فرمودند نگذارید ایثارگران جبهه و جنگ منزوی شوند، چون اگر آنها منزوی شدند عزتی که امروز به کمک ایثار آنها داریم از دست میرود. جریانی که نتوانسته است برای انقلاب اسلامی از خود، ایثار داشته باشد، نمیتواند برای ما عزّت بیاورد.
پاکبازی علی(ع) عامل پیروزی و شرط بقای اسلام یکی از ضربههایی که شیعه خورده است عدم تدبُّر در سخنان معصوم است. دشمنان ابتدا تلاش میکنند محبت به معصوم را از ما بگیرند و اگر نتوانستند این کار را بکنند، سعی میکنند تدبُّر و تعمق در سخنان و حرکات ائمه معصوم را از ما بگیرند،
یکی از نقشههای دشمنِ فرهنگِ اهلالبیت، این است که حق را از چشم مردم بیندازد و افراد باطل را بهعنوان چهرههای مورد پسند جامعه نشان دهد. روح فرهنگ فاطمی مواظب است همواره جبهه حق و باطل از هم متمایز باشند، حال یا جبهة حق میتواند حاکم باشد و یا نمیتواند، این کار بعدی است، عمده این است که این 2 جبهه مخلوط نشوند.
مقام معظم رهبریحفظهاللهتعالی فرمودند: کسی که شرایط حاکمیت آمریکا را در این کشور فراهم کند، غیر خودی است، یک عدهای صدا بلند کردند که ما، خودی وغیر خودی نداریم، همه خودی هستند. در حالی که قرآن میفرماید: «اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحون» یعنی در نهایت، بندگان صالح را وارث زمین میکنیم، تا حکم خدا را بر آن حاکم کنند و ملت مسلمان ایران در راستای همین هدف الهی، انقلاب کردند. گاهی کسانی پیدا میشوند که میخواهند با شعارهای مردم فریب، جهت انقلاب اسلامی را به عقب برگردانند، اینجاست که اگر ما شعور فاطمی داشته باشیم باطن این شعارها را میبینیم و ملت خود را از توطئه میرهانیم. ، گویا با همة تاریخ سخن میگفت و فقط جمع حاضر در مسجد در جلو او نبودند.
مسوولیت جهانی شیعه و هنر انقلابی ماندن، ریشه عدم بصیرت روشنفکران نسبت به دشمن، تحرّک عنصر نفاق پس از رحلت رسول خدا و متمایز شدن جبهه حق از باطل از دیگر سرفصلهای این کتاب معرفتی است.
معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی، فرهنگ مدرنیته و توهّم، فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت و علل تزلزل تمدن غرب از دیگر آثار این نویسنده و پژوهشگر اصفهانی است.
انتشارات لُبالمیزان اصفهان، کتاب بصیرت فاطمه(س) در ریشهیابی آفات حذف حاکمیت دینی از مدیریت جهان را در ۴۴۰ صفحه چندین نوبت چاپ کرده است.
نظر شما