کتاب «افق تمدنی آینده انقلاب اسلامی» در ۲۳۰ صفحه توسط انتشارات آرما اصفهان چاپ شده است که نویسنده آن ابوذر مظاهری معتقد است: «در این تحقیق، انقلاب اسلامی روندی در نظر گرفته شده که از پیروزی انقلاب آغاز شد، با پشت سر گذاشتن مراحل، نظام، دولت، کشور و تمدن اسلامی به اوج خود می رسد. پیوستن به ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) همچون افقی در حال تحقق و نه اتفاقی که صرفاً باید تحقق یابد در نظر گرفته شده است.»
کتاب در سه فصل تنظیم شده و در مقدمه آن به بررسی ابعاد انقلاب اسلامی از چند منظر اشاره شد که شامل ساحت و سطح مفهومی انقلاب؛ همچون جنبش اجتماعی وایدئولوژیک و الهی بودن این نهضت است.
برقراری نظام اسلامی و ملاک و معیار قرار گرفتن قانون اسلام، مهم ترین دستاورد این انقلاب بیان شده که در ارائه مردم سالاری دینی تا اندازه ای موفق بوده است. انقلابی که در شماره هفتم آوریل ۱۹۸۰ مجله تایمز درباره اش می نویسد: انقلابی ساکت در تفکر و استدلال در حال وقوع است و خدا دارد بر می گردد.
اسلام و ایران
عنوان اولین فصل فلسفه تاریخ آینده انقلاب اسلامی است که در آن آمده است: «انقلابی که احیاگر اسلام در جهان شد آینده اش تا اندازه ای به آینده اسلام گره خورده است.»
پژوهش هایی که تاکنون درباره انقلاب و آینده جهان انجام شده به طور عمده بر متغیرهای اقتصادی و سیاسی تاکید شده اما تحولاتی همچون وقوع انقلاب اسلامی بر پایه دگرگونی های معرفتی و فرهنگی است که به امروز بیداری جوامع اسلامی، کم فروغی تمدن غرب، گسترس روز به روز اسلام و معنویت و بطلان ایسم های و نظریه های متعدد را نیز در پی داشته است.
در فصل دوم کتاب تفکر الهی، رهبری و ولایت و مردم انقلابی به عنوان ظرفیت های پایه انقلاب نام برده شده اند.
مشکل ایران در دو سده اخیر در مواجهه با فرهنگ غرب و مدرنیته، که در صفحه ۶۴ کتاب به آن اشاره شده از این قرار است: «ایرانی ها توانستند مبان فرع و اصل، باطن و ظاهر این فرهنگ تفکیک کنند که از جمله آن کیفیت ورود فرهنگ غربی بود که با نوعی شیفتگی و اضطرار همراه شد اما خود ماهیت غرب موجودیت خود را بر پوشاندن و عقب راندن دیگر فرهنگ ها و تاریخ ها بناکرده بود.»
یکی از محققان معاصر در همین رابطه می گوید: «ما در مقاطع تاریخی مختلف از گذشته تا امروز، «پیرامون» را بسیار از دست داده ایم ولی کمتر گذاشته ایم که به «هسته و مغز» آسیب جدی وارد شود.»
هویت جدید ایرانی ها در مرحله اول به مدد تشیع که هسته اولیه هویت ایرانی است و تشیع نیز به مدد دو اصل ولایت و مهدویت د رتاریخ منشا اثر است و از حدود ۵۰۰ سال قبل جامعه ایرانی از سطح تاریخ طبیعی به سطح تاریخ اعتباری ارتقا یافته است.
امپراطوری بزرگ صفوی در این بین ویژگی های بیشتری از مدل آرمانی هویت ایرانی در خود دارد، اما به دلیل اینکه ذات قالب این سلسله طولانی متناسب نیست، گنجایش دربرگیری روح تشیع را ندارد، یا به تعبیری فاصله بین محتوا و قالب به گونه ای است که محتوا هر روز در حال غنی شدن بوده، اما قالب هر روز در حال تنگ تر شدن است و زمینه انحراف و شکستش را فراهم می کند.
پیشنهادهایی برای مهار تمدن اسلامی
در سومین فصل کتاب با عنوان چگونگی آینده انقلاب اسلامی به نقل از «اکونومیست» بر ضرورت مهار کردن پدیده اصولگرایی اسلامی به واسطه غربی ها تاکید شده و سه پیشنهاد برای مهار مسالمت آمیز این رویه ارائه می کند.
۱-هماهنگ سازی اقتصاد کشورهای مسلمان با نظام اقتصاد غربی
۲- برداشتن مرزهای اخلاقی بویژه در بین زنان و مردان
۳- حاکم کردن اصول دموکراسی غربی در نظام های سیاسی کشورهای اسلامی
سیاست مهار کردن، سیاستی تدریجی، جدی و بلندمدت است. تاریخ کشورهایی ماننده کره شمالی، شوروی و کوبا که آمریکا با آنها درگیری داشته نشان می دهد، که تداومی که در سیاست های آمریکا وجود دارد و قطعا در صورت تداوم سیاست مهاردوگانه، با استفاده از ابزارهای مختلف، برنامه محدود کردن فضای تنفس بین المللی ایران پرهزینه کردن زندگی داخلی و خارجی و تضعیف قدرت منطقه ای این کشور را به دنبال خواهد داشت.
رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۱ از این راهبرد غرب به تعبیر «اندلسی کردن ایران» یاد می کنند و می فرمایند: «سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است. اروپایی ها وقتی خواستند اندلس را از مسلمانان پس بگیرند اقدامی بلند مدت کردن. آنها به فاسد کردن جوانان پرداختند. گذشت زمان راه های اصلی برای فاسد یا آباد کردن یک ملت را عوض نمی کند و امروز همه آنها همین کار را دنبال می کنند.»
روزنامه های دیلی تلگراف و گاردین یک پیش بینی درباره جمعیت مسلمانان اروپا دارند و می نویسند: «تا سال ۲۰۵۰ میلادی یک پنجم اروپایی ها مسلمان می شوند. همچنین رشد جمعیت مسلمانان اروپا ۳۵ درصد اعلام شده که در سال ۲۰۳۰ بیش از ۱۰ درصد کل جمعیت ۱۰ کشور اروپایی را تشکیل خواهد داد.»
لس آنجلس تایمز نیز با استناد به نظرسنجی دانشگاه مریلند و موسسه زاگبی در کشورهای عربی درباره ایران می آورد: »دیدگاه عمومی مردم مصر، عربستان، اردن، مرکس، لبنان و امارات متحده عربی درباره ایران اتمی مثبت است. این سعنی بدبختانه ایران ابر قدرت افکار عمومی جهان است.»
نویسنده کتاب که معتقد است امروز ایران از مرحله انقلاب و نظام اسلامی عبور کرده و در مرحله تثبیت دولت اسلامی است ادامه می دهد: برای تحقق این دولت تعلیم و تربیت مدیران و کارگزاران نکته ای مهم و بنیادین است.
رابطه دین و تمدن
دین یکی از ظرفیت های مهم تمدنی انقلاب است و پروفسور «ژول لابوم» می گوید: دین هرگز دشمن تمدن نیست بلکه مهمترین راهنما پیشاهنگ تمدن است.
تعادل اسلام(دین وسطی) همواره یکی از عوامل گرایش به این دین الهی بوده و برنادر شاو در کتاب «اسلام دین آینده جهان» نوشته است: «من همیشه به دین محمد(ص) به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش نهایت احترام را داشته ام و پیش بینی می کنم ایمان محمد(ص) مورد قبول اروپای فردا خواهد بود.»
درباره انقلاب اسلامی همچنین در صفحه ۱۷۵ کتاب نوشته شده: این انقلاب با پاسخگویی همزمان به دو پرسش افلاطونی یعنی «چه کسی باید حکومت کند؟» و ماکیاولی یعنی «چگونه باید حکومت کرد؟» نوعی نظام سیاسی را رقم زد که هم بر ویژگی های معنوی و سیاسی حاکم و هم بر پیوند ارزش های اسلامی با ساختار مردم سالارانه استوار باشد.
بحران هویت یکی از معضلات اساسی تمدن غرب و سه مولفه هویت ایرانیان یعنی خداپرستی، دینداری و حقیقت جویی مهمترین مولفه های هویت ملی ایرانی ها عنوان شده است.
درباره ظرفیت های مادی و موقعیت مهم جغرافیایی ایران نیز «نیکولاس اسپایکمن» در نظریه ریملند(هلال داخلی هارتلند) اهمیت این منطقه را بیش از هارتلند و قلب زمین می داند و می گوید: منطقه ریملند(که ایران در قلب آن واقع شده) منشا اصلی تولید قدرت محسوب می شود.
تشیع، ظهور، مهدویت، انقلاب و تمدن اسلامی، دیدگاه های عالمانه و غیرعالمانه درباره تمدن اسلامی، فلسفه الهی و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) از مهمترین کلیدواژگانی هستند که در جای جای کتاب به چشم می خورند.
نویسنده برای نوشتن این مجموع از ۹۸ منبع شامل روزنامه و نشریات مختلف و کتاب های سیاسی، دینی و تاریخی بهره برده است.
۷۱۴۷/۶۰۲۶/
نظر شما