به گزارش روز یکشنبه ایرنا، این نشست با حضور «محمد مهدی احمدی» رایزن فرهنگی ایران در مادرید و دو استاد دانشگاه از ایران و اسپانیا روز جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۹ به صورت مجازی (وبینار) برگزار شد.
در ابتدای جلسه رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ضمن اشاره به جایگاه سهراب سپهری به عنوان شاعر، نویسنده و نقاش برجسته در ایران معاصر گفت که اشعار سپهری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی و ایتالیایی ترجمه شده اند.
احمدی به برخی ویژگی های شعر سپهری از جمله تصویرگرا بودن و نیز نگاه شاعرانه او به اشیا به گونه ای که گویی همه چیزهای اطراف او دارای احساس هستند اشاره کرد و افزود زبان شعر او زبانی نرم و لطیف بود و در فرم نیز از سبک نیمایی پیروی می کرد.
وی سپس به زادگاه سپهری یعنی کاشان که در استان اصفهان واقع شده است اشاره کرد و گفت اصفهان و بارسلونا خواهرخوانده یکدیگر هستند و جای خوشبختی است که مهمان امروز آقای کاربو نیز اهل بارسلونا هستند و در دانشگاه این شهر به کار مشغولند.
احمدی در پایان ضمن تشکر از دو استاد حاضر در جلسه چند جمله نیز به زبان اسپانیولی به احترام مردم اسپانیا و مخاطبان اسپانیایی علاقه مند به فرهنگ و ادبیات ایرانی خطاب به آنان بیان کرد.
در ادامه جلسه دکتر اسماعیل آذر استاد ادبیات فارسی سخنان خود را با عنوان «زندگی، مرگ و تنهایی در شعر سهراب سپهری» آغاز کرد.
او در مقدمه دو مکتب اصلی در ادبیات فارسی را که عبارتند از خراسانی و عراقی معرفی کرد و گفت سبک خراسانی ترکیبی از عرفان های شرقی مثل بودا و هندوییسم به علاوه اسلام است. اساس و بنیاد مکتب خراسان عشق و تلاش است. اما اساس مکتب عراق زهد و عبادت و انزوا است.
دکتر اسماعیل آذر توضیح داد که سپهری بیشتر متمایل به مکتب خراسان است. البته او تحت تاثیر مکتب امپرسیونیسم هم هست. مکتبی که بر عاطفه و احساس و تاثیر و تاثر پایه دارد.
وی افزود: در اشعار سپهری رنگ و نور جایگاه خاص دارند. او در اشعار خود در سطح افقی موفق تر از سطح عمودی است. ولی مهمترین ویژگی آثار او بی شک حس آمیزی است. مثل عبارت «قاب صدا»، قاب دیدنی است ولی صدا شنیدنی. این دو حس را با هم در می آمیزد.
این سخنران در ادامه برخی از ویژگیهای شخصیتی سپهری را مرور کرد و گفت: او با هیچکس بحث نمی کرد. قناعت را همیشه در نظر داشت. خجول و آرام بود. حتی تابلوهای نقاشی اش را نمی فروخت بلکه هدیه می داد. به کشورهای زیادی سفر کرد ولی سفرش برای تفنن و تفریح نبود.
وی توضیح داد: برای مثال وقتی به ژاپن رفت کنده کاری روی چوب را از آنها یاد گرفت. در پاریس لیتوگرافی را یاد گرفت. در هندوستان محو آثار معماری شد. به ویژه در تاج محل. خیلی چیزها از هندی ها یاد گرفت و با بزرگان هند و آثار آنها آشنا شد. بعد از اینکه کشورهای مختلف را دید به ایران بازگشت. به زادگاه خودش کاشان رفت. بعد دوباره به تهران آمد و در یکی از محله های تهران به نام گیشا زندگی اش را ادامه داد.
آذر در توضیح مفاهیم برجسته در شعر سپهری به سه مفهوم زندگی، مرگ و تنهایی اشاره کرد و در هر مورد توضیحات و نمونه هایی از شعر او را ارئه کرد.
وی در پایان اینگونه مطالب خود را جمع بندی کرد: زندگی در شعر سهراب همراه با شوق است. مرگ در شعر سهراب رونده و مثبت است و تنهایی در شعر او گلایه نیست. بلکه دارای یک آرمان شاعرانه است.
در بخش دیگر این وبینار، دکتر آنتونی گونزالو کاربو استاد دانشگاه بارسلونا و پژوهشگر تصوف ایرانی با ایراد سخنانی به وجه بصری کارهای سهراب سپهری پرداخت و گفت جمله ای از سهراب سپهری هست که می گوید در تمام خواب های من، هم بیابان هست و هم درخت. این دو عنصر یعنی بیایان و درخت دو محور اساسی در هنر سپهری به شمار می روند.
وی توضیح داد: در دوره اول اشعار او مضمون بیابان را ما بیشتر در کار او می بینیم و در دوره دوم مضمون درخت بتدریج پر نگ تر می شود.
این استاد دانشگاه در ادامه چند مورد از اصطلاحات مهم ادبیات و فرهنگ عارفانه را نام برد که به گفته او در فهم آثار سپهری چه شعرها و چه نقاشی های او مهم است.
در پایان جلسه رایزن فرهنگی ایران از سخنرانان تشکر و ابراز امیدواری کرد که در برنامه هایی مشابه بتوان باز هم به مسائل عمیق علمی از جنس سخنان این جلسه پرداخت.
نظر شما