رییس جمهوری جدید آمریکا از همان ساعات آغاز ورود به کاخ سفید نشان داد که عزمی راسخ در بازگشت به توافقات و سازمان بین المللی دارد که ترامپ از آنها خارج شده است. او با امضای ۱۷ دستور اجرایی در همان روز از جمله الحاق مجدد به پیمان اقلیمی پاریس، بازگشت به سازمان جهانی بهداشت، لغو منع سفر شهروندان کشورهای عمدتا مسلمان به آمریکا و غیره نشان داد که آمریکا در دوره بایدن ممکن است به برجام نیز بازگردد.
اما بازگشت به برجام و احیای این توافق با یک سری موانعی جدی تر از بازگشت به پیمان پاریس و سازمان جهانی بهداشت رو به رو است؛ موانعی از داخل امریکا و ایران گرفته تا موضوعات موشکی و منطقهای.
اصرار بر تحریم؛ بزرگترین مانع
یکی از بزرگترین موانع احیای برجام، دلبستگی آمریکا به تحریم است. بایدن و تیم او در صدد بهره گیری حداکثری از تحریم های چند ساله ترامپ بر ایران برآمده اند. تیم جو بایدن بارها تاکید کرده بازگشت آمریکا به توافق هستهای و مذاکره مجدد با مقامات جمهوری اسلامی ایران منوط به پایبندی کامل ایران به تعهدات برجامی است.
بایدن در حالی بر ضرورت برداشتن گام نخست از سوی ایران تاکید می کند که تهران نگاهی عکس به این موضوع دارد. مسوولان جمهوری اسلامی ایران معتقدند توپ برجام در شرایط کنونی در زمین آمریکا قرار دارد و بایدن باید با برداشتن تحریم ها، حُسن نیت خود را به تهران نشان دهد.
از نگاه ناظران، بایدن به عنوان مقام نخست کشوری که به صورت یکجانبه از توافق خارج شده و تحریم های ثانویه را علیه ایران از سرگرفته باید نخستین قدم خود را بردارد. از آنجا که در شرایط کنونی، تحریم ها مهمترین گره و مانع در مسیر احیای برجام است، رفع تحریم از اهمیت فزاینده ای برخوردار است.
مصوبه مجلس شورای اسلامی
اهمیت لغو تحریم ها به حدی است که مجلس شورای اسلامی آذرماه قانونی به نام «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» تصویب کرد که دولت را ملزم میکند سالانه ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصد ذخیره کند. براساس این مصوبه در صورتی که تا سوم اسفند تحریمهای مالی، بانکی و نفت برداشته نشوند، بازرسان آژانس باید از ایران اخراج شوند و جمهوری اسلامی اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند. بر اساس پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح هستهای (انپیتی) بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مجازند سرزده و هر زمان که لازم بدانند از تاسیسات هستهای ایران بازرسی کنند.
از آنجا که مصوبه مجلس با مهر تایید شورای نگهبان به قانون تبدیل شده از سوی دولت لازم الاجرا است. در همین ارتباط «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه چند روز پیش تاکید کرد: مجلس مصوبهای را تأیید کرده که بر طبق آن موظف هستیم برخی اقدامات را انجام دهیم یکی غنی سازی ۲۰ درصد بود که شروع شده و دیگری پایان دادن به اجرای پروتکل الحاقی است که از ۲۱ تا ۲۳ فوریه باید عملیاتی شود و ما طبق قانون موظف هستیم این کار را انجام دهیم.
هراس افکنی دشمنان منطقه ای
مانع دیگر بر سر احیای برجام، بازیگران منطقه ای از جمله رژیم صهیونیستی و عربستان هستند که در صدد آنند جمهوری اسلامی و برجام را تهدید برای صلح منطقه جلوه دهند؛ بازیگرانی که در دوره ترامپ فرصت زیادی برای جولان و بازیگری داشتند اما گمان نمی رود در دولت بایدن آن شرایط تکرار شود. در این میان نقش لابی صهیونیست «ایپک» را در آمریکا نباید نادیده گرفت.
هراس دشمنان منطقه ای ایران از مواضع اخیر آنها آشکارا دیده می شود. به عنوان نمونه شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل چهارشنبه شب، اول بهمن در جریان پوشش مراسن تحلیف بایدن و ورود او به کاخ سفید اعلام کرد که یک مقام رسمی بسیار ارشد گفته با بازگشت دولت جدید واشنگتن به طرح اوباما، حرفی برای گفتن بین آمریکا و اسرائیل باقی نمیماند.
طرح مسائل بی ارتباط با برجام همچون برنامه موشکی
تلاش اروپا و آمریکا برای طرح مسائل موشکی در مذاکرات برجامی، مانع دیگری است که در مسیر احیای برجام قرار دارد. مقامات اروپا و آمریکا در دور جدید مذاکره احتمالی با ایران درصدد پیوند برجام با برنامه موشکی هستند؛ مطالبه ای که از نظر ایران قابل پذیرش نیست و از نگاه آنان مذاکرات تنها باید بر محور برجام و مسائل هسته ای باشد.
در همین ارتباط بود که ظریف تاکید کرد «درباره مسائل موشکی و منطقهای از ابتدا توافق کردیم که این موضوعات برجام نبوده و نخواهد بود.» مسئولان جمهوری اسلامی می دانند که در صورت گره زدن مسائل دیگر به برجام، توافق از مسیر اصلی فاصله خواهد گرفت و این کلاف در هم تنیده، پیچیده تر خواهد شد، ضمن اینکه توان دفاعی و موشکی ایران قابل مذاکره نیست.
همسویی مجدد فراآتلانتیکی
مانع دیگری که اخیرا در مسیر احیای برجام دیده می شود، همسویی فراآتلانتیکی است؛ موضوعی که در دولت ترامپ وجود نداشت و یک شکاف عمیقی در دو سوی اقیانوس اطلس به چشم می خورد. از زمان ورود بایدن به کاخ سفید، سیاست های اروپا و آمریکا به یکدیگر نزدیک شده که از این پس حتی انتظار تقسیم وظایف و همچنین بازی پلیس خوب و بد از سوی آنان دور از ذهن نیست. موضع گیری های اخیر «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان و مقامات فرانسوی در مورد «ضرورت یک مذاکره گسترده تر» نیز می تواند بخشی از این بازی باشد؛ بازی که دیگر کارایی خود را از دست داده و به تاکتیکی نخ نما تبدیل شده است.
نظر شما