صفر) مهرداد از میان رفت؛ به سبک خودش...
یک)قریب به یک سال است که کرونا، چهره ها و اشخاص مهمی را به کام مرگ کشیده و ملت ایران را سوگوار کرده است. معمولا در این گونه شرایط و پس از مدتی، ناخواسته انسان به این اتفاقات تلخ عادت می کند و به غم، خو میگیرد. در این وضعیت، غم های جدید نمی تواند مانند گذشته روی افراد تاثیر بگذارد.
دو)هفته پیش مهرداد میناوند در بیمارستان لاله بستری شد. اوضاع خوبی نداشت و از همان ساعات ابتدایی اخبار نگران کننده ای به گوش می رسید. ۸۰ درصد ریه اش درگیر ویروس شده بود. بازهم ناخواسته در ذهن اتفاقات تلخی را متصور می شدیم. اینکه هر لحظه ممکن است مهرداد به پایان مسیر خود برسد و او را از دست بدهیم. یعنی یک آمادگی نسبی در ذهن ها به وجود آمده بود مبنی بر اینکه هر لحظه ممکن است خبری ناگوار درباره مهرداد میناوند منتشر شود.
سه)اما با وجود رخ دادن آنچه در ۲ پاراگراف بالا به آن اشاره کردیم؛ بازهم خبرِ حدود ساعت ۲۳ در آخرین دقایق هشتم بهمن ماه ۱۳۹۹ همه را در بهت فرو برد. با وجود اینکه هر روز عزیزان زیادی را از دست داده بودیم و بزرگان زیادی هم در بخش های مختلف جان خود را به دلیل همین ویروس کشنده از کف داده بودند اما بازهم حیرت کردیم. می دانستیم که اوضاع مهرداد مساعد نیست و هیچ تضمینی برای ماندنش نیست؛ می شنیدیم که پزشکان و نزدیکان مهرداد در صحبت های غیر رسمی شان امید چندانی به بهبود اوضاع نداشتند. اما بازهم وقتی تیتر "مهرداد میناوند درگذشت" را دیدیم خشکمان زد. همان جوان خوش استایلی که در جام ملت های ۱۹۹۶ آنطور دروازه تایلند را باز کرد و چند سال بعد به لیگ قهرمانان اروپا رسید و مقابل منچستریونایتد و رئال مادرید و ... به میدان رفت در ۴۵ سالگی دار فانی را وداع گفت. نه! این خبر با وجود همه آنچه گفتیم باور نکردنی بود. ای کاش خواب بود و همین حالا از آن بیدار می شدیم.
چهار)زاده ۹ آذر ۱۳۵۴. نام مهرداد. نام خانوادگی میناوند. وفات هشتم بهمن ماه ۱۳۹۹. کارش را از پاس تهران شروع کرد. در سال ۱۳۷۴ به آرزوی دوران کودکی اش رسید و پیراهن پرسپولیس را به تن کرد. سه سال بعد به اشتروم گراتس اتریش رفت و لژیونر شد. سه دوره در لیگ قهرمانان اروپا حضور پیدا کرد. ۱۰۴۴ دقیقه در مهمترین رویداد باشگاهی جهان با بزرگانی چون دیوید بکهام، رائول گونزالز و ... تنه به تنه شد. سپس سر از بلژیک درآورد و لباس شارلوا را پوشید. یک سالی را در آنجا سپری کرد و سپس راهی الشباب امارات شد. و دوباره به همانجایی برگشت که به آن تعلق داشت. یک فصل بازی در پرسپولیس و سپس حضور در سپاهان و راه آهن. پایان مسیر بازیگری در سال ۱۳۸۴. با ۶۷ بازی ملی و چهار گل زده به کارش در تیم ملی هم پایان داد و خیلی زود کفشهایش را آویخت. گویا مهرداد عادت داشت به زود تمام کردن. این سبک او بود تا آخرین نفس.
پنج)هیچوقت سرمربیگری نکرد و کلا علاقه چندانی به مربیگری نداشت. دستیاری در پرسپولیس، خونه به خونه و سپیدرود، تمام فعالیت مهرداد میناوند در کسوت مربیگری بود.مهرداد با همان افتخارات دوران بازیگری به کار خود پایان داد.۲ قهرمانی در لیگ آزادگان با پرسپولیس، چهار قهرمانی در اتریش با اشتروم گراتس و سومی جام ملت های آسیا با تیم ملی ایران.
شش)مهرداد شخصیت اجتماعی داشت. در برنامه های مختلف حضور پیدا می کرد و به دلیل علاقه فراوانش به پرسپولیس رو به اجرای برنامه های ورزشی برای تیم محبوبش هم آورد. او از صدای خوبی هم برخوردار بود. یادمان نمی رود که سالیان قبل و زمانی که در تیم ملی بود روی آنتن زنده مداحی می کرد. سال ها بعد خوانندگی را هم تجربه کرد. او بارها به بهانه های مختلف از دوران حضورش در اروپا و رویارویی با بازیکنان بزرگی چون دیوید بکام یاد می کرد و حالا همه ما دلتنگ آن صدا، کری خوانی ها، استوری ها و انرژی بالای مردی می شویم که فردا باید دومین ماهگرد ازدواجش را جشن می گرفت اما...
و در نهایت بیست و پنج)مهرداد از میان ما رفت؛ به سبک خودش...خداحافظ شماره ۲۵ دوست داشتنی
نظر شما