به گزارش ایرنا، در این مقاله که یکشنبه شب منتشر شد، آمده است: دو سال پیش در یک مقاله مشترک در نیویورک تایمز، ما (یک دیپلمات سابق ایران و رئیس مرکز تحقیقات عربستان) به رهبران کشورهای متبوع خود پیشنهاد گفت و گوی مستقیم داده و هشدار دادیم که اجرا نشدن این مهم موجب افزایش تنشها شده و ادامه آن میتواند به جنگ خانمانسوز منتهی شود.
بعد از این مقاله، ما شاهد بودهایم که تانکرهای سعودی و ایرانی در آبهای بین المللی مورد حمله قرار گرفتند، حمله عظیم علیه تاسیسات نفتی آرامکو صورت گرفت، ژنرال قاسم سلیمانی توسط پهپادهای آمریکا و دانشمند برجسته هستهای ایران به شهادت رسیدند. در حالیکه فضا مقداری آرامتر شده، ما همچنان در شرایطی هستیم که یک اشتباه محاسباتی، میتواند جنگ سرد طولانی موجود بین دولتهای ما را به سمت یک فاجعه در منطقه سوق دهد.
با روی کار آمدن دولت جدید در واشنگتن، زمان چرخش از وضعیت "تقابل" به "گفت و گو"، فرار سیده است. در چهار دهه گذشته، روابط ایران و عربستان پستیها و بلندیهایی شامل تقابل و رقابت و گاهی هم همکاری را طی کرده است اما امروز ما به آخر بازی رسیدهایم. در حالیکه دولتهای ما در موضوعات متعدد منطقهای مواضع متضاد دارند، اما این دشمنیها نه "اجتناب ناپذیر" و نه "محکوم به ابد" هستند.
اولین قدم به سمت بهبود شرایط این است که دو طرف "احساس تهدیدات" از سوی طرف مقابل را درک کنند، خواه این تصور واقعی یا تخیلی باشد. قدم بعد توافق روی "اصول پایه" است که بتوان آینده روابط را بر آن اساس ساخت.
ایران و عربستان هر دو معتقدند که دیگری دنبال سلطه بر منطقه است. ریاض معتقد است که ایران بدنبال محاصره سعودی از طریق بازیگران متحد غیر دولتی خود در منطقه بوده و تهران معتقد است که ریاض عامل کلیدی فشارهای آمریکا برای مهار وتضعیف ایران است.
هر دو طرف معتقدند که طرف مقابل دنبال صدور و گسترش دیدگاه دینی خود است. ریاض موشکهای ایران را تهدید امنیت ملی و تاسیسات حیاتی خود میداند و تهران هم خرید حجم عظیم تسلیحات پیشرفته غربی توسط عربستان را عامل گسترش عدم توازن و تقارن قدرت در منطقه تلقی میکند. تهران و ریاض هر یک معتقدند که دیگری در امور یمن، سوریه، لبنان، بحرین و عراق دخالت میکند.
برای شکستن این سیکل نادرست و عبور از وضعیت "سرزنش متقابل"، رهبران ما باید وارد گفت و گوی مستقیم جهت توافق روی اصولی شوند شامل:
۱- شکل دادن روابط بر مبنای "احترام متقابل"، "منافع متقابل" و"موقعیت برابر"
۲- حفظ و احترام به "حاکمیت"، "تمامیت ارضی"، "استقلال سیاسی" و "خدشه ناپذیری مرزهای بین المللی موجود" در تمام کشورهای منطقه
۳- "عدم مداخله در امور داخلی کشورها"
۴- "مخالفت با استفاده از زور" و تعهد به حل و فصل مسالمت آمیز همه بحرانها
۵- "مخالفت با سیاست فرقه گرایی" و بکارگیری آن جهت اهداف سیاسی، حمایت و مسلح کردن گروههای غیرقانونی شبه نظامی در کشورهای منطقه
۶- احترام به کنوانسیون وین در روابط دیپلماتیک بویژه مصونیت مراکز دیپلماتیک
۷- تقویت وحدت اسلامی و پرهیز از ستیزه جویی، خشونت، افراط گرایی و تنازعات فرقهای
۸- همکاری کامل در اقدامات مبارزه با تروریسم
۹- رفتار با اقلیتهای مذهبی ساکن قانونی هر کشور بعنوان شهروند آن کشور و نه شریک دینی
۱۰- نفی هژمونی هر کشوری بر منطقه
۱۱- تضمین آزادی کشتیرانی، تجارت آزاد نفت و منابع دیگر و حراست از تاسیسات حیاتی در منطقه
۱۲- منع تولید و تدارک سلاحهای کشتار جمعی
با این وجود، اصول مورد قبول دو طرف تنها برای آغاز پروسه، حیاتی است اما برای اعتماد سازی آن هم بعد از دهها سال بی اعتمادی، نیاز به اقدامات عملی دارد.
دیپلماسی نیازمند گفت و گوی مستقیم است. گفت و گو در مورد موضوعات نیز نیازمند "نقشه راه" بوده که باید شامل یک سری اقدامات متقابل اعتماد ساز و یک مسیر روشن و قابل قبول برای تحقق ترتیبات امنیت جمعی در منطقه را پیگیری کند.
ممکن است در شرایط فعلی، رسیدن به چنین وضعیتی مقدور نباشد چون دو کشور عربستان و ایران در سیکل تشدید خصومت بسر میبرند. اما دو کشور در طول این دوران کانالهای گفت و گو و همکاری را حفظ کردهاند. حتی در اوج تنش، دو کشور توانستند گفت و گوی مفیدی در مورد تسهیل انجام مراسم حج ایرانیها داشته باشند.
عربستان و ایران قبلا اقداماتی کردهاند که نشان دهند بازی با جمع صفر قابل اجتناب است. دو ملت ما میتوانند و باید آینده را از طریق همکاری در جهت کاهش تنشهای منطقهای بسازند، منطقهای که میتواند با یک جرقه منفجر شود.
دوره ریاست جمهوری بایدن میتواند فرصتی باشد برای یک شروعی تازه برای گفت و گوی ایران و عربستان. اما زمان، گوهر ارزشمند و بی بدیلی است. تاخیر در کاهش تشنج یک خطای بزرگ خواهد بود همانطور که منطقه بارها ثابت کرده در مواقع استثنایی که فرصتهایی برای گفت و گوی سازنده بوجود میآیند، باید سریع آن را به چنگ زد قبل از اینکه فرصت از دست بروند.
نظر شما