به گزارش روز دوشنبه ایرنا به نقل از این نشریه، هیچ دموکراسی صنعتی پیشرفته ای در جهان امروز به نسبت ایالات متحده از نظر سیاسی این چنین گسسته و ناکارآمد نبوده است.
در این نوشتار به قلم «ایان برمر» (lan Bremmer) آمده است: در دنیای پیشرفته کنونی، هیچ دموکراسی پیشرفته صنعتی به اندازه آمریکای امروز، دچار شکاف نشده و از حیث سیاسی تا این حد ناکارآمد نبوده است.
این گزارش می افزاید: حال باید پرسید قدرتمندترین کشور دنیا چگونه به این مرحله رسیده است؟ یک نویسنده بزرگ آمریکایی می گوید: به آرامی و سپس ناگهانی.
در پس شورش کنگره نه یک فرآیند چند ساله، بلکه چند دهه ای قرار داشت. میراث ماندگار نژاد، سرشت دگرگون ساز سرمایه داری و نشان های شکاف در دورنمای رسانه های جمعی ما سه ویژگی بازر جامعه آمریکایی است.
اگر بخواهیم با نژاد شروع کنیم، باید بگوییم که ایالات متحده در برخورداری از پیشینه پرچالش رقابت های نژادی، منحصر به فرد است. اما در پرداختن به میراث ساختاری آن نژادپرستی، بسیار کند عمل کرده است.
تقریبا یک قرن پس از جنگ داخلی، حقوق مدنی در سال ۱۹۶۴ تصویب شد. هر چند در سال های گذشته گام های مثبتی برای احقاق حقوق سیاهان برداشته شده است، اما هیچ یک از تلاش ها کافی به نظر نمی رسد.
از سوی دیگر، گروهی از آمریکایی های سفیدپوست موقعیت خود را در نتیجه دگرگونی های جمعیتی و نژادی در خطر می بینند. اگرچه این اضطراب از عواملی اقتصادی ریشه می گیرد، اما بهتر است آن را در بافت هویتی گسترده تری بررسی کنیم. این احساس خشم و نفرت در دوران ترامپ و در شورش کنگره به اوج خود رسید.
آمریکا تنها کشوری نیست که باید در جنبش های مردمی با نژادپرستی مقابله کند.
بسیاری از کشورهای اروپایی نیز به این مشکل مواجهند، اما با توجه به شیوه ساختاری که نژادپرستی را در بافت کشور نهادینه کرده، همراه با سال ها نادیده انگاری، روابط نژادی در رسیدن به وضعیت سیاسی کنونی ایالات متحده بسیار موثر بوده است.
در همین حال، سرمایه گذاری و رشد اقتصادی ناشی از آن، آمریکا را به ابرقدرت برجسته جهان در نیمه دوم قرن بیستم تبدیل کرد. روح کارآفرینی آمریکا رشد و نوآوری را به کمک جهانی سازی به سراسر جهان صادر کرد.
در این میان، ایمان پایدار آمریکا به سرمایه داری و قدرت فردی دلیل مهاجرت بسیاری در آرزوی رسیدن به موفقیت بود. به همین دلیل امروز آمریکا میزبان بسیاری از شرکت های فناوری دنیای مدرن است.
این گزارش در ادامه حاکی است: سیستم اقتصادی فردگرایانه ثروتی عظیم تولید کرد، اما همزمان سبب شد تا یک کارگر متوسط آمریکایی از پوشش تامین اجتماعی کمتری در مقایسه با همتای اروپایی خود برخوردار بوده و در سیستم سیاسی بهره محور به خوبی به کار گرفته نشود.
در سی سال گذشته، به طور روزافزون شاهد نابرابری فرصت ها بوده ایم. نتیجه نهایی شکاف بیشتر در میان رای دهندگانی است که از چگونگی زندگی خود در آینده آمریکا بیمناکند.
در این میان، همین شرکت های فناوری که دنیای مدرن ما را شکل داده اند، انقلابی در مصرف رسانه ای ما ایجاد کرده اند. سرعت فناوری به اندازه ای است که ما شاهد ایجاد شکاف هایی به مراتب سریعتر در رسانه های اجتماعی هستیم.
تایم در ادامه این گزارش آورد: در مقایسه با کشورهای اروپایی با مقررات شدیدتر دولتی، ایالات متحده با توجه به احترامی که برای بخش خصوصی قائل است، با این شکل از مقررات مشکل دارد. با دستورالعمل اخیر فیس بوک و توئیتر در رفتار با حساب کاربری دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا، این سوال مطرح است که کدان نهاد حق دموکراتیک برای محدود کردن سخنرانی سیاستمداران را داراست؟ اهدای این حق به مدیران شرکت های فناوری فاجعه ای از نوع دیگر است.
نشریه تایم این گزارش را اینگونه پایان داد: جو بایدن پس از روی کارآمدن با چالش های بسیاری روبه رو است. چه بسا واکسن فوری ترین چالش او باشد. ما می توانیم با واکسن به این همه گیری پایان دهیم، اما برای شکاف های سیاسی خود واکسنی نداریم.
نظر شما