حالا فیلم فجر در سیونهمین نوبت برگزاری خود نیز ترک عادت نکرده تا کماکان صحبتهای درِگوشی، جانبداریهای رسانهای، ولو در شبکههای اجتماعی و مصاحبه یکی از تهیهکنندگان حاضر در این رقابت، دگربار بر حساسیتها و حرفوحدیثهای پیرامون این سیمرغ بلورین بیافزاید.
امروز و تا ساعاتی دیگر درحالی تکلیف نتیجه آرای مردمی روشن میشود که بیهمهچیز جواد نوروزبیگی، شیشلیک محمدرضا منصوری و ابلق محمدحسین قاسمی رقیبان یکدیگر برای کسب این مهم هستند، که البته دوتای از آنها یعنی ابلق و بیهمهچیز دیده نشدهای نیز در دو بخش دیگر دارند؛ یکی برای بازی هدیه تهرانی در مقام بهترین بازیگر نقش اول زن، یکی هم برای هوتن شکیبا به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد.
اما نگاهی به گفتوگوی هجدهم بهمنِ تهیهکننده ابلق با یکی از خبرگزاریها که در آن وجاهت و اعتبار سیمرغ مردمی را زیر سوال برده بود، شاید خود بیانگر نوعی فرار رو به جلو برای گریز از یک شکست زودهنگام باشد.
درست مثل روزهای منتهی به یک دربی حساس که یک تیم، داور و کمیته داوران را پیش از شروع سوت آغاز بازی با اخطارها و مصاحبههای متعدد زیر سوال میبرد تا بلکه سوت داور حتی اگر درست هم که باشد، به ضررشان به صدا درنیاید.
اینجا نیز جمله صریح محمدحسین قاسمی که سیمرغ مردمی فجر سیونهم را فاقد اعتبار و اعتماد و وجاهت میخواند، شاید در نظر اول چیزی از جنس قبول شکست در این بخش مهم جشنواره باشد، اما دقیقا در همان روز، آمار سامانه «سمفا» میگوید که بیهمهچیز گوی سبقت را از رقبای خود ربوده است. پرسش دیگر اینجاست که چنانچه اگر سیمرغ آرای مردمی به ابلق رسید، آنجا نیز تهیهکننده این فیلم بر نبود اعتبار و وجاهت برای این سیمرغ اصرار میورزد یا خیر؟
در این بین رصد نظرات دیگر تهیهکنندگان، تغییر سامانه پیامکی شرکت در نظرسنجی و از همه مهمتر مغایرت روشن تعداد فروش بلیت با تعداد مخاطبان که حتی خبر از اکران فیلمی تنها با یکی دو نفر تماشاگر را میدهد، نظرات محمد حسین قاسمی البته در بخش دقت و حساسیت در شمارش سیمرغ مردمی دوره سیونهم را پر بیراه نمیگذارد.
پیشتر، حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی نیز درباره چگونگی اخذ و بررسی آرای مردمی، اعلام کرده بود که «بلیتفروشی برحسب سالن و اعلام رأی مردمی نوعی اعتمادسازی است، چون در سالهای گذشته ابهاماتی در خصوص آرای مردمی مطرح میشد و با افزایش شفافیت اعتماد بالاتر می رود».
گذشته از این سخنان رئیس سازمان سینمایی، اخذ آرای مردمی در سراسر ایران که در تمامی این سیونه دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر برای نخستینبار رخ میدهد را میتوان از مطلوبترین نکات سیمرغ مردمی خواست.
این در شرایطیست که باتوجه به وصول گزارشهایی مبنی بر عدم دریافت پیامکهای بخش «آرای مردمی» از سوی روابط عمومی جشنواره، تصمیم به تعویض سامانه پیامکی برای شرکت در نظرسنجی آرای مردمی گرفته شد، اتفاقی که شائبههایی را با خود به دنبال داشت.
گرچه در میان آمارهای ارائه شده، تعداد بینندههای هر فیلم اعلام شده، اما مشخص نیست که آیا این تعداد برحسب حضور محاسبه شده است یا خیر، چرا که برخی سینمادارها در گفتوگو با خبرگزاریها از سالنهای خالی یا با تعداد خیلی کم مخاطب صحبت میکنند، در حالی که بلیتهای بیشتری در آن سانسها فروخته شده است. در این بین فروش بلیت به صورت تکی این اتفاق را بیش از پیش هم قابل تامل میکند.
حال به تمامی این موارد توئیت برخی از خبرنگاران مبنی بر احتمال بالای تقلب در کاهش آرای فیلم بیهمهچیز و افزودن به آرای فیلمی خاص را هم اضافه کنید، چراکه به یکباره آمار فیلمی دیگر، شائبهبرانگیز رو به فزونی میرود.
اگر دقت و صیانتی که باید در اخذ و شمارش آرا رعایت نشود، یا ازبرای مصلحتاندیشی احتمالی سیمرغ مردمی دو دستی تقدیم فیلمی شود که سهمش نبوده، نه تنها اعتبار مهمترین رویداد سینمایی کشور زیر سوال میرود، بلکه شاهد نوعی دهنکجی و بیتفاوتی نسبت به آرا و نظرات مخاطبان سینهچاک سینما خواهیم بود، و دقیقا این همان چیزیست که برای سینمای ایران خطری جدی محسوب میشود.
به هر روی، با رصد نظر منتقدان، اهالی مطبوعات و سایر مخاطبان در شبکههای اجتماعی به خوبی میتوان به این مهم پی برد که بیهمهچیز محسن قرایی در جلب نظر آنان بسیار موفق عمل کرده است.
بنابراین با احترام به دو فیلم حاضر دیگر در این گوی رقابت، بهنظر میرسد اگر اتفاق خاصی نیافتد، تا ساعاتی دیگر بیهمهچیز به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی، سیمرغ جذاب بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از نزدیکی شانههای شیشلیک و ابلق ربوده و از آنِ خود کند.
نظر شما