۲۵ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۰
کد خبرنگار: 2104
کد خبر: 84227015
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

پاکبانی که جان بخشید

۲۵ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۳۰
کد خبر: 84227015
پاکبانی که جان بخشید

سنندج ‌‑ ایرنا ‌‑ صبح زود است و غیر از صدای خش خش طولانی بر روی آسفالت خیابان صدایی به گوش نمی رسد، از در خانه که خارج می شوم، سلام می‌کنم و جواب می شنوم: سلام علیکم، اولین باری بود که من زودتر سلام کردم.

به گزارش ایرنا، سال‌ها بود که کارش گرفتن گرد و خاک از معابر و خیابان‌هیا شهر بود، پاکبانی مهربان و ساده و بی آلایش که رفتنش او را بیشتر از قبل به مردم شناساند.

سلام علیکم، اولین حرفی بود که با دیدن پیر و جوان و کودک بر زبانش جاری می‌شد، آرام می‌آمد و می‌رفت، همسایه سال‌های دور خانه مادربزرگم بود و خانه پدریش به او ارث رسید و آن را همین چند سال قبل بهسازی کرده بود تا کنار همسر و فرزندش زیر سقف مهربانی خودش پناه بگیرد.

شغل‌های مختلفی را امتحان کرده بود، از چوپانی و کارگری و شاگرد نانوایی تا بعدها که پاکبان شهرداری شد و کار ثابتی برای خود دست و پا کرد؛ با این برادرش شهید بود، اما امتیازی نداشت، بر خلاف همه آنهایی که فکر می‌کنند خانواده شهدا همه امتیازهای استخدامی را گرفته‌اند.

روزها یکی پس از دیگری گذشت، برخی می‌گویند، قسمتی از دیوار حیاطش خارج از ساخت و سازهای مجاز بوده و برای همین باید تخریب می شده که وقتی این خبر را می‌شنود از شدت ناراحتی دچار حمله مغزی می‌شود.

حالا ۱۴ روز است که دیگر صدای آرام جارو کشیدنش در خیابان‌های شهر به گوش نمی‌رسد، همه گرد و خاک‌ها انگار با رفتن محمدعلی، گوشه نشین قبرستان شهر شده‌اند.

مرگ مغزی

۱۱ بهمن بود که این اتفاق برای محمدعلی شیخ جعفری ۴۷ ساله افتاد و به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شد تا تحت مراقبت‌های ویژه باشد.

روزهای سخت و پرالتهاب برای خانواده آغاز شد، هر روز وضعیت وی وخیم تر می‌شد تا اینکه ۱۶ بهمن و بعد از پنج روز ، مرگ مغزی وی توسط پزشکان معالج تایید شد و این بار خانواده باید دست به تصمیم سختی می‌زدند، تصمیمی که باعث می‌شد تا قلب عزیزشان از تپش نیفتد.

برای تصمیم گیری فرصت زیادی نبود شاید در همین مدتی که آنها داشتند فکر می کردند تا به تصمیم قاطعی برسند، جان چند نفر به خطر می افتاد اما صبح فردا آمبولانسی، محمدعلی را از سنندج به بیمارستان سینای تهران برد.

دومین قروه‌ای نجات‌بخش

امسال تنها ۲ نفر در کردستان موفق به اهدای عضو شده‌اند، کرونا اهدای عضو را هم متوقف کرده بود و پیش از محمدعلی ۴۷ ساله، امیر رضایی ۲۰ ساله هم نجابتخش جان چندین بیمار شده بود که هر دو اهل شهرستان قروه بودند.

کارشناس مسوول اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی کردستان با بیان اینکه محمدعلی شیخ جعفری چهل و دومین کردستانی است که از سال ۱۳۸۹ تاکنون اعضای وی اهدا شده است، افزود: از این تعداد ۱۸ فقره مربوط به شهرستان قروه است.

شیدا خیراللهی افزود: شرایط ناشی از بحران بیماری همه‌گیر کرونا، موجب توقف اعمال جراحی پیوند عضو در کشور شده و همین مساله، اهدای عضو در کردستان را هم متوقف کرده بود.

وی تاکید کرد: در طول مدت شیوع کرونا، مرگ مغزی تعدادی از بیماران مورد تایید قرار گرفت‌ اما بدلیل اینکه آنها قبلا در بخش‌های مراقبت‌های ویژه بستری بودند با آزمایش‌های انجام شده نتوانستیم بطور قطعی از آلوده نبودن‌شان به کرونا اطمینان حاصل کنیم.

 وی گفت: هر نفر با اهدای ۲ کلیه جان بسیاری از بیماران را نجات می‌دهد چون تعداد بیماران دیالیزی نیازمند به پیوند کلیه زیاد است اگر نصف این افراد عضو دریافت کنند،  تعداد زیادی از مرگ حتمی رهایی می‌یابند.

کارشناس مسوول اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی کردستان یادآور شد: با استفاده از اعضای هر فرد مرگ مغزی می‌توان به هشت بیمار نیازمند زندگی دوباره بخشید و با اهدای بافت‌ها هم از یک تا ۵۳ نفر را از معلولیت نجات داد.

خیراللهی گفت: با اعتماد به تیم تاییدکننده مرگ مغزی، اخذ تصمیم سریع و صحیح می‌توان جان بیماران نیازمند بیشتری را نجات داد و از خاکسپاری اعضای قابل‌پیوند فوت‌شدگان جلوگیری کرد.

وی با قدردانی از افرادی که بدون هیچ چشمداشتی با نهایت ایثار و و طبع بالا اقدام به این کار می‌کنند، اضافه کرد: در شرایطی که کرونا مانع از انجام این کار خیرخواهانه شده، چنین اقدامی می‌تواند نور امیدی برای بیمارانی باشد که چشم به راه اهدا عضو هستند.

عزتی که خدا بخواهد

می ‌ویند داغ برادر سخت است و این داغ برای برداری که بخواهد اعضای  بدن عزیزترینش را اهدا کند خیلی سخت‌تر می‌شود ولی آرامشی که در خانواده محمدعلی وجود دارد، انسان را به فکر وا می دارد که مگر داغ عزیزان سخت و جان‌فرسا نیست؟ شاید آنجا که خدا بخواهد، این آرامش سهم کسانی می شود که می خواهند جان عزیزشان، عصاره حیات دیگران باشد.

محمد شیخ جعفری برادر محمدعلی درباره برادرش با بیان اینکه او انسان بی غل و غش و خیری بود که همه مردم سریش آباد او را می شناسند اضافه کرد: در کارهای خیر پیشقدم بود و وقتی این اتفاق برایش افتاد، خدا وی را لایق دانست تا حیات دوباره به بیمارانی بدهد.

همسر وی هم در حالیکه تنها دخترش حالا تمام دارایی او شده، گفت: عزیز ما رفت ولی عزیزان زیادی به کانون خانواده هایشان برگشتند.

وی افزود: اول به خاطر خودش به این کار رضایت دادم چون می‌دانستم که راضی است همانطور که در زمان زنده بودن هم خیر بود و از آنهایی که اعضای بدن محمدعلی را دریافت کرده‌اند می خواهم تا برای دخترم و آرامش روح همسرم دعا کنند.

همسرش عقیده دارد محمدعلی،  چون با خدا بود، خدا به او عزت داد که با عزت از این دنیا برود و این امر خداپسندانه و سعادتی که نصیب هرکسی نمی‌شود.

شهرهای پیشتاز در اهدا عضو

کردستانی‌ها در ایثار و نوعدوستی زبانزد هستند و پارسال که هنوز کرونا نیامده بود در نیمه نخست سال، اعضای بدن ۶ک ردستانی که دچار مرگ مغزی شده بودند به بیماران نیازمند عضو اهدا شد.

مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی کردستان با بیان اینکه بیشترین اهداکنندگان عضو در استان مربوط به شهرستان‌های بیجار، قروه و سنندج است اضافه کرد: اهدای عضو ۴۲ بیمار مرگ مغزی در کردستان در طول ۹ سال اخیر منجر به نجات جان بیش از ۱۸۰ نفر شده است.

آرزو فلاحی افزود: متقاضیان دریافت کارت اهدای اعضا می‌توانند با مراجعه به سامانه www.ehda.ir فرم ثبت نام اهدای عضو را تکمیل کنند و با در دست داشتن نمونه پرینت شده کارت اهدای عضو برای دریافت کارت اصلی مراجعه کنند.

وی با اشاره به اینکه خانواده اهداکننده بابت اهدای عضو هیچ مبلغی دریافت نمی‌کنند و گیرندگان عضو پیوندی نیز بابت عضو دریافت شده هیچ هزینه‌ای پرداخت نخواهند کرد، افزود: هزینه انتقال فرد مرگ مغزی به مراکز فراهم‌آوری اعضای پیوندی و مراقبت از ارگان‌های وی در بیمارستان و همچنین هزینه پیوند اعضا به عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.

این پایان راه نیست

امسال اگرچه در کردستان هفت خانواده داوطلب اهدای اعضای عزیزان خود بودند اما کرونای پنج نفر مثبت بود و نشد که بیماران بیشتری زندگی دوباره داشته باشند.

زمانی که مغز از حرکت باز می‌ایستد، زندگی رنگ دیگری به خود می‌گیرد، جسمی که یارای حرکت ندارد و قلبی که همچنان به شوق زندگی بخشیدن به دیگران، به تپش ادامه می‌دهد.

گویی تقدیر برخی این چنین رقم خورده است تا فرشته نجات باشند، فرشتگانی که با رفتن خود، احیاگر نفس‌هایی به شماره افتاده می‌شوند و آینه‌ای در برابر آینه نفس‌های دیگری قرار می‌دهند تا انعکاس زندگی آنان باشند.

اینجا  پزشکی و همه علوم دیگر در برابر مخلوقی سر تعظیم فرود می آورند که با شناخت خود به شناخت خدایش می رسد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha