به گزارش ایرنا، به تازگی «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو به اقدامات ایران از جمله کاهش تعهدات برجامی اش که کاملا مطابق با مفاد این توافق بین المللی بوده، واکنش نشان داده است. وی روز پنجم اسفند در مصاحبه ای با شبکه سی ان ان مدعی شد که ایران موجب افزایش نگرانی های ناتو و همپیمانانش در منطقه است.
ینس استولتنبرگ در عین حال با طرح ادعاهایی درباره توان دفاعی و تسلیحاتی ایران، بدون اشاره به تهدیدهای هسته ای اسرائیل برای منطقه و جهان ، برنامه های موشکی و صلح آمیز هسته ای ایران را نگران کننده خواند.
او با طرح این احتمال و پیش قضاوت که برنامه موشکی و هسته ای ایران می تواند منجر به ساخت کلاهک های اتمی شود، گفت که توافق هسته ای برجام می تواند عاملی برای پیش گیری از این مسئله باشد. دبیرکل ناتو در حالی این ادعای بی اساس را مطرح کرده است که جمهوری اسلامی ایران در عالی ترین سطح بارها تصریح و تاکید کرده است بدنبال دستیابی به سلاح های کشتار جمعی و هسته ای نیست و آن را حرام می داند.
طبق گزارش های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت هسته ای ایران صلح آمیز بوده و تمامی تاسیسات آن تحت نظارت بازرسان این آژانس فعالیت می کنند، از این رو بیان چنین ادعاهای بی اساسی تنها در راستای تبلیغات دشمنان جمهوری اسلامی ایران از جمله رژیم اسرائیل است. در واقع ادعای مطرح شده از سوی استولتنبرگ تکرار اتهامات واهی مقامات رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی آنها علیه ایران است که به عنوان تنها دارنده سلاح اتمی در منطقه می کوشند خود را در پس این گونه فرافکنی ها پنهان کرده و به جنایات خود علیه ملت های منطقه ادامه دهند.
دشواری پذیرش ایران به عنوان قدرتی منطقه ای برای غرب
آنگونه که از سخنان دبیرکل ناتو بر می آید توقع غربی ها این است که ایران به عنوان یک کشور مهم منطقه نباید هیچ اهمیتی به تحولات پیرامون خود داده و تنها نظاره گر اقدامات و تصمیم گیری آنها برای همسایگانش و چه بسا در مورد خودش باشد. بنا بر ادعای استولتنبرگ اینکه ایران برای دفاع از خود در برابر تهدیدات بی شمار ایجاد شده توسط غرب از جمله تروریست های تکفیری، به تقویت قوای نظامی پرداخته و سامانه های دفاع موشکی خود را عمدتا با تکیه بر توان داخلی به روز می کند، کار اشتباهی است و موجب نگرانی کشورهای منطقه است.
جمهوری اسلامی ایران همواره اعتقاد دارد تنها راه جلوگیری و مقابله با تهدیدهای امنیتی منطقه، تکیه کردن ب ر ظرفیت های منطقه ای و تحکیم روابط دوستانه با همسایگان و هم پیمانانش است. این همان چیزی است که غرب و پیمان نظامی آن ناتو را نگران می کند. با تکیه بر همین توان نظامی و سیاست های منطقه ای، ایران در حال حاضر به قدرتی تاثیر گذار در منطقه و ماورای آن تبدیل شده و توانسته است بسیاری از طرح های شیطانی دشمنان مانند ناامن کردن کل منطقه با ایجاد گروه های تروریستی مانند داعش را خنثی کند.
به نظر می رسد مشکل مورد نظر دبیرکل ناتو وجود یک ایران مقتدر و با ثبات در منطقه باشد. ایران طی سال های اخیر به یاری کشورهای همسایه و دوست خود شتافته و آنها از شر تروریست های تا دندان مسلحی که دلارها و تجهیزاتشان از سوی آمریکا و دولت های دست نشانده اش در منطقه تامین می شد، رهانیده است. اکنون ایران پس از تار و مار کردن تروریست ها داعش در سوریه و بازگرداندن صلح به این کشور، به دنبال کمک در مسیر بازسازی و بازگرداندن ثبات است.
در عراق نیز اگر پشتیبانی و اقدامات ایران برای مقابله با تروریست های داعش نبود، همان اقداماتی که از نظر دبیرکل ناتو نگران کننده خوانده شده، امروز شاید کشورهای عضو این پیمان نظامی خواب آسوده از دست تروریست های تکفیری داعش نداشتند. اینها نمونه ای از اقدامات منطقه ای ایران است، حال این سوال مطرح می شود که کدام اقدام منطقه ای ایران از نظر غرب تهدیدآمیز است؟ آیا به صرف اینکه اقدامات ایران، مغایر با طرح های قدرت های غربی و منافع آنها در منطقه است، نگران کننده است؟
آنچه که ناتو و غرب از فهم آن سرباز زده و یا قادر به تحمل آن نیستند این واقعیت است که ایران یک قدرت منطقه ای است و بر اساس منافع و ضرورت های خود در منطقه ای که هزاران سال است در آن حضور دارد، اقدام و سیاست گذاری می کند. ایران بخش بسیار مهمی از آسیای غربی است و تحولات آن مستقیما بر این کشور تاثیر می گذارد، پس اینکه ایران نگاهی فرامرزی به تحولات طراحی شده از سوی غربی ها داشته باشد، کاملا منطقی است. به ویژه اینکه دست کم طی قرن اخیر مهمترین تحولات منطقه از سوی همین به اصطلاح داعیه داران دموکراسی و تمدن رقم خورده است.
ناتو؛ اشغالگری که قصد رفتن ندارد
دبیرکل ناتو پیش از آنکه چنین اظهارات بی معنی را به زبان بیاورد، بهتر است نخست به این سوال پاسخ دهد: اصولا در شرایط کنونی موجودیت یک پیمان نظامی که به گفته موسسانش، برای حفاظت از منافع کشورهای عضو آن در زمان جنگ سرد تشکیل شده، چه محلی از اعراب دارد؟ آیا اگر این پیمان نظامی دلیلی برای این موجودیت نیابد، می تواند هزینه های هنگفت نظامی را که از اعضای خود می گیرد، توجیه کند؟
روشن است که یکی از روشهای توجیه این موجودیت، ایجاد جنگ و نزاع در مناطق مختلف جهان و لشکرکشی به آن مناطق به بهانه های مختلف است. همین بهانه هاست که باعث حضور ائتلاف کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا در افغانستان و سپس در عراق شده است. جالب اینجاست که با وجود چنین حضور طولانی مدتی، این دو کشور همچنان صحنه خشونت و درگیری بوده و در آرزوی دستیابی به ثبات هستند.
گویی این پیمان نظامی وقتی وارد کشوری شده و با اشغال آن کشور از منابع و امکانات آن بهره مند می شود، تمایلی برای خارج شدن ندارد. در حال حاضر و با گذشت ۲۰ سال از لشگرکشی آمریکا و ناتو به افغانستان، این کشور همچنان از آتش جنگ و خشونت رنج می برد. مقامات ناتو ادعا می کنند که به ویژه از سال 2014 که زمان پایان قانونی ماموریتشان در این کشور بوده، بخاطر آموزش نیروهای امنیتی افغانستان در این کشور باقی مانده اند.
به اذعان استولتنبرگ هم اکنون ۱۰ هزار نیروی ناتو در افغانستان حضور دارند و قرار هم نیست آنجا را ترک کنند. وی می گوید هنوز تصمیم گیری درباره زمان خروج این نظامیان از این کشور زود است. وی در اظهارات مضحکی و با اشاره به تصمیم دولت ترامپ برای خارج کردن نظامیان آمریکایی در صورت توافق با طالبان می گوید: ما همگی باهم به افغانستان رفته ایم و باهم تصمیم خواهیم گرفت که چه زمانی از آنجا خارج شویم.
دبیرکل ناتو برای توجیه ادامه حضور اشغالگرانه نیروهای بیگانه در افغانستان، بدون اشاره به اینکه چرا افغانستان بعد از ۲۰ سال از گذشت حمله امریکا و ناتو هنوز امنیت نیافته است مدعی می شود: اگر زود از افغانستان خارج شویم این خطر وجود دارد هرانچه را که طی این چند سال کسب کرده ایم را از دست دهیم. او در عین حال اشاره نمی کند که دقیقا دستاوردهایی که ناتو در این دو دهه کسب کرده، کدام است؟
با این تفاسیر تنها خطری که در حال حاضر منطقه و کشورهای حاضر در آن را تهدید می کند، حضور نظامی یک پیمان اشغالگر در کشورهای منطقه و تصمیم گیری برای دیگر کشورهای واقع در آن است. آنها به دلیل روحیه استعماری و قدرت طلبانه خود بر این باورند که همچنان می توانند به ساکنان و مالکان اصلی منطقه امر و نهی کرده و برایشان تصمیم گیری کنند. مدعی اند این که آیا ایران می تواند قدرت موشکی داشته باشد یا نه در حوزه اختیارات و صلاحیت آنها است. اما این واقعیت را فراموش کرده اند که دوران افول آنها با ظهور قدرت هایی مانند جمهوری اسلامی ایران، مدت هاست که آغاز شده و منطقه دیگر عرصه جولانشان نیست.
نظر شما