در ادامه یادداشت ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ روزنامه همدلی به قلم محمدعلی نویدی مدرس دانشگاه می خوانیم: پس اندیشیدن گشودن باب حرکت و تعالی در زندگانی است. اما کدام اندیشه و چه نوع اندیشیدنی؟ اندیشههای بزرگ و سترگ تاریخ بشریت بر مدار مسائل اصلی آدمی بوده است. مسائل اصلی بشر با سرنوشت و سرگذشت و سرمایههای اصیل وی مرتبط است. اینکه انسان چیست و چه موجودی است؟ برای چی زنده است و زندگی میکند؟
آیا بدون اثر خردمندانه، طومار و منشور زندگانی انسان میان تهی و توخالی نخواهد بود؟ تفسیر ما از جهان و طبیعت و تاریخ و عقل و عشق و دین و زندگی کدام است؟ وضعیت و موقعیت نیک و بد انسان در بنیادی ترین حالت خود با این مسائل و موضوعات ربط وثیق و پیوند عمیق دارد. مسائل مهم و حیاتی از اثر و آثار سرنوشت ساز آنها عیان و آشکار میشود. اتمسفر زندگی انسان و جهان و جامعه بشری با نوع مواجهه وی با موضوعات بنیادین حیات او ساخته و پرداخته میشود. پیام تفکراثربخش، پیام حرکت به سمت پختگی و درک و فهم مسائل سرنوشتساز است.
آدم خام به دنبال حقیقت دوان و روان نخواهد بود و چون جست و جو و حرکت تکاملی تعطیل و تعلیق شود، بن بستها و گرهها و معضلات رخ مینماید و انسان در کوره راهها و جادههای خاکی و خالی زندگی و عمر را میبازد. پیام تفکر گشودن راهها است. حس و حال خوب از اندیشه و اثر خوب نشأت میگیرد.
اندیشه زیبا و عشق و اشتیاق به زندگی با بذر افشانیهای خردورزانه نسبت دارد. حقیقت والا حقیقت مؤثر است که در مسیرهای اصلی اندیشیدن در امور واقعی و عینی عیان میشود و راه اندیشه همواره مفتوح و باز است، اما، زندگی آدمی همانند خود انسان لایه لایه است. چگونه لایههای درونی را از لایههای بیرونی تشخیص بدهیم؟ شاید، اندیشیدن به اثرها و پرسش از معیارها و میزانها و ارزشها یک راه اصیل باشد. بنابراین اندیشیدن رفتن است و هر رفتنی اثری دارد و هر اثری مرتبهای از مراتب حقیقی زندگی آدمی را میسازد. اندیشهورزی اثربخش، زندگیسازی آگاهانه است. «سختگیری و تعصب خامی است/تا جنینی کار خون آشامی است».
نظر شما