راست و دروغ کمک های ایران به یمن

تهران- ایرنا- خیلی ها دوست دارند، درباره نقش ایران در جنگ یمن، آنگونه که غربی ها در بوق کرده اند و بسیار سوالات دیگر از جمله رویکرد بایدن به این جنگ و بازی امارات با سعودی ها، بدانند.

بسیاری از غربی ها در طول جنگ نابرابر و ظالمانه علیه ملت یمن همه تاکتیک های جنگی یمنی ها را به ایران نسبت دادند، هربار موشکی شلیک شد یا پهپادی اهداف عربستان را هدف قرار داد، ادعا کردند کار ایران است، چنین برداشت هایی چقدر با واقعیت تناسب دارد؟؛ برای روشن شدن بخشی از ابهامات موجود، این موضوعات و سوالات دیگری را در بخش دوم گفت وگو با دکتر سید رضا صدر الحسینی کارشناس برجسته مسائل منطقه، مطرح کردیم.

درباره کمک های ایران به یمن و میزان آن روایات زیادی وجود دارد، یک روایت داخلی داریم و کلی روایت خارجی که بعضا آنقدر غلوآمیز است که می توان تخیل کرد ایرانی ها از تهران تا صنعاء تونل زده اند، این موضوع را با دکتر سیدرضا صدرالحسینی در میان گذاشتیم که وی اینگونه پاسخ داد:

در این باره یک نکته را باید پاسخ بدهم؛ از ابتدای تجاوز عربستان به یمن این را گفته ایم و حالا هم همین حرف را می زنیم " عقل سلیم این مساله را می گوید که با توجه به محاصره ۳۶۰ درجه ای یمن چگونه کشوری می تواند تجهیزات نظامی به آن کشور بفرستد؟"

 این نکته حائز اهمیت است، نکته بعدی این است که کانتینر گندم و کانتینر مواد غذایی که بخواهد وارد یمن بشود اسکن می شود، چون تمام بنادر دست سعودی ها است، بنابراین، اینکه ما دنبال تجهیزات نظامی (ارسالی ایران ) بگردیم آن چیزی که در رسانه های بیگانه منتشر می کنند، یک دروغ کاملا روشن است.

من هم گفتم سلاح های بومی دست ساز؛ نباید فراموش بکنیم که اسکاد بی به عنوان یکی از سلاح های ارتش علی عبدالله صالح بود که روس ها به او داده بودند مجموعه نیروهای نظامی و مردمی یمن با هوش سرشاری که داشتند و دارند، توانستند این موشک های اسکاد بی را بهینه سازی کنند و از آن به بهترین نحو بهره برداری کنند و تا امروز هم نشان دادند که از تجهیزات گذشته می توانند استفاده بکنند . نکته بعدی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که مردم یمن بخش قابل توجهی از نیازهای دفاعی و نظامی خود را از تصرفات تجهیزات نظامی مزدوران سعودی و ارتش منصور هادی مرتفع می کنند.

 بنابراین، امروز پهپادهایی که مشاهده می کنید با برد بسیار طولانی می توانند به عمق خاک سعودی بروند، می تواند روی قیمت نفت روی بورس سعودی تاثیر بگذارند، آرامکو را مورد حمله قرار دهند، فرودگاه را مورد حمله قرار دهند، مناطق مختلف مثل راس التنوره را بتوانند بمباران کنند، اینها موضوع هایی است که بر اساس نیاز خودشان در منطقه ساخته و بهینه می شود و از آنها استفاده می شود.

هوش سرشار یمنی ها

جهت اطلاع بگویم معمولا روی هوش سرشاری که مردم یمن دارند و استعدادهای خفته ای که آنجا وجود داشت حساب نمی شد. بر اساس فشارهایی که از جانب نظام سلطه به وجود آمد، آنها را امروز به جایی رسانده است که می بینید. الان واکنش ها را در میان کشورهای مختلف می بینید؛ از رژیم صهیونیستی بگیرید تا آمریکایی ها و انگلیسی ها و غیره و آن استیصالی که الان ایجاد شده (شما حتما رسانه ها را به خوبی رصد می کنید) و می گویند تمامش کنید؛ اکنون به جایی رسیده ایم که واسطه هایی می فرستند!

می خواهم عرض کنم بله انسان امروزی یمنی که دارد مقاومت و مبارزه می کند قطعا با ۱۰ سال گذشته بسیار متفاوت است، اما این انسان قطعا برای سال های آینده اش هم اندیشه کرده و توانسته از توانمندی های موجود به خوبی استفاده کند، لذا آن کسانی که یک مقدار از حوزه اروپایی به حوزه مناطق محروم مثل یمن ارتباط و گفت و گو داشته باشند، سر و سری داشته باشند کاملا متوجه می شوند که اینها چقدر توانمند هستند و با کمترین امکانات در اختیارشان چقدر به راحتی می توانند استعدادهای خودشان را بروز و ظهور دهند و الان می بینیم که این اتفاق افتاده است.

ما دیگر مسئله یمن را بحران نمی دانیم یعنی دیگر لفظ بحران برای یمن به کار نمی بریم .الان دیگر یک جنگ واقعی است از جانب ائتلاف و سعودی ها .

این نکته را باید اضافه بکنم که قبل از شروع جنگ عربستان اجازه نمی داد القاعده در خاک خودش پایگاه داشته باشد لذاهفت پادگانی که هر روز صبح در آنها صبحگاه برگزار می شد و القاعده پرچم بالا می برد، در یمن وجود داشت، این از آن نکاتی است که کمتر کسی به آن توجه داشته که اینجا حیاط خلوت سعودی بود. نیروی با توان یمنی را مزدور می کرد آموزش فکری می داد و می برد داخل جریان های القاعده و اجازه نمی داد این القاعده در خاک خودش پادگان داشته باشد، یعنی شما نگاه کنید به حمله علیه ساختمان های دو قلوی آمریکا در سال ۲۰۰۱ که تعدادی از فرماندهان ارشد این اقدام یمنی بودند، تعدادی از این القاعده ای ها که در سوریه جنگیدند یمنی بودند، اما در مجموعه داعش و القاعده وارد سوریه شدند، چه کسی اینها را جا به جا و مدیریت می کرد همین عربستان بود که  قبل از یمن، عملا وارد جنگ سوریه شده بود.

این هفت پادگان فرماندهی ارشد و مدیریت کنترل آن در عربستان بود اما در یمن اقدامات عملیاتی و آموزشی انجام می شد و نگهداری آنها صورت می گرفت که بخشی هم خود مردم فقیر یمن بودند.

آخرین وضعیت مارب

برای خیلی ها جذاب است که بدانند در یمن بخصوص در مآرب که در آن جنگ سختی جریان دارد، چه می گذرد و ماهیت نیروهای درگیر در آن چیست؟ و القاعده آنجا چه نقشی دارد؟

دکتر صدر الحسینی در این خصوص گفت :

واقعیت امر این است که از چاد و بعضی از کشورها مانند جیبوتی و سودان مزدور وارد کرده اند و از بخش جنوبی یمن هم که به آن اشاره کردم که به دلیل فقر و برای یک لقمه غذای خودشان و خانواده شان، در این منطقه می جنگند، اینها یک عده و مجموعه ای هستند که مستقیما توسط منصور هادی و ارتش اواداره می شوند.

گروه دیگری که در مآرب با انصارالله می جنگند، همین القاعده ای ها هستند. اصلا به اینها «خط الحد» و منطقه جغرافیایی دادند و گفتند این منطقه مال شما، چون آنجا به صورت ملوک الطوایفی اداره می شود. بالاخره اینها برای حیات خود و برای داشتن شارع و جاده ، آنجا می جنگند. القاعده، اخیرا یک عده داعشی را آورد یعنی اگر بخواهیم جمع بندی کنیم، انصارالله که از قبل هم بود یک مقداری موضوع برای عربستان کم ارزش شده بود اما حالا که موضوع خیلی جدی شده برای عربستان سه جبهه مختلف برای انصارالله ایجاد کرده است.

درحال حاضر همه جبهه ها در یک منطقه به نام مارب شکل گرفته است. البته انصارالله قبلا در هر سه جبهه بینی شان را به خاک مالیده بود.  الان داعش به صورت مجزا کار می کند و جبهه دارد در مقابل انصارالله، القاعده جدا، ارتش منصور هادی جدا.

گذشته از این میلیشیا (شبه نظامیان) وابسته به طایفه منصور هادی در جنوب هم حضور  دارند، چون خودش هم جنوبی بود و این نیروها از زمان علی عبدالله صالح بودند.

حالا این نیروهایی که از کشورهای مختلف می آیند، می تواند بستگی به توانمندی و میزان درآمدی داشته باشد که هر کدام از آن بخش به آنها می دهند، برخی از آنها اعتقادی اند مثل القاعده که ممکن است از کشورهای مختلف مثل لیبی و جاهای دیگر باشند به دلیل پرچم القاعده دارند آنجا می جنگند که خب مدیریت کلان همه اینها را در حال حاضر سعودی ها برعهده دارند.

رودستی که اماراتی ها به برادر بزرگه زدند

بحث و حرف و حدیث درباره اماراتی ها در جنگ یمن بسیار است. آنها که دریافته بودند پایشان به واسطه عربستان در باتلاق یمن گیر کرده است، سال گذشته یک بازی جدید شروع کردند که دکتر صدرالحسینی در این خصوص گفت:

لازم است اینجا یک نکته عرض کنم و آن تزویری است که اماراتی ها به کار بردند خب من حالا چون در فضای داخلی کشور هستم و تا حدودی هم اطلاع دارم حدودا دو سال پیش صحبتی مطرح شد که اماراتی ها دارند نیروهای خودشان را از یمن خارج می کنند، حالا بماند که این مساله چرا مطرح شد که اینجا الان جای بحث نیست اما واقعیت امر این است که بعد از لطمات شدیدی که نیروهای اماراتی و افسران اماراتی خوردند تصمیم بر این گرفته شد که نیروهای اماراتی بروند به عنوان فرماندهان در اتاق های کنترل فرماندهی بنشینند و مزدورانی که امارات می تواند از کشورهای مختلف از جمله کشورهایی که نام بردم و از جنوب استخدام کند و بیاورد جلو در خط مقدم بجنگند.

پس امارات از یمن خارج نشد آمد چه کرد؟، آنها با توجه به تجربیاتی که در حوزه گردشگری و توریسم داشتند، تعدادی از جزایر بکر و دست نخورده یمن را در این تقسیم کاری که با سعودی ها انجام دادند، مال خود کردند.

مثل جزیره سقطری که بتواند با تجهیز و آماده کردن این جزایر، موضوع توریسم را مدیریت و از ناحیه آن برای سالیان طولانی درآمد کسب کند، بنابراین این نکته هم حایز اهمیت است که در یک نقطه ای که الان در مورد آن صحبت می کنیم سعودی ها یک رودست هم از اماراتی ها خوردند، چرا؟

به دلیل اینکه در حال حاضر سیبل جنایت به نام عربستان ثبت می شود، درحالی که هیچ منفعتی نسبت به اقداماتی که کرده ، به جز هزینه و آبروریزی برای عربستان نداشته است اما امارات توانسته با این تزویر در حوزه سرمایه گذاری و کسب درآمد در آینده نزدیک استفاده کند..

امارات با این سرمایه گذاری به دنبال این است که اگر بتواند در آینده نزدیک کسب درآمدی هم در حوزه توریسم داشته باشد.

بازی نفت و گاز و تنگه های استراتژیک

مساله در یمن فقط اینها نیست، بعد اقتصادی و ژئوپلتیک هم دارد، از دکتر صدر خواستیم در این خصوص توضیح بدهد که وی پاسخ داد:

بالاخره خود یمن از لحاظ اقتصادی و انرژی چند تا نکته دارد یک موضوع در حقیقت اهمیت نظامی و ژئوپولتیک خاک یمن، باب المندب و دریای سرخ است که اگر به نقشه توجه کنیم نقطه تکمیلی تنگه هرمز، باب المندب است و نقطه تکمیلی دیگر آن تنگه بسفر است، بنابراین هر کسی بر این تنگه ها حاکم باشد قطعا و یقینا در دراز مدت می تواند به انرژی دنیا در آبراهه ها تسلط داشته باشد.

نکته بعدی نفت، گاز و اورانیوم کشف شده استحصال نشده در یمن است؛ نکته ای که ممکن است خیلی ها کمتر  از آن اطلاع داشته باشند که به خصوص در مارب در همین منطقه ای که الان جنگ اصلی در آن واقع است، دیده می شود. منطقه ای که الان درگیری ها در آن جریان دارد، محل عبور لوله های نفت است، شاهراه های بزرگ و پادگان هایی وجود دارد که به  دلیل موقعیت سوق الجیشی مارب مثل منطقه پادگان «ماس» که در ماه های گذشته شاهد عملیات هایی بود.

 در حقیقت امکانات و لجستیک و تجهیزات پشتیبانی بخش گسترده ای از خاک یمن در این پادگان ها در مارب وجود دارد، بنابراین هر که مارب را در اختیار بگیرد توازن قوای نظامی در یمن در اختیار او خواهد بود.

یعنی بعد از اتمام جنگ در مارب توسط انصارالله، قطعا و یقینا جنگ نظامی در یمن دیگر از خاصیت می افتد.

البته اینطور نیست که عربستان دستش را بالا ببرد، اما اقدامات نظامی بعد از پایان عملیات مارب که اسم آن بنیان مرصوص است، قطعا و یقینا دیگر امکان اینکه عربستان بتواند از لحاظ نظامی دست برتر را پیدا کند غیر ممکن می سازد، مگر اینکه مجددا مارب را در اختیار بگیرد و جنگ مغلوبه شود و مثلا بشود ۲۵ روز پیش که هنوز عملیات مارب آغاز نشده بود.

پس جنگ تمام نمی شود، عربستان دستش را بالا نخواهد برد، بعد از مارب اما جنایت های آن ادامه خواهد یافت، مثل چند شب پیش که رفت صنعا را بمباران کرد، این نیست که عربستان جنگ را تمام کند، چرا؟ اینجا دیگر باید به راهبردهای آمریکا در منطقه اشاره کرد.

آمریکایی ها چه برنامه ای برای یمن دارند؟ و آیا سیاست های اعلامی دولت بایدن در خصوص پایان جنگ یمن را باید باور کرد؟

صدرالحسینی در پاسخ به این سوال گفت: این یک سوال جدی است که با آمدن آقای بایدن، جنگ در یمن با گذشته چه تفاوتی خواهد کرد؟ آن هم در شرایطی که در گفتار و در قالب تاکتیک های عملیات نرم می گویند جنگ باید تمام شود.

اکنون تمام تلاش امریکا این است که جنگ یمن پیروز نداشته باشد، این نکته خیلی حایز اهمیت است، یعنی همانطور که در آن شش جنگ گذشته انصارالله پیروز میدان نبرد بود اما در میدان نقد کردن این پیروزی امکان برایش وجود نداشت؛ چرا؟

به دلیل اینکه شرایطش به گونه ای نبود که بتواند این پیروزی را نقد بکند و آمریکایی ها هم در حوزه منطقه ای، در حوزه منطقه ای غرب آسیا دنبال چنین حالتی هستند که اولا بتوانند به فروش سلاح های خود ادامه دهند و دوم با یک جریان مقاومتی مثل انقلاب اسلامی در ایران بجنگند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha