در این یادداشت از روزنامه اعتماد به قلم احمد مازنی نماینده مردم تهران در مجلس دهم میخوانیم: اگر بخواهیم به انتخابات شوراهای شهر و روستا که این روزها موسم ثبتنام کاندیداها برای انتخابات آن در سال آتی را میگذرانیم، ریشهای و مبنایی نگاه کنیم هم در قرآن و هم سنت و سیره پیامبر و پیشوایان دین ما، هم در فکر و اندیشه رهبران انقلاب اسلامی مخصوصا حضرت امام(ره) و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ شوراها و نظام شورایی جایگاه بسیار بلند و رفیعی دارد. اصل هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح دارد: «طبق دستور قرآن کریم: «و امرهم شوری بینهم» و «شاورهم فی الامر» شوراها: مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشورند.»
در واقع اصل و اساس حکومت جمهوری اسلامی ایران را شوراها تشکیل میدهند که به صورت سلسله مراتبی و در هارمونی کامل در قانون اساسی تعریف شده است. در واقع به همان اندازه که مجلس شورای اسلامی در نظام قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون در سطح ملی دارای شأن و جایگاه ویژهای در قانون اساسی است، پارلمان شهری و روستایی هم در قانون اساسی جایگاه ویژهای دارد و به یک معنا میتواند در کنار پارلمان ملی که همان مجلس شورای اسلامی است، شوراهای شهر و روستا نیز به عنوان پارلمانهای عمومی و محلی و در ارتباط با زندگی روزمره مردم تعریف شود.
از طرف دیگر مشارکت در انتخابات شوراها به عنوان کاندیدا، چه در کلانشهرهایی چون تهران، تبریز، شیراز، اصفهان، مشهد و... و چه در شهرها و روستاها به نوعی تمرین دموکراسی و مردمسالاری و مدیریت برای کسانی که دارای تجربه، توانمندی و انگیزه خدمت هستند، باشد. همچنین از آنجا که شوراها از پایین به بالا شکل میگیرد، هم رایدهندگانش مثل همه انتخابات مستقیم تودههای مردم هستند و هم منتخبین مستقیم از بین مردم انتخاب میشوند و از مردم رای میگیرند، این شوراها میتوانند به عنوان نهادهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در سطوح پایین و در بدنه ملت و بین مردم موثر باشند.
اما همزمانی انتخابات شوراهای شهر و روستا و ریاستجمهوری در عین اینکه مزایایی دارد، عیبی هم دارد که در واقع به واسطه این همزمانی اغلب شوراها کمتر دیده میشود.
حتی در بحثهایی که این روزها درباره انتخابات ۱۴۰۰ صورت میگیرد، بیشتر بحث بر سر انتخابات ریاستجمهوری است که کاندیداها چه کسانی هستند، چه ویژگیهایی دارند، مردم چقدر مشارکت میکنند و... در صورتی که انتخابات شوراهای شهر و روستا اگر مهمتر از ریاستجمهوری نباشد در حد انتخابات ریاستجمهوری اهمیت دارد.
همچنین به نظر من این انتخابات باید برای اصلاحطلبان نیز مهم شمرده شود. نسبت شوراها با اصلاحطلبان این است که اساسا خاستگاه اصلاحطلبان مردمسالاری و دموکراسی و شعار و منطقشان ایجاد نظام مردمسالار بر اساس اصول و ارزشهای دینی و ملی است که سالهاست بر آن تاکید میکنند. همچنین جرات اجرای قانون تشکیل شوراهای شهر و روستا که مصوب مجلس شورای اسلامی بود، وجود نداشت تا زمانی که دولت اصلاحات آن را اجرا کرد. برای اولینبار در دوره اصلاحات حدود ۱۵۰ هزار نفر به چرخه مدیریت و نظام تصمیمسازی کشور اضافه شدند و از روستاها تا پایتخت تودههای مردم به چرخه تصمیمسازی و تصمیمگیری پیوستند و در اداره کشور نقش موثری ایفا کردند.
بنابراین اصلاحطلبان باید اهمیت بیشتری برای انتخابات شوراها قائل شوند. توصیه من این است که همه گروههای سیاسی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و حتی کسانی که در جرگه جریانهای سیاسی تایید شده نیستند اما تفکر مردمسالارانه و شورایی دارند و معتقدند باید کار مردم را به مردم سپرد حتی در حد عضویت در یک شورای روستا کوتاهی نکنند یا تلاش کنند کاندیداهایی را معرفی کنند. همچنین معتقدم نهاد اجماعساز اصلاحطلبان هم باید با دید بازتری برخورد کند و تصمیمگیری در این حوزه را محدود به عناصر حزبی و افراد دوروبر خودشان نکند. هر چند که یکی از اهداف مهم احزاب ایفای نقش در حوزه قدرت است اما در عین حال احزاب باید تلاش کنند، بهترین نیروهای کشور را حتی اگر عضو حزبشان نباشند، شناسایی کنند و بر اساس شایستهسالاری فهرست انتخاباتی مناسبی ارایه کنند. در تهران که نماد شوراهای کشور است از نیروهای با ظرفیت بالا، زنان، جوانان و اقوام مختلف استفاده کرده و در این زمینه مشارکت داشته باشند تا از این فضای مفید ایجاد شده که به برکت خون شهدا در نظام جمهوری اسلامی وارد شده، استفاده کنند تا انشاءالله شاهد این باشیم که شوراها در سطح کشور با افرادی متعهد، متخصص و توانمند شکل بگیرد.
نظر شما