گاهشمار ایرانی و سیر تحول آن، بی گمان یکی از پیچیدهترین و بحث برانگیزترین مباحث ایران شناسی در سده گذشته بوده است. ایران، به دلیل موقعیت خاص سیاسیاش در منطقه، از سپیده دمان تاریخ تاکنون در معرض تحولات بسیار؛ و از جمله در داد و ستد فرهنگی با اقوام و سرزمینهای مجاور قرار داشته است.
گاهشماری هم که از پدیدههای فرهنگی هر تمدن است، در ایران نیز در کنار بسیاری از پدیدههای دیگر، تحولات فراوانی را از سر گذرانده است. به ویژه آنکه این مقوله در ایران، اگرچه در بسیاری جنبهها متاثر از گاهشماریهای اقوام دیگر بوده، ولی در گذر زمان ویژگیهایی یافته که آنرا پدیدهای خاص و کم نظیر ساخته است.
به همین سبب، و نیز به دلیل پیوند بسیار نزدیک و تنگاتنگ گاهشماری ایرانی با جشنهای این سرزمین به ویژه جشن باستانی نوروز، پیش از طرح مباحث مربوط به جشن در ایران، باید تحولات گاهشماری ایرانی و پارهای ویژگیهای ممتاز آن مد نظر قرار گیرد. از جمله این ویژگیها مقوله نامگذاری خاص برای هر روز و نامیدن آن روزها به نام ایزدی خاص تا به این واسطه مردم در آن روز به یاد او و صفت مشخصه او باشند و با ذکر آن صفات، تلاش کنند تا صفات حسنه آن ایزد را در خود تجلی ببخشند.
با این کار در واقع مفاهیمی انتزاعی و تجلیات ایزدان که در نهایت حقیقتی واحد بودند، در جامعه و نزد مومنان تثبیت میشد و از سوی دیگر زمینهای فراهم میآمد تا در مناسبتهایی خاص جشنی ویژه ایزدان مهم داشته باشند. (صص ۱۲ و ۱۳)
این برشی از کتاب جشنهای ایرانیان به قلم عسکر بهرامی است که توسط دفتر نشر پژوهشهای فرهنگی به چاپ رسیده است.
اهمیت گاهشمار ایرانی در رصد رسوم فرهنگی ایران و جهان
روایت مشخص است؛ آنچه عسکر بهرامی تلاش کرده در بازتاب نوروز این جشن ملی با مخاطبان خود قسمت کند اتکا بر قویترین گاهشمار تاریخی است که حکیم عمر خیام بر ما ارزانی داشته و جهان را به حیرت فروبردهاست.
گاهشمار میلادی، قمری و سایر گاهشمارهای دیگر نیز همگی به استناد و متقن بودن گاهشمار تقویم خورشیدی نهتنها ایمان داشته و صحه گذاشتهاند که در بسیاری از موارد نیز از آن تبعیت کردهاند. مانند اعتدال بهاره، مانند مهرگان یا جشن آبانگان، مانند آنچه در شب چله آن را پاس میداریم و مانند بسیاری دیگر از جشنها و سرورهای ما ایرانیان که زلف یکانیکان، دل به دل و بندبند آن به زلف گاهشمار تقویم جلالی گره خوردهاست.
شراکت تمامی ایرانیان در جشن نورز فارغ از هر دین و آیینی
کتاب جشنهای ایرانیان میکاود، میجوید و مییابد گرانسنگترین، ماندگارترین و جریانسازترین جشنهای باستانی ایرانیان را و در این بین قلم عسکر بهرامی طرفه عنایتی نیز به جشنها و آیینهایی که امروز شکل موزهای گرفتهاند و دیگر آن حیات و دوام خود را ندارند داشتهاست. اما توجه اصلی قلم او در حوزه جشنهای ایرانیان باستان از دیرباز تا به امروز است که هنوز به قوت خود باقیست، حیات و جریان دارند و بخشی از نبض فرهنگی ایران را در حافظه زنده خود حمل میکنند.
بیهیچ تردیدی دراینمیان منقاش قلم و محور پرگار بهرامی بر جشن نوروز بهعنوان کهنترین و البته زندهترین جشن ایرانیان رقم خوردهاست. برای آشنایی با آنچه که در قامت ایران فرهنگی در رفتارهای آیینی ایرانیان باورمند به فرهنگ و تمدن نمود و تجلی دارد، دامنه گستردهای از مخاطبان و تمامی ایرانیان را میتوان در نظر گرفت.
پس دامنه مخاطبان این اثر نیز تمامی ایرانیان و پارسیزبانانی هستند که حتی ممکن است فارغ از آنکه خود به دینی دیگر چون هموطنان ارامنه ویا کلیمی کشورمان نیز در این دایره و دامنه باشند و تعریف شوند اما همگی آنها نهتنها این عید باستانی و کهن آیین ملی ایران زمین را پاس میدارند که قدر میگذارند.
نوروز باستانی و فصلهای متعدد جشنهای باستانی ایرانیان همواره در طول تاریخ حیات ژرف و کهنشان شاهد شراکت و حضور دیگر هموطنانمان در چنین جشنهای باستانی بوده است.
درست بر همین اساس است که میتوان مدعی بود مطالعه کتاب جشنهای ایرانیان به قلم بهرامی میتواند برای هر مخاطبی در معرفی جشنها، آداب، رسوم و سنن ایرانی با محوریت یگانه پرچمدار آن یعنی نوروز، فصل و فضای متفاوتی را از این تعطیلات با خوانندگان این اثر قسمت کند.
نظر شما